#تقلید_و_بنی_اسرائیل
#قسمت6
#المیزان
✅در زندگى اجتماعى، انسان ناچار از #تقليد است.
💠 اينجاست كه می گوييم : بناى عقلاى عالَم بر اين است كه هر كس به اهل خبره در هر فنّ مراجعه نمايد. و حقيقت و واقع اين مراجعه، همان تقليد اصطلاحى است كه معنايش #اعتماد_كردن به دليل اجمالى هر مسئله ای است كه دسترسى به دليل تفصيلىِ (=دلیل کامل) آن، از حدّ و حيطه طاقت او بيرون است. هم چنان كه به حكم فطرتش خود را محكوم می داند به اينكه در آنچه كه در وسع و طاقت خودش است به تقليد از ديگران اكتفاء ننموده، خودش شخصاً به بحث و جستجو پرداخته، دليل تفصيلى آن را به دست آورد.
💠 و ملاك در هر دو باب اين است كه آدمى پيروى از #غير_علم نكند. اگر قدرت بر اجتهاد دارد، به حكم فطرتش بايد به اجتهاد و به دست آوردنِ دليل تفصيلى و علّت هر مسئله كه مورد ابتلاى او است بپردازد؛ و اگر قدرت بر آن ندارد، از كسى كه عالِم به آن مسئله است تقليد كند.
و از آنجايى كه #محال است فردى از نوع انسانى يافت شود، كه در تمامى شئون زندگى تخصّص داشته باشد و آن اصولى را كه زندگيش متّكى بدانها است مستقلاً اجتهاد و بررسى كند، قهراً #محال خواهد بود كه انسانى يافت شود كه از تقليد و پيروىِ غير، خالى باشد. و هر كس خلاف اين معنا را ادّعا كند، و يا درباره خود پندارى غير اين داشته باشد (يعنى می پندارد كه در هيچ مسئله از مسائل زندگى تقليد نمى كند) در حقيقت سند #سفاهت خود را امضا کرده است.
💠 بله تقليد در آن مسائلى كه خود انسان ميتواند به دليل و علّتش پى ببرد، #تقليد_كوركورانه و غلط است؛ هم چنان كه اجتهاد در مسئله اى كه اهليّتِ ورود بدان مسئله را ندارد، يكى از رذائل اخلاقى است كه باعث هلاكت اجتماع می گردد، و مدينه فاضله بشرى را از هم مى پاشد.
پس افراد اجتماع، نمى توانند در همه مسائل #مجتهد باشند و در هيچ مسئله اى تقليد نكنند؛ همانطور که نمی توانند در تمامى مسائل زندگى #مقلّد باشند و سراسر زندگيشان پيروى محض باشد. چون جز از خداى سبحان، از هيچ كس ديگر نبايد اينطور پيروى كرد (يعنى پيرو محض بود). بلكه در برابر خداى سبحان بايد پيرو محض بود، چون او يگانه سببى است كه ساير اسباب، همه به او منتهى می شود.
⬅️ پایان
📚 تفسیر_المیزان جلد 1 ص 319
🍃اللَّهـُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمّد
وَعَجِّل فَرَجَهـُم وأهـْلِك أَعدَائَهـُـم أجمَعین🍃
@Mawud12