🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸
🌸🌸
#نصایح لقمان به فرزندش
💠 به هنگام سخن متین و آرام باش!
💠 به كم گفتن و كم خوردن و كم خوابیدن خود را عادت بده!
💠 آنچه را كه برای خود نمی پسندی برای دیگران مپسند!
💠هر كاری را با آگاهی و استادی انجام بده!
💠نا آموخته استادی مكن!
💠 با ضعیفان و كودكان سرّ خود را در میان نگذار!
💠چشم به راه كمك و یاری دیگران مباش!
💠 از بدان انتظار مردانگی و نیكی نداشته باش!
💠هیچ كاری را پیش از اندیشه و تدبر انجام مده!
💠كار ناكرده را كرده خود مدان!
@Mawud12
هدایت شده از موعود(عج)
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸
🌸🌸
#مختارثقفی
☑️ابوعبدالله جدلی یکی دیگر از صحابه پیامبر ویاران امام علی (ع) وازمحدثین بزرگ شیعه که در سپاه مختار حضور فعال داشت. وزمانیکه عبدالله ابن زبیر محمدحنفیه رایهمراه20نفر ازبنی هاشم درکنار زمزم زندانی کرد تامختاررا تحت فشار بگذارد ابوعبدالله جدلی را بهمراه 700نفر به مکه فرستاد تابنی هاشم را نجات دهند..واین سپاه مختار معروف به(خشبیون) چوبدستان معروف شدند که برای اینکه حرمت کعبه را نشکنند بجای سلاح ازچوب برای دفع شر آل زبیر درکعبه استفاده کردند. بنی هاشم رانجات دادند وبه شعب ابوطالب (ع) بردند.
☑️ پس نه تنها خودمختار ازاصحاب پیامبر بود بلکه تعداد زیادی ازاصحاب پیامبرهم درسپاه مختارثقفی بودند. بلاذری یکی دیگر ازعلمای اهل سنت ومورخ سنی ازقول ابن عباس مینویسد (اوخون مارا بازخواست کرد.وقاتلان ما را کشت. و همچنین گفت ما مختار و عقیده او را خوب میدانیم پس درباره او جز خوبی نمیتوانیم بگوییم.درود وسلام فرشتگان الهی برمختارباد)
📘بلاذری(انساب الاشراف ج2ص371)
☑️ شعبی یکی دیگر از بزرگان اهل سنت که دشمنی ویژه ای باامام علی (ع) واهل بیت داشت جمله عجیبی درباره مختار گفته است که هیثمی یکی دیگر ازعلمای اهل سنت درکتابش نوشته است.(شعبی میگوید شبی درخواب دیدم که مردانی ازآسمان نازل شدند که باشمشیرشان درپی قاتلان حسین (ع) بودند.دیری نگذشت که مختارثقفی خروج کرد وقاتلان حسین (ع) راکشت)
📕هیثمی (مجمع الزواید ج9ص195)
بااین حساب مختارهم ازاصحاب پیامبربود هم صحابه دررکاب مختار جنگیدند. وهمچنین بگفته خود وهابیت مختار برگزیده خداوند درکشتن قاتلان امام حسین ع بود..طبق اسناد بالا
حال به بررسی شخصیا مختار ازمنظر وهابیت بپردازیم.
☑️ازآنجاییکه وهابیت دشمن سرسخت اهل بیت وامام علی (ع) بودندوهستند .. ازطرفی هم دوستدار بنی امیه و بنی زبیر هستند..اقدام به جعل روایاتی در مذمت مختار کرده اند تا مختاررا درنظر شیعیان کوچک نشان بدهند وخدمات بزرگ مختاررا کوچک شمرند. والقا کنند که مختار ازخون امام حسین (ع) سوءاستفاده کرد تابه مقام وحکومت برسد.
@Mawud12
هدایت شده از موعود(عج)
💢 علامه طباطبایی: دائم سوره قل هو الله احد را بخوانید و ثوابش را هدیه کنید به #امام_زمان علیه السلام که این کار عمر شما را با برکت میکند و مورد توجه خاص حضرت قرار می گیرید.
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
هدایت شده از موعود(عج)
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#خدمت به یهود
خرید شما = رونق اقتصادی رژیم صهیونیستی
در سال 1869 میلادی در همایشی که در شهر پراگ برگزار گردید
راشورن یکی از خاخام های اعظم صهیونیستی بیان می دارد تسلط بر طلا و افکار عمومی را دو ابزار مهم برای تسلط بر جهان معرفی می کند و صهیونسیت ها برای اجرایی شدن این هدف تلاش های گسترده ای را تدارک می بینند
تا حدی که هم اکنون می توان رد پای صهیونیست ها را در اکثر بنگاههای اقتصادی و رسانه های جمعی مشاهده کرد.
حال اگر مطابق آیه 82 سوره مبارکه مائده، صهیونیست ها را از بزرگترین دشمنان اسلام بدانیم لازم است با تمام توان مانع شویم
این غده سرطانی به آمال و آرزو های پوچ و بی اساس خود دست یابد.
@Mawud12
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸
🌸🌸
#سلام بر مهدی(عج)
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا بَقِيَّةَ اللّه
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، و عَجِّلْ لِوَلِيِّكَ الْمَهْدىّ، اَلْفَرَجَ وَ الْعافِيَةَ وَ النَّصْرَ وَ اجْعَلْنى مِنْ شيعَتِه وَ اَنْصارِه
💠زنان مصری تو مجلس ذلیخا ،
تا یوسف را دیدند ، دست بریدند ..
💠محو جمال یوسف شدند
چیزی خواستند ؟ یا محو جمال یوسف شدند و دست بریدند ؟!
💠یوسف که رنگ از امام زمان (عج)گرفته وخودش محو جمال امام زمان عج هست ..
💠حالا امام زمان عج الله را ببینی چی؟؟؟
دست بریدن نداره !!!!
💠ماها در محضر عین الله هستیم و هی میگیم بده بده بده و بیا بیا بیا
تا وقتی ک میگی بده ماشین وخونه ....تاجری
چرا نشستی میگی اقا بیا بیا چرا تو نمیری ؟راهش از درون خودت هست برو بریز بیرون ظلمات را تا آقا بیاد
@Mawud12
هدایت شده از موعود(عج)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نقد_مدعی_یمانی ۱۲
⭕️⭕️نامه امام حسن عسکری ع برای معرفی #وکیل خود
❓چرا #امام_زمان ع این کار را برای #احمدالحسن که مدعی وکالت امام زمان است انجام نمیدهد⁉️
🔘 استاد #حسینی_قزوینی
هدایت شده از موعود(عج)
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸
🌸🌸
#آیا پیامبرانی هستند که
هنوز زنده باشند؟
🎬قسمت دوم:
💠حضرت خضر ـ عليه السلام ـ : (البته بنابر اين كه ايشان پيامبر باشند)
قرآن در آياتي كه داستان همراهي او و حضرت موسي را بيان ميكند، اشاره اي به وي کرده است (بدون اين که صراحتا نامي از وي ببرد) در آن داستان خضر در مقام استادي و مرشدي نسبت به حضرت موسي ـ عليه السلام ـ ميباشد.
💠 در مورد ايشان آمده است، خداوند خ ضر را به آب حيات رهنمون شد، و او براي آن كه تجديد حيات كند و نيازي به زاد و توشه سفر نداشته باشد، ناگزير هر ساله يك يا چند نوبت و چه بسا هر چند سال يك بار به آن جا ميرفت و از آب حيات مي نوشيد و چه بسا هنوز هم زنده باشد كه بايد گفت:
💠هنوز هم ميرود و جرعه اي از آب حيات مينوشد. اما در الميزان روايتي را نقل كرده و بسياري از قصهها و حكاياتي را كه در مورد حضرت خضر است بدون تكيهگاه و سست خوانده است.
💠روايات سست را ميآورند: از خصيف نقل ميكند كه :
چهار پيامبر است كه زندهاند، دو تاي آنها در آسمانند، (عيسي و ادريس) عيسي و ادريس و دو تا در زمين (خضر و الياس)؛ اما كار خضر در درياهاست و كار الياس در خشكي ها.
💠 حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ :برخلاف اعتقاد مسيحيان كه ميگويند مسيح كشته و دفن گرديد و سپس از ميان مردگان برخاست و مدت كوتاهي در زمين بود و بعد به آسمان صعود كرد؛
در ميان مفسران اسلام معروف است كه ميگويند به استناد آيه 157 سوره نساء، مسيح هرگز كشته نشد و خداوند او را به آسمان برد. حال در نحوه به آسمان رفتن او بحث است چون در آيه آمده كه «رافعك اليّ»
💠 بعضي ميخواهند از اين قسمت آيه زنده بودن ايشان را استفاده كنند و اين بالا رفتن را جسماني تلقي نمايند، همانطور كه بعضي از روايات در مورد زمان ظهور امام زمان(عج) نيز مشعر به زنده بودن ايشان و نزول او از آسمان و اقتدا به امام زمان ـ عليه السلام ـ ميباشد؛
ولي بعضي از مفسران مثل علامه(ره) طباطبايي آيه را اين گونه توجيه ميفرمايند: چون كه رفع در آيه مقيد به قيد «اليّ» شده مراد آيه اين است كه رفع و بالا بردن به صورت معنوي بوده است نه صعود جسماني و دليل آن هم مكان جسماني نداشتن خداوند متعال است. تا ما بتوانيم بگوئيم جسمانيات (مثل حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ ) ميتوانند به او نزديك يا از او دور شوند.
💠 با توجه به اينكه در مورد حضرت الياس و خضر در قرآن آيهاي كه ظهور در زنده بودن آنها داشته باشد، وجود ندارد. فقط در رواياتي ضعيف اشاره به اين نكته شده، است که قبول حيات فعلي براي اين دو، پيامبر بر اساس آن روايات بسيار مشكل است.
💠 در مورد حضرت ادريس بعضي آيات ظهور در زنده بودن وي دارد كه بنابر اختلافي كه در تفسير اين آيه است، حداقل ميتوان گفت: زنده بودن او اختلافي است؛ اما در مورد حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ با توجه بهآيهاي كه در مورد ايشان، برخلاف عقيده مسيحيان، وجود دارد، و كشته شدن او را ردّ ميكند و همچنين با توجه به روايات زيادي در باب نزول او از آسمان و اقتدا به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) وارد شده است، ميتوانيم به زنده بودن اين پيامبر اطمينان حاصل كنيم.
تهیه تنظیم در کانال
موعود(عج)12
@Mawud12
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸
🌸🌸
#بصیرت
💠اگر امروز، امام علی(ع) بود از #فلسطین... حمایت میکرد؟
💠در تحلیلهای لیبرال مسلک؛ علی(ع) را امام مهربان و رحمانی معرفی می کنند.
آنها علی(ع) را یک عارف غیرسیاسی میدانند که مدام در حال #عبادت و کمک به فقرا بوده است.
💠برخی از جماعت #آمریکا_پرست که مدام از این قبله خود میگویند؛ به #ترامپ اعتراض نمیکنند که چرا #زور میگویی و به تو چه؟
اما به مسلمانان میگویند: فلسطین به ما چه؟
💠 اما اگر الان #امیرالمومنین حاضر بودند از #فلسطین در مقابل رژیم کودک کش اسرائیل حمایت میکردند؟
مبنای این حرف چیست؟
📗روایات و کلام حضرت نشان میدهد که #ایشان ظلم به زن غیرمسلمان را هم تحمل نمیکنند، چه رسد به....
💠خطبه ۲۷ نهج البلاغه:
💠شنیده ام كه یكى از آنها بر #زن مسلمانى داخل شده و دیگرى ، بر زنى از اهل ذمّه(یهودی) و، #خلخال و دستبند و گردنبند و گوشواره اش را ربوده است و آن زن جز آنكه از او ترحم جوید چاره اى نداشته است.
آنها پیروزمندانه، با غنایم، بى آنكه زخمى بردارند، یا قطره اى از خونشان ریخته شود، بازگشته اند. اگر مرد مسلمانى پس از این رسوایى از اندوه بمیرد، نه تنها نباید ملامتش كرد بلكه
مرگ را سزاوارتر است
@Mawud12
هدایت شده از موعود(عج)
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸
🌸🌸
#دعای فرج
🔸 اثرات خواندن دعای فرج در قنوت نماز های
یومیه را بخوانید.
💠فرمایش حضرت ولی عصر(عج) بسیار دعا کنید برای تعجیل فرج که فرج شما در آن است
💠این دعا سبب زیاد شدن نعمت هاست.
💠 -اظهار محبت قلبی است.
💠- نشانه ی انتظار است.
💠- زنده کردن امر ائمه اطهار(ع) است .
💠- مایه ناراحتی شیطان لعین است.
💠-نجات یافتن از فتنه های آخرالزمان است.
💠- اداء قسمتی از حقوق آن حضرت است که اداء حق هر صاحب حقی ؛ واجب ترین امور است.
💠- حضرت صاحب الزمان (عج) در حق او دعا می کند.
💠- شفاعت پیغمبر (ص) ان شالله شامل حالش می شود.
💠- مای استجابت دعا می شود.
💠- مایه دفع بلاست.
💠- سبب وسعت روزی است. انشالله
💠- باعث آمرزش گناهان است.
💠- سبب تشرف به دیدار آن حضرت در بیداری یا در خواب می شود.
انشالله
💠-سبب رجعت به دنیا در زمان ظهور آن حضرت می شود.
انشالله
💠- فرج مولای ما صاحب الزمان (عج) زودتر واقع می شود.
💠- پیروی از پیغمبر و امامان خواهد بود.
💠- آثار نیکی به والدین برای دعا کننده حاصل می گردد.
💠-فضیلت رعایت و اداء امانت برایش حاصل می شود
🔴دوستان بیایید از همین الان
در قنوت نمازهایمان دعای
فرج را بخوانیم تا
نمازمان بوی مهدی پیدا
کند.
@Mawud12
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸
🌸🌸
#تلنگر
💠دوست خوبم!
✨قبر تنگ و تاریک
خانه همیشگی توست...
✨مخصوص خودت،فقط برای تو...
پنجره ندارد، درش هم با ورود تو تا
قیامت بسته می شود...
✨اجازه نداری غیر از چند متر پارچه
چیز دیگری با خودت،آنجا ببری...
✨وقتے آنجا نقل مکان کن
کسی به دیدنت نمےآید...
✨کسی برایت ایمیل نمےفرستد
گروه های اجتماعے از لیستشان حذفت مےکنند...
✨مطالبت لایڪ نمےخورد...
✨تنهایک چیز به دردت مےخورد...
✔️نمازهایت....
✔️صدقاتت....
✔️ و اعمال نیکت....
👈حال با خودت فکر کن!
💠برای رفتن آماده هـســـتی؟
🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸
🌸🌹🌸
#رهایی_از_شب7
او به آرامی می آمد و درست در ده قدمی من قرار داشت..در تمام عمرم هیچ وقت همچین حسی رو نداشتم. قلبم تو سینه ام سنگینی میکرد..ضربان قلبم اینقدر به شمارش افتاده بود که نمیدونستم باید چه کار کنم. خدای من چه اتفاقی برام افتاده بود.نمیدونستم خدا خدا کنم اوهم منو ببینه یا دعا کنم چشمش به حجاب زشت و آرایش غلیظم نیفته..!! اوحالا با من چند قدم فاصله داشت..عطر گل محمدی میداد..عطر پدرم...عطر صف اول مسجد! گیج ومنگ بودم. کنترل حرکاتم دست خودم نبود. چشم دوخته بودم به صورت روحانی و زیباش.
هرچه نزدیک تر میشد به این نتیجه میرسیدم که دیدن من اون هم در این لباس وحجاب اصلن چیزی نبود که میخواستم.اما دیگر دیر شده بود.نگاه محجوب اوبه صورت آرایش کرده و موهای پریشونم افتاد.ولی به ثانیه نکشید نگاهش رو به زیر انداخت .دستش رو روی عباش کشید و از کنارم رد شد.من اما همونجا ایستادم.اگر معابر خالی از عابر بود حتما همونجا مینشستم و در سکوت مرگبارم فرو میرفتم و تا قیامت اون لحظه ی تلاقی نگاه و عطر گل محمدی رو مرور میکردم. شاید هم زار زار به حال خودم میگریستم.ولی دیگه من اون آدم سابق نبودم که این نگاه ها متحولم کنه.من تا گردن تو کثافت بودم.!!!!!!!!شاید اگر آقام زنده بود من الان چادر به سر از کنار او رد میشدم و بدون شرم از نگاه ملامت بارش با افتخار از مقابلش میگذشتم.سرمو به عقب برگردوندم.و رفتن او راتماشا کردم.او که میرفت انگار کودکیهامو با خودش میبرد..پاکیهامو..آقامو..
بغض سنگینی راه گلومو بست و قبل از شکستنش مسیر خونه رو پیمودم .روز بعد با کامران قرار داشتم. طبق درخواست خودش از محل قرار اطلاعی نداشتم فقط بنا به شرط من قرار شد که ملاقاتمون در جای آزاد باشه. اوخیلی اصرار داشت که خودش دنبالم بیاد ولی از اونجایی که دلم نمیخواست آدرس خونم رو داشته باشه خودم یکی از ایستگاههای مترو رو مشخص کردم و اوطبق قرار وسر ساعت با ماشین شاسی بلند جلوی پام توقف کرد.
ادامه دارد. ..
🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸
🌸🌹🌸
#رهایی_از_شب_8
روز بعد با کامران قرار داشتم. طبق درخواست خودش از محل قرار اطلاعی نداشتم فقط بنا به شرط من قرار شد که ملاقاتمون در جای آزاد باشه. اوخیلی اصرار داشت که خودش دنبالم بیاد ولی از اونجایی که دلم نمیخواست آدرس خونم رو داشته باشه خودم یکی از ایستگاههای مترو رو مشخص کردم و اوطبق قرار وسر ساعت با ماشین شاسی بلند و آخرین سیستمش جلوی پام توقف کرد.مسعود کنارش نشسته بودو من از همونجا کامران رو شناختم.لبخند تصنعی به روی لب آوردم و وایستادم تا اونها خودشون به استقبالم بیان.هردو از ماشین پیاده شدند.مسعود با اشاره دست منو به کامران نشون داد .کامران با نگاه خریدارانه به سمت من قدم برداشت و وقتی بهم رسید دستش رو جلو آورد برای سلام و احوالپرسی. عینک دودیمو از چشمام در آوردم و با لبخند مغرورانه ای گفتم:
- سلام!!مسعود بهت نگفته که من عادت ندارم در اولین دیدار با هرکسی صمیمی بشم؟
او خنده ی عصبی کرد و گفت:
-خب من صمیمی نشدم که؟!بابا فقط قراره با هم سلام کنیم و دست بدیم همین! نگران نباش من ایدز ندارم!
مسعود بجای من که به زور میخندیدم جواب داد:
-کامران جان همونطور که گفتم عسل خانوم خیلی سخت گیر و سخت پسنده.یک سری قوانین خاصی هم داره.ولی هر مردی آرزوش داشتن اونه.ما که نتونستیم دلشو تصاحب کنیم چون تو گفتی دنبال یک کیس خاصی من فقط عسل به فکرم رسید.
در زمان صحبت مسعود فرصت خوبی بود تا به جزییات صورت کامران دقت کنم.تنها عضو صورتش که مشخص بود مال خودشه ودستکاری نشده چشمهای درشت و روشنش بود.روی هم رفته چهره ی زیبایی داشت ولی ابروهای مرتب وتمیزش با سلیقه ی من جور در نمیومد.نمیدونم چی موجب شده بود که اون فکر کنه خاصه چون همه چیزش شبیه موردهای قبل بود.از دور بازوش گرفته و چشم وابروش تا ماشینش و طرز حرف زدنش!!
کامران خطاب به مسعود ولی خیره به چشمان من جواب داد:
-من مرد کارهای سختم.اتفاقا در برخورد اول که نشون دادند واقعا خاصن!
بعد سعی کرد با لحن دلبرانه ای بهم بگه:
-افتخار میدید مادموازل تا در رکابتون باشم؟ با لبخندی دعوتش رو پذیرفتم و به سمت ماشینش حرکت کردم.او برایم در ماشین رو باز کرد و با احترام به روی صندلی هدایتم کرد.مسعود بیرون ماشین ازمون خداحافظی کرد و برامون روزخوبی رو آرزو کرد.او یکی از هم دانشکده ای هام بود که چندسالی میشد با نسیم که از خودش چندسال بزرگتر بود و هم کلاسی من، دوست بود.کار مسعود تو یکی از شرکتهای بزرگ وارداتی بود و در کارش هم موفق بود.اما کامران صاحب یکی از بزرگترین و معروف ترین کافی شاپ های زنجیره ای تهران بود.وحدسم این بود که منو به یکی ازهمون شعبه هاش ببره.اتفاقا حدسم درست در اومد و اولین قرارمون در کافی شاپ خودش بود.
ادامه دارد...
نویسنده: ف.مقیمی
🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸
🌸🌹🌸
#رهایی_از_شب9
کامران صاحب یکی از بزرگترین و معروف ترین کافی شاپ های زنجیره ای تهران بود.وحدسم این بود که منو به یکی ازهمون شعبه هاش ببره.اتفاقا حدسم درست در اومد و اولین قرارمون در کافی شاپ خودش بود.اوتمام سعیش رو میکرد که به من خوش بگذره. از خانوادش و زندگیش پرسیدم. فهمیدم که یک خواهر بزرگتر از خودش داره که متاهله و حسابدار یک شرکت تجاریه.وقتی او هم ازمن راجع به خانوادم پرسید مثل همیشه جواب دادم که من تنها زندگی میکنم و دیگر توضیحی ندادم.کامران برعکس پسرهای دیگه زیاد در اینباره کنجکاوی نکرد و من کاملا احساس میکردم که تنها عاملی که او را از پرسیدن سوالهای بیشتر منع میکنه ادب و محافظه کاریشه.ازش پرسیدم که هدفش از پیدا کردن یک دختر خاص چیه؟ او چند لحظه ای به محتوی فنجون قهوه ش نگاه کرد و خیلی ساده جواب داد:
-برای اینکه از زنهای دورو برم خسته شدم.همشون یک جور لباس میپوشن یک مدل رفتار میکنن.حتی قیافه هاشونم شبیه هم شده .هردو باهم خندیدیم.
پرسیدم:-وحالا که منو دیدی نظررررت ...راجب... من چیه؟
چشمان روشنش رو ریز کرد وخیره به من گفت:-راستش من خشگل زیاد دیدم. دخترایی که با دیدنشون فک میکنی داری یک تابلوی باشکوه میبینی. تو اما حسابت سواست.چهره ی تو یک جذابیت منحصر به فرد داره.
کامران جوری حرف میزد که انگار داره یک قصه ی مهیج رو تعریف میکنه.اصولا او از دستها و تمام عضلات صورتش در حرف زدن استفاده میکرد.واین برای من جالب بود.شیطنتم گل کرد .گوشیمو گذاشتم کنار گوشم ووانمود کردم با کسی حرف میزنم:
-الو سلام عزیزم.خوبی؟! چی؟! درباره ی تو هم همین حرفها رو میزد؟! نگران نباش خودمم فهمیدم.حواسم هست.اینا کارشون همینه! به همه میگن تو فرق داری تا ما دخترای ساده فریبشون رو بخوریم.
و با لبخند معنی داری گوشی رو از کنار گوشم پایین آوردم و رو میز گذاشتم.
خنده ی تلخی کرد و با مکث ادامه داد:
-شاید حق با تووباشه.حتما زیادند همچین مردهایی.ولی من مثل بقیه نیستم.من در مورد تو واقعیت رو گفتم. میتونی از مسعود بپرسی که چندتا دختر رو فقط در همین هفته بهم معرفی کرده ومن با یک تلفنی حرف زدن ردشون کردم. باور کن من اهل بازی با دخترها نیستم.ونیازی ندارم بخاطر دخترها دروغ بگم و الکی ازشون تعریف کنم.من با یک اشاره به هردختری میتونم کل وجودش رو مال خودم بکنم.خیلی از دخترها آرزو دارن فقط یک شب با من باشن!!!
از شنیدن جملاتش که با خود شیفتگی وتکبر گفته میشد احساس تهوع بهم دست داد.با حالت تحقیر یک ابرومو بالا دادم و گفتم:باورم نمیشه که اینقدر دخترها پست وحقیر شده باشن که چنین آرزوی احمقانه ای داشته باشن!!! ودر مورد تو بازهم میگم خاص بودن تو فقط در اعتماد به نفس کاذبته!!
حسابی جاخورد ولی سریع خودش رو کنترل کرد و زل زد به نگاه تمسخرآمیز من و بدون مکث جملات رو کنار هم چید:وخاص بودن تو هم در صراحت کلام و غرورته.تو چه بخوای چه نخوای من و شیفته ی خودت کردی.ومن تمام سعیمو میکنم تو رو مال خودم کنم.یک خنده ی نسبتا بلند و البته مخصوص خودم کردم و میون خنده گفتم:منظورت از تصاحب من یعنی چی؟ احتمالا منظورت که ازدواج نیست؟! شانه هاش رو بالا انداخت و با حالت چشم وابروش گفت:خدا رو چه دیدی؟ !شاید به اونجاها هم رسیدیم.البته همه چیز بستگی به تو داره!
واگه این گنده دماغیهات فقط مختص امروز باشه!!!!!
ادامه دارد..
نویسنده: ف.مقیمی
حجت الاسلام انصاریان:
💠خداوند طبق آیۀ شریفه ای در سوره مبارکه توبه اعلام فرمودند: که من اهل خلف وعده نیستم. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: که ما دنیا را زندان مؤمن قرار دادیم. مومنان همیشه در این دنیا در حال امتحان هستند.
💠از اینکه مومن هستید خاطرتان جمع نشود که دچار تهمت، آزار و بلا و مصیبت و رنج نشوید. هیچ پیغمبر و امامی با خاطر و خیال راحت زندگی نکرده است. امام صادق علیه السلام به واسطه پسرعمو هایش چندین بار دستگیر و به زندان افتادند. امام باقر علیه السلام ازطرف اقوامشان مورد آزار و اذیت قرار می گرفتند.
👇👇👇👇
⬅️امام صادق علیه السلام می فرمایند: رنج هایی که شیعه به ما می دهد دشمنان ما به ما نمی دهند.
هدایت شده از موعود(عج)
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸
🌸🌸
#یوشع بن نون
📙طبق نقل مشهور، موسى (ع) در وادی تیه از دنیا رفت و پس از وفات او، نبوت به وصى آن حضرت یوشع بن نون که از اولاد افرائیم بن یوسف بود منتقل شد.
📕 در حدیث آمده ا ست که حضرت موسی در مرگ هارون گریبان پاره کرد.
💠حضرت موسی (ع) پیش از وفاتش، حضرت یوشع بن نون را وصی خود ساخت.
💠 موسى در واپسین روزهاى عمر خود الواح مقدس را که احکام خدا بر آن نوشته شده بود به ضمیمه زره خود و یادگار هاى دیگرى در آن نهاد، و به وصى خویش سپرد.
💠یوشع بن نون در ۹۷ سالگی به وصایت رسید. یوشع، بنى اسرائیل را به جنگ عمالقه برد و پس از مدتى که با آن ها جنگید، خداى تعالى پیروزى را نصیب او فرمود و شهر اریحا را فتح کرد و بنى اسرائیل را در آن شهر سکونت داد.
وقتی موسی در تیه وفات یافت خداوند یوشع بن نون بن إفرائيم بن يوسف بن يعقوب بن إسحاق بن إبراهيم را بر بنی اسرائیل مبعوث کرد و به ایشان دستور داد به اریحا سرزمین ستمگران حمله کند.
📓در روایتى دیگر آمده است که یوشع بن نون سى سال پس از موسى زنده بود و در این مدت سر و سامانى به کار بنى اسرائیل داد و با دشمنان آن ها جنگید و همه را قلع و قمع کرد و سرزمین فلسطین و شامات را میان آن ها تقسیم نمود.
❌از جمله کسانى که بر ضد او قیام کردند، صفورا همسر موسى بود که جمعى از بنى اسرائیل را با خود همراه کرد و به جنگ یوشع آمد، ولى شکست خورد و اسیر گردید، اما یوشع با کمال بزرگوارى با او رفتار کرد و او را به خانه خود بازگرداند،
❌ نظیر آن چه در جنگ جمل اتفاق افتاد.
📓در احادیث اسلامی یوشع بن
نون از جمله کسانی است که در
زمان ظهود مهدی(عج) رجعت کرده و مانند عیسی در کنار او
خواهدبود.
✏تهیه و تنظیم در
کانال موعود(عج)12
@Mawud12
☝☝☝
⭕ آیا میدانستید آمریکا هیچ وقت مستقیم با یک نیرو واقعی وارد جنگ نشده!؟
آنها هرگز با شما به صورت گروهى نمى جنگند جز در دژهاى محکم یا از پشت دیوارها، پیکارشان در میان خودشان شدید است، (اما در برابر شما ضعیف!) آنها را متحد مى پندارى، در حالى که دلهایشان پراکنده است; این به خاطر آن است که آنها قومى هستند که تعقل نمى کنند.
📚قرآن کریم،سوره حشر،آیه ۱۴
هدایت شده از موعود(عج)
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸
🌸🌸
#بلعم بن باعور
📙جمعى از مفسران آیات سوره اعراف را نیز به نام بلعم بن باعور تفسیر کرده اند.
📓خداى تعالى در آن سوره در دو آیه پیغمبر بزرگوار خود را مخاطب ساخته مى فرماید:
واتل عليهم نبأ الذي آتيناه آياتنا فانسلخ منها فأتبعه الشيطان فكان من الغاوين.
بخوان برایش حکایت آن کسى را که آیات خود را بدو یاد دادیم و از آن ها بیرون شد و از شیطان پیروى کرد و از گمراهان گردید و اگر مى خواستیم او را به وسیله آن آیات بالا مى بردیم، ولى او به دنیا گرایید و از هوای نفس خود پیروى کرد. حکایت سگى است که اگر بر او حمله کنى پارس کند و اگر واگذاریش پارس کند. این است حکایت مردمى که آیات ما را تکذیب کنند.
این داستان را بر ایشان بخوان شاید اندیشه کنند.
💠نقل مى کند که موسى از تنه خارج شد و به سوى شهر اریحا حرکت کرد و پیشا پیش لشکرش یوشع بن نون و کالب بن یوفنا بودند. هنگامى که به شهر اریحا رسیدند، جباران شهر به نزد بلعم بن باعور که از اولاد لوط بود رفتند و بدو گفتند:
موسى آمده تا با ما بجنگد و ما را از شهر و دیار مان بیرون کند. تو آن ها را نفرین کن.
بلعم که اسم اعظم خدا را مى دانست به ایشان گفت: پیغمبر خدا و مردمان باایمان را نفرین کنم با این که فرشتگان الهى همراه ایشان هستند؟ آن ها اصرار کردند ولى او امتناع ورزید تا آن که نزد همسرش آمدند و هدیه اى براى آن زن آوردند و از او خواستند تا به هر ترتیبى شده شوهرش را با این کار موافق سازد تا به موسى و لشکریانش نفرین کند.
زن با اصرار عجیبى او را حاضر کرد.
بلعم برخاست و سوار بر الاغ خود شد تا ره کوهى که مشرف بر بنى اسرائیل بود برود و در آن جا نفرین کند. مقدارى که راه رفت، الاغ از حرکت ایستاد و روى زمین خوابید. بلعم پیاده شد و چندان او را بزد که از جا برخاست،
ولى هنوز چند قدمى نرفته بود که دوباره خوابید وقتى براى بار سوم نیز این واقعه تکرار شد،
خداوند آن حیوان را به زبان آورد و به بلعم گفت: واى بر تو اى بلعم! به کجا مى روى؟ مگر فرشتگان را نمى بینى که مرا باز مى گردانند.
بلعم باز هم اعتنایى نکرد و هم چنان پیش رفت تا مشرف بر بنى اسرائیل گردید و خواست نفرین کند، ولى نتوانست.
هرگاه مى خواست بر آن ها نفرین کند، زبانش به دعا باز مى گشت تا وقتى که زبان از کامش خارج شد و دانست که این کار میسر نیست.
آن وقت بود که به قوم خود گفت:
اکنون دیگر دنیا و آخرتم تباه شد و کارى از من ساخته نیست و راهى جز مکر و حیل به آن ها به جاى نمانده. سپس به آن ها دستور داد: زنان را آرایش کنید و کالا هایى به دست آن ها بدهید و به عنوان فروش کالا به میان لشکر موسى بفرستید و به ایشان سفارش کنید اگر مردى از لشکریان موسى خواست با آن ها درآمیزد و زنا کند، ممانعت نکنند،
زیر اگر یکى از آن ها زنا کند و با زنى درآمیزد، هلاک مى شوند و شرشان از شما برطرف مى شود. پس زنان را آراستند و اجناسى به عنوان فروش به دستشان دادند و به میان لشکر موسى فرستادند. زمری بن شلوم که رئیس شمعون بن یعقوب بود یکى از زن ها را گرفت و به نزد موسى آورد و گفت: به عقیده تو این زن بر من حرام است،
ولى به خدا ما از تو اطاعت نمى کنیم. سپس آن زن را به خیمه خود برد و با او زنا کرد.
در این وقت بود که خداوند طاعون را بر او مسلط کرد و در یک ساعت بیست هزار یا هفتاد هزار نفرشان هلاک شدند.
تا سرانجام فنحاص بن عیزار بن هارون که امیر لشکریان موسى بود بیامد و چون از موضوع مطلع گشت، خشمناک شد و یک سره به خیمه زمرى بن شلوم رفت و او را با زنی که در خیمه اش بود بکشت و و طاعون برطرف گردید.
✏تهیه و تنظیم در
کانال موعود(عج)12
@Mawud12
هدایت شده از موعود(عج)
👤 فرمانده سپاه:
ظرفیتها وتوانمندی های زیادی در کشور داریم اما با یک غفلت استراتژیک نیز مواجهیم و آن این است که از سوی مسئولین بخوبی به توانمندی داخل توجه نمیشود و بجای داخل، نگاه ها به بیرون است.