مطلع عشق
پایان جلسه اول #خانواده_متعالی #قسمت دوازدهم: اهل بیت و خانواده 🔸🔹🔹💎 استاد #پناهیان: السلام علیک
#خانواده_متعالی
🔹🔸✅🔸
✍قسمت #سیزدهم
استاد #پناهیان:
بدون مقدمه چینی نکته ی بسیار اساسی که در امر خانواده وجود داره مقایسه ایست
بین 👈نگاه اسلام به زندگی انسان
✅
و
👈نگاهی که امروز ناشی از فرهنگ وتمدن کفر آلودی است که در عالم حکومت داره به نام غرب واستکبار
🔴
که حالا با هر نامی می خوایم از این فرهنگ یاد کنیم فرقی نمیکنه.
🌺نگاه دین به زندگی انسان اینه که "انسان بسیاری از شیرینی ها و لذت ها و محبت ها و شادی و نشاط رو در زندگی خودش باید کسب کنه 👌
✅باید یه مقدماتی رو فراهم کنه تا طبق "برنامه ای که طراحی کرده" این شیرینی و لذت و محبت ونشاط رو با برنامه به دست بیاره ♻️
🔴اما از دین که خارج می شید
از اسلام که خارج میشید
🔰
🔴به شما میگه "هیچ برنامه ای برای کسب لذت محبت وشیرینی نداشته باش"
بلکه باییست وببین چه محبتی به تور تو میخوره!
💢❌💢
منظور من از اینکه دین میگه برنامه داشته باش برای رسیدن به لذت و محبت و شادی و از طرفی زندگی در فرهنگ کفر به آدم میگه که برنامه نداشته باش وباییست تا ببینی به چه لذتی مواجه میشی 👈 چیه؟؟؟
✍اینو توضیح بدم
🔴نه اینکه کسانی که زندگیشون کفرآلوده هیچ برنامه ای برای لذت بردن ندارند
بله دارن....
😒😒😒
بلند میشن یه تماس میگیرن با هم
🔸یه پارتی رو شکل میدن
🔹یه مهمونی دورهمی رو شکل میدن
🔹 برنامه ریزی می کنن میرن دریا
وهر شیوه ی دیگری
واتفاقا لذت هم نمیبرن‼️
👈👈ولی اداشو در میارن.
این برنامه ریزی رو دارن
این مقدار حرکت رو دارن
ولی اجازه بدید مقصود خودمو دقیق تر توضیح بدم
👌مثلا درباره ی محبت و عشقی که باید در خانواده
در بین زن و مرد در متن زندگی باشه
که همدیگه رو میبینن
لذت ببرن 😘
شاد بشن 😍
خستگیشون در بره😊
جگرشون حال بیاد☺️
🔴درباره ی این لذت، دنیای کفر فرهنگی رو درست کرده
تو اون فرهنگ میگه ببین از چه خانمی لذت میبری!
وخانوم ببینه از چه آقایی لذت میبره!
و بره و لذتشو ببره
اگه از یه خانوم یا آقایی لذت نبرد "بندازتش دور و ازش فاصله بگیره"
💢🔴❌
درسته؟
ولی دین چی میگه ❓❓❓
دین میگه برای اینکه از خانمی لذت ببری یا خانم از یه آقایی لذت ببره
و شاد بشن ،محبت وعشقی بینشون باشه
👇👇👇
" باید یه مقدار فعالیت های خاصی انجام بدن "
عشق ومحبت 👈هلو راحت بیا تو گلو نیست
اکتسابیه!!!
چطور؟
🔹💠🔸✅🔸
خانواده متعالی روزهای فرد در 👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
مطلع عشق
🍃 #خنده_هاے_ݐـــدربزرگ 🍃 قسمت #دوازدهم +باباجون چرا اینقدر بی قراری؟👴🏻 داشتم برا سوال بابامرتضی ج
🍃 #خنده_هاے_ݐـــدربزرگ
🍃 قسمت #سیزدهم
💤💤
💤
🔥کمی زیر ابروهام رو برداشتم.... اینطوری شاداب تر به نظر میام..
🔥امروز خط زیر چونه ام رو برمیدارم... دیگه مد نیست...
🔥-مامان....مامان...اون لی زیرخاکیم کجاست
🔥با این تیشرت مشکیه خیلی قشنگ ست میشه...
+نه .... این مشکیه چیه...ایشش🔥
🔥-تو برو لباس سلطنیت!! رو بپوش... کاری با من نداشته باش
🔥+مامان جون راست میگه آبجیت.... خوب... 🔥مشکی خیلی شاد نیست لااقل قهوه ایه که بابات از اتریش آورده رو بپوش...
🔥-قهوه ای رو میزارم برا لبام که کمی فشنِ خشن بشم🔥💄
🔥-نازنین گم شو برو خونه... اینا دیگه کیه دور خودت جمع کردی؟؟😡🔥
+به به ..... بچه بسیجی.... پس چفیه ات کو....😈🔥
بچه ها ....حاجی برادر....👿😈 هِرهِر....خندیدیم.....🔥
دوست.... داری..... با دوستام.... 😈رو سرت... چارشنبه.... سوری..... بازی.... کنیم......😏😈
💥💥😵💥آی.. آی ی .....چشمم سوخت💥💥😫💥💥آی.... لباسام💥💥💥😫😰🗣آخ.....آخ....
هه ......هه😈.......هه........هه😈
💤💤💤💤💤💤
_چیزی نیست باباجون خواب دیدی...
بیا یه کم آب بخور👴🏻😒... ✨اللهم صلی علی محمد و آل محمد✨... صلوات خوبه آرامش
میده👴🏻😊
-آره بابامرتضی...هه.....دستت درد نکنه....چند وقت یه بار این کابوس میاد سراغم😥😣
+بیا باباجون....بیااینو بنداز تو صورتت و بخواب #خاصیتش زیاده...👴🏻💚 هم پشه اذیتت نمیکنه.. هم #آرومت میکنه...بگیر بخواب باباجون تازه 3 نصفه شبه🕒🌌
🕊🕊🕊
💤هوووووم....#آرامش...
💤هوووووووم......#آرومت میکنه
چقدر ازین این کلمات خوشم میاد... حیف خودشون نمیان😣😞
💚پارچه💚 چیه؟....
چه بوی خوبی داره...
هووووووم...............😴💤💤💤
🍂 #ڪپــے_فقط_با نامـ #نویسـندہ #ســجاد_مـــہــدوے
مطلع عشق
قسمت #دوازدهم فاطمه خنديد: - باتو نيست! ناراحت نشو! اين بازي هارو در آورد تامن بشينم. دوباره كف
☀️☀️ #دختران_آفتاب ☀️☀️
قسمت #سیزدهم
انگار ميخواست كه از فشاري، چيزي فرار كند.ولي، راحله قصد كوتاه آمدن نداشت.
- ببينين! واقعاً موقعي كه پدر يا قيم يه دختر بتونه دخترش رو بدون اجازه اون، به كسي وعده بده يا وادار به ازدواج كنه و در ازاش پول يا جنس دريافت كنه، اون دختر چه فرقي با يه برده داره؟ يا مثلا وقتي زني بعد از مرگ شوهرش به ارث برسه و اقوام شوهرش حق داشته باشن با پرداخت كمي پول اون رو به كس ديگه اي واگذار كنن، اين زن برده نيست؟
سميه گفت:
- خب اينها چه ربطي به ما داره؟ مگه ما الان داريم تو چنين وضعيتي زندگي ميكنيم؟
راحله- نه! من الان راجع به خودمون تنها حرف نمي زنم. من دارم راجع به ظلم تاريخ حرف ميزنم. من دارم ميگم در طول تاريخ و در همه جاي دنيا، در تمام اقوام، زن هميشه مظلوم بوده و حقوقش پامال شده!
بحث به جاي حساسي رسيده بود. من و عاطفه بر عكس روي صندلي نشستيم تا راحله و فهيمه را هم ببينيم.
فهيمه گفت:
_ مثلاً مي دونستين كه تو قسمتي از تمدن ايران، زن جزو چارپايان باركش محسوب ميشده. تمام شغلها و كارهاي سنگين به دوش او بوده، ولي حق نداشته با شوهرش يك جا سكونت كند و غذا بخوره!
عاطفه گفت:
_ ايران خودمون؟
فهيمه گفت:
_ بله، همين ايران خودمون! البته نه اين كه فكر كني فقط تو ايران از اين خبرها بود. نخير! اوضاع بقيه جاها صد
درجه از اين جا بدتر بود. مثلاً تو استراليا زن رو بعنوان حيوون اهلي ميدونستن كه فقط ميشه براي دفع شهوت و توليد مثل ازش استفاده كرد. يا اينكه روز سوم مرگ شوهر، زن جزو اموال برادر شوهر به حساب مياومد. تو هند هم زنها حق نداشتند اسم شوهرشان را صدا بزنن. فقط ميتونستن اونها رو بعنوان عالي جناب يا خداوندگار خطاب كنن. مرد هم زنش رو به عنوان خدمتكار و كنيز صدا ميكرد.
راحله همان طور كه هنوز سرش تو مجله اش بود، گفت:
- بابا! تا همين چند سال پيش، توي هند وقتي مردي ميمرد و ميخواستن جنازه اش رو خاكستر كنند، زنش بايد خودش رو پرتاپ ميكرد توي آتيش جنازه شوهرش، و گرنه از طرف جامعه و خانواده خودش طرد ميشد.
عاطفه دستش را به اين طرف و آن طرف تكان داد.
- پس به هر جا كه روي، آسمون همين رنگه.
اين يك جمله را با حالتي شاعرانه گفت. فهيمه هم دلش نيامد او را از حس در بياورد. پس بازهم گفت تا عاطفه بيشتر توي حس برود.
فهیمه- توي آفريقا وقتي مرد ميخواست سوار اسب بشه، زن موظف بود برايش ركاب بگيره. توي چين رسم بود كه مرد مقروض، به جاي طلبش، زن و دخترش رو به طلبكار بده. يا مثلاً گوشت خوك و مرغ مخصوص مردها و خدايان بود، حتي عده اي ميگن كه عامل گرايش به مسيح در زنان "پولينزي" اين بود كه در مذهب مسيح به زنها اجازه خوردن گوشت خوك داده ميشد.
عاطفه صورتش را در هم كشيد:
- حالا گوشت قحطي بود؟ آخه گوشت خوك هم تحفه اس. همين جامعه و خانوادههاي ما رخ ميده كه صد پله از اين كارها بدتره.
فهیمه- منظورت چيه؟ يعني تو ميخواي بگي كه امروز هم مردها، زنها رو در بند كردن؟
راحله- ممكنه در ظاهر اين طور نباشه، ولي اين دليل تموم شدن قصه مظلوميت زن نيست.
مجله اش را بست و صدايش را بلند تر كرد:
- اگه تا ديروز اين جسم زنها بود كه در اسارت مردها به سر ميبرد، امروز اين روح و روان دخترها و زنها ست كه در اسارت و زورگويي و خود خواهي هاي مرد هاست.
سميه خنديد:
- شعار ميدي؟
راحله حسابي جوش آورد:
- شما يا خود تو به اون راه ميزني، يا اينكه واقعاً چشمهاتو به روي واقعيت بستي و اين مسائلي رو كه هر روز توي جامعه و دوروبر ما رخ ميده، نمي بيني؟ همين حالا به هر كدوم از اين بچهها كه بگم، ميتونه صدتا، هزارتا مورد از اين زورگويي و فشارهايي رو كه مردها و خانوادهها بر زنها و دخترها ميآرن، بگه! مگه نه بچه ها؟
❌ #نویسندگان_آقایان_بانکی_دانشگر_رضایتمند
❌ #کپی_بدون_نام_نویسنده_ممنوع