eitaa logo
از زبان مشاور
496 دنبال‌کننده
187 عکس
55 ویدیو
60 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹تحمیلِ جمیل 🔸روایت استاد علی‌اکبر مظاهری از یک مشاورهٔ ازدواج 📄ماهنامهٔ خانهٔ خوبان، شهریور۹۹ آقا جمیل، جوانی ۲۷ساله، که حیامند و پارسا بود، به مشاوره آمد؛ مشاورۀ ازدواج. او گفت: «چند سال است که نیاز به‌ ازدواج دارم، اما پدرم مخالفت می‌کند و مادرم تلاش و اقدام نمی‌کند. چه کنم؟» گفتم: «نیاز به ازدواج، یعنی واجب‌شدن ازدواج. بله؟ ازدواج‌نکردن، شما را به رنج انداخته و شاید به گناهتان بیندازد. بله؟» گفت: «بله. همین‌طور است» و سرش را به زیر انداخت. جوانان، برای ابراز این نیاز، حیا می‌ورزند و آن را در جامه‌هایی دیگر می‌نمایانند، اما اگر کسی امین، حرف دلشان را بزند و خواسته‌شان را به وضوح بیان کند، تأیید و همراهی می‌کنند. گفتم: «پدر و مادرتان این واجب‌شدن را می‌دانند و مخالفت می‌کنند و همراهی نمی‌کنند؟» گفت: «بله، می‌دانند؛ خوب هم می‌دانند.» پرسیدم: «ایشان اهل دیانت‌اند؟» گفت: «بله. به متدین‌بودن معروف‌اند.» پرسیدم: «پس چگونه پیشگیری از انجام ‎واجب و گرفتارشدن به گناه را روا می‌شمارند؟» گفت: «فقط به بهانۀ «شغل حاضر» نداشتن من. البته من مهندسم، با فوق‌لیسانس. سربازی هم رفته‌ام، اما هنوز شغل استخدامی ندارم. آیندۀ شغلی‌ام خوب است، ولی پدر، فقط شغل استخدامی را قبول دارد. مادر هم تابع پدر است، اما نه به سختی او.» آقاجمیل ادامه داد: «اگر پافشاری کنم، هم مخالفت پدر می‌شکند، هم مادر اقدام می‌کند، اما می‌رنجند. از رنجش ایشان می‌ترسم.» گفتم: «چون هم شما و هم پدر و مادرتان اهل دیانت هستید، دو آیۀ قرآنی و یک حکم فقهی را برایتان می‌گویم. به پدر و مادر هم منتقل کنید: ۱. وَ وَصَّيْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ حُسْنًا وَ إِن جَاهَدَاكَ لِتُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَاتُطِعْهُمَا إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ؛   اگر پدر و مادر، فرزند را به نافرمانی خدا دعوت کنند، فرزند نباید از ایشان فرمان ببرد. ۲. وَ أَنكِحُوا الْأَيَامَى مِنكُمْ وَ الصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَ إِمَائِكُمْ إِن يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللّه مِن فَضْلِهِ وَ اللّه وَاسِعٌ عَلِيمٌ؛   خداوند، والدین و همگان را فرمان داده که بی‎همسران را همسر دهند و از ناداری مالی آنان نترسند، زیرا خدا، به لطف خود، ایشان را بی‎نیاز می‌کند. حکم شرع و فتوای همۀ فقیهان این است که اگر کسی بر اثر ازدواج‌نکردن به گناه بیفتد، ازدواج بر او واجب می‌شود. بنابراین، تکلیف شما و پدر و مادرتان، که بادیانت هستید، واضح است. بله؟» آقا جمیل پاسخ داد: «بله. من که قبول دارم. راه انتقال این مسئله به پدر و مادرم و راه پیشگیری از رنجیدن ایشان را برایم بگویید.» گفتم: «دو راه: ۱. واسطه قراردادن: کسی یا کسانی از نزدیکان خانوادگی یا دوستان صمیمی را که با نظر شما موافق‌اند و سخنشان بر پدر و مادرتان مؤثر است، واسطه کنید تا با ایشان، به‌خصوص پدرتان، صحبت کنند. اگر آنان توانا و باتدبیر باشند، می‌توانند نظر والدینتان را موافق شما کنند. ۲. تحمیل جمیل: نظرتان را بر پدر و مادرتان تحمیل کنید، اما «تحمیل جمیل»؛ تحمیلی زیبا، همراه با احترام و بدون رنجاندن آنان. شما اکنون مردی ۲۷ ساله‌اید و باید ارادۀ ‎تصمیم‎گیری ‌‎برای زندگی خود را داشته باشید. تأخیر در ازدواجتان، جوانی شما را می‌سوزاند، به گناهتان می‌اندازد، و زیان‌های دیگر. رنجاندن والدین نیز روا نیست و احترام به ایشان واجب است. در میان این واجب‌ها و حرام‌ها و سودها و زیان‌ها، باید به‌گونه‌ای جمیلانه و لطیفانه و البته عاقلانه عمل کرد، تا هم واجب‌ها انجام گیرد، هم از حرام‌ها و زیان‌ها پیشگیری شود. اگر والدین شما به یقین، نه احتمال، بدانند که تصمیم قطعی به ازدواج گرفته‌اید، همراهی‌تان می‌کنند و مسئله حل می‌شود. در این صورت، هم شما به مقصودتان می‌رسید، هم حریم و حرمت ایشان شکسته نمی‌شود.» 🔹تصمیم جمیل با دلگرمی‌هایی که به آقاجمیل دادم و هراس‌هایی که از دلش بیرون کشیدم، نور امید در دلش برافروخت و به تصمیم رسید؛ تصمیمی از سرِ آگاهی و احساس توانمندی. او رفت تا کاری کند کارستان و نتیجه را در نوبت بعد برایم بیاورد، تا مسئله را بررسی کنیم. و من، جمیلانه بدرقه‌اش کردم. 🔸«تحمیل جمیل» ‎به بار نشست! آقاجمیل، جمیلانه و عاقلانه عمل کرد. او راهکارهای آن جلسۀ مشاوره‌ای را نیکو عمل کرد و کار را به فرجام رساند. «آقاجمیل» اکنون «داماد جمیل» است؛ ‎دامادی عاقل و خوشبخت. یکی از خویشاوندان فرهیختۀ او «واسطۀ خیر» آن مشاوره بودند. خداوند به ایشان پاداش بی‌پایان عطا فرماید. تلگرام👇 t.me/mazaheriesfahani_ir سروش👇 sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا👇 eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام👇 instagram.com/mazaheriesfahani_ir واتس‌اپ👇 https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81 بله 👇👇 https://ble.ir/mazaheriesfahani
انا لله و انا الیه راجعون جناب آقای حاج‌ابراهیم چهره‌نما؛ بزرگ خاندان چهره‌نما، به دیار ابدیت رحلت کردند. رحمت‌الله علیه. رحلت ایشان را به فرزندانشان و خاندان محترم چهره‌نما، به‌ویژه فرزند ارشدشان، جناب آقای حاج‌علی‌اصغر چهره‌نما و نوه‌شان، نور چشم عزیزمان، جناب آقای مهدی چهرنما، تسلیت و صبورباشتان می‌گویم. علی‌اکبر مظاهری ۵ مهر ۱۳۹۹
🔹فرزند دوم 🔸مشاورهٔ تربیتی - خانوادگی 🖋نویسنده: خانم زهراسادات نجفی 🔹خانمی پرسیده‌اند: از مطالب تربیتی‌تان که در رسانه‌ها منتشر می‌کنید، استفاده می‌کنم؛ به‌خصوص از مشاوره‌ها و پرسش و پاسخ‌ها. اکنون سؤالی دارم که خدمتتان مطرح می‌کنم. لطفا راهنمایی‌ام فرمایید: فرزند هفت‌ساله‌ای دارم؛ سالم و خوب است، اما بسیار بهانه‌گیر شده. بعضی از دوستان و خویشان می‌گویند: «بهانه‌گیری‌هایش، به سبب تنهایی است. فرزند دیگری بیاورید تا مسئله حل شود.» با فرزندآوری مجدد، مشکلی نداریم، اما تردید دارم. می‌ترسم نتوانم از عهده‌اش برآیم. شما چه می‌فرمایید؟ 🔸پاسخ ما: ۱. تنهایی فرزند، مسئله قابل تأملی است. نیز اختلاف سنی زیاد میان فرزندان، مطلوب نیست. ۲. در جامعهٔ فعلی ما نمی‌توان فقط برای اینکه فرزند اول، تنها نباشد، به فرزند دیگر فکر کرد؛ بلکه در نظر گرفتن توانایی مالی و جسمی و روحی خانواده، به‌خصوص مادر، مهم است. ۳. در صورتی که شرایط برای آوردن فرزند دیگر فراهم باشد، نباید تأخیر کرد. به‌گفتهٔ مشاوران، بهترین فاصلهٔ سنی میان فرزندان، سه سال است. ۴. به شما مادر متعهد توصیهٔ اکید می‌کنیم که با مشاوری دانا و توانا، مشاورهٔ حضوری انجام دهید. اگر همسرتان و فرزندتان را با خود، در مشاوره، همراه کنید، مطلوب است و نتیجهٔ بهتری می‌گیرید. خداوند سبحان، هادی و یاورتان باشد. ۹۹/۷/۱۰ تلگرام👇 t.me/mazaheriesfahani_ir سروش👇 sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا👇 eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام👇 instagram.com/mazaheriesfahani_ir واتس‌اپ👇 https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81 بله 👇👇 https://ble.ir/mazaheriesfahani
🌴 ماجرای یک سفر تفریحی ✍ نویسنده: علی‌اکبر مظاهری روز جمعه برای یک سفر تفریحی به منطقه وسف در بخش کهک قم رفتیم. چند خانواده بودیم و چند کودک همراهمان بودند. در بازگشت، برای نماز مغرب، به مسجد یکی از روستاهای بین راه رفتیم. پس از نماز، امام جماعت مسجد به منبر رفت و چون شب میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها بود، سخن را در فضیلت آن حضرت، آغاز کرد. ما به استماع سخن خطیب نشستیم و صدرا، حسین، وتسنیم، نوه‌هایم، در گوشه‌ای از سالن بزرگ  مسجد به بازی پرداختند. ناگهان یکی از نمازگزاران مستمع، برای ساکت کردن و نشاندن بچه‌ها به سوی آن‌ها هجوم برد و چنان خشن حمله کرد که حسین، نوه چهار ساله‌ام، سخت ترسید و به گریه افتاد. فرزندم محمد، پدر حسین، او را بغل کرد و خطاب به جمع گفت: «او را از مسجد بیزار کردید. برای همین است که یک جوان در میانتان نیست. همه‌تان پیرید.» او که حسین را ترسانده بود به محمد پرخاش کرد و  برخی از رفقایش به کمک او آمدند و از کارش دفاع کردند. من سکوت را جایز ندانستم. برخاستم و خطاب به خطیب گفتم: برشما واجب است که مسائل تربیتی را به اینان تعلیم دهید. مگر امام حسن و امام حسین، وقتی کودک بودند، در مسجد و نماز جماعت، بر پشت و گردن پیغمبر اکرم سوار نمی‌شدند و ایشان سجده راطول می دادند تا آنان پایین آیند؟ پیش از آن که خطیب پاسخ گوید، او که حسین را ترسانده بود گفت: « شما حسن و حسین را بیاورید تا ما آن ها را بر گردنمان سوار کنیم.» گفتم: شما هم پیغمبر را بیاورید (اگر این بچه‌ها حسن و حسین نیستند، شما هم پیغمبر نیستید). خطیب مانده بود که چه کند. سخن من را که نمی‌شد رد کرد، چون از سیره پیامبر اکرمصلی الله علیه و آله گفته بودم. اما به مریدان هم نمی توانست تشر بزند، چون آنان بانیان مجلس بودند و هزینه چای و شیرینی و دیگر هزینه های محفل بر عهده آنان بود... . بیرون آمدیم. حسین، بغض کرده و ساکت، گوشه صندلی عقب ماشین، کز کرده بود و هیچ نمی گفت. همراهان نیز ساکت بودند و پکر. برای این که سکوت را بشکنم و آنان را از پکری درآورم، گفتم: اما حیف شد. از چای و شیرینی مجلس محروم شدیم!     🏝 یک ماه بعد یک ماه بعد، باز به همان سفر رفتیم و مغرب، جلو همان مسجد ایستادیم که نماز بخوانیم. نوه دیگرم صدرا که در آغوشم به خواب رفته بود، چشم باز کرد و همان مسجد را دید. ترسید و گفت: « این‌ها دعوا می‌کنند. این‌ها دعوا می‌کنند... .»  تلگرام👇 t.me/mazaheriesfahani_ir سروش👇 sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا👇 eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام👇 instagram.com/mazaheriesfahani_ir واتس‌اپ👇 https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81 بله 👇👇 https://ble.ir/mazaheriesfahani
4_6041863523305260911 دخترانمان را.pdf
1.05M
🔹صفورا؛ خواستگار موسی 🔸برای دخترانمان 🖋نویسنده: علی‌اکبر مظاهری 📄منتشر شده در ماهنامهٔ «خانهٔ خوبان»
4_6041863523305260911 دخترانمان را.pdf
1.05M
🔹صفورا؛ خواستگار موسی •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🔸برای دخترانمان 🖋نویسنده: علی‌اکبر مظاهری 📄منتشر شده در ماهنامهٔ «خانهٔ خوبان» 📅٩٩/٠٧/١۶ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• مارا در پیام رسان ها دنبال کنید. تلگرام👇 t.me/mazaheriesfahani_ir سروش👇 sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا👇 eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام👇 instagram.com/mazaheriesfahani_ir واتس‌اپ👇 https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81 بله 👇👇 https://ble.ir/mazaheriesfahani
🖤بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ🖤 •┈┈••✾•🌸•✾••┈┈• ❇️ زیارت اربعین 🖋علی اکبر مظاهری زیارت‌های بسیاری در‌باره امام حسین و صحابیانشان - سلام‌الله علیهم - داریم. یکی از بهترین آن‌ها زیارت اربعین است. شاه‌بیت درخشندهٔ این زیارت، این است: «...و َبَذَلَ مُهْجَتَهُ فيكَ، لِيَسْتَنْقِذَ عِبادَكَ مِنَ الْجَهالَةِ وَحَيْرَةِ الضَّلالَةِ»؛ ... خون و رگ قلبش را برایت نثار كرد تا بندگانت را از نادانی و سرگردانی برهاند. سلام‌الله علیه. 📆 ٩٩/٠٧/١۶ •┈┈••✾•🌸•✾••┈┈• مارا در پیام رسان ها دنبال کنید. تلگرام👇 t.me/mazaheriesfahani_ir سروش👇 sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا👇 eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام👇 instagram.com/mazaheriesfahani_ir واتس‌اپ👇 https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81 بله 👇👇 https://ble.ir/mazaheriesfahani
✳️ افسردگی پاییزی (۱) ❇️ مشاوره‌ٔ روانشناسی 🖋علی‌اکبر مظاهری 🔶پرسش: آقا یا خانمی گفته و پرسیده‌اند: تابستان که گذشت و وارد پاییز شدیم، اندک‌اندک، از نشاطم کاسته شد و اکنون دلم گرفته و احساس افسردگی و دلمردگی می‌کنم. آنچه بیشتر آزارم می‌دهد، اندوهی است که در دلم لانه کرده و شادمانی‌ام را ربوده‌ است. تحمل این اندوه بی‌دلیل، برایم دشوار است. چه‌ کنم؟ 🔹 پاسخ ما: تحلیل مسئله: چون در فصل پاییز، روزها کوتاه می‌شود و آسمان گاهی ابری می‌گردد، نور کمتری به زمین می‌تابد. هوا نیز سرد می‌شود. از این‌رو، انرژی کمتری به زمین و آدمی می‌رسد و همین، باعث افسردگی خفیفی می‌شود. همگان این افسردگی ملایم را احساس می‌کنند، اما کسانی که زمینهٔ پذیرش اندوه و افسردگی را دارند، آن‌را بیشتر لمس می‌کنند و گاهی آسمان دلشان ابری می‌شود و قطره‌های اشک، در چشمانشان ‎می‌نشیند. 🔹اینک پاسخ به پرسش و بیان راهکارهایی برای عبور از این حالت ناخواستنی: ۱. خود را نورافشانی کنید. در معرض تابش آفتاب قرار گیرید؛ راه‌رفتن در آفتاب، خوابیدن زیر نور آفتاب، ورزش در زیر آفتاب، دریافت آفتاب از در و پنجره. درها را باز کنید. پنجره‌ها را بگشایید. یک دسته کلید است به زیر بغل عشق/ از بهر گشاییدن ابواب رسیده! پرده‌ها را کنار بزنید. در سایه و تاریکی نمانید. تا می‌توانید از نور و انرژی خورشید استفاده کنید. ۲. ورزش کنید. ورزش، در زدودن این حالت نامطبوع و ایجاد نشاط، بسیار مؤثر است. هر نوع و هر مقدار از ورزش، مفید است، اما ورزش عرق‌ریزان، تأثیری معجزگون دارد. ۳. فعالیت کنید. بیکار نمانید. راکد نشوید. از خود کار بکشید. خود را به جنبش و جوشش وادارید. بیکاری و رکود، خمودگی می‌آورد و کوشش و خروش، شادابی می‌زاید و امید می‌افزاید. ۴. نوشیدنی‌های گرم بنوشید. به تکرار، نوشیدنی‌های گرم، بلکه نزدیک به داغ، بنوشید. انواع چای، دمنوش‌ها، قهوه و هر نوشیدنی‌ای را که دل‌پسندتان است، دم‌به‌دم، بنوشید. ۵. تنها نمانید. بخش عمده‌ای از تنهایی‌تان را با کسانی که دوستشان دارید پر کنید؛ با افراد مثبت‌اندیش و امیدمند. ۶. اخبار نشنوید و نبینید. بنیان نخستین رسانه‌های خبری را بر «سیاه‌نمایی» نهاده‌اند. این رسانه‌ها، در نشر اخبار و مطالب نگران‌کننده و دلهره‌آور، حریص‌اند و به پخش خبرها و مسائل آرامش‌بخش و امیددهنده، بی‌رغبت‌اند. تا جای ممکن، از تیر‌رس اخبار بگریزید. اگر ناچارید یا دوست دارید که ‌از اخبار باخبر باشید، هر شبانه‌روز فقط یک‌بار کافی است. ۷. فیلم‌های اندوهناک نبینید. بسیاری از فیلم‌ها و سریال‌ها اندوه‌افکن و ناامید‌کننده‌اند. تأثیر فیلم، تدریجی و «سِرُم‌گونه» است. سِرم مسموم، جسم آدمی‌ را مسموم می‌کند و فیلم‌های یأس‌آلود، جان آدمی ‌را. البته خودتان فیلم‌های مثبت و امیدبخش را انتخاب کنید و ببینید. ۸. کتاب‌های مثبت بخوانید. کتاب‌ها مانند فیلم‌ها و اخبارند. با این‌ها مانند آن‌ها رفتار کنید. ۹. انس‌تان را با خدا صمیمی‌تر کنید. به دامان پرمهر خداوند بیشتر پناه برید. یادمان باشد که: «الا بذکرالله تطمئن القلوب؛ دل‌ها با یاد خدا، اطمینان و آرامش می‌یابند.» این راهکارهای نُه‌گانه را به‌مدت دو هفته ‌انجام دهید. ان‌شاءالله حالتان خوب می‌شود. پس از آن، اگر باز آثاری از این افسردگی پاییزی در جانتان باقی بود، بگویید تا راهکارهای دیگری ارائه دهیم. خداوند مهربان، مددکارتان باشد. 🔹ادامهٔ مطلب را در پست بعدی بخوانید. ۹۹/۷/۱۸ •┈┈••✾•🌸•✾••┈┈• ما را در پیام‌رسان‌ها دنبال کنید. تلگرام👇 t.me/mazaheriesfahani_ir سروش👇 sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا👇 eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام👇 instagram.com/mazaheriesfahani_ir واتس‌اپ👇 https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81 بله 👇👇 https://ble.ir/mazaheriesfahani
از زبان مشاور
✳️ افسردگی پاییزی (۱) #بازنشر ❇️ مشاوره‌ٔ روانشناسی 🖋علی‌اکبر مظاهری 🔶پرسش: آقا یا خانمی گفته
✳️افسردگی پاییزی (۲) ❇️مشاورهٔ روانشناسی 🖋علی‌اکبر مظاهری 🔸پس از یک هفته پس از آن‌که پاسخ آن خوانندهٔ عزیزمان را درباره ‌افسردگی پاییزی دادیم، اکنون گفته و پرسیده‌اند: به راهکارهایتان عمل می‌کنم و -خدا را شکر- حالم خیلی بهتر شده‌ است. یکی از راه‌ها، نخواندن مطالب منفی و ناامیدکننده‌ است. این‌را کاملاً عمل کردم و در بهبود حالم مؤثر بود. راه دیگر این است که مطالب امیدبخش بخوانم. نمی‌دانم چه بخوانم. لطفاً یک کتاب مثبت و امیدبخش و راهگشا معرفی کنید. 🔹پاسخ ما: مرحبا به شما که راهکارها را عمل کردید. و الاهی شکر که حالتان بهتر است. با پشتکار، راه را ادامه دهید تا این افسردگی را از جانتان بیرون برانید و کاملاً شاداب شوید. 🔸اما معرفی کتاب کتاب «آیین زندگی»، نوشتهٔ «دیل کارنگی» را بخوانید. این کتاب، جان‌مایهٔ ارجمندی است برای زدودن اندیشه‌های منفی و ایجاد افکار مثبت. نیز راهکارهایش برای برون‌رفت از تنگناها، بسیار مؤثر است. این کتاب را مترجمان پرشماری ترجمه و ناشران متعددی منتشر کرده‌اند. از مترجم و ناشری نام نمی‌بریم. برخی از ترجمه‌ها بهتر است. برخی از مترجمان و ناشران، آن‌را کوتاه و خلاصه کرده‌اند. شما متن کامل را بخوانید. از اینترنت نیز قابل دانلود است. فایل صوتی آن نیز در اینترنت، موجود و قابل دانلود است. ♦️تذکر: یادمان باشد که نویسندهٔ ‌این کتاب، غیرمسلمان و غیرایرانی است. 🔸پس از دو هفته 🔹پرسش: به همهٔ راهکارها عمل کردم. الآن حالم خوب شده‌ است و آن حالت رنج‌بار، دیگر وجود ندارد. آیا لازم است که بازهم راهکارها را ادامه دهم؟ 🔹پاسخ ما: به شما آفرین می‌گوییم که چنین پشتکار دارید و برای تحصیل سلامت و سعادت خود کوشایید. راهکارهایمان هیچ‌کدام مانند دارو نبود که با بهبودی حالتان رهایشان کنید. نیز هیچ‌یک تاریخ مصرف نداشت که با شاداب‌شدنتان، تاریخ مصرفش تمام شود؛ همهٔ آن راهکارها همیشه مفیدند. نیز برای بهترشدن حال و رشد روانی و جسمانی، کارسازند. دریافت بیشتر نور و انرژی خورشیدی، ورزش، فعالیت جسمانی، نوشیدن نوشیدنی‌های شادابی‌بخش، معاشرت با مثبت‌اندیشان، نشنیدن خبرهای سیاه، ندیدن فیلم‌های اندوه‌بار، خواندن کتاب‌های امیدبخش، تقویت معنویت‌های روحی و تقویت ارتباط با خداوند (که همگی از راهکارهایمان بودند)، همیشه مفید و مطلوب‌اند. بنابراین راه را ادامه دهید و راهکارها را همچنان عمل کنید، ‎اما از این پس، نه فقط برای درمان، بلکه برای فربه‌کردن جان. خداوند سبحان یاورتان باد. ♦️ذکر نکته‌ای بایسته: افسردگی، شدت و ضعف دارد. افسردگی این خوانندهٔ عزیزمان، که - بحمدالله - به‌راحتی زدوده شد، افسردگی عمیقی نبود؛ بلکه‌ اصلاً افسردگی به معنای بیماری عصبی و روانی نبود؛ یک پژمردگی موقت و تغییر حالت فصلی بود. شایسته و بلکه بایسته‌ است بدانیم که درمان برخی افسردگی‌ها ممکن است نیازمند راهکارهای بیشتر و زمان بلندتر باشد. حتی گاهی به دارو‌درمانی نیاز است، که باید به مدد پزشک متخصص اعصاب و روان انجام گیرد. ۹۹/۷/۲۰ •┈┈••✾•🌸•✾••┈┈• ما را در پیام‌رسان‌ها دنبال کنید. تلگرام👇 t.me/mazaheriesfahani_ir سروش👇 sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا👇 eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام👇 instagram.com/mazaheriesfahani_ir واتس‌اپ👇 https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81 بله 👇👇 https://ble.ir/mazaheriesfahani
🔹چرخاندن اراذل و اوباش و ضرب‌وشتم در ملاء عام خلاف صریح قانون است ✍ نویسنده: دکتر محسن برهانی، عضو هیئت علمی دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران رياست محترم قوهٔ قضاييه جمهوری اسلامی ایران حجت‌الاسلام و المسلمین سید ابراهیم رییسی با سلام و تحیت 🔸اخیراً در چند شهر مختلف کشور از جمله شهر تهران، نیروی انتظامی افرادی را به‌عنوان اراذل و اوباش بر روی ماشین‌ها سوار کرده و جلو چشمان مردم با ضرب‌وشتم، ایشان را به عذرخواهی و خودفحاشی وادار نموده است و این افراد نیز با صدای بلند از مردم عذرخواهی می‌کنند! 🔹به‌عنوان یک استاد دانشگاه در رشتهٔ حقوق، هرچقدر در کتب حقوقی کنکاش کردم مجوز پس‌گردنی و کشیدن مو و سیلی و زدن دمپایی به سر افراد را نیافتم. از آنجایی که در برخی نقاط صریحاً اعلام می‌شود که با دستور مقام قضایی این اتفاق می‌افتد، یافتن مستند این خیمه‌شب‌بازی و تراژدی حقوقی برای بسیاری جالب خواهد بود. 🔸اخیراً در مادهٔ ۹ دستورالعمل حفظ کرامت و ارزش‌های انسانی در قوهٔ قضائیه ابلاغ فرمودید: «در اجرای اصل سی‌و‌نهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مبنی‌بر منع هتک حیثیت افرادی که به حکم قانون دستگیر، بازداشت، زندانی یا تبعید شده‌اند، مراجع قضایی مکلف‌اند موارد زیر را رعایت کنند: الف- اجتناب از هر گونه رفتار تحقیرآمیز و موجب اذیت و آزار جسمی یا روحی و روانی یا بی‌حرمتی به متهمان یا محکومان؛ ب- اجتناب از هرگونه رفتار غیرقانونی یا سلیقه‌ای مانند تراشیدن سر، استفاده از پابند، چشم‌بند، پوشانیدن صورت، نشستن پشت‌سر متهم و یا انتقال وی به اماکن نامعلوم توسط ضابطان دادگستری در جریان بازجویی.» بین این مصوبه و رفتارهای اخیر هیچ سنخیتی وجود ندارد و دستورالعمل صادره به روشنی نقض و به سخره گرفته شده است. 🔹ثانیاً به‌عنوان دانش‌آموختهٔ حوزهٔ علمیه، فقدان مستند فقهی و شرعی این اقدام، مسلّم و اظهر من الشمس است. از لحاظ فقهی و شرعی نمی‌توان محکوم به اعدام را هم هتک کرد چه برسد به کتک زدن عملی جلو چشمان سایرین. 🔸ثالثاً به‌عنوان یک شهروند ایرانی اعتقاد دارم این شکنجهٔ علنی باعث وهن و آسیب به آبروی ایران و ایرانی است و حیثیت نظام اسلامی و نظام قضایی و نظام حقوقی ایران را در عرصهٔ بین‌المللی به حراج گذاشته است. 🔹نهایت آن که این اقدامات از لحاظ جرم‌شناسی هیچ تأثیری بر پیشگیری از تکرار ارتکاب جرم از سوی این افراد نخواهد داشت و بیشتر باعث شهرت مجرمین شده و من‌بعد، ایشان چیزی برای از دست دادن ندارند و شهروندان عادی باید هزینهٔ قدرت‌نمایی نیروی انتظامی را پرداخت کنند. 🔸با توجه به مراتب فوق، به استناد مادهٔ ۷ و بند ب مادهٔ ۶۴ و مادهٔ ۶۵ قانون آیین دادرسی کیفری و مواد ۵۷۰ و ۶۱۴ قانون مجازات اسلامی (بخش تعزیرات) مراتب اعلام جرم را خدمت جنابعالی اعلام می‌نمایم و تقاضا دارم دستور فرمایید ضمن شروع به تعقیب، با مسببان و مرتکبان جرم برابر مقررات قانونی برخورد شود. •┈┈••✾•🌸•✾••┈┈• ما را در پیام‌رسان‌ها دنبال کنید. تلگرام👇 t.me/mazaheriesfahani_ir سروش👇 sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا👇 eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام👇 instagram.com/mazaheriesfahani_ir واتس‌اپ👇 https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81 بله 👇👇 https://ble.ir/mazaheriesfahani •┈┈••✾•🌸•✾••┈┈• منبع: https://chat.whatsapp.com/CnD1uVLlboI4SIicMsDxwA
◼️انا لله و انا الیه راجعون ◾️زن‌عموجان، به دیار جاوید، پر کشید. عمو‌عباسعلی، پس از هشتاد سال زندگی عاشقانه با زن‌عمو، به سوگ یار وفادارش نشست. راستی، جوانان! این‌گونه هم می‌شود زندگی کرد؛ هشتاد سال زندگی مهربانانه. رحلت خانم‌عموی خوبم را به عموجانم و فرزندانشان و خاندان مظاهری، و نیز به خودم، صبورباش می‌گویم. از خداوند رحیم و رحمان، برای خانم‌عموجان، رضوان الاهی را می‌طلبم. رحمت‌الله علیها؛ رحمه واسعه. علی‌اکبر مظاهری ۲۴ مهر ۹۹. قم •┈┈••✾•🌸•✾••┈┈• ما را در پیام‌رسان‌ها دنبال کنید. تلگرام👇 t.me/mazaheriesfahani_ir سروش👇 sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا👇 eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام👇 instagram.com/mazaheriesfahani_ir واتس‌اپ👇 https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81 بله 👇👇 https://ble.ir/mazaheriesfahani
🔹 حاجت‌های عارفانه 🖋 نویسنده: علی‌اکبر مظاهری پس از نماز و زیارت و نیایش، نزدیک طلوع آفتاب، در ایوان مسجد گوهرشاد نشسته بودم و جان را از شمیم بهشتی فضای حرم سرشار می‌کردم. می‌شد صدای روح‌نواز بال فرشتگان را به گوش جان شنید، که از عرش الاهی می‌آمدند و گنبد و گلدسته‌های امام رضا علیه‌السلام را طواف می‌کردند. چند نفر از زائران، که از لهجه‌شان برمی‌آمد اصفهانی‌اند، آمدند و کنارم نشستند. یکی از آنها که بزرگ‌تر بود، خطاب به من گفت: «این چه رازی است که آدم، در اینجا که هست، اصلاً در فکر کارگاه و کارخانه، کارگر و کارفرما، و ثروت و شهرت خود نیست؟ گویا اینجا با دنیای بیرون، متفاوت است؟» گفتمش: «آری؛ هرچه آدمی به معنویات روی آورد، از مادیات فاصله می‌گیرد. جهان چنان آفریده شده که غوطه‌وری در شهوات و خواهش‌های نفسانی، آدمی را از معنویات، دور می‌کند. و نیز شناوری در شط معنویات، انسان را از آلودگی‌های مادیات، پاکیزه می‌سازد. اینجا محل نزول ملائکه الله است؛ فرشتگان، گروه گروه، به این سرا فرود می‌آیند و بالا می‌روند. کسانی که به این بارگاه، بار یابند، به عنایت امام، از برکات الاهی بهره‌مند می‌شوند و فرشتگان، به فرمان حضرت، بال‌های خود را بر سر و جان آنان می‌تکانند و بر آنان، نعیم بهشتی می‌افشانند. و چنین است که آدمی، از مادیات و تعلقات آن، دور و به معنویات جان‌نواز، نزدیک می‌شود.» و باز به عالم خویشتن بازگشتم و جانم را به موج‌های حریرگونهٔ دریای کرامت امام سپردم و عنان اختیار، از خویشتن برداشتم تا آن که دوست، به آنجایم برد که خاطرخواه اوست. 🔸خواستن بهترین‌ها زائران امام رضا علیه‌السلام بهتر است که در حرم ایشان، از خداوند چه بخواهند؟ پاسخ این است: نمی‌توان برای کسی تعیین کرد که از خداوند چه بخواهد و امام را برای چه حاجتی به درگاه خدای رحمان، شفیع کند. هر کس نیازهایی دارد و همان‌ها را می‌طلبد. اما می‌توان گفت که در حاجت خواستن، باید که «بهترین‌ها» را خواست. چه‌ چیز بهتر از خود خدا و خود امام؟! حیف نیست که هنگام شرف‌یابی به بارگاه امام رضا علیه‌السلام دعاها و خواسته‌هایمان همه‌اش حقیر و کودکانه و این‌جهانی باشد؟! هر چند که خواستن این حاجات، هیچ منعی ندارد؛ اما همت عالی داشتن و «حاجت‌های عارفانه» طلبیدن، چیز دیگری است. یارب! ز تو آنچه من گدا می‌خواهم افزون ز هزار پادشا می‌خواهم هر کس ز در تو حاجتی می‌طلبد من آمده‌ام از تو، تو را می‌خواهم چنگ‌زدن در دامان پرمهر خداوند و خود او را از او خواستن، چه خواستهٔ فرخنده‌ای است! و پنجه در پنجرهٔ بارگاه حضرت رضا افکندن و خود او را از او خواستن، چه خواهش خجسته‌ای است! در ضمیر ما نمی‌گنجد به غیر دوست کس هر دو عالم را به دشمن ده که ما را دوست بس! ۹۹/۷/۲۶ •┈┈••✾•🌸•✾••┈┈• ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید. تلگرام👇 t.me/mazaheriesfahani_ir سروش👇 sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا👇 eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام👇 instagram.com/mazaheriesfahani_ir واتس‌اپ👇 https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81 بله 👇👇 https://ble.ir/mazaheriesfahani
🔷حکایت‌های عمو و زن‌عمو (۱) 💠 حکایت آن دو یار وفادار ✍ نویسنده: علی‌اکبر مظاهری اکنون (سال ۱۳۹۱) عموعباس‌علی، نود ساله است و زن‌عمو، ۸۲ ساله. حدود ۶۵ سال است که زندگی مشترک دارند. زندگی ایشان را از حدود پنجاه سال پیش، از نزدیک مشاهده کرده‌ام. اگرچه قامت عمو، اکنون اندکی خمیده است، اما نشاط روحی و صفای اخلاقی او نسبت به پنجاه سال پیش رشد کرده است. او را مهربان‌تر و مؤمن‌تر از پنجاه سال قبل می‌بینم و کمالات اخلاقی و روحی‌اش فزونی یافته است. سه عامل را در نیرومندی روحی عمو مؤثر می‌دانم. ۱. وراثت: خاندان عمو مثبت‌اندیش‌اند. مادر ایشان را ـ که اکنون به جهان جاوید رفته است و رحمت خدا بر او باد ـ دیده‌ام که روحیه‌ای شاد داشت و در صدسالگی، مثبت‌اندیش بود. پدر عمو را ندیده‌ام، اما از شادابی روحی او حکایت‌ها شنیده‌ام. این حالت‌های فرخندۀ والدین، به عمو سرایت کرده است. برخی دیگر از اعضای خاندان عمو را نیز دیده‌ام که مثبت‌نگر و پر امید بوده‌اند. ۲. ایمان مذهبی: عمو، مؤمن است و مرید و ذاکر اهل بیت علیهم‌السلام و هرچه از عمرش می‌گذرد، ایمانش عمیق‌تر و وسیع‌تر می‌شود. پیوند او با خداوند، پیوندی استوار است. این پیوند، به عمو نشاط و امید می‌دهد. این از خاصیت‌های ایمان مذهبی است. از بهترین عوامل ایجاد نشاط روحی، همانا ایمان مذهبی است، زيرا پیوند قطره با دریا، قطره را دریاوَش می‌کند. قطره دریاست اگر با دریاست ورنه آن قطره و دریا دریاست ۳. رفاقت عمو و زن‌عمو: ای‌کاش می‌شد زوج‌های جوان و غیرجوان را که با هم نامهربانی می‌کنند و بر سر هیچ‌ها و پوچ‌ها زندگی‌شان را خراب می‌کنند، به دیدار عمو و زن‌عمو می‌بردیم، تا ایشان را ببینند و حکایت زندگی مشترک ۶۵ ساله‌شان را از زبان خودشان بشنوند، و باور کنند که می‌شود زن و شوهر، ۶۵ سال با هم زندگی کنند و حتی یک بار دعوا نکنند. ما با ایشان حدود ده سال در یک خانه زندگی می‌کردیم؛ از آن پس تاکنون نيز از زندگی ایشان اطلاع کافی دارم. سراغ ندارم که حتی یک‌ بار نزاع و بی‌مهری کرده باشند؛ حتی یک بار. شاید برخی از زوج‌های امروزی ـ که درگیر مشکلات اقتصادی و اجتماعی زندگی کنونی‌اند ـ ذهنشان به این سمت رود که عموعباس‌علی و زن‌عمو گرفتاری‌های زندگی ما را نداشته‌اند؛ وگرنه آنان نیز به نزاع‌ها و بداخلاقی‌ها دچار می‌شدند. ما به ایشان می‌گوییم: آری؛ مشکلات زندگی‌های امروزی به اخلاق و رفتار زوج‌ها لطمه می‌زند، اما این، همۀ علت نیست؛ عوامل دیگر سهم بیشتری در تخریب زندگی‌های کنونی دارند. اما زندگی عمو و زن‌عمو سرشار از رفاه مادی نبوده و نیست. سختی‌های مادی و عادی زندگی ایشان کمتر از سختی‌های زندگی‌های امروزی نبوده و نیست. هنر آن است که با وجود سختی‌ها و تنگناها، بتوان مهربانانه و آبرومندانه زندگی کرد. باید فضیلت‌ها را یافت و آن‌ها را جانمایۀ زندگی کرد. چندی قبل که به دیدار عمو و زن‌عمو رفتیم، ایشان را در باغشان زیارت کردیم؛ باغی که خودشان از دوران جوانی و در دوره‌های گوناگون زندگانی ساخته و پرداخته‌اند و کاشته‌اند و برداشته‌اند و اکنون نیز از ثمره‌هایش بهره‌مندند. فرزندشان حاج غلامرضا نیز در خدمتشان بود و با جان و دل به ایشان رسیدگی و خدمت می‌کرد. در چهرۀ سالخوردۀ عمو، ذره‌ای ناامیدی مشاهده نمی‌شد. هرچه بود، صفا و امید و مهربانی و رضایت بود؛ همان چیزهایی که زوج‌های جوان به آن‌ها سخت محتاج‌اند. راستی که حکایت زندگی عموعباس‌علی و زن‌عمو، تابلویی است درخشان برای زوج‌های جوان و بازنشستگان و کهنسالان. خداوند به عمر و زندگی عمو و زن‌عمو برکت و صفای بیشتر عطا فرماید. 💠منبع: کتاب فرهنگ خانواده، بخش سوم، فصل چهارم، صفحهٔ ۴۹۱، انتشارات نورالزهراء-قم، چاپ دوم، به قلم: علی‌اکبر مظاهری ٩٩/٧/٣٠ •┈┈••✾•🌸•✾••┈┈• ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید. تلگرام👇 t.me/mazaheriesfahani_ir سروش👇 sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا👇 eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام👇 instagram.com/mazaheriesfahani_ir واتس‌اپ👇 https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81 بله 👇👇 https://ble.ir/mazaheriesfahani
ماجرای جمیل.pdf
134.4K
🔹ماجرای؛ تحمیل جمیل *┄┅═✧❁🌸🌹❁✧═┅┄* ✍️نویسنده: علی‌اکبر مظاهری 🗞️منتشر شده در ماهنامهٔ «خانهٔ خوبان» 📅٩٩/٠٧/٣٠ *┄┅═✧❁🌸🌹❁✧═┅┄* مارا در پیام رسان ها دنبال کنید. تلگرام👇 t.me/mazaheriesfahani_ir سروش👇 sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا👇 eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام👇 instagram.com/mazaheriesfahani_ir واتس‌اپ👇 https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81 بله 👇👇 https://ble.ir/mazaheriesfahani
🔹ماجرای؛ تحمیل جمیل *┄┅═✧❁🌸🌹❁✧═┅┄* ✍️نویسنده: علی‌اکبر مظاهری 🗞️منتشر شده در ماهنامهٔ «خانهٔ خوبان» 📅٩٩/٠٧/٣٠ *┄┅═✧❁🌸🌹❁✧═┅┄* مارا در پیام رسان ها دنبال کنید. تلگرام👇 t.me/mazaheriesfahani_ir سروش👇 sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا👇 eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام👇 instagram.com/mazaheriesfahani_ir واتس‌اپ👇 https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81 بله 👇👇 https://ble.ir/mazaheriesfahani
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا: انالله و انا الیه راجعون. اولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمه و اولئک هم المهتدون. آوارشدن سوگ پدر بر جان خانواده، حزن‌اندود است. اما اتکال به خداوند و پناهیدن به دامان پرمهر او، تلخی هر اندوهی را مرهم است؛ مرهمی سوزش‌خاموش‌کن. برادر فرهیخته‌مان، دوست سی‌ساله‌مان، جناب آقای رضا حمیدی، سلام علیکم. رحلت پدرتان - رحمه‌الله‌علیه - را صبورباشتان می‌گویم. الاهی باقیات صالحاتشان باشید. علی‌اکبر مظاهری ربیع‌المولود. ۱ آبان ۱۳۹۹ قم مقدس *┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄* مارا در رسانه هایمان دنبال کنید. تلگرام👇 t.me/mazaheriesfahani_ir سروش👇 sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا👇 eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام👇 instagram.com/mazaheriesfahani_ir واتس‌اپ👇 https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81 بله 👇👇 https://ble.ir/mazaheriesfahani
نمک.pdf
2.5M
⛔ دعوا؛ نمک زندگی! ✍️ نویسنده: علی‌اکبر مظاهری 📑منتشر شده در ماهنامهٔ «خانهٔ خوبان» ٩٩/٠٨/٠٢ ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید. تلگرام👇 t.me/mazaheriesfahani_ir سروش👇 sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا👇 eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام👇 instagram.com/mazaheriesfahani_ir واتس‌اپ👇 https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81 بله 👇👇 https://ble.ir/mazaheriesfahani
⭕ عبرت‌های کرونایی (۱) 💔 گریز همسر! ✍️ نویسنده: علی‌اکبر مظاهری 🌀 او، کرونا گرفت. همسرش، تنها، رهایش کرد و نزد خانواده‌اش به شهر دیگر رفت. او، رنجید! و حق داشت. گفت: همسرم از من گریخت. ترسید کرونایم او را بگیرد! ۳ آبان ۹۹ ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید. تلگرام👇 t.me/mazaheriesfahani_ir سروش👇 sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا👇 eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام👇 instagram.com/mazaheriesfahani_ir واتس‌اپ👇 https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81 بله 👇👇 https://ble.ir/mazaheriesfahani
⭕️ عبرت‌های کرونایی (۲) 💔 راحله و عماد! ✍️ نویسنده: علی‌اکبر مظاهری از ازدواج راحله و عماد، یک سال گذشته بود که کرونا آمد. کرونا عماد را گرفت؛ سخت! در منزلشان قرنطینه‌اش کردند؛ قرنطینه کامل. فقط یک‌نفر می‌شد نزد عماد بماند. راحله گفت: "من با عماد می‌مانم." به او گفتند: کرونا بی‌رحم است، تو را نیز می‌گیرد. راحله گفت: می‌دانم. اما می‌مانم. گفتند: خطر جدی است. گفت: فقط برای عماد؟! من با او می‌مانم. و ماند. او گفت: تنها راه ممکن همین است. هیچ «یک‌نفر»ی نمی‌تواند برای عماد مثل من باشد. قرنطینه خانگی عماد بیست روز طول کشید. راحله لحظه‌ای او را تنها نگذاشت. کرونا از وجود عماد رفت. نه! راحله آن را بیرون کرد. عماد به زندگی بازگشت. از آن پس عماد می‌گوید: «اگر پرستش غیر خدا جایز بود، تو را می‌پرستیدم»! گوارایشان باد💞 5 آبان ۹۹ ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید. تلگرام👇 t.me/mazaheriesfahani_ir سروش👇 sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا👇 eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام👇 instagram.com/mazaheriesfahani_ir واتس‌اپ👇 https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81 بله 👇 https://ble.ir/mazaheriesfahani
⭕️ عبرت‌های کرونایی (۳) 💔 و اینک راحله! ✍️ نویسنده: استاد علی‌اکبر مظاهری دو ماه پس از گریز عماد از چنگال کرونا، به یاری راحله، حالا خود راحله بیمار شد؛ مسمومیت شدید گوارش. حالش چنان شد که فقط مادرها می‌توانند پرستاری کنند، آن هم برای فرزندان خردسالشان! عماد آستین جوانمردی را بالا زد و کمر همت را بست، برای خدمت به راحله. آن‌ها در همان مکانی که قبلا عماد در آن قرنطینه بود، به درمان پرداختند. اوضاع به‌گونه‌ای شد که کمتر پرستار یا نیروی خدماتی آن را تاب می‌آورد. چند روز زمان لازم بود تا مسمومیت از دستگاه گوارش راحله دفع شود. عماد، چنان صبورانه و مهربان‌تر از مادرانه، راحله را نواخت، که شرمندگی و سپاس بسیار راحله را سبب شد. اما عماد، شرمندگی راحله را اصلا نمی‌پذیرفت و تشکر او را مهربانانه پاسخ می‌گفت. با دوهفته همت جانانه عماد، دستگاه گوارش راحله سالم شد. از آن پس، راحله می‌گفت: «اگر سجده‌ بر غیر خدا جایز بود، روزی پنج بار سجده‌ات می‌کردم»! نوش جان همدیگر باشند💞 ۷ آبان ۹۹ ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید. تلگرام👇 t.me/mazaheriesfahani_ir سروش👇 sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا👇 eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام👇 instagram.com/mazaheriesfahani_ir واتس‌اپ👇 https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81 بله 👇 https://ble.ir/mazaheriesfahani
⭕️ عبرت‌های کرونایی (۴) 🔹 عشق واقعی هنوز هم وجود دارد 🖋 نویسنده: خانم ریحانه فرجی، دانشجوی روانشناسی و محمدم برای من هم پدر است، هم مادر، هم برادر، هم خواهر، هم دوست و هم شوهر... آقامحمدم جزء نفرات اول بود که درگیر ویروس کرونا شد؛ ویروسی که به بزرگ و کوچک، پیر و جوان و زن و مرد رحم نمی‌کند. استرس تمام وجودم را فراگرفته بود و اشک، رفیق لحظه‌هایم شده بود. آقامحمدم اول بهمن ماه درگیر ویروس کرونا شد، اما متأسفانه ۲۵ بهمن ماه بیماری‌اش را تشخیص دادند و در بیمارستان بستری شد. بیمارستان پر شده بود از بیماران کرونایی؛ در حدی که هیچ‌کس جرأت نمی‌کرد به عیادت بیمارش برود. پزشکان و پرستاران، همانند رزمندگان زمان جنگ تحمیلی، در خط مقدم جبهه بودند و با تمام وجود با ویروس کرونا می‌جنگیدند. یک لحظه هم نمی‌توانستم نبود محمدم را تصور کنم؛ برای من نبودِ محمدم برابر بود با مرگ خودم. اجازهٔ ورود هیچ همراهی را به بخش عفونی مردان نمی‌داند. بالاخره با مشقت فراوان توانستم اجازهٔ ورود بگیرم. ورودم به بخش عفونی، برابر بود با درگیرشدن خودم به ویرورس کرونا؛ اما با رضایت قلبی وارد بیمارستان شدم. نود درصد ریهٔ محمدم درگیر شده بود و از دست هیچ‌کس کاری برنمی‌آمد و دکترها محمدم را جواب کرده بودند. با قلبی شکسته و چشمانی پراشک به دامان خدا آویختم و به اهل‌بیت علیهم‌السلام متوسل شدم. در اوج ناامیدی، خداوند متعال امیدی در دلم قرار داد تا با تمام وجودم ۲۴ ساعته به محمدم خدمت کنم. بار دیگر در اوج تنهایی، آغوش خداوند متعال را احساس کردم. خدای مهربان زندگی دوباره به محمدم داد. بعد از دو ماه و چهارده روز، نتیجهٔ آخرین سی‌تی‌اسکن و آزمایش، اشک پزشکان و پرستاران را درآورد؛ هیچ‌کس باورش نمی‌شد که محمدِ من با درگیری نوددرصدی ریه، بار دیگر رو پای خودش بایستد. شکر ایزد... ۹۹/۸/۹ *┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄* ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید. تلگرام👇 t.me/mazaheriesfahani_ir سروش👇 sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا👇 eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام👇 instagram.com/mazaheriesfahani_ir واتس‌اپ👇 https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81 بله 👇👇 https://ble.ir/mazaheriesfahani
🔹پس از چهل سال... آیت‌الله جوادی آملی، در سال ۱۳۶۰، تفسیر قرآن را در حوزهٔ علمیه قم آغاز کردند؛ تفسیری ترتیبی؛ از ابتدای قرآن به‌سوی انتهای آن. اینجانب حدود ده سال در این محفل الهامی حضور داشتم. ارجمندترین توشهٔ علمی و لطیف‌ترین بهرهٔ روحی‌ام از این درس بود. نزدیک کرسی درس می‌نشستم تا چهرهٔ استاد را بهتر و بیشتر ببینم و علاوه‌بر شنیدن از زبان شیرین ایشان، ملاحت زیبای چهره‌شان را نیز تماشا کنم. گاهی چنان به وجد می‌آمدم که می‌گفتم: «روحی فداک»؛ جانم به قربانت. از بلندشدن صدایم که مبادا دیگران بشنوند، باکی نداشتم و پیشگیری نمی‌کردم. و گاه دیگر، چنان به شور می‌آمدم که اشکم روان می‌شد. چه خوش وجدهایی و چه شیرین اشک‌هایی! گاهی اندیشه‌ای به ذهنم می‌زد که دلم را می‌لرزاند: نکند این درس به فرجام نرسد! نکند قبل از رسیدن به «سین» «و الناس»، اتفاقی بیفتد! از بن جان دعا می‌کردم که الاهی! به عمر استاد چندان برکت ده که این تفسیر به آخر برسد. یقین داشتم که این تفسیر، کامل‌ترین تفسیر قرآن کریم است. برای تکمیل این کامل‌ترین، دلهره داشتم و دعا می‌کردم. استاد، امسال، باء بسم‌اللهی را که در چهل سال پیش خوانده بودند، به سین والناس رساندند و این مجاهدت عظیم چهل‌ساله را به انجام رساندند. الاهی شکر. 🖋علی‌اکبر مظاهری ۱۲ آبان ۱۳۹۹ شب میلاد پیامبر رحمت. *┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄* ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید. تلگرام👇 t.me/mazaheriesfahani_ir سروش👇 sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا👇 eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام👇 instagram.com/mazaheriesfahani_ir واتس‌اپ👇 https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81 بله 👇 https://ble.ir/mazaheriesfahani
❇️ عبرت‌های کرونایی (۵) 🖋 نویسنده: علی‌اکبر مظاهری ✅ نگریستن همه‌سویه هر پدیده، در نظام کامل هستی، جنبه‌های گوناگونی دارد. برای مدیریت پدیده‌ها و بهره‌مندی از آنها و مغلوب و مفلوک نشدن در قبالشان، به نگرشی همه‌جانبه نیاز داریم. نگریستن به سویی و ندیدن سوها دیگر، آدمی را مقهور می‌کند و ناگهان وی را به درهٔ خسارت می‌افکند. در این زمان، «کرونا» پدیده‌ای فراگیر است. پنجه در جان همگان افکنده است. دارد از اولاد آدم زهر چشم می‌گیرد. علاوه‌بر زیان جسمانی، از روان آدمیان دمار برآورده و دارد روحیهٔ آدمی را فلج می‌کند. 💠اکنون چه باید کرد؟ دربارهٔ جنبهٔ جسمانی‌اش، علم پزشکی و پزشکان و کادر درمان، سخت در تلاشند تا راهی باز کنند. سعیشان مشکور. اما از بُعد روحی و روانی چه؟ آنچه اکنون می‌گوییم این است که کرونا، از قاعدهٔ «همه‌جانبگی» بیرون نیست. اینک از زاویه‌ای باریک، به بُعدی از ابعاد آن می‌نگریم. به‌دقت، همراهی کنید. 🔹باوفایی و بی‌وفایی؛ میدان امتحان همسران 🔸۱. خانم گریخت! آقا، کرونا گرفت. همسرش، تنها، رهایش کرد و نزد خانواده‌اش به شهر دیگر رفت. آقا رنجید! و حق داشت. گفت: همسرم از من گریخت. ترسید کرونایم او را بگیرد! 🔸۲. خانم ماند! راحله و عماد از ازدواج راحله و عماد، یک‌سال گذشته بود که کرونا آمد. کرونا عماد را گرفت؛ سخت! در منزلشان قرنطینه‌اش کردند؛ قرنطینهٔ کامل. فقط یک‌نفر می‌شد نزد عماد بماند. راحله گفت: «من با عماد می‌مانم.» به او گفتند: کرونا بی‌رحم است، تو را نیز می‌گیرد. راحله گفت: می‌دانم، اما می‌مانم. گفتند: خطر جدی است. گفت: فقط برای عماد؟! من با او می‌مانم. و ماند. او گفت: تنها راه ممکن همین است. هیچ «یک‌نفر»ی نمی‌تواند برای عماد مثل من باشد. قرنطینهٔ خانگی عماد بیست روز طول کشید. راحله لحظه‌ای او را تنها نگذاشت. کرونا از وجود عماد رفت. نه! راحله آن را بیرون کرد. عماد به زندگی بازگشت. از آن پس عماد می‌گوید: «اگر پرستش غیر خدا جایز بود، تو را می‌پرستیدم»! گوارایشان باد! و اینک راحله! دو ماه پس از گریز عماد از چنگال کرونا، به یاری راحله، حالا خود راحله بیمار شد؛ مسمومیت شدید گوارش. حالش چنان شد که فقط مادرها می‌توانند پرستاری کنند، آن هم برای فرزندان خردسالشان! عماد آستین جوانمردی را بالا زد و کمر همت را بست، برای خدمت به راحله. آنها در همان مکانی که قبلاً عماد در آن قرنطینه بود، به درمان پرداختند. اوضاع به‌گونه‌ای شد که کمتر پرستار یا نیروی خدماتی آن را تاب می‌آورد. چند روز زمان لازم بود تا مسمومیت از دستگاه گوارش راحله دفع شود. عماد، چنان صبورانه و مهربان‌تر از مادر، راحله را نواخت، که شرمندگی و سپاس بسیار راحله را سبب شد. اما عماد، شرمندگی راحله را اصلاً نمی‌پذیرفت و تشکر او را مهربانانه پاسخ می‌گفت. با دوهفته همت جانانهٔ عماد، دستگاه گوارش راحله سالم شد. از آن پس، راحله می‌گفت: «اگر سجده‌ بر غیر خدا جایز بود، روزی پنج بار سجده‌ات می‌کردم»! نوش جان همدیگر باشند. ۱۴ آبان ۹۹ ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید. تلگرام: t.me/mazaheriesfahani_ir سروش: sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا: eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام: instagram.com/mazaheriesfahani_ir واتس‌اپ: https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81 بله: https://ble.ir/mazaheriesfahani
❇️ توفیق ادب ✅ از خدا خواهیم توفیق ادب... اگرچه استاد دکتر داوود فیرحی، هنری‌های بسیار دارند؛ دانشمند اسلامی‌اند، استاد و محقق حوزه و دانشگاه‌اند، تاریخدان‌اند، حقوقدان‌اند، نویسنده‌اند، سخنران‌اند، اما آنچه جناب ایشان را در جانم بزرگ نشانده، «ادب» ایشان است؛ ادبی معصومانه و ملیح، که در این روزگارِ کسادی ادب، گوهری است گران‌سنگ. الاهی! فیرحی عزیزمان را به تو می‌سپارم. از پنجه‌های زورمند «کرونا» نجاتش ده. علی‌اکبر مظاهری ۱۶ آبان ۹۹ *┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄* ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید. تلگرام: t.me/mazaheriesfahani_ir سروش: sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا: eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام: instagram.com/mazaheriesfahani_ir واتس‌اپ: https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81 بله: https://ble.ir/mazaheriesfahani