🍃🌺
#رهایی از شب
#ف #مقیمی
#قسمت_نوزدهم
زنگ را زدم.لحظه ای بعد مادرش در را باز کرد. با دیدن من حسابی جاخورد.انگار انتظار یک دختر با وقار چادری را میکشید! با خجالت سلام کردم و او با همان حالت تعحب وسوال منو به داخل خانه هدایتم کرد. خانه ی ساده ومرتب اونها منو یاد گذشته هایم انداخت.دورتا دور پذیرایی با پشتی های قرمز رنگ که روی هرکدام پارچه ی توری زیبا وسفیدی بصورت مثلثی کشیده شده بود مزین شده بود.مادرش مرا به داخل یک اتاق که در سمت راست پذیرایی قرار داشت مشایعت کرد .فاطمه به روی تختی از جنس فرفوژه با پایی که تا انتهای ران درگچ بود، تکیه داده بود و با لبخند سلام صمیمانه ای کرد.زیر چشمانش گود رفته بود و لبانش خشک بنظر میرسید.دیدن او در این وضعیت واقعا برایم غیر قابل هضم بود.بازهم بخاطر شوکه شدنم نفسم بالا نمی آمد وبه هن هن افتادم.بی اختیار کنار تختش نشستم وبدون حرفی دستهای سردش رو گرفتم و فشار دادم.هرچقدر قشار دستانم بیشتر میشد کنترل بغضم سخت تر میشد.
مادرش از اتاق بیرون رفت و فاطمه مثل همیشه با خوشرویی و لحن طنزآلود گفت:
-بی ادب سلامت کو؟!قصد داری دستم رو هم تو بشکنی؟ ! چرا اینقدر فشارش میدهی؟!فکر میکردم دیگه نمیبینمت.گفتم عجب بی معرفتی بود این دختره!!رفت و دیگه سراغی از ما نگرفت!
چشمم به دستانش بود.صدام در نمی آمد:
-خبر نداشتم! من اصلن فکرش هم نمیکردم تو چنین بلایی سرت اومده باشه.
خنده ای کرد و گفت:
-عجب! یعنی مسجدی ها هم در این مدت بهت نگفتند من بستری بودم؟!
سرم را با تاسف تکان دادم!
چه فکرها که درباره ی او نکردم! چه قدر بیخود وبی جهت او را کنار گذاشتم درباره اش قضاوت کردم سرم را بالا گرفتم و آب دهانم را قورت دادم:من از آخرین شبی که باهم بودیم مسجد نرفتم.
گره ای به پیشانی اش انداخت و پرسید:
-چرا؟!
سرم دوباره پایین افتاد.
فاطمه دوباره خندید:چیشده؟!
چرا امروز اینقدر سربزیر ومظلوم شدی؟
جواب دادم:-از خودم ناراحتم.من به تو یک عذرخواهی بدهکارم.
با تعجب صدایش را کمی بالاتر برد:
-از من؟!!!!!
آه کشیدم.
پرسید:
-مگه تو چیکار کردی؟! نکنه تو پشت فرمون نشسته بودی ومارو اسیر این تخت کردی؟ هان؟
خندیدم! یک خنده ی تلخ!!!
چقدر خوب بود که او در این شرایط هم شوخی میکرد.سرم را پایین نگاه داشتم تا راحت تر حرف بزنم.
-فکر میکردم بخاطر حرفهام راجع به چادر ازمن بدت اومد و دیگه نمیخوای منو ببینی!
او با تعحب گفت:
-من؟؟؟؟؟ بخاطر چادر؟ !
وبعد زد زیر خنده!!!
وقتی جدیت من را دید گفت:
-چادری بودن یا نبودن تو چه ربطی به من داره؟! من اونشب ناراحت شدم.ولی از دست خودم.ناراحتیم هم این بود که چرا عین بچه ها به تو پیشنهادی دادم که دوستش نداشتی! و حقیقتش کمی هم از غربت چادر دلم سوخت.
آهی کشید و در حالیکه دستش رو از زیر دستم بیرون میکشید ادامه داد:
-میدونی عسل؟!!!چادر خیلی حرمت داره.چون لباس حضرت زهراست.دلم نمیخواد کسی بهش بی حرمتی کنه.من نباید به تویی که درکش نکرده بودی چنین پیشنهادی میدادم اون هم فقط بخاطر بسیج! تو خیلی خوب کاری کردی که سریع منو به خودم آوردی وقبول نکردی.من باید یاد بگیرم که ارزش چادر رو بخاطر امورات خودم وبسیج پایین نیارم.میفهمی چی میگم؟!
من خوب میفهمیدم چه میگوید ولی تنها جمله ای را که مغزم دکمه ی تکرارش را میزد این بود:
-چادر لباس حضرت زهراست...میراث اون بزرگواره
بازهم حضرت زهراا.چرا همیشه برای هرتلنگری اسم ایشون رو میشنیدم.؟! آه عمیقی کشیدم و با حرکت سر حرفهاش رو تایید کردم.
ادامه دارد...
🍃🌺
#رهایی-از-شب
#ف #مقیمی
#قسمت_بیستم
مادرش با یک سینی چای ومیوه وارد شد.بخاری دیواری را کمی زیادش کرد و گفت: -هوا سرد شده.یک پتوی دیگه برات بیارم مامان جان؟ !
فاطمه با نگاهی عاشقانه رو به دلواپسی مادرش گفت:
-نه قربونت برم.من خوبم.اینحا هم سرد نیست.برو یک کم استراحت کن تا قبل از اذان.خسته ای.
مادرش یک نگاه پرسروصدایی به هر دوی ماکرد.نگاهش میگفت خیلی حرفها برای دردل دارد ولی از گفتنش عاجز است.من لبخند تلخی زدم و سرم را پایین انداختم.مادرش رفت و فاطمه نجواکنان قربان صدقه اش رفت.پرسیدم:
-از کی به این روز افتادی؟
جواب داد:
-ده روزی میشه.روزای اولش حالم خیلی بد بود..دکترا یه لخته خونم تو مغزم دیده بودن که نگرانشون کرده بود.ولی خدا روشکر هیچی نبود..چسمت روز بد نبینه.خیلی درد کشیدم خیلی.
دوباره خندید.
چرا این دختر اینقدر به هرچیزی میخندید؟ یعنی درد هم خنده داره؟
دستش محکم اومد رو شونه هام و از فکر بیرون پریدم. گفت :
بیخیال این حرفها. اصل حالت چطوره؟
بزور لبخند زدم:
-خوبم.اگر ملاک سلامت جسم باشه!!!
-پس روحت حالش خوب نیس!!
-آره خوب نیست
-میخوای راجع بهش حرف بزنیم؟!
اهی کشیدم:
-شاید اگر علتش رو بدونی دیگه دلت نخواد باهام بگردی
پوزخندی زد:
-هه!!!! فک کن من دلم نخواد با کسی بگردم!! من سریش تر از این حرفهام.اصلن تو رفاقت جنبه ندارم.مورد داشتم طرف یه سلام داده .بوده بهم اونم محض کارت عضویت بسیج اینقدر سریشس شدم که از بسیج کلن انصراف داده بود بخاطر مزاحمت های من
-تو دختر بی نظیری هستی.با تو بودن سعادت میخواد
بادی به غبغب انداخت وگفت:
-بله خودمم میدوووونم.پس لیاقت خودت رو اثبات کن.سعادت رو من تضمین میکنم!
دلم میخواست همه چیز رو براش تعریف کنم ولی واقعا نمیتوانستم.اعتراف به گناهان بزرگم در مقابل دختر پاکدامنی مثل فاطمه کار مشکلی بود.
گفتم:شاید یک روز که شهامتش رو داشتم اعتراف کردم!
او پاسخ داد:
-مگه اینجا کلیساست که میخوای اعتراف کنی؟! اگه اعتراف به گناه داری که اصلن به من ربطی نداره! بقول حاج آقا مهدوی اگر خدا میخواست گناه ما رو دیگرون بدونن وبفهمن که ستارالعیوب نمیشد؟ اگر خواستی باهام درددل کنی من سنگ صبور خوبیم و رازدار نمونه ای.اما اگر اعتراف به گناهه نمیخوام بشنوم.همه ی ما گنهکاریم!
باز هم فاطمه با یک جمله ی قصار دیگه حالم رو دگرگون کرد و اشکم جاری شد.
او آرام نوازشم میکرد.میان نوازشهاش سوالی ذهنم را درگیر کرد.رو کردم بهش پرسیدم :حاج اقا مهدوی همون طلبه ایه که پیشنماز مسجده؟!
تا اسم حاج آقا مهدوی را آوردم فاطمه نگاهش محترمانه شد و گفت:
-ما بهشون طلبه نمیگیم.ایشون یکی از نخبه های فقهه.مدرس قرآن و سخنور قدریه. ایشون سال گذشته هم حاجی شدند.
دلم میخواست بیشتر از او بدانم.گفتم:
-ایشون در برخورد اولشون با من خیلی رفتار خوبی داشتند.من که هیچ وقت محبتشون یادم نمیره.چقدر خوبه که همچین آدمهایی در اجتماع داریم.فاطمه که از تعریفات من صورتش گلگون شده بود گفت:
-اره ایشون حرف ندارن! از وقتی وارد این مسجد شدند بیشترین قشر نمازگزارانمون جوانان شدند.ایشون اینقدر محترم و با ملاحظست که هیچ کس ازشون نمیتونه کوچکترین انتقادی کنه. با تردید از فاطمه که انگار در رویایی غرق بود پرسیدم:
-آقای مهدوی....اممم ..متاهل هستند؟!
فاطمه با شتاب نگاهم کرد و در حالیکه سیبی برمیداشت و پوستش میکند گفت:
-امممم نه فعلن.ولی هییت امنا گویا میخوان براش آستین بالا بزنند!البته اگه بتونن راضیش کنن
دلم هری ریخت.طلبه ی جوان مجرد بود..!!
ادامه دارد...
🍃🌺
#رهایی-از-شب
#ف #مقیمی
#قسمت_بیست_و_یکم
دلم هری ریخت.طلبه ی جوان مجرد بود! ولی به من چه؟! تا وقتی دخترهای مومن و متعهد وپاکدامن بودند چرا باید او به من فکر میکرد؟! اصلا او را به من چه؟! سکوت سنگینی بینمان حاکم شد.فاطمه سیب پوست میکند ومن پوست خیار را ریز ریز میکردم.نیم نگاهی به فاطمه انداختم که لبخند خفیفی به لب داشت.من این حالت را میشناختم! او بعد از شنیدن نام آقای مهدوی حالتش تغییر کرد!! نکند فاطمه هم؟!!!!
یا از آن بدتر نکند یکی از گزینه های انتخابی اوباشد؟! اصلا چرا آقای مهدوی اونشب از بین اونهمه زن فاطمه رو صدا زد ومن را به او تحویل داد؟! نکنه بین آنها خبرهایی است؟! باید متوجه میشدم. با زرنگی پرسیدم:
-امم بنظرم یک دختر خوب ومناسب سراغ داشته باشم برای آقای مهدوی!
او چاقو را کنار گذاشت وبا نگاه پراز پرسشش نگاهم کرد.دیگر شکی نداشتم چیزی بین آن دو وجود دارد.واز تصورش قلبم فشرده میشد.
گفتم:-تو!!!
او با خنده ی محجوبی سرخ شد و در حالیکه به سیبش نگاه میکرد گفت:
-استغفرالله...چی مثل خانوم باجیا رفتار میکنی؟! ان شالله هرکی قسمتش میشه خوب باشه و مومن.من لیاقت ندارم.
با تعجب نگاهش کردم.
-این دیگه از اون حرفهااا بوداااا!!! تو با این همه نجابت و خوبی و باحالی لیاقت او رو نداشته باشی.؟! اتفاقن..
حرفم را با خنده ی محجوبی قطع کرد وگفت دیگه الان اذان میگن.کمکم میکنی برم دسشویی وضو بگیرم.؟
بلند شدم و به اتفاق به حیاط رفتیم.هوا سوز بدی داشت.با خودم گفتم زمستان چه زود از راه رسید.
آن شب کنار فاطمه نماز راخواندم و هرچه او و مادرش اصرار کردند برای شام بمانم قبول نکردم وخیلی سریع از او خداحافظی کردم وراه افتادم. در راه به همه چیز فکر میکردم. به فاطمه.به آن طلبه که حالا میدانستم اسمش مهدویه.به نگاه عجیب فاطمه در زمان صحبت کردنش درباره او.به وضع عذاب آور فاطمه و به خودم و کامران که با تماسهای مکررش بعد ازحادثه ی امروزمجبورم کرد گوشیم را خاموش کنم.
هوا خیلی سرد بود و من لباسهایم کافی نبود.با قدمهای تند خودم را به میدان رساندم و به نور مسجد نگاه کردم.شاید آقای مهدوی را دوباره میدیدم. او نبود.ساعتم را نگاه کردم.بله! احتمال زیاد نماز جماعت تمام شده بود. نا امیدانه به سمت خیابان راه افتادم.تلفنم را روشن کردم.به محض روشن شدن پیامکهای بیشماری از کامران بدستم رسید.ودر تمام آنها التماسم میکرد که گوشی را بردارم تا بهم توضیح بده.بیچاره کامران! او خبرنداشت که رفتار امروز من بهانه بود.چون با دیدن اون طلبه دوباره هوایی شده بودم.در همین افکار بودم که کامران دوباره زنگ زد.مردد بودم که جواب بدم یاخیر.گوشی رو کنار گوشم گذاشتم و منتظر شدم او شروع کند.چندبار الو الو کرد و وقتی پاسخی نشنید گفت:
-میدونم دلت نمیخواد باهام حرف بزنی.حق با تو بود.من اشتباه کردم.من نباید به هیچ کسی میگفتم حتی به اون ملا که ما رو نمی شناخت.اصلن تو بگو من چیکار کنم که منو ببخشی؟
چیزی برای گفتن نداشتم.لاجرم سکوت کردم.ادامه داد:
-عسل...!!! عسل خانوم.!! مگه قرارنبود امشب با هم بریم رستوران چینی؟ ! من جا رزرو کردم.تو روخدا بدقلقی نکن.میریم اونجا میشینیم صحبت میکنیم. از ظهرتا حالا عین دیوونه هام بخدا.خواستم لب باز کنم چیزی بگویم که آن طلبه را دیدم که از یک سوپرمارکت بیرون آمد وبا چند بسته خرت وپرت به سمتم می آمد.
گوشی را بدون اینکه سخنی بگویم قطع کردم وآرام داخل کیفم گذاشتم .با زانوانی سست به سمتش رفتم .عحیب است .این دومین بار است که او را در همین نقطه میبینم.و هر دوبار هم قبلش کامران پشت خطم بود!!! خدایا حکمت این اتفاق چیست؟!خداروشکر بخاطر وضوی اجباری در خانه ی فاطمه آرایش نداشتم.دلم میخواست مرا نگاه کند.دلم میخواست مرا بشناسد. البته نه بعنوان زنی که امروز در ستارخان دیده بود بلکه بعنوان زنی که دعوت به مسجدش کرد.هرچه به او نزدیکتر میشدم ضربان قلبم تندتر میشد و احساس میکردم اونباید از کنارم راحت گذر کند.من تمام وجودم صدا ونگاه این مرد را میخواست..
ادامه دارد...
هدایت شده از موعود(عج)
1_8596948.mp3
1.95M
#دعای_روز_چهارم_ماه_مبارک
رمضان
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
@Mawud12
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸
🌸🌸
#راه مهدوی
⭐ امام زمان (عج ) خواندن کدام دعا را در ماه مبارک رمضان سفارش کردند ؟
✔ جواب:
امام زمان خواندن 2 دعا را در ماه مبارک رمضان سفارش کردند:
💠 1-دعای اللهم ادخل علی اهل القبور... :
✳ امام زمان (عج) در جریان تشرفی در ماه مبارک رمضان فرمودند:
✳ دعای اللهم ادخل علی اهل القبور السرور. ... را زیاد بخوانید زیرا در حقیقت این دعا برای فرج ماست و استجابت کامل آن در زمان ظهور خواهد بود.
📚 منبع:
کتاب ملاقات با امام زمان ص 286
💠 از دیگر فضایل این دعا این است که شيخ كفعمى در مصباح و بلد الامين و شيخ شهيد در مجموعه خود از حضرت رسول صلى الله عليه و آله نقل كرده اند كه آن حضرت فرمود:
💠هر كه اين دعا را در ماه رمضان بعد از هر نماز واجبى بخواند حق تعالى بيامرزد گناهان او را تا روز قيامت و دعا اين است:
اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ
اللَّهُمَّ أَغْنِ كُلَّ فَقِيرٍ اللَّهُمَّ أَشْبِعْ كُلَّ جَائِعٍ
اللَّهُمَّ اكْسُ كُلَّ عُرْيَانٍ
اللَّهُمَّ اقْضِ دَيْنَ كُلِّ مَدِينٍ
اللَّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ كُلِّ مَكْرُوبٍ
اللَّهُمَّ رُدَّ كُلَّ غَرِيبٍ
اللَّهُمَّ فُكَّ كُلَّ أَسِيرٍ
اللَّهُمَّ أَصْلِحْ كُلَّ فَاسِدٍ مِنْ أُمُورِ الْمُسْلِمِينَ
اللَّهُمَّ اشْفِ كُلَّ مَرِيضٍ
اللَّهُمَّ سُدَّ فَقْرَنَا بِغِنَاكَ
اللَّهُمَّ غَيِّرْ سُوءَ حَالِنَا بِحُسْنِ حَالِكَ
اللَّهُمَّ اقْضِ عَنَّا الدَّيْنَ وَ أَغْنِنَا مِنَ الْفَقْرِ
إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
✳ 2-دعای افتتاح:
✳امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف خطاب به شیعیان نوشتند:
💠 این دعا را در تمام شب های ماه رمضان بخوانید، زیرا فرشته ها به آن گوش می دهند و برای خواننده آن طلب آمرزش می کنند
📚 منبع:
صحیفهٔ مهدیّه، بخش ۵، دعای ۸
💠این دعا دارای مضامین و معانی بلندی است؛ و مخصوصا اطلاعات ارزشمندی در ارتباط با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در اختیار ما می گذارد، و نیز تصاویر زیبایی از عالم پس از ظهور ارائه میدهد. چه نیکوست که همراه با خواندن این دعا به ترجمه و معنای آن نیز توجه کنیم.
💠 برای خواندن دعای افتتاح به مفاتیح الجنان اعمال شب های ماه رمضان مراجعه کنید.
ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرج
هدایت شده از موعود(عج)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸
🌸🌸
#وارثان زمین
✅شیعیان، مسلمانها، موجودات؟؟
✳️شیعیان، حاکمان در روی زمین می شوند، اما کدام شیعه؟
خیلی از شیعه ها مخالف حضرت می شوند، و خیلی از غربیها با امامند، و با او همراهند، پس اینجا ما یک تغییری در حرکت شیعه داریم، اما کسانی که شیعه هستند که در ماههای اول دور ایشان جمع می شوند،
✳️اینها همان حاکمان جهان هستند، تبعا 313 نفر هستند، اینها کسانی هستند که خداوند آنها را از اقصی نقاط دنیا انتخاب می کند.
✳️این 313 نفر را آیا می شود در روایات پیدا کرد که چه کسانی هستند؟
✳️از اقصی نقاط دنیا هستند، روایاتی که می گویند از تهران 5 نفر، از گیلان 5 نفر، از بحرین فلان مقدار و... اصلاً سند ندارند.
روایاتی هم که شهرهای اینها را مشخص می کند اصل نیستند.
✳️حتی برای یکی از علمای شیعه این چیزها ثابت نشده است، و نص روایی قطعی که ما داریم این است که خداوند آنها را جمع می کند در یک شب از اطراف دنیا.
@Mawud12
✳️آیا این 313 نفر خصوصیتهای خاصی دارند؟
✳️زبان امام را می فهمند، او را می شناسند، و به او اعتقاد دارند، و فدایی او هستند، درجه اخلاصشان بسیار بالاست.
✳️آیا می شود الان کسی در مسیری قدم بردارد که احتمال بدهد شاید یکی از صحابه امام باشد؟
بله، ممکن است، لکن کسی جز خدا آنها را نمی شناسد، چون خداوند آنها را انتخاب کرده است برای حضرت مهدی(ع)، اصحاب حضرت مثل انبیاء هستند که خداوند آنها را انتخاب می کند و تا آن روز کسی آنها را نمی شناسد،
به یک شب در مکه جمع می شوند.
📚کتاب عصر ظهور-علی کورانی
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
@Mawud12
هدایت شده از موعود(عج)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽بی هویتی مدعیان #مهدویت را در این #کلیپ جالب ببینید!
#آیت_الله_قزوینی
#احمد_الحسن
💥ببینید و انتشار دهید
#ستاره_شش_پر_یهود🔯
🅾 اتباع احمد اسماعيل #بصری #نماد خود را #ستاره_يهود قرار داده اند و نام احمدرا در وسط ستاره و دور آن نام پيامبر و اهل بيت قرار داده اند.
🅾 (بهائيان (با نبوت حسينعلي بهاء
در وسط ستاره، كلمه «الله ابهي» را
قرار داده اند.
✡ نمادِ :
خونخوارترين، خبيث ترين، كودك كش ترين، غاصب ترين كشور متجاوز جهان
#ستاره_شش_پر است وپرچم رسمي كشور صهيونيستي اسرائيل
سابقه ستاره شش پر:🔯🔯🔯
اولين بار ارمِ تصوف عرفاني يهود
و عرفان كابالايي. و نقش سپرِ #مدعی_دروغين منجي يهوداسحاق لوريا(ديويد) بود.
١٨٩٧ در اولين كنگره يهوديان در شهر بال سوئيس بعنوان نماد يهود انتخاب شد.۱۸۴٨ رسما پرچم كشور اسرائيل شد.
توضيح #پرچم_صهيونيست_ها:
❌ #ستاره_شش_پر آبي در وسط پرچم
بعنوان ارض موعود يهوديان🔯
❌ خط آبي بالا : رود نيل
❌خط آبي پايين : رود فرات
↩️ ستاره شش پردر عرفان كابالا
✡ مثلث اول: علامت مرد
✡ مثلث وارونه: علامت زن
✡ و روي هم قرار گرفتن آنها : توازن در عرفان كابالا
دلايل همبوشي ها براي محق جلوه دادن خود جهت استفاده از ارم صهيونيست هاي خونخوار🔽
ميگويند:
⬅️ اين نقاشي (دو مثلث) ،
نقش انگشتر(خاتم) حضرت سليمان است.
و امام زمان وارث مواريث انبياء است #عصاي موسي و انگشتر سليمان هم نزد امام زمان است.
⬅️ پس ارم صهيونيست نقش انگشترصاحب الزمان است.!!😶
🅾 ادله #همبوشي ها:
نقاشي هاي در وديوار
(بله تعجب نكنيد علي رغم اينكه مدعي هستند فقط با ثقلين سروكار دارند)
نقاشي هاي دوازده ضلعي و ستاره ها برروي ديوار ها و نقاشي كتاب ها
پاورقي بعضي كتاب ها
(دقت كنيد :نه روايت نه متن كتاب )
را دليل موجه اين خيانت و نسبت ناروا به امام عصر قرار داده اند!
همين !!
حتي يك روايت براي اين نقاشي ندارند.❌
جناب اقاي احمد اسماعيل!
انچه روايت است از اهل بيت ،و در كتب معتبر،براي نقش نگين حضرت سليمان ،نوشته زير است،
نه نقاشي انهم نقاشي ارم #صهيونيست ها🔽
✳️ شیخ صدوق ره حدیث میکند از امام رضا علیه السلام :
ایشان به نقش خاتم انبیاء وائمه علیهم السلام اشاره میکنند
و میفرمایند :
«َ وَ كَانَ نَقْشُ(دقت) خَاتَمِ سُلَيْمَانَ ع
سُبْحَانَ مَنْ أَلْجَمَ الْجِنَّ بِكَلِمَاتِه »...
📕عيون أخبار الرضاج2، ص: 55
الأمالي( للصدوق)، النص، ص: 458
نماد ديگري نبود؟!😑
❎ در ميان صدها نماد اسلامي و شيعي، انتخاب ستاره يهوديان
توسط فرقه بهاييت و فرقه همبوشي
چه پيامي دارد؟
نماد خونخوارترين، خبيث ترين، كودك كش ترين، غاصب ترين كشور متجاوز جهان ستاره شش پر است.
و پرچم رسمي كشور صهيونيستي اسرائيل
ويژگي هاي ديگر اين فرقه صهيونيستي
اعلام بيانيه ها ، دستورات ،احكام،
و خطوط سياسي اين فرقه:
از صفحه فيس بوك ماركزوكربرگ يهودي زاده
منتشرو رهبر فرقه يماني صفحه خود
را در Face bookمعصوم از هك معرفي كرده
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸
🌸🌸
#بیوگرافی_شیطان
🔥خلقت شیطان:
🎬قسمت دوم:
❤️خداوند سه گونه موجود
عاقل و با شعور آفریده :
1⃣یک نوع در آسمان ها هستند که همان فرشتگان اند و از نور به وجود آمده اند که شهوت جنسى و خور و خواب و شهوات دیگر ندارند؛ گناه از آنان سر نمى زند، تسلیم محض پروردگار مى باشند و یک لحظه نافرمانى او را نمى کنند، خلقت آنها جلوتر از جن و انس بوده .
نوع دیگر؛
2⃣ انسان است که خداوند متعال او را با دو دست قدرت خود پدید آورد و ملائکه بر او سجده کردند و استاد آنان شد، هم عقل و هم شهوت در وجودش گذاشت ، و از خاک و آب به وجود آمده است نوع سوم ؛
3⃣ نژاد جن است که خداوند ایشان را از آتش بى دود(و باد) پدید آورد، و مثل انسان عقل و شهوت به آنها داده شده است . خلقت جن قبل از خلقت آدم و هم زمان با خلقت نسانس بوده است .
خداوند درباره خلقت جن چنین فرموده :
🔥«والجان خلقناه من قبل من نار السموم »
🔥«ما طایفه جن را قبل از انسان از آتش گرم و سوزان - و شعله ور بدون دود – آفریدیم »
ادامه دارد.....
@Mawud12
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸
🌸🌸
#متن شبهه:
یک سوال بی جواب
ظاهرا حدود ۷۰ سال پیش اسراییل و متحدانش طی معاهده ای قسمتهای زیادی از کشور دوست و برادر ، فلسطین را اشغال کردند و ما تا به امروز برای حمایت از مردم مسلمان و مظلوم فلسطین اسراییل را به رسمیت نمیشناسیم و با این کشور ظالم مسابقه هم نمیدهیم.
از طرفی حدود یک قرن قبل از آن واقعه هم کشور روسیه در دو نوبت قسمتهای زیاد از خاک مردم مسلمان ایران را اشغال کرد !!
حال چگونه است که ما کشوری که خاک خودمان را اشغال کرده به رسمیت میشناسیم اما کشوری را که خاک دیگران را تصرف کرده به رسمیت نمیشناسیم؟
اگر کسی جوابی بدهد ، مرا یک عمر بنده خود کرده است .
🔆پاسخ شبهه:
1⃣ نویسنده محترم تلاش کرده با سفسطه و قیاسی مع الفارق برداشت خطای خود را به مخاطب تلقین نماید.
2⃣ به رسمیت نشناختن اسرائیل بخاطر جعلی بودن آن است لیکن روسیه یک کشور جعلی نیست.
3⃣ جنگ ایران و شوروی مربوط به عصر حاکمیت تزارها بوده است و بخش های از ایران که البته بر طبق برخی نقل های تاریخی خود داوطلب خورمختاری هم بودند به عنوان غرامت طبق یک معاهده بین المللی ظالمانه از ایران جدا شد. تفاوت است بین تلخی جدایی ناشی از طلاق تا انفصال به عُنف!!
4⃣بر مبنای حقوق بین الملل از آنجا که پس از معاهدات گلستان و ترکمنچای، این سرزمینها به دولت روس واگذار شد و واگذاری سرزمین تکلیفی برای ایران و حقی برای روس بود به محض انجام پایان یافته تلقی می شود و دیگر نمی توان ادعای استرداد را مطرح کرد.
5⃣ طبق توافق ترکمانچای و خصوصاً پس از استقلال کشورها از شوروی تعهد ایران مادام العمر است. البته شاید برخی دوستان با پیشنهاد پاره کردن تعهدات بین المللی، نسخه های صدام حسینی و شبه ترامپی تجویز کنند!
6⃣ آنچه که بیش از دست دادن قفقاز و ... ناراحت کننده و تلخ است حاکمیت نالایقانی همچون قاجارها و پهلوی هاست که به پای نالایقی خود و برای خوشایند ابرقدرت ها قفقاز و بحرین و... قربانی کردند.
و صدالبته کابوس وحشتناک تر مربوط به کسانی است که خواب بازگشت پهلوی میبنند!!
7⃣ مقدمات شکل گیری رژیم غاصب صهیونیستی با ادعای از نیل تا فرات، طبق یک نقشه تعریف شده هرتصلی و تکلیف شده استعماری و افسانه های هولوکاستی بود و ظلم و کودک کشی و اشغالگری این رژیم همچنان با چراغ سبز آمریکا و انگلیس همچنان ادامه دارد.
8⃣ در پایان سوال دوست محترم نوشته اند اگر کسی جوابی بدهد مرا بنده ی خود کرده است. امیدوارم با معرفت بیشتر همه بنده خدا باشیم و بس.
به همین بهانه یادآوری می کنم که هیچ سند معتبری برای جمله منسوب به حضرت علی(ع)مبنی بر «مَن عَلِّمَنی حَرفاً فَقَد صَیّرنی عَبدا» ذکر نشده است.
9⃣گذشته از مطالب ذکر شده؛باید گفت:
اسرائیل با ادعای اینکه این سرزمین موعود ماست و بدون هیچ دولت قانونی و فقط با اتکا به چند گروه تروریستی مثل داعش فعلی با دولت قانونی فلسطین جنگید و با توجه به اینکه دولت فلسطین تحت قیمومیت انگلیس بود و انگلستان هم پشتیبان گروههای تروریستی صهیونیزم بود با تاثیر گذاری انگلستان گروهکهای تروریستی بصورت غیرقانونی أنجا را اشغال کردند و بزعم خودشان دولت تشکیل دادند و همانطور که میبینید اینکارشان از پایه نامشروع بود. مثل اینکه داعش دولت عراق یا سوریه را شکست دهد و تشکیل دولت دهد که مسلما نامشروع است.
ولی در آنجا شوروی که یک دولت رسمی بود با دولت رسمی ایران جنگ کرد که بواسطه خیانت دولتمردان ایران علیرغم اشغال خاک ایران توسط شوروی، باز طبق معاهده رسمی که بین دو دولت قانونی ایران و روسیه بسته شد مقداری از سرزمینهایمان به روسیه داده شد که این ناشی از خیانت و بی سیاست بودن دولتمردان آنزمان بود.
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸
🌸🌸
#پست ویژه
❌از ترور دانشمندان هسته ای تا شهید ترور تهرانی مقدم
❌رونن برگمن، چند ماه قبل کتاب مهمی را منتشر کرد که مشروح مصاحبه اش با مئیر داگان در اواخر سال 2010 در آکادمی موساد بود و به مسائل مهمی در کتاب پیرامون ایران پرداخته است.
❌کتاب فصول مختلفی درباره موساد قبل و زمان مدیریت داگان دارد که از مهم ترین سر فصل های آن ترور دانشمندان هسته ای ایران و نقش موساد در آن، خراب کاری در برنامه هسته ایران، ترور سردار تهرانی مقدم و نفوذ و خرابکاری در برنامه های موشکی ایران و نفوذ در داخل نظام ایران و سرقت و جاسوسی اطلاعات و هم چنین خرابکاری است و در کنار آن به مساله مقابله با ایران پرداخته شده است.
❌برگمن مدعی است داگان به دلیل همین اختلاف با نتانیاهو سرانجام استعفا داد و از موساد رفت. بخش های از کتاب نیز به آمان و شاباک و ارتباط آن با موساد اختصاص دارد.
💥برنامه هسته ای ایران
❌برگمن می گوید که مئیر داگان هیچ گاه به صورت رسمی تائید نکرد که ترور دانشمندان هسته ای ایران از جمله اردشیر حسین پور در سال 2005 تا ترور دکتر مسعود علی محمدی و مجید شهریاری و داریوش رضایی نژاد و مصطفی احمدی روشن کار موساد بوده است، اما قطعا کسی این کار را می کرد.
❌برگمن به دیالوگ های خود با داگان اشاره می کند و به این جمع بندی می رسد که بدون شک موساد در این عملیاتها نقش جدی داشت و مئیر داگان معتقد بود که نیروهایش با روش های حرفه ای از جمله طراحی ویروس استاکس نت تا دادن قطعات معیوب به ایران و نفوذ دادن جاسوسان در برنامه هسته ایران و ترور چهره های موثر هم سعی داشت، برنامه ایران را با تاخیر مواجه کند و هم باعث مهاجرت سفید دانشمندان هسته ای ایران شد.( مهاجرت سفید به این معنا که دیگر خیلی ها حاضر نباشند با برنامه هسته ای ایران همکاری داشته باشند و نهایتا در دانشگاه امام حسین (علیه السلام) و ... صرفا به تدریس و پژوهش صرف بپردازند.)
💥برنامه موشکی ایران
❌برگمن رسما در کتاب اشاره میکند که در صحبتها با داگان به این نتیجه رسیده که شهادت حسن تهرانی مقدم، در پائیز سال 1390 در ملارد کرج در واقع خراب کاری موساد بوده است، تا بتواند یکی از چهره های موثر صنایع موشکی ایران را حذف کند. این برای اولین بار است که رسما یک چهره اسرائیلی به این موضوع از قول رئیس موساد اشاره می کند و به دلیل تبعات حقوقی و امنیتی آن این مساله قابل توجه است.
💥نفوذ در سیستم حکومت ایران
❌برگمن در سراسر این کتاب خود، حتی در اشاره به ترور عماد مغنیه و محمود المبحوح، به نفوذ نیروهای موساد در بخش های مختلف نیروهای امنیتی ایران و سوریه و حتی امارات متحده اشاره می کند و اینکه تمرکز اصلی این سازمان برای نفوذ در بخش ها و نهادهای امنیتی و اطلاعات کشورهایی از حمله ایران و سوریه است، که دشمن اسرائیل محسوب می شوند و دائما تلاش می شود، افراد در رده های مختلف یا نفوذ داده شده و یا خریداری شوند و بتوانند برای منفعت اسرائیل، برنامه ها را به پیش ببرند.
❌این به تعبیر داگان حرفه ای ترین و موثرترین و کم هزینه ترین کاری است که اسرائیل در کشورهای دشمن خود می تواند، انجام دهد و در دوره مدیریت او به شدت بر روی این طرح ها کار شد.
❌اما بر خلاف او، نتانیاهو معتقد بود و هست که باید ضربه نهایی را سریع وارد کرد و زمان را از دست نداد.
❌به عنوان مثال درباره برنامه هسته ای ایران داگان معتقد به همان روش نفوذ و خرابکاری بوده است، اما نتانیاهو معتقد به همان روشی بود که با عراق و سوریه درباره برنامه هسته ای آنها برخورد شد و به سرعت نیروگاه های هسته ای آن کشور ها بمباران شدند و برنامه هسته ای آنها از کار افتاد. همین اختلاف نظر هم باعث شد داگان در اواخر سال 2010 از موساد برود.
💥به هر حال مطالعه کتاب برگمن، برای علاقمندان مسائل ایران و اسرائیل هم می تواند حاوی مطالب جدید باشد و هم به منبع دست اولی که خود اسرائیلی است و از قول رئیس موساد مطالبش را درباره ایران و تحولات آن نقل کرده، دست یابند.
❌فراموش نکنیم که در یک دهه گذشته موساد نقش مهمی در تحولات داخل ایران داشته است و این اعترافات در چنین کتابی می تواند مهم و قابل تامل باشد.
ضمن اینکه تا به حال دستگاه های امنیتی ما نتوانستند هیچ وقت یک تیم جاسوسی موساد را رد زنی، دستگیری یا از بین ببرند و همیشه این موساد بوده که با از دزت دادن یک مهره خود، بقیه زنجیره و رابطین خود را حفظ کرده است !!
هدایت شده از موعود(عج)
✨آیت الله بهجت(ره):
از گناه ما و به خاطر اعمال ماست که آن (امام زمان عجل الله تعالی فرجه)، هزار سال در بیابانهاست.
📔در محضر بهجت، جلد۲
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸
🌸🌸
#اخبار_منطقه
✳️ همان طور که در اخبار چند روز گذشته مطلع شدید بعد از درگیری جمعه اول اردیبهشت در کاخ پادشاهی عربستان ولیعهد عربستان در طی 30 روز گذشته در هیچ رسانه ای ظاهر نشده. ....
✳️ روزنامه کیهان روز پنج شنبه خبر داد که از طریق سرویس امنیتی یکی از کشورهای منطقه مطلع شده که ولیعهد عربستان حداقل 2 گلوله خورده و احتمال فوت او نیز وجود دارد.
✳️ حال یک سوال اساسی:
✳️ چرا باید حوادث عربستان و تغییر پادشاهان در عربستان در این مقطع تاریخ تا این حد مهم و حساس باشد؟
✳️ پاسخ :
📗همه چیز از این روایت امام صادق (ع) شروع میشود :
⬅️ ابو بصیر از امام صادق علیه السلام، چنین نقل می کند:
✳️ مَنْ یضْمَنْ لِی مَوْتَ عَبْدِ اللَّهِ أَضْمَنْ لَهُ الْقَائِمَ ثُمَّ قَالَ إِذَا مَاتَ عَبْدُ اللَّهِ لَمْ یجْتَمِعِ النَّاسُ بَعْدَهُ عَلَى أَحَدٍ وَ لَمْ یتَنَاهَ هَذَا الْأَمْرُ دُونَ صَاحِبِكُمْ إِنْ شَاءَ اللَّهُ وَ یذْهَبُ مُلْكُ سِنِینَ وَ یصِیرُ مُلْكَ الشُّهُورِ وَ الْأَیامِ فَقُلْتُ یطُولُ ذَلِكَ قَالَ كَلا.
❇️ هر كس مرگ عبد اللَّه را براى من ضمانت كند من هم آمدن قائم را براى او ضمانت میکنم.
بعد از آنكه عبد اللَّه مرد دیگر مردم بر سر كسى اجتماع نمیكنند و این امر (ظهور دولت حق) بخواست خدا به صاحب شما (حضرت قائم مهدی موعود علیه السلام) منتهى میگردد و بعد از آن (مرگ عبد الله) سلطنت سالها از بین میرود و به سلطنت ماهها و روزها تبدیل مى شود عرض كردم:
✅ آیا این دوران طول میكشد؟ فرمود: نه.
💠 بسیاری از دوست داران امام عصر (عج ) اعتقاد دارند عبدالله پادشاه عربستان که در 3 بهمن سال 93 فوت کرد همان عبدالله روایات بود و با توجه به اینکه امام صادق بشارت ظهور داده اند عملا به پایان راه رسیده ایم.
💠 بماند که متاسفانه بعضی از کارشناسان مرکز تخصصی مهدویت به شدت این موضوع را رد می کنند و اعتقاد دارند این روایت ارتباطی با حجاز ندارد و از کجا معلوم که این عبدالله همان عبدالله روایات باشد.
💠اما نظر بسیاری از منتظران از جمله آیت الله بهجت (ره) بر این بود که این عبدالله همان عبدالله روایات هست :
✳️ آیت الله صدیقی :
آیت الله بهجت فرمودند ان شاءالله این عبدالله عربستان همان عبدالله روایات است.
✳️ آیت الله صدیقی در مراسم یادبود سالگرد آیت الله بهجت (ره) فرمودند:
💠زمانی که آیت الله بهجت در قید حیات بودند روایت عبدالله را برای بنده خواندند و گفتند که ان شاالله این عبدالله عربستان همین عبدالله روایات است.
💠 ان شاء الله با نابودی حکومت فعلی آل سعود در حجاز بزودی وارد مرحله جدیدی از ظهور خواهیم شد.
که البته طبق روایت حکومت جانشین های سلمان نیز طول نخواهد کشید.
⬅️کپی
@Mawud12
هدایت شده از موعود(عج)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠بعد از ظهور درهای توبه
بسته میشود
💠استاد سروستانی
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
@Mawud12
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸
#نامه امام زمان(عج) به
شیخ مفید(ره)
نامه سوم
✳️باید در برابر فتنهای كه جان آنان را كه آن را در دلهایشان كشتهاند، به نابودی خواهد افكند، باید بایستی! و باید باطل گرایان بداندیش را بترسانی!
✳️ چرا كه از سركوبی آنان، ایمان آوردگان، شادمان و جنایتكاران، اندوه زده خواهند شد.
✳️هان ای دوست پراخلاص كه همواره در راه ما بر ضد بیدادگران در سنگر جهاد و پیكاری! خداوند همانسان كه دوستان شایستهكردار پیشین ما را تأیید فرمود، تو را نیز تأیید نماید!
✳️ما به تو اطمینان میدهیم كه هر كس از برادران دینیات، پروای پروردگارش را پیشه سازد و آنچه را به گردن دارد به صاحبان حق برساند، در فتنه نابود كننده و گرفتاریهای تیره و تار و گمراهگرانه.
در امان خواهد بود.
✳️و نشانه حركت و جنبش ما از این خانهنشینی و كنارهگیری، رخداد مهمی است كه در سرزمین وحی و رسالت، مكه معظمه، از سوی پلیدان نفاق پیشه و نكوهیده، رخ خواهد داد،
✳️ از جانب عنصری سفاك كه ریختن خونهای محترم را حلال شمرده و به نیرنگ خویش، آهنگ جان ایمان آوردگان خواهد كرد،
✳️اما به هدف ستمبار و تجاوزكارانه خویش دست نخواهد یافت، چرا كه ما پشت سر توحیدگرایان شایستهكردار، بوسیله نیایش و راز و نیازی كه از فرمانروای آسمان و زمین پوشیده نمیماند،
✳️آنان را حفاظت و نگهداری خواهیم كرد.
✳️بنابراین قلبهای دوستان ما به دعای ما به بارگاه خدا، آرامش و اطمینان یابد و آسوده خاطر باشند كه خداوند آنان را بسنده است و گرچه درگیریهای هراسانگیزی، آنان را به دلهره میافكند،
✳️ اما از گزند آن عنصر تبهكار در امان خواهند بود و سرانجام، كار با دست توانا و ساخت تدبیر نیكوی خدا - تا هنگامی كه پیروان ما از گناهان دوری گزینند - شایسته و نیكو خواهد بود.
✳️هان ای دوست پراخلاص كه همواره در راه ما بر ضد بیدادگران در سنگر جهاد و پیكاری!
خداوند همانسان كه دوستان شایستهكردار پیشین ما را تأیید فرمود، تو را نیز تأیید نماید!
ما به تو اطمینان میدهیم كه هر كس از برادران دینیات، پروای پروردگارش را پیشه سازد و آنچه را به گردن دارد به صاحبان حق برساند،
✳️ در فتنه نابود كننده و گرفتاریهای تیره و تار و گمراهگرانه، در امان خواهد بود و هر آن كس كه در دادن نعمتهایی كه خداوند به او ارزانی داشته،
به كسانی كه دستور رسیدگی به آنان را داده است،
✳️ بخل ورزد، چنین كسی در این جهاد و سرای دیگر، بازنده و زیانكار خواهد بود.
✳️دوست واقعی! اكر پیروان ما - كه خدای آنان را در فرمانبرداری خویش توفیق ارزانی بدارد - براستی در راه وفای به عهد و پیمانی كه بر دوش دارند، همدل و یكصدا بودند،
✅هرگز خجستگی دیدار ما از آنان به تاخیر نمی افتاد
وسعادت دیدار ما،دیداری بر اساس
عرفان واخلاص از آنان نسبت به
ما،زودتر روزی آنان می گشت.
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
@Mawud12
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸
🌸🌸
#راه تشرف باز است
✳️ مرحوم علامه سیدمحمد حسین حسینی طهرانی در خصوص ارتباط با حضرت ولی عصر(عج) مینویسد:
✅امروزه راه تشرّف به حقیقت ولایت آن حضرت باز است و مهم هم همین است؛ ولی نیاز به مجاهده با نفس اماره و تزکیه اخلاق دارد، نیاز به سیر و سلوک در راه عرفان حضرت احدیت سبحانه و تعالی دارد، خواه ظهور خارجی و عمومی آن حضرت به زودی واقع گردد، یا واقع نگردد؛ زیرا خداوند ظالم نیست و راه وصول را برای افرادی که مشتاقند نبسته است؛
این در پیوسته باز است و دعوت محبان و مشتاقان و عاشقان را لبیک میگوید.
✳️پس عمده کار، معرفت به حقیقت آن حضرت است، نه تشرّف به حضور بدن مادی و طبیعی. از تشرّف به حضور بدن مادی و طبیعی فقط همین مقدار بهره میگیرد، ولی از تشرّف به حضور حقیقت و ولایت آن حضرت سرّش پاک میشود و به لقاء حضرت محبوب (خداوند متعال) فایز میگردد.
@Mawud12
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸
🌸🌸
#تشرف
#مرد صابونی
✳️روزی در مغازه عطاریم نشسته بودم که دو نفر برای خریدن سدر و کافور به دکان من وارد شدند. وقتی به طرز صحبت کردن و چهره هایشان دقت کردم، متوجه شدم که اهل بصره و بلکه از مردم معمولی نیستند به همین جهت از شهر و دیارشان پرسیدم؛ اما جوابی ندادند.
من اصرار می کردم؛
✳️ ولی جوابی نمی دادند. به هر حال من التماس نمودم، تا آن که آنها را به رسول مختار صلی الله علیه و آله و سلم و آل اطهار آن حضرت قسم دادم.
✳️مطلب که به این جا رسید، اظهار کردند:
✅ما از ملازمان درگاه حضرت حجت علیه السلام هستیم. یکی از جمع ما که در خدمت مولایمان بود، وفات کرده است؛ لذا حضرت ما را مأمور فرموده اند که سدر و کافورش را از تو بخریم.
همین که این مطلب را شنیدم، دامان ایشان را رها نکردم و تضرع و اصرار زیادی نمودم که مرا هم با خود ببرید.
گفتند:
✅این کار بسته به اجازه آن بزرگوار است و چون اجازه نفرموده اند، جرأت این جسارت را نداریم.
گفتم:
✅مرا به محضر حضرتش برسانید، بعد همان جا، طلب رخصت کنید اگر اجازه فرمودند، شرفیاب می شوم والا از همان جا بر می گردم و در این صورت، همین که در خواست مرا اجابت کرده اید خدای تعالی به شما اجر و پاداش خواهد داد؛ اما باز هم امتناع کردند.
✳️بالاخره وقتی تضرع و اصرار را از حد گذراندم، به حال من ترحم نموده و منت گذاشتند و قبول کردند.
✅من هم با عجله تمام سدر و کافور را تحویل دادم و دکان را بستم و با ایشان به راه افتادم، تا آن که به ساحل دریا رسیدیم. آنها بدون این که لازم باشد به کشتی سوار شوند، بر روی آب راه افتادند؛ اما من ایستادم.
متوجه من شدند و گفتند:
✅نترس؛ خدا را به حق حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف قسم بده که تو را حفظ کند. بسم الله بگو و روانه شو.
✳️این جمله را که شنیدم، خدای متعال را به حق حضرت حجت ارواحنا فداه قسم دادم و بر روی آب مانند زمین خشک به دنبالشان به راه افتادم تا آن که به وسط دریا رسیدیم. ناگاه ابرها به هم پیوستند و باران شروع به باریدن ✳️کرد.
اتفاقاً من در وقت خروج از بصره، صابونی پخته و آن را برای خشک شدن در آفتاب، بر پشت بام گذاشته بودم.
✅وقتی باران را دیدم، به یاد صابونها افتادم و خاطرم پریشان شد. به محض این خطور ذهنی، پاهایم در آب فرو رفت؛ لذا مجبور به شنا کردن شدم تا خود را از غرق شدن، حفظ کنم؛ اما با همه این احوال از همراهان دور می ماندم.
✳️آنها وقتی متوجه من شدند و مرا به آن حالت دیدند، برگشتند و دست مرا گرفتند و از آب بیرون کشیدند و گفتند: از آن خطور ذهنی که به فکرت رسید، توبه کن و مجدداً خدای تعالی را به حضرت حجت علیه السلام قسم بده. من هم توبه کردم و دوباره خدا را به حق حضرت حجت علیه السلام قسم دادم و بر روی آب راهی شدم.
✳️بالاخره به ساحل دریا رسیدیم و از آن جا هم به طرف مقصد، مسیر را ادامه دادیم. مقداری که رفتیم در دامنه بیابان، چادری به چشم می خورد که نور آن، فضا را روشن نموده بود.
همراهان گفتند:
✅تمام مقصود در این خیمه است و با آنها تا نزدیک چادر رفتم و همان جا توقف کردیم. یک نفر از ایشان برای اجازه گرفتن وارد شد و درباره آوردن من با حضرت صحبت کرد، به طوری که سخن مولایم را شنیدم؛
ولی ایشان را چون داخل چادر بودند، نمی دیدم حضرت فرمودند:
⚠️« ردّوه فانه رجل صابونیّ »⚠️
یعنی او را به جای خود برگردانید و دست رد به سینه اش بگذارید؛ تقاضای او را اجابت نکنید و در شمار ملازمان ما ندانید؛
⬅️زیرا او مردی است صابونی.
این جمله حضرت، اشاره به خطور ذهنی من در مورد صابون بود؛ یعنی هنوز دل را از وابستگیهای دنیوی خالی نکرده است تا محبت محبوب واقعی را در آن جای دهد و شایستگی همنشینی با دوستان خدا را ندارد.
✅این سخن را که شنیدم و آن را بر طبق برهان عقلی و شرعی دیدم، دندان این طمع را کنده و چشم از این آرزو پوشیدم و دانستم تا زمانی که آیینه دل، به تیرگیهای دنیوی آلوده است، چهره محبوب در آن منعکس نمی شود و صورت مطلوب، در آن دیده نخواهد شد چه رسد به این که در خدمت و ملازمت آن حضرت باشد.
تهیه و تنظیم در
کانال موعود(عج)12
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
@Mawud12
هدایت شده از موعود(عج)
1_8839127.mp3
1.84M
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸
🌸🌸
📚 چهل حدیث آخرالزّمان
✳️- در آخرالزمان، ثروتمند شدن به وسیله غصب و تجاوز است.
حضرت محمد(ص)
✳️- در آخرالزمان، به مؤمنان واقعی ابله و بی عقل میگویند.
امام صادق(ع)
✳️- در آخرالزمان، ریا فراوان میشود.
حضرت محمد(ص)
✳️- در آخرالزمان، از اسلام فقط نام آن باقی میماند.
حضرت محمد(ص)
✳️- در آخرالزمان، حق کاملا پوشیده میشود.
حضرت علی(ع)
✳️- در آخرالزمان، اسراف میکنند؛ حتی در آب وضو و غسل.
حضرت محمد(ص)
✳️- در آخرالزمان، شب ها دیر میخوابند و نماز صبح قضا میشود.
حضرت محمد(ص)
✳️- در آخرالزمان، مؤذّنان به مظلومان پناهنده میشوند.
حضرت محمد(ص)
✳️- در آخرالزمان، قبله ی مردان زنانشان خواهند بود.
حضرت محمد(ص)
✳️-در آخرالزمان، مردم از علما میگریزند.
حضرت محمد(ص)
✳️-در آخرالزمان، مؤمن پست و فاسق عزیز میشود.
امام حسن عسکری(ع)
✳️-در آخرالزمان، زنان بدحجاب و عریان میشوند.
حضرت علی(ع)
✳️-در آخرالزمان، علما را با لباس زیبا میشناسند.
حضرت محمّد(ص)
✳️-در آخرالزمان، اسلام چون ظرف واژگون شده میماند.
حضرت علی(ع)
✳️-در آخرالزمان، برای حفظ دین باید از محل گناه گریخت.
حضرت محمد(ص)
✳️-در آخرالزمان، گناه خویش را به گردن خدا مینهند.
حضرت محمد(ص)
✳️-در آخرالزمان، بعضی از علما ریاکار میشوند.
حضرت محمد(ص)
✳️-در آخرالزمان، امّت حضرت محمد(ص) هفتاد و سه گروه میشوند.
حضرت محمد(ص)
✳️-در آخرالزمان، بهترین مونس مردم کتاب است.
امام صادق(ع)
✳️-در آخرالزمان، عبادت را وسیله برتری طلبی میدانند.
حضرت علی(ع)
✳️-در آخرالزمان، حج را برای تجارت انجام میدهند.
حضرت محمد(ص)
✳️-در آخرالزمان، سلامت دین در سکوت بیشتر است.
امام زمان(عج)
✳️-در آخرالزمان، زشتی ها افزایش مییابد.
حضرت علی(ع)
✳️-در آخرالزمان، به علت گناه باران در وقتش نازل نمیشود.
حضرت محمد(ص)
✳️-در آخرالزمان، هر کس بیشتر در خانه بماند ایمانش حفظ میگردد.
امام باقر(ع)
✳️-در آخرالزمان، مؤمنان اعمالشان را با ریا انجام میدهند.
حضرت محمد(ص)
✳️- در آخرالزمان، رشوه را به اسم هدیه حلال میکنند.
حضرت محمد(ص)
✳️-در آخرالزمان، گرد و غبار ربا همه را فرا میگیرد.
حضرت محمد(ص)
✳️-در آخرالزمان، حضرت عیسی(ع) پشت سر امام زمان زمان عج نماز میخواند.
حضرت محمد(ص)
✳️-در آخرالزمان، هرکه دینش را حفظ کند اجر پنجاه صحابه پیامبر را دارد.
حضرت محمد(ص)
✳️-در آخرالزمان، شیعیان واقعی با گریه بر امام حسین(ع) دل مادرش را شاد میکنند.
حضرت محمد(ص)
✳️-در آخرالزمان، از فتنه ها به قم پناه ببرید.
امام صادق(ع)
✳️-در آخرالزمان، بعضی از مردم گرگ صفت میشوند.
حضرت محمد(ص)
✳️-در آخرالزمان، مردم غصه از بین رفتن دینشان را نمیخورند.
حضرت محمد(ص)
✳️-در آخرالزمان، هیچ چیز سخت تر از مال حلال و دوست باوفا یافت نمیشود.
امام هادی(ع)
✳️-در آخرالزمان، حفظ زبان بهترین کار است.
امام باقر(ع)
✳️-در آخرالزمان، مؤمن واقعی از غصه آب میشود.
حضرت علی(ع)
✳️-در آخرالزمان، در اوج فتنه ها به قرآن پناه ببرید.
حضرت محمد(ص)
✳️-در آخرالزمان، ارزش دین در نظر مردم پایین میآید و دنیا باارزش میشود.
حضرت محمد(ص)
💠۴۰-در آخرالزمان، مرد از زنش اطاعت کرده و از پدر و مادرش نافرمانی میکند.
حضرت محمد(ص)
✍ منبع:
📗کتاب چهل حدیث آخرالزمان