eitaa logo
موعود(عج)12
2.6هزار دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
10.5هزار ویدیو
18 فایل
﷽ 🔶احادیث.روایات مهدوی 🔶بشارت نزدیکی ظهور 🔶سخن بزرگان در مورد منجی(عج) 🔶️اخبار سیاسی روز 🔶️اخبار جبهه مقاومت 🔶️اخبار سرزمین‌های اشغالی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 👈کپی با ذکر صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
آل محمد(ع) پیامبر (ص) فرموده: به هنگامی كه پسرم جعفر بن محمد بدنیا آمد او را صادق بخوانید بدان خاطر كه در تداوم امامت، فرزندی به دنیا می آید كه به همین نام(جعفر) موسوم می شود، بدون حقی دعوی امامت می كند و او را جعفر كذاب می نامند و نمونه این سخن از حضرات معصومین اندك نیستند. سیمای آن حضرت بیشتر شمایل آن حضرت مثل پدرش امام باقر علیه السلام بود. جز آنکه کمی باریکتر و بلندتر بود. مردی بود میانه بالا، افروخته روی،پیچیده موی و پیوسته صورتش چون آفتاب می درخشید. در جوانی موهای سرش سیاه بود. بینی اش کشیده و وسط آن اندکی بر آمده بودو برگونه راستش خال سیاهی داشت. محاسن آن جناب نه زیاد پرپشت و نه زیاد تنک بود. دندانهایش درشت و سفید بود و میان دودندان پیشین آن گرامی فاصله داشت. بسیار لبخند می زد و چون نام پیامبر برده می شد رنگ رخسارش زرد و سبز می شد. در پیری سفیدی موی سرش بر وقار و هیبتش افزوده بود. حضرت صادق عليه السّلام قدى متوسط داشتند چهره‌اى درخشان و مويهاى سياه و بينى بلند و زيبا، جلو سرشان مو نداشت و مويهاى سينه تا شكمش كم بود روى صورتش خالى سياه داشت و روى بدنش خالهاى قرمز داشت‌. شخصیت علمی درباره شخصيت علمى امام صادق عليه السّلام شواهد فراوانى وجود دارد.حضرت در ميان اهل سنت، از نظر روايت حديث و فقاهت و افتاء، از موقعيت شامخى برخوردار بوده به طورى كه او را از شيوخ مسلّم ابو حنيفه و مالك بن انس و شمار فراوانى از محدثان بزرگ زمان خود به شمار آورده‌اند. مالك بن انس رئیس مکتب فقهی مالکی از جمله كسانى است كه مدتى در محضر امام صادق عليه السّلام تلمذ كرده است.ابن حجر هيتمى نيز در مقام تمجيد از شخصيت علمى امام اشاره به اين نكته دارد كه افرادى چون يحيى بن سعيد، ابن جريح، مالك، سفيان ثورى، ابو حنيفه و شعبه و ايوب فقيه از آن حضرت نقل روايت نموده‌ اند. حسن بن على الوشاء مى‌گفت: در مسجد كوفه نهصد نفر را ديده كه حدّثنى جعفر بن محمد مى ‌گفتند. برخى منابع، شمار كسانى را كه از آن حضرت تلمذ كرده و حديث شنيده‌اند، حدود چهار هزار نفر ياد كرده‌ اند.
آل محمد(ع) امام صادق علیه‌السلام مدت 12 تا 15 سال بنابر اختلاف با امام زین العابدین علیه‌السلام و بعد از شهادت جد بزرگوارش مدت 19 سال با امام باقر علیه‌السلام زندگى كرد و توانست به مقدار لازم از خرمن دانش این دو بزرگوار، خوشه‌ چینى نماید. امام صادق (ع) سه سال از خلافت عبد الملك، نه سال و هشت ماه از خلافت وليد بن عبد الملك، سه سال و سه ماه و پنج روز از خلافت سليمان بن عبد الملك، دو سال و پنج ماه از خلافت عمر بن عبد العزيز، چهار سال و يك ماه از خلافت يزيد بن عبد الملك، بيست سال از خلافت هشام بن عبد الملك، يك سال از خلافت وليد بن يزيد، شش ماه از خلافت يزيد بن وليد را درك كرد. پس از آن به دليل آشفتگى و هرج و مرج فراوان عملا خليفه‌اى از امويان وجود نداشت، و سرانجام در سال 132 هجرى خلافت اموى پايان يافت. امام صادق همه اين ادوار را در شرايطى گذراند، كه خود و خاندانش تحت كنترل جاسوسان و در فضايى از مراقبت قرار داشتند، و اين مراقبت ناشى از تهمت هايى بود كه دشمنان اهل بيت به قصد تقرب به دشمنان آن خاندان ساخته و پرداخته بودند. او مى‌ديد كه عده‌اى از پيشوايان شيعى به قتلگاه فرستاده مى ‌شدند و عده‌اى زندانى مى ‌شدند، و بقيه نيز تبعيد مى ‌گشتند. طى نوزده سال بدگويى از جدش على (ع) را به گوش مى‌ شنيد و انتقام‌گيرى از خاندانش را به چشم مى ‌ديد. مى‌ ديد كه برخى از فرمانداران مدينه روزهاى جمعه علويان را در نزديك منبر جمع مى ‌كردند تا دشنام و ناسزاگويى به على (ع) و آل على را بشنوند. تا اينكه به سال 99 هجرى عمر بن عبد العزيز به خلافت رسيد و دشنام‌گويى به على (ع) را پايان داد. حضرت باقر علنى وصيت كرد بحضرت صادق و او را بامامت آشكارا منصوب نمود. هشام بن سالم از حضرت صادق نقل كرد كه چون هنگام وفات پدرم شد، فرمود پسرم جعفر بتو سفارش ميكنم كه نسبت باصحاب من خوش رفتار باشى. عرضكرد چنان در پيشرفت و تعليم و تربيت آنها ميكوشم كه هر كدام از برجسته‌ترين افراد جامعه شوند و احتياجى بدانش ديگران نداشته باشند. 🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃 @Mawud12
آل محمد(ع) ✳️دوران امامت امامت در 114 قمری به آن حضرت منتقل شد مدت امامت 34 سال به طول انجامید كه 18 سال در دوره اموى و 16 سال در دوره عباسى بوده است. خلفای معاصر زمان حضرت در دوران حیات امام صادق علیهخ السّلام حوادث سیاسی مهمی رخ داد که از جمله آنها جنبش علویان (قیام زید بن علی در سال 122 و قیام محمد بن عبد الله بن حسن و برادرش ابراهیم در سالهای 145 و 146 هجری) و جنبش عباسیان بود که به دنبال آن حکومت اموی سقوط کرده و عباسیان روی کار آمدند. جدایی عباسیان و علویان نیز که زمینه های آن قبل از به حکومت رسیدن آل عباس آماده شده بود، از جمله حوادثی است که در زمان آن حضرت به وقوع پیوست. بخش امامت ، زندگانى امام جعفر صادق علیه‌السلام را مى‌ توان به دو بخش تقسیم نمود: قسمت اول زندگى امام جعفرصادق علیه‌السلام از سال 114 هجرى تا 140 هجرى مى ‌باشد. در این دوره امام از فرصت مناسبى كه به وجود آمد، استفاده نمود و مكتب جعفرى را به تكامل رساند. در این مدت، 4000 دانشمند تحویل جامعه داد و علوم و فنون بسیارى را كه جامعه آن روز تشنه آن بود، به جامعه اسلامى ارزانى داشت. قسمت دوم زندگی امام که شامل هشت سال آخر عمر می باشد. در این دوره، امام بسیار تحت فشار و اختناق حكومت منصور عباسى قرار داشت. در این دوره امام دائماً تحت نظر بود و مكتب جعفرى عملاً تعطیل گردید. خلفاى اموى معاصر امام جعفر صادق علیه‌السلام به ترتیب عبارتند از: عبدالملک بن مروان (65 - 86) ولید بن عبدالملک (86 - 96) سلیمان بن عبدالملک (96 - 99) عمر بن عبدالعزیز(99 - 101) یزید بن عبدالملک (101 - 106) هشام بن عبدالملك (106-125) (امامت امام از سال 114 و همزمان با این خلیفه آغاز شد.) ولید بن یزید بن عبدالملك(126-125) یزید بن ولید بن عبدالملك (126) ابراهیم بن ولید بن عبدالملك (2 ماه و 10 روز از سال 126) مروان بن محمد معروف به مروان حمار (132-126). خلفاى عباسى معاصر امام علیه‌السلام عبارتند از: ابوالعباس سفاح (عبدالله بن محمد) (137-132) و ابوجعفر منصور دوانیقى (137-148) 🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃 @Mawud12
آل محمد(ع) در زمان هشام بن عبد الملك قیام زید بن علی روى داد؛ هشام ستمگرى كه پس از شهادت زيد دشمنى با آل على را آشكارتر كرد و بر وحشت آفرينيش افزود.وى به كارگزارانش دستور داد تا بر علويان سخت بگيرند، و نام آنان را از ديوان حذف كنند و زندانها را از آنان انباشته سازند. وی آل ابى طالب را مجبور كرد كه از زيد بيزارى بجويند. اين وقايع و ديگر مصائب و فجايعى كه امام را در برگرفته بود او را تلخكام كرده بود. اما با آن همه تلاش هايى كه امويان كردند، توجه و عنايت خداوندى سبب شد كه احساس و آگاهى مردم نسبت به آل محمد افزون شود؛ جلسات و اجتماعات مخفى، به قصد قيام عمومى و بر انداختن امويان و انتقال خلافت به آل على، تشكيل گرديد. پراكنده شدن مبلغان انديشه انقلاب و پيدايى اختلافات درونى دولت اموى را آشفته كرد، ناتوانى به پيكر آن دولت راه يافت و عوامل ويرانى و نابودى بر آن چيره شد. با اينكه اين دوران عصر مباركى براى امام بود، در عين حال روزگار دردناكى نيز بر او گذشت، زيرا وى سرنوشت دين اسلام و بى‌ حرمتى نسبت به آن و بى ‌اعتبارى ارزشهاى دينى را مشاهده مى ‌كرد. از اين رو امام دانشگاه و مكتب خود را بنياد نهاد تا به وظيفه ارشاد خويش عمل كرده و احكام دين را تبليغ و بيان كند. امام صادق در هنگام فروپاشى دولت اموى و شكل‌گيرى دولت عباسى، دوره‌اى كه شكوفايى علمى پديد آمده بود، مكتب خويش را پديد آورد. در این دوران خانه امام صادق(علیه اسلام) دانشگاهى بود، كه به حضور عالمان بزرگ در حديث، تفسير، حكمت و كلام زينت يافته بود و در حوزه درس وى غالبا دو هزار تن و گاه چهار هزار نفر شركت مى ‌كردند.كسانى كه در جلسات درس امام حضور مى‌يافتند دانش طلبان و راويان حديث بودند كه از جاهاى دور مى‌ آمدند و هرگاه مراقبت و كنترل برطرف مى ‌گرديد كوفه، بصره، واسط و حجاز نخبگان خود را به مدينه و دانشگاه امام صادق گسيل مى‌ داشت. 🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃 @Mawud12
آل محمد(ع) امام صادق (علیه السلام) در دوران عباسیان ابوالعباس سفاح روزگار او روزگار انقلاب و شورش بود و مردم به سركوب و تعقيب بازمانده‌هاى اموى سرگرم بودند. وى با مهارت چنين تظاهر كرد كه نسبت به پسر عموهاى خود مهربان است، و در صدد آزار آنان نيست و بدين ترتيب مى‌خواست دلها را به سوى خود جلب كند، و بدين وسيله مردم را متقاعد كند كه حق با آل على است، و خودش نيز از كسانى است كه به بيعت با آنان گردن نهاده است. سياست دولت جوان و جديد چنين اقتضا داشت كه سفاح با پسر عموهايش نرم و مهربان باشد، و به خونخواهى از قاتلان امام حسين (ع) تظاهر كند. تمامى اين امور به قصد بازى دادن مردمى بود كه اندك اندك متوجه مى‌شدند عباسيان به نام اهل بيت آهنگ خلافت خود را دارند، و اصولا منظورشان از اهل بيت خودشان هستند نه علويان. منصور دوانیقى در سال 136 هجرى منصور دوانیقى دومین خلیفه عباسى، به خلافت رسید و تا سال 158 هجرى حكومت كرد. دوران منصور یكى از پر اختناق ‌ترین دوران‌ هاى تاریخ اسلام است. به طورى كه حكومت ارعاب و ترور، نفس‌ هاى مردم را در سینه خفه كرده و وحشت، همه را فراگرفته بود. او براى استحكام پایه‌ هاى حكومت خود، افراد زیادى را به قتل رساند كه ابومسلم خراسانى را مى‌ توان یكى از این افراد دانست. مهمترین مسئله ‌اى كه منصور را به رنج و زحمت مى‌ انداخت، وجود علویان كه در راس آنان شخص امام جعفرصادق علیه‌السلام قرار داشت، بود. وى براى این كه شخصیت و عظمت امام را بكاهد، شاگردان امام را رو در روى ایشان قرار مى‌ داد تا با آن حضرت به مباحثه برخیزند و امام را مغلوب كنند ولى موفق نگردید. از روزى كه منصور به حكومت رسید تا روز شهادت امام جعفرصادق علیه‌السلام كه 12 سال به طول كشید، با وجودى كه بین امام و منصور فاصله زیادى وجود داشت، زیرا امام در حجاز بودند و منصور در عراق مى‌ زیست ولى به انواع مختلف، امام را مورد آزار و اذیت خود قرار مى‌ داد و چندین بار امام را نزد خود فراخواند تا او را به شهادت برساند ولى موفق به انجام نیت شوم خود نشد. منصور درباره امام صادق علیه‌السلام تعبیر عجیبى دارد. مى‌ گوید: جعفر بن محمد مثل یك استخوان در گلوى من است؛ نه مى‌ توانم بیرونش بیاورم و نه مى‌ توانم آن را فرو برم. نه مى‌ توانم مدركى از او بدست آورم و كلكش را بكنم و نه مى‌ توانم تحملش كنم. 🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃 @Mawud12
آل محمد(ع) برخورد امام صادق (ع) با منصور دوانیقی بخش اخير زندگى امام صادق عليه السّلام مصادف بود با دوران حكومت منصور دوانیقی . امام صادق عليه السّلام در ميان بنى هاشم به عنوان يك شخصيت معنوى منحصر به فرد مطرح بود. او در زمان منصور از شهرت علمى برخوردار بوده و مورد توجه بسيارى از فقيهان و محدثان اهل سنت بوده است. طبيعى بود كه منصور با توجه به كينه شديدى كه نسبت به علويان داشت، آن حضرت را به شدت زير نظر گرفته و اجازه زندگى آزاد به او نمى‌ داد.فعاليتهاى امام به طور عمده در پنهانى انجام مى‌گرفت و آن حضرت مكرر اصحاب خود را به كتمان و حفظ اسرار اهل بيت عليهم السّلام دستور مى‌ داد.] امام معمولا از رفت و آمد به دربار منصور جز در موارد سرباز مى‌ زد و به همين سبب هم از طرف منصور مورد اعتراض قرار مى‌ گرفت. چنانكه روزى به آن حضرت گفت: چرا مانند ديگران به ديدار او نمى‌ رود؟ امام در جواب فرمود:ا كارى نكرده‌ايم كه به جهت آن از تو بترسيم؛ و از امر آخرت پيش تو چيزى نيست كه به آن اميدوار باشيم؛ و اين مقام تو در واقع نعمتى نيست كه آن را به تو تبريك بگوييم و تو آن را مصيبتى براى خود نمى‌دانى كه تو را دلدارى بدهيم، پس پيش تو چه‌كار داريم؟ آن حضرت عالمانى را كه به دربار شاهان رفت و آمد داشتند، از اين كار بيم داده و مى ‌فرمود: فقيهان امناى پيامبرانند، اگر فقيهى را ببينيد كه پيش سلاطين رفت و آمد دارد، او را متهم كنيد. 🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃 @Mawud12
آل محمد(ع) امام صادق (ع) و تشکیل حکومت سياست نخست امام صادق عليه السّلام يك سياست فرهنگى و در جهت پرورش اصحابى بود كه از نظر فقهى و روايى از بنيان‌گذاران تشيع جعفرى به شمار آمده‌اند. تلاشهاى سياسى امام در برابر قدرت حاكمه در آن وضعيت، در محدوده نارضايى از حكومت موجود، عدم مشروعيت آن و ادعاى امامت و رهبرى اسلام در خانواده رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بود. از نظر امام صادق عليه السّلام تعرض نظامى عليه حاكميت، بدون فراهم آوردن مقدمات لازم- كه مهمترينش كار فرهنگى بود- جز شكست و نابودى نتيجه ديگر نداشت.چنانكه در جريان حركتى كه زيد بن على و پس از آن يحيى بن زيد در خراسان به آن دست زدند، بنى عباس بيشترين بهره را برده و در عمل، خود را به عنوان مصداق شعار «الرضا من آل محمد» تبليغ كردند. نتيجه كار بعدها معلوم شد؛ زيرا فقه جعفرى، بنيانگذار تشيع نيرومندى گشت كه روز به روز اوج بيشترى گرفت؛ اما زيديه كه منحصرا در خط سياست‌ بود، رو به افول گذاشتند. 🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃 @Mawud12
آل محمد(ع) نامه ابوسلمه خلال به امام صادق (علیه اسلام) کار اصلى دعوت بنى عباس به دست دو نفر ابو سلمه خلال كه به عنوان وزير آل محمد شهرت داشت و ابو مسلم خراسانى انجام شد. آنچه كه مردم از اين شعار در مى‌يافتند اين بود كه قرار است شخصى از خاندان رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله كه طبعا جز علويان كسى نمى‌توانست باشد، بايد به خلافت برسد. ولى ضعف سياسى علويان و تلاش بى‌وقفه بنى عباس، مسائل پشت پرده را به نفع دسته دوم تغيير داد. در عين حال تا آخرين روزها، در عراق كليد كار در دست ابو سلمه خلال بود كه در كوفه، سفاح و منصور را تحت نظر داشت تا آن كه به محض سقوط امويان از مردم براى سفاح بيعت گرفت. اما چندى بعد به اتهام دعوت براى علويان و اين كه تلاش مى‌كرده علويان را جايگزين عباسيان نمايد، كشته شد. ماجرا از اين قرار بود كه ابو سلمه نامه‌اى به امام صادق عليه السّلام و دو نفر ديگر از علويان نوشت و ابراز تمايل كرد تا در صورت قبول آنها، براى ايشان بيعت بگيرد. امام صادق عليه السّلام آگاه بود كه چنين دعوتى پايه‌اى ندارد. حتى اگر پايه ‌اى هم مى‌ داشت، امام وضعيت را براى رهبرى يك امام شيعه مناسب نمى‌ ديد. از نظر امام صادق عليه السّلام دعوت ابو سلمه نمى ‌توانست جدى تلقى شود. از اين رو در پاسخ نامه او، حضرت به فرستاده او فرمود: «ابو سلمه، شيعه شخص ديگرى است.» در نقلهاى ديگرى آمده است كه ابو مسلم نيز در اين باره نامه ‌اى به امام صادق نوشته است.‌ کمبود یار واقعی سدیر صیرفی می‌گوید: نزد امام صادق(ع) رفتم و به عرض رساندم که: به خدا سوگند خانه نشینی برای شما روا نیست! فرمود: چرا ای سدیر؟ گفتم: چون دوستان، شیعیان و یاران شما فراوانند. به خدا اگر امیرمؤمنان به اندازه شما شیعه و یاور داشت ابوبکر و عمر در بردن حق او طمع نمی‌کردند. فرمود: ای سدیر، به نظر می‌رسد که چه مقدار باشند؟ گفتم: صد هزار. فرمود: صد هزار؟ گفتم: دویست هزار. فرمود: دویست هزار؟ گفتم: آری و نیمی از دنیا. امام در پاسخ سکوت اختیار کرد و پس از چند لحظه فرمود: ممکن است که با همه به ینبع برویم؟ گفتم: آری. فرمود تا یک الاغ و یک استر را زین کنند. من پیشی گرفتم تا سوار الاغ شوم، فرمود: ای سدیر، ممکن است که الاغ را به من واگذاری؟ گفتم: استر زیباتر و آبرومندتر است. فرمود: الاغ برای من آسانتر است. آن حضرت بر الاغ و من بر استر، به راه افتادیم تا وقت نماز رسید. فرمود: ای سدیر، پیاده شویم تا نماز بخوانیم. سپس فرمود: اینجا زمین شوره‌‌زاری است که در آن، نماز روا نیست. حرکت کردیم تا به زمین قرمز رنگی رسیدیم؛ حضرت به جوانی که چند بزغاله را شبانی می‌کرد، نگاه کرد و فرمود: به خدا سوگند، اگر من به اندازه شماره این بزغاله‌ها یاور داشتم، سکوت برایم روا نبود! او می‌گوید: پیاده شدیم و نماز خواندیم. آنگاه که از نماز فراغت پیدا کردیم، متوجه بزغاله‌ها شدم، آنها را شمارش کردم؛ 17 تا بیشتر نبودند. 🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃 @Mawud12
🤔 ❔تمام ياران (عج) اند» آيا اين حديث واقعيت دارد؟ چرا ❗️❗️ 💠 💠 👌یاران امام زمان علیه السلام تمام انسان های حقیقت جو و آزاده ای هستند که از اقصی نقاط جهان برای یاری دین الهی گرد هم جمع می شوند و اختصاص به یک خاصی ندارند ، اگر چه سهم عجم ها و غیر عرب و ایرانیان از یاران امام عصر ، سهم است . 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « هیچ می دانی که قم را چرا قم نام نهادند ؟ برای آن که اهل آن با قائم خاندان محمد جمع شوند ، و با او قائم و مستقیم باشند و او را دهند » 📚تاریخ قم ص278 📚بحار الانوار ج60 ص216 👌و فرمود ؛ « اهل قم انصار و قائم هستند » 📚بحار الانوار ج57 ص219 👌امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « گویی گروهی را می بینم که در شرق ( منطقه ) در پی حق قیام می کنند ، اما آن را به ایشان نمی دهند ، دوباره آن را می طلبند اما به آنها داده نمی شود ، پس چون این وضعیت را می بینند ، شمشیرهایشان را بر گردن خود می نهند و آنچه را خواسته بودند به ایشان می دهند اما دیگر آن را نمی پذیرند تا این که قیام می کنند و آن را جز به صاحبتان نمی سپرند ، کشتگان آنها شهیدند ، من اگر آن زمان را درک کنم ، خود را برای صاحب این امر نگاه می دارم » 📚الغیبه نعمانی ص273 📚بحار الانوار ج52 ص243 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « خراسانیان ( ایرانیان ) یاوران قائم اند » 📚الاختصاص ص325 📚دلائل الامامه ص459 👌در نقل دیگری از علی علیه السلام آمده است که فرمود ؛ « گروه هایی از و قبیله هایی از با مهدی الفت می گیرند » 📚کنزالعمال ج14 ص591 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « از قوم عرب تعداد اندکی از آنها همراه اند » 📚الکافی ج1 ص370 ❕از این روایات استفاده می شود که همه مناطق زمین سهمی در یاوری امام عصر علیه السلام دارند ، اگر چه سهم عجمیان و ایرانیان بیشتر است.
❣﷽❣ ⬅️٦٦ مورد در رابطه با الزمان از : 🌱1. مردان و زنان شبیه یکدیگر میشوند در و 🌱2. مردان و زنان لباس و میپوشند 🌱3. بین مردم عادی میشود 🌱4.شعار کهنه می شود 🌱5. به افراد . احترام می گذارند 🌱6. را و می کنند و می گویند به تو چه ربطی دارد 🌱7. در امور و از مال کم هم دریغ می کنند و خرج نمی کنند 🌱8. و عزیز می شوند 🌱9. آلات موسیقی در و روی می شود 🌱10. صف های نماز مردم نشانه می شود 🌱11. قرآن را می شمارند و نمی شناسند مگر با صدای آواز و غناك 🌱12. مردم از فرار میکنند 🌱13. مردم می شوند و از دنیا می روند 🌱14. افراد نادان را به دست می گیرند 🌱15 . از بین می رود و جایش را به می دهد 🌱16. افراد و زیاد میشوند 🌱17. بازارها به هم می شوند یعنی بازار تجارت و کسب می شوند 🌱18. تار و تنبور و نی را نیکو میشمارند و همه جا ظاهر می شوند 🌱19. فقرا خود را به می فروشند 🌱20. مردم برای شدن می زنند و دارند 🌱21. اطاعت بی چون و چرای از زیاد می شوند 🌱22.پدرو مادر را و می کنند 🌱23. در مال شرکاءفراوان و می شود (کلاهبرداری) 🌱24. پرده از زنان برداشته می شود 🌱25. سکته و مرگ زیاد می شود 🌱26. دین مردم و می شود و خدای مردم 🌱27. آشنایان در وقت همدیگر را نمیشناسند 🌱28. مردم غذاهای خوب می خورند و جامه های زیبا و فاخر می پوشند و با آن می فروشند 🌱29. مردان با حرام و حرام خود را زینت می کنند 🌱30. کودکان نسبت به بزرگترها و والدین و می شوند 🌱31. عالمان به حرفشان نمی کنند 🌱32. مساجدرا می کنند ظاهر مساجد ولی از نظر هدایت و ارشاد است 🌱33. عیب کالا را می کنند 🌱34. سوار شدن زنان بر روی (اعم از حیوان و غیر آن مثل ماشین . موتور و......) 🌱35. سبک شمردن و هر رابطه دختر و پسر و زن و مرد و نا محرم می شود 🌱36. اسلام میشود و از اسلام فقط باقی می ماند 🌱37. امر به معروف را می شمارند و همه در مساوی اند 🌱38. خرج کردن زیاد برای و دریغ از خرج کردن برای 🌱39. مومنین در این زمان و و می شوند 🌱40. نماز را شمرده و به نمی خوانند 🌱41. موذن برای گفتن می گیرند 🌱42. قرآن و می شود فقها و عالمان به قرآن اندک 🌱43. از مال و جان مردم گرفته می شوند (جوانمرگ می شوند) 🌱44. افراد مورد و کم می شوند 🌱45. مال حلال می شوند 🌱46. کم فروشی می شود 🌱47. ازدواج با و با صورت میگیرد و عادی می شود 🌱48. فساد می شود 🌱49. بیت المال وسیله می شود 🌱50. مسکرات و نوشیدنی های حرام می شوند 🌱51. مال ترک می شوند همانند آن 🌱52. صاحبان مال و ثروت بزرگ می شوند 🌱53. مردم قبور محل قرار می دهند 🌱54. هیچ چیز بهتر از در آن زمان نمی باشد 🌱55. زبان و کم است 🌱56. مردم شده و از اهل تقلید می کنند 🌱57. موسیقی مطرب رواج می یابد و معمول می شود وکسی آن را نمی کند 🌱58. شرب خمرو می خوارگی می کنند 🌱59. زنان فرزندان خود را و تربیت می کنند 🌱60. زیاد می شود 🌱61. صورت مردم اما دلهایشان است 🌱62. حرف حق را می کنند 🌱63. در عروسی ها هر کاری بخواهند می کنند از گناه . فساد . ساز. آواز و...... 🌱64. از مردم جدا شوی تو را می کنند 🌱65. بالا رفتن در آن زمان عادی می شود 🌱66. شنیدن آیات قرآن می شود
⬅️روز فتح چه روزی است؟! 🔹امام عليه السّلام در پيرامون آيه «قَلْ يَوْمَ الْفَتْحِ لا يَنْفَعُ الَّذِينَ کفَرُوا إيْمانُهُمْ وَلا هُمْ يَنْظُرُونَ» فرمودند: 🔸روز فتح، همان روزی است که جهان، به دست آل محمد شود و آن روز کسی را که ایمان نداشته است روی آوردن به دین، سودی 🔹 ولی کسی که قبل از فتح امام ایمان آورده و به امامت امام معتقد بوده و در شمار باشد، از ایمان خویش، سود برد و بر شأن و مقامش افزوده شود و این پاداش دوستان و پیروان ما اهل بیت است. 📚منتخب الأثر، ص ۴۷۰ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃ألّلهُـــمَّ ؏َـجِّـلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــرج🍃 @Mawud12
🔻 استیضاح کردن خود 🔹 استیضاح از خود یعنی پرسیدن و طلب توضیح که چگونه آدمی هستیم؟ آیا آدمی هستیم بی تفاوت و بی خیال از درد های جامعه یا نه آدمی هستیم که جامعه پذیر بوده و ورود به جمع مردم را افتخار و مسئولیت پذیری را مایه مباهات خود می دانیم؟ آیا همگرا هستیم یا واگرا ؟ آیا سنگ انداز در کار دیگران هستیم یا دست خیر داشته و آرزوی موفقیت بر دیگران خصلت بارز ماست؟ آیا اهل تبعیض و ناعدالتی هستیم و یا اهل تفاوت یعنی هر کسی را به میزان عملش تشویق و تأیید می کنیم؟ آیا در برخورد و تعامل با دیگران هستیم و یا با نگاه تبعیض آمیز انسان ها را به فقیر و غنی و خوب بو بد تقسیم میکنیم؟ 🔺 انسان عاقل هیچ وقت استیضاح نمی شود، زیرا نه راه خلاف وجدان و عقل سلیم را می رود و نه راه مخالف با الگوها و نمونه های دیانت حرکت می کند و نه ساز مخالف با عقلای جامعه را می زند و نه به هیچ انحرافی دیگر دست می زند بلکه با تمام حواس و با تمام التفات و توجه راه درست ، راه عقلانی ، راه وجدان ، راه انصاف ، راه عقلای جهان ، راه اندیشمندان ، راه متفکرین و حکمای راست منش و درست کردار را طی می کند. سعی می کند وظیفه شناس شده ، باری که بر دوشش گذاشته اند را به سلامت به سر منزل مقصود برساند. 🔺 اگر مدیر است ، اگر معلم است ، اگر استاد دانشگاه و مراکز آموزشی است ، اگر مربی است، اگر کارگر است ، اگر خانه دار است ، اگر فروشنده است ، و دهها اگر دیگر.... اولا بدون آموزش و تخصص وارد آن کار نمی شود چون هر کاری آموزش می خواهد و ثانیا فارغ از تعهد و دلسوزی نیست. لذا همیشه سینه پر کرده و هرگز شرمسار و خجل از کسی نیست، زیرا خرد او و دانش او و سایر فضایل اخلاقی و دینی او مانع است از اینکه بسبب کوتاهی در عمل آبروی خود را به ترازوی فروش به ثمن بخس قرار دهد. 🔺 چنین انسانی اول خودش را استیضاح می کند که آیا کاری که بدان گماشته شده دارای تخصص کافی و علمیت لازم و آگاهی وافی هست یا نه ؟ و در ثانی آیا تعهد لازم و کامل و مستوفا نسبت به آن کار را دارد یا نه ؟ با رعایت این دو شرط لازم و کافی ، دیگر به کسی توضیح بدهکار نیست و هرگز به آبروی خود چوب حراج نمی زند. 🔹 آری استیضاح از خود مایه افتخار در نزد دیگران است. آقایاری 🍃ألّلهُـــمَّ ؏َـجِّـلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــرج🍃 کانال موعود(عج) 👇👇👇 @Mawud12
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 چند دقیقه وقت بگذارید و این بحث رو با دقت مطالعه کنید. 👈🏻سرکتاب گرفتن، تافل زدن، فال گرفتن، استخاره، آیا این مورد برای ازدواج خوب است یا خیر و ... این‌ها همگی از جمله دغدغه‌های برخی افراد محسوب می‌شود که گاه و بی گاه و یا هر روز به سراغ آن رفته و خود را سرگرم می‌کنند و یا حتی بطور کلی بر روی همین مدار می‌چرخند، اما واقعا از سرکتاب در دین ما چگونه یاد شده است؟؟ باز کردن یعنی اینکه با تفال به کتابی، به پیش بینی آینده بپردازیم. برای این کار از کتاب‌های مختلفی استفاده می‌شود: بعضی از شاهنامه، حافظ و یا مثنوی مولوی نیز استفاده می‌کنند. اما ظاهرا امروز برای باور پذیری بیشتر این کار، از نیز استفاده می‌کنند؛ و با باز کردن قرآن، آیه‌ای را به فال نیک می‌گیرند، یا آیه‌ای را به فال بد می‌گیرند. اما آیا می‌توان چنین استفاده‌ای از قرآن کرد؟؟ 👇🏻 ما را از این عمل نهی کرده است. حضرت "علیه السلام" فرمود: "به قرآن تفأل نزن" (اصول کافی ج. ۴، ص. ۴۳۷) و در روایت دیگری امام "علیه السلام" می‌فرمایند: "برای هر کاری آن را به فال نیک بگیر تا به خوبی برسی" (نثرالالی، ص. ۵۶) ⬅️مراد از ؛ پیش بینی و آینده نگری است که نهی شده است، زیرا علم غیب امری نیست که در دست هر کسی قرار بگیرد و حتی پیامبر خدا (صلی الله و علیه وآله و سلم) نیز به طور کامل و در هر جایی از علم غیب با خبر نبودند و قرآن در این باره می‌فرماید: "بگو من اختیار سود و زیان خویش ندارم جز آنچه خدا خواسته است اگر غیب می‌دانستم سود بسیار می‌بردم و بدی به من نمی‌رسید من جز بیم رسان و نوید بخش برای گروهی که ایمان می‌آورند نیستم "(۱۸۸ اعراف) در ادامه بخوانید⬇️⬇️
⬆️⬆️ادامه بحث: تفاوت با و گرفتن دینی 👈🏻استخاره با تفأل فرق دارد، در انسان واقعا بین دو راه متحیر است و بعد از مشورت با اهلش و تفکر و تعقل .... راهی نمی تواند پیدا کند و از طلب خیر می کند و همچنین در استخاره طلب خیر دنیا و آخرت است از خدای سبحان، بدین معنا که کسی که استخاره می کند تنها خیر دنیا را در نظر نمی گیرد بلکه خیر دنیا و آخرت را توأمان در نظر می گیرد.. اما آینده نگری و پیش بینی آینده به جهت این است که برای ما معلوم شود مریض خوب می شود یا می میرد، گمشده ای پیدا می شود یا نه، فلانی با من دوست می شود یا نه؟ فلانی رابطه اش را با من ادامه می دهد؟ و... این گونه تفأل زدن به قرآن مورد نهی قرار گرفته است و این غیر از استخاره گرفتن به وسیله قرآن است. 🔻🔻نتیجه معمولا انسان ها در دنیا متحیر و در مشکلات وامانده، می خواهند به گونه ای آینده ای خوشایند برایشان رقم بخورد و از آینده اطلاع پیدا کنند راه را در سرکتاب گرفتن دینی نباید جست👌🏻؛ چرا که ای بیش نیست و عده ای از سودجویان با مکر و حیله خود در پی گرفتن پول از مردم هستند چنانکه بیان شد علم غیب و خبر از آینده نزد . ما با و و خود و.... می توانیم آینده ای بهتر برای خود بسازیم و با خواندن و خود را از اضطراب ها و استرس های واهی رها کنیم. 👈🏻گاهی از برخی نکات غافلیم. مانند این که هر کس بعد از نمازش یک دعای مستجاب دارد. از امام "علیه السلام" روایت شده است:«مَنْ أَدَّی لِلَّهِ مَکْتُوبَةً فَلَهُ فِی أَثَرِهَا دَعْوَةٌ مُسْتَجَابَةٌ» (بحارالأنوار، ج90، ص347) هر کس نماز واجبی را به جا آورد، در پی او دعای مستجابی دارد. ↩️بنابراین آنچه که امروزه در جامعه ما تحت عنوان‌های مختلفی از قبیل باز کردن، طالع‌بینی، ستاره‌بینی، فال‌گیری، بخت‌بینی یا بخت را بستن و یا باز کردن رواج دارد، در بیشتر موارد مشتی شیادانی بی‌سواد است که از علوم باطنی هیچ سر در نمی‌آورند و تنها به فکر رسیدن به مطامع خود هستند، تهدیدات و اخطارهای آنان و نسخه‌هایی که می‌پیچند، ذره‌ای ارزش و اهمیت ندارد و حتی مراجعه به این افراد در برخی شرایط، طبق نظر برخی مراجع حرام است. موفق و موید باشید 🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃 @Mawud12
امام عليه السلام: يكى از محبوب ترين كارها نزد خداوند عزّوجلّ شاد كردن مؤمن است: برطرف كردن گرسنگى اش، يا زدودن اندوهش، يا پرداختن قرضش مِن أحبِّ الأعمالِ إلى اللّهِ عزّ و جلّ إدْخالُ السُّرورِ على المؤمنِ: إشْباعُ جَوْعَتِهِ، أو تَنْفِيسُ كُرْبَتِهِ، أو قَضاءُ دَينِهِ ميزان الحكمه جلد2 صفحه435 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃‌‌‌‌‌اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُِ🍃
❤️امام علیه السلام: چشمانت را جز از روی مهربانی و دلسوزی به آنان (پدر و مادرت) خیره مکن وصدايت را از صداى آنها بلندتر مگردان و دستهایت را بالای دستهای آنها مبر وجلوتر از آنان راه مرو. ‌‎‌‌‎ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃‌‌‌‌‌اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام علیه‌السلام فرمودند: کسی که برای بکند ما خانواده برایش میکنیم 🍃أَنَّ الْأَرْضَ یرِثُها عِبادِی الصَّالِحُون🍃 🍃وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ🍃