#رحمت_اللهی
قُلْ یَا عِبَادِىَ الَّذِینَ أَسْرَفُواْ عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُواْ مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ
👈ترجمه
بگو: «اى بندگان من که بر نفس خویش اسراف (و ستم) کردهاید! از رحمت خداوند مأیوس نشوید، همانا خداوند همه گناهان را مىبخشد، زیرا که او بسیار آمرزنده و مهربان است.»
👈 این آیه به گناهکاران پشیمان بشارت مى دهد.
در تمام کلمات این آیه لطف و مهر الهى نهفته است:
۱. پیام بشارت را رسول خدا صریحاً اعلام کند. «قل»
۲. خداوند انسان را مخاطب قرار داده است. «یا»
۳. خداوند همه را بندهى خود و لایق دریافت رحمتش دانسته است. «عبادى»
۴. گناهکاران بر خود ستم کردهاند و به خدا ضررى نرساندهاند. «اسرفوا على انفسهم»
۵. یأس از رحمت، حرام است. «لا تقنطوا»
۶. رحمت او محدود نیست. «رحمة اللّه» («رحمة اللّه» به جاى «رحمتى» رمز جامعیّت رحمت است، چون لفظ «اللّه» جامعترین اسم اوست).
۷. وعدهى رحمت قطعى است. «انّ اللّه»
۸. کار خداوند بخشش دائمى است. «یغفر»
۹. خداوند همهى گناهان را مىبخشد. «الذنوب»
۱۰. خداوند بر بخشش همهى گناهان تأکید دارد. «جمیعاً»
۱۱. خدا بسیار بخشنده و رحیم است. «انّه هو الغفور الرحیم»
خداوند با این همه رأفت و مهربانى اعلام مى کند که تهدیدهاى آیات قبل، براى تربیت انسانهاست نه انتقام و کینه.
در فرهنگِ قرآن، اسراف معناى وسیعى دارد که علاوه بر اسراف در مال، شامل اسراف در نفس و جان نیز مى شود. بدین معنى که انسان در بهره گیرى از استعدادها و ظرفیّتهاى وجودى خود از حدّ اعتدال خارج شده و دچار افراط و تفریط گردد.
مراد قرآن از اینکه مىفرماید: خداوند همه گناهان را مىبخشد، آن نیست که انسان گناه کند و بگوید خدا مىآمرزد، بلکه مراد آن است که همه گناهان هر قدر هم بزرگ باشند قابل آمرزش است و نباید از رحمت الهى مأیوس بود و طبیعتاً راه دریافت آمرزش الهى، توبه و جبران گناه است که در آیه بعد آمده است.
👈پیام ها
۱- قوانین و احکام الهى در حد اعتدال است و نافرمانى مردم، تجاوز از حدّ اعتدال است. «اسرفوا على انفسهم»
۲- در بخشش الهى نوع گناه و مقدار آن تفاوتى ندارد. «الذنوب جمیعاً»
۳- یأس از رحمت الهى جایز نیست. «لا تقنطوا»
۴- آمرزش گناه اقتضاى رحمت خداوند است. «رحمة اللّه انّ اللّه یغفر»
۵ - امید به مغفرت زمینه آمرزش است. «لا تقنطوا... انّ اللّه یغفر»
۶- این خداوند است که همه لغزشها را مى بخشد. «انّه هو الغفور» به جاى «انّه الغفور»
حجت الاسلام محسن قرائتی تفسیر سوره زمر - آیه ۵۳
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
@Mawud12
#رحمت_اللهی
👈زندگی طبیعی دنیا برای کسانی که در مراتب نازلی از معرفت هستند اقتضا می کند که همین اشیای مادی و محسوس را دوست بدارند و همین چیزهاست که به نوعی برای آنها لذت بخش است. پس از آن که خدای متعال بر ما منت گذاشت و معرفت خودش را به هر پایه ای که لیاقتش را داریم، نصیب ما کرد، به تدریج زمینه برای پیدا کردن محبت خدا فراهم می شود. معمولا در این مراتب برای رسیدن به محبت خدا _ همان گونه که در روایات سفارش شده است_ باید درباره نعمت های خدا بیاندیشیم.
🔹انسان بهگونه است که اگر بداند کسی به او خدمتی کرده و یا نعمتی را به او ارزانی داشته است، به طور فطری و طبیعی او را دوست می دارد. بنابراین هر قدر ما درباره نعمتهای خدا بیشتر فکر کنیم و ارزش آنها را بیشتر درک کنیم، زمینه ازدیاد محبت خدا در دل ما بیشتر فراهم می شود. خوشبختانه بسیاری از آیات قرآن این نقش را ایفا می کنند و نعمت های خدا را چه به عنوان آیات الله و چه به عنوان ذکر نعمت های خاص یادآوری می کنند و به ما میفهمانند که این نعمتها چه چیزهای ارزشمندی است که خداوند به ما داده است. ولی ما انسان ها در اثر ضعف هایی که داریم، آن طور که باید و شاید درباره ارزش نعمت های خدا نمی اندیشیم. لحن قرآن در این باره اینگونه است:
🍃 وَجَعَلَ لَکُمُ الْسَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ.🍃
باید درباره این نعمت ها بیاندیشید و ببینید که اینها چقدر ارزش دارد تا در مقام شکر آن بربیایید. ولی ما با اینکه دهها بار اینگونه آیه ها را می خوانیم، به راحتی آنها را پشت گوش میاندازیم و چند دقیقه فکر نمی کنیم که اینها چه نعمت های عظیمی است. تنها زمانی که یکی از این نعمتها به خطر بیافتد، شوکی به ما وارد می شود و به اهمیت آن پی می بریم. ولی خداوند از آنجا که می داند پلکان ترقی و تعالی ما محبت اوست، کوتاهی های ما را نادیده می گیرد و باز نعمتهایش را به یاد ما می آورد و به پیغمبرانش نیز دستور می دهد که نعمت های مرا برای مردم ذکر کنید تا آنها مرا دوست بدارند. گاهی نیز خداوند از انسان ها گله می کند که وَقَلِیلٌ مِّنْ عِبَادِیَ الشَّکُورُ؛ با این همه تأکید خداوند بر شکر، اما انسان های شکرگزار بسیار کم هستند.
🍃اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُِ🍃
#رحمت_اللهی
🔻محبت اصیل و محبت تبعی
روشن است که این محبت اصالتا به نعمت ها تعلق می گیرد و ابتدا ما محبت غیر خدا را پیدا می کنیم و از آن به خدا کانال میزنیم. مثلا وقتی انسان درباره چشم خود بیاندیشد، میبیند که چشمش را دوست می دارد و حاضر است برای سلامتی آن میلیون ها بلکه میلیاردها خرج کند. وقتی فهمیدیم که این چشم چقدر دوست داشتنی است، کسی که این چشم را به ما داده است را نیز دوست می داریم. این از ضعف ماست و چاره ای غیر از این کار نیست. همانطور که در معرفت خدا نیز همینگونه عمل می کنیم، اما کسانی هستند که در کسب معرفت خدا این چنین نیستند. آنها می گویند: بک عرفتک وانت دللتنی علیک؛ خدایا! من تو را با خودت شناختم نه از راه مخلوقاتت. تو خودت بودی که دست مرا گرفتی و به سوی خودت رهبری کردی. درباره محبت نیز در فرمایشات ائمه صلوات الله علیهم تعبیراتی است که خطاب به خدا می گویند:
👈 من تو را دوست می دارم و نه غیر تو را، و هر کس دیگر را نیز دوست می دارم به خاطر توست. این تعبیرات، تعبیرات بسیار زیبایی است، اما ما معنای آن را درست نمیفهمیم. اجمالا می توانیم باور کنیم که خداوند چنین بندههایی دارد که چیزهایی می فهمند که کلاس اش خیلی بالاتر از ماست.
طبیعتا ابتدا پیغمبر را می شناسیم و هر قدر درباره عظمت نعمت وجود ایشان و برکاتی که از وجود ایشان شامل حال ما شده، بیشتر فکر کنیم، بیشتر به ایشان عشق میورزیم، اما خود پیغمبر اکرم صلواتاللهعلیهوآله می فرمایند: مرا به خاطر خدا دوست بدارید و اهلبیت، عترت و ذریه مرا به خاطر من دوست بدارید. یعنی محبت از بالا شروع می شود؛ ابتدا محبت به خدا، سپس از خدا به پیغمبر سرایت می کند و از ایشان به امیرمؤمنان و فاطمه زهرا و فرزندان معصومشان سلامالل هعلیهم و بعد هم به دوستانشان. این نیز نوعی جریان محبت است که ما خیلی با آن آشنا نیستیم. برای تقریب به ذهن می توان گفت که محبت به دو نوع اصیل و تبعی تقسیم می شود. گفتیم که چرا محبت فی الله از همه عبادت ها بالاتر است. این محبت فعل مستقلی نیست و شعاعی از همان محبت خداست. ما انسان ها برای افعال خود _ هر چه باشد_باید انگیزه ای داشته باشیم، اما وقتی خدا را دوست داشته باشیم، دوستان او را نیز خود به خود دوست می داریم. این محبت چرا ندارد و دوست داشتن وابستگان خدا کار دیگری غیر از محبت خود خدا نیست. مثل اینکه همه ما از آنجا که حضرت معصومه سلاماللهعلیها را دوست داریم، شبکه ضریح، در صحن و خاک صحن شان را نیز دوست داریم. به این محبت، محبت تبعی می گویند. اینکه انسان فقط یک محبوب اصیل داشته باشد و آن هم خدا باشد،
🍃ایده ال محبت فی الله است🍃
انسان باید فقط یک محبوب داشته باشد و هر چیز دیگر را به خاطر اینکه از متعلقات و شعاع محبت اوست، دوست بدارد؛
🍃انت الذی ازلت الاغیار عن قلوب احبائک حتی لم یحبوا سواک 🍃
سیدالشهدا علیه السلام در روز عرفه، در پیشگاه الهی عرض می کند: خدایا! تو آن کسی هستی که اغیار را از دل دوستانت زدودی تا جز تو کسی را دوست نداشته باشند. در این صورت دوستی پیغمبر و اهلبیت او شعاع همان محبت خداست و چیزی غیر آن نیست. این محبت ارزش بسیاری دارد. اگر انسان اینگونه شد، مصداق آن روایت می شود که فرمودند: اگر مردم قدر کسی که محبوب خدا شده را می دانستند، برای نزدیک شدن به خدا فقط از خاک پای او استفاده می کردند؛
🍃ما تقربوا الی الله الا بتراب قدمیه🍃
🍃اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُِ🍃