eitaa logo
کانال تنهامسیری های مازندران
1.2هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5هزار ویدیو
61 فایل
جهت انتقاد پیشنهاد و ارائه ی مطلب با ادمین ارتباط برقرار کنید.👇👇👇 @Yaa_ss در این کانال مباحث کاربردی و تربیتی موسسه تنهامسیر آرامش ارائه خواهدشد🌟
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ معافیت سربازان دارای ۳ فرزند و بیشتر معاونت نیروی انسانی ستاد کل نیروهای مسلح: 🔹برابر موافقت مقام معظم رهبری کلیه مشمولان وظیفه غایب و غیر غایب و کارکنان وظیفه در حال خدمت که دارای ۴ فرزند و بالاتر هستند و همچنین مشمولان وظیفه غایب و غیر غایب و کارکنان وظیفه در حال خدمت، با حداقل ۴۰ سال سن تمام، که دارای ۳ فرزند می باشند از انجام خدمت دوره ضرورت سربازی معاف می‌گردند. 🔹صدور کارت معافیت برای مشمولان غایب و غیر غایب واجد شرایط این مصوبه، پس از طی آموزش‌های مقدماتی و تکمیلی بسیج امکان‌پذیر خواهد بود. 🔹مدت کسر خدمت کارکنان وظیفه در حین خدمت که قبلاً به ازای هر فرزند ۳ ماه بوده است به ترتیب برای فرزند اول ۳ ماه، فرزند دوم ۴ ماه و برای فرزند سوم به ۵ ماه افزایش یافته است. 🌹 @Mazan_tanhamasir
🌷دلیل بوسیدن دست کارگر توسط پیامبر(ص) 🗓یازدهم اردیبهشت ،روز کارگر مبارک 🌹 @Mazan_tanhamasir
گفتگوی خبرگزاری بسیج با یک بانوی کارگر بسیجی: 📌خرید کالایِ ایرانی به جای کالای خارجی از آرزوهای یک کارگر است 🔹فاطمه روستارفیع گفت: آرزویم این است که تمام محصولاتی که نیازداریم را بتوانیم در داخل کشور خودمان باکیفیت بالا وخوب تولیدکنیم تادر فروشگاه‌ها به‌جای خرید کالای خارجی دنبال کالای باکیفیت ایرانی باشیم. 🔹در حقوق کارگری برکت وجود دارد، چون اگر برکت نداشت زندگی با همه سختی هایش با حقوق کارگری پیش نمی رفت و من هم برکت حقوق کارگری را در زندگی خود دیده ام. 🔹 تولید داخلی کشور دست کارگران است، اگر کل کشور کارفرما باشند هیچ تولیدی نخواهیم داشت، این کارگران هستند که با سرمایه کار آفرینان صنایع را رو به جلو پیش می‌برند و باید مورد توجه بیشتر قرار بگیرند. 🌹 @Mazan_tanhamasir
🔴آن سوی دیگر آزادی زن که غرب از آن حرفی نمی‌زند 🔹سیستم سرمایه داری غرب با اسم برابری با مرد وآزادی زن را فریب داد وهم جایگاه معنوی او از او گرفت و هم‌ زندگی متناسب با توانمندی های زنانه را 🔹باید بگویم حضور زنان غربی در کارخانه ها و مشاغل سخت به اسم ازادی و برابری باعث شد خطر از دست دادن دست و انگشتان و له شدن اعضای بدن زیرتیغ ماشین های سنگین برای زنان غربی به ارمغان اید که هیچ وقت هم درباره ان حرفی زده نمیشود و در نهایت سیستم غرب تلاش میکند ایمنی محیط کار را بالا ببرد. 🔹حال می‌خواهم به رویدادی که بسیار تلخ تر از آسیب کار در کارخانه برای زنان است را تعریف کنم.تصویر بالا متعلق به زن اوکراینی است که کارگر یک اتوشویی بود،حین کار دست او در یک‌ماشین اتوماتیک بزرگ‌ گیر می‌کند، ماموران می‌گویند باید ماشین را بشکنیم تا بتوانیم دست زن را نجات دهیم که کارفرما به هیچ وجه اجازه خراب شدن اموالش را نمی‌دهد ودر نتیجه دست این زن جوان قطع می‌شود. ⏪آیا شما شنیده اید برای این زن کارگر کسی در غرب جنبشی راه بیندازد و با سیستم سرمایه داری مبارزه کند که چرا در این سیستم ارزش مال از ارزش جان یک زن بیشتر است ؟؟ ✍عالیه سادات 🌹 @Mazan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸حفظ غیرت و شرافت هزینه دارد 🔰عجیب است؛ جوانی که نه درس طلبگی خوانده و نه کباده انقلابی گری می کشد، وقتی تعرض به دختری را می بیند، غیرت و شرافت ایرانیش اجازه نمی دهد بی اعتنا از کنار آن رد شود، دفاع می کند و درگیر می شود نه بدحجابی دختر و نه چاقوکشی مقابل هیچ کدام مرعوبش نمی کند تا از دفاع از ناموس ملت دست بکشد و در این راه جان می دهد ولی شرافت نمی دهد. ◼️از آن طرف مسئولی که ادعای انقلابی و حزب اللهی دارد و از بیت المال جمهوری‌اسلامی ارتزاق می کند، به خیال چهارعدد علم به دوش شبکه های اجتماعی امپریالیستی می شود تا بیایند و به گسترش فحشا و فسادشان ادامه دهند و هر روز فتنه جدیدی بپا کنند. 🔸در زمانه ای هستیم که عزت و سعادت را شرافت، غیرت و انسانیت و آمادگی برای هزینه دادن برای آن تضمین می کند. 🌹 @Mazan_tanhamasir
⚘﷽⚘ ⚘الســـــــــــــلام علیکــــــــ یامـولانا یا صـاحب الزمـان (عج)⚘ سلام تنهاترین سنگ صبورم پر از بهانه براے گریستنم پر از حرفهاے ناگفته و بغض هاے ناگشوده ام و چه دلنشین است که هر روز با شما درد دل میکنم. مــــــــــولاےمــن تمام ثانیه هاےحضورم درهستےباحضورت درهستےگره خورده آنچنان بامنےکه گاهےخودم راهم فراموش میکنم  نمیدانم من تورابےنهایت دوستدارم یاتومن‌را  امافکرکنم تو بیشترمرادوستدارے چراکه اکثراوقات فکرت را یادت را خیالت را صداےقدمهایت را شورجاریه حضورت رابه سراغ دل من میفرستے که بدانم چقدربه یادمن هستےومرادوست دارے جانم به قربان دل مهربانت آقاجان میدانم این هزار سال را هم بهانه‌ےدوست داشتنم درپرده ماندےکه انسان شوم و به نزدیکےِ دروازه‌ے انتظارت برسم  کاش من هم تو را همین اندازه دوست میداشتم تالااقل یک سال نه یک ماه نه یک هفته نه یک روز نه یک ساعت را با یاد تو بگذرانم برایم دعاکن مولاےمن که تاآمدنت من هم به شکوه انسانیت برسم. 🌹 @Mazan_tanhamasir
1_1110879038
9.74M
📜 قرائت 🎊 تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد... ره: اگر هر روز خواندی ، مقدراتت عوض می‌شود...⚡️ ✅ امروز محکم‌تر سربازی و یاریم را تمدید می‌کنم. 🌤اللهم عجل لولیک الفرج 🌤 التماس دعا ....🌷 ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎ @Mazan_tanhamasir ┈‌┈•❣💐❣•┈┈
📣 اطلاعیه 🔹 همان‌طور که عصر روز گذشته در اطلاعیه وب‌سایت رسمی ایتا به استحضار رسید، قطع غیرمترقبه برق در یکی از مراکز داده، موجب اختلال در ارتباط کاربران ایتا و تعدادی دیگر از پیام‌رسان‌ها و سرویس‌های داخلی شد 🔸 با تلاش بی‌وقفه و مستمر متخصصان فنی از ساعتی پیش ارتباط کاربران ایتا برقرار و اغلب سرویس‌ها نیز در حال اجرا می‌باشند و معدود اشکالات و اختلالات جزئی نیز در دقایق پیش رو برطرف خواهد شد 🔹 بدین‌وسیله مجددا بابت بروز این مشکل که خارج از اراده ایتا رخ داد، از کاربران گرامی پوزش می‌طلبیم •┈••✾••┈• 🔰کانال رسمی اطلاع‌رسانی ایتا: https://eitaa.com/eitaa
......بسم‌الله الرحمن الرحیم....... سلام دوستان تنهامسیری عزیز... 😍✋ روزتـون و لحظه لحظه‌ی زندگیتون پر از شادی و آرامش🍃🌸 ⚠️يادمان نرود در دفتر ديكته هر روزمان بنويسيم: 👈قلب امام زمانمان را شاد کنم 👈 کارهای خوبم را بهشون هدیه کنم 👈دل نازنین شون را ناراحت نکنم 👈سر قولمون بهشون باشم 👈تبلیغ امام مهربونم را بکنم 👈برای سلامتی و تعجیل در ظهورشون دعا کنم 👈حضورشون را در کنارمون هر لحظه احساس کنم 👈خدا را به خاطر داشتنشون شکر کنم... 👈اجبار نیست!!! بلكه اوج سعادت و افتخاره..... روز و روزگارتان امام زمانی...💝 🌹 @Mazan_tanhamasir
animation.gif
227K
🎁روز معلم یادآور شکوه و عظمت زنان و مردان پاکباخته ای است که در طول تاریخ در عرصه تعلیم و تربیت زیباترین جلوه‌های عشق و ایثار را به نمایش گذاشته‌اند... رو به معلمین و اساتید محترم، بالخصوص و تبریک عرض میکنیم.💐 🌹 @Mazan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂هر چند که بیمار تو هستیم همه دیوانه دیدار تو هستیم همه 🍁بین خودمان بماند آقا عمریست انگار طلب کار تو هستیم همه یعنی یادآوری عزیزترینی که در شلوغی‌های زندگی ما شده است ... 🌹 @Mazan_tanhamasir
📌 ▫️ رهن و اجاره مناسب... 🔅 هرکسی تو هر جایگاهی می‌تونه برای امام زمان کار کنه. کاری که برای امام زمان انجام بشه کوچک و بزرگ ندارد. يعنی یادآوری عزیزترینی که در شلوغی‌های زندگی ما شده است ... 🌹@Mazan_tanhamasir
📝"پول خرج کردن برای امام مهدی عج" 🔹یکی از وظایف مردم در زمان غیبت، صله ی امام زمان به وسیله مال (خرج کردن) است. یعنی مومن بخشی از دارایی خود را برای امام زمانش هدیه کند و هر سال بر این عمل مداومت کند. در این عمل، ثروتمند و فقیر یکسانند اما هرکس به مقدار تواناییَش تکلیف دارد. ❤️ امام صادق می فرمایند: هیچ چیز نزد خدا محبوبتر از اختصاص دادن دِراهم (واحد پول) به امام نیست. و به درستی که خداوند دِرهم را برای او (پرداخت کننده) در بهشت همچون کوه احد قرار دهد.*۱ 🌸 همچنین امام صادق در تفسیر آیه ۲۴۵ سوره بقره میفرمایند: ۱- به خدا سوگند این در خصوص صله (خرج کردن) برای امام است. ۲- به درستی که خدا آنچه را که مردم در اختیار دارند از جهت نیاز به آن قرض نخواسته است، و هر حقی که خداوند دارد، برای ولیِّ اوست...*۲ 🌺 آن حضرت در جایی دیگر فرموده اند: هرکس پندارد که امام به آنچه در دست مردم هست احتیاج دارد، کافر است. جز این نیست که مردم نیازمندند که امام از ایشان بپذیرد. خدا امر فرموده که از اموال آنان صدقه و زکات بگیر و آنها را به وسیله آن پاک و تزکیه می نمایی.*۳ 📚 ۱- اصول کافی ۲- اصول کافی جلد ۱ ص ۵۳۷ ۳- اصول کافی - جلد ۲ 🌹 @Mazan_tanhamasir
❣ 📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ...✋ 🌱سلام بر گوشه‌ی روشن قبایت که آسمان را بر ما زمینگیران دوری‌ات می‌تکاند. سلام بر تو و بر ریسمان مهربان دستانت که تنها راه نزول ملکوت آسمان‌ها بر برهوت غفلت زمین‌اند... 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610. 🤲 🌹 @Mazan_tanhamasir
1_1110879038
9.74M
📜 قرائت 🎊 تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد... ره: اگر هر روز خواندی ، مقدراتت عوض می‌شود...⚡️ ✅ امروز محکم‌تر سربازی و یاریم را تمدید می‌کنم. 🌤اللهم عجل لولیک الفرج 🌤 التماس دعا ....🌷 ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎ @Mazan_tanhamasir ┈‌┈•❣💐❣•┈┈
.....بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم...... سلام یاران همیشه همراه💐 ❓آیا میدونین خداوند برای مومنین امتحانات با نکته های انحرافی قرار میده؟؟؟ ✅آیت‌الله آسید ابوالحسن اصفهانی فرموده بودند: 🍃گاهی پروردگار برای امتحان کردن بندگانش راههای گناه را هم به وسیله ابلیس ملعون، جلوی آنها قرار می‌دهد. 💥و اتفاقاً آن‌ها که می‌خواهند به اخلاص برسند، بدانند که پروردگار عالم آن‌ها را به راههایی مبتلا می‌کند که در آن راهها امکان ورود به گناه است و اگر اجتناب کردند آن وقت است که به اخلاص می‌رسند. ✅آیت‌الله العظمی سلطان‌آبادی تعبیر بسیار زیبا و نابی را بیان فرمودند: 💥اجتناب از گناه این نیست که پروردگار عالم بگوید: در مقابل گناه قرار نگیری! ❗️برعکس، یک‌دفعه می‌بینید یک معامله شیرین برایتان پیش می‌آید... ✅ هیچ کسی هم از آن معامله شیرین خبر ندارد و حتی صورت ظاهرش هم قانونی و حلال است اما خودتان می‌دانید که این لقمه، لقمه حرام است.... ✔️پس آیا اجتناب یعنی اینکه گناه را برای شما برمی دارند؟! خیر! 🔥برعکس گناه در مقابل شما قرار میگیرد و شما نباید انجام دهید. 🌸اگر موفق شدید بدین ترتیب به درجه اخلاص و کم کم به مراتب عالی می رسید. ✨اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا..🤲 🌹 @Mazan_tanhamasir
🌺عاقبت یک لحظه اجتناب از گناه فقط بخاطر خدا... 🌹 @Mazan_tanhamasir
۱۰ سال پیش زمانی که ۱۶ ساله بودم و مشغول درس و مدرسه، رویاهای بزرگی داشتم برای آینده ی تحصیلیم، اما خدا خواست و با یکی از خواستگارانم که خیلی سنتی باهم آشنا شده بودیم در آبان ۹۱ ازدواج کردیم. خبر ازدواجم که تو فامیل پخش شد، هرکی از هر طریقی میتونست میخواست پشیمونم کنه، میگفتن صبر کن الان خیلی زوده و هزارتا فرصت بهتر ممکنه برات پیش بیاد اما منو همسرم تصمیمونو گرفته بودیم و قرار بود یه زندگی خوب و شیرین باهم شروع کنیم همسرم هم سنی نداشت و تازه اول راه بود دانشجوی حقوق بود و نه سرمایه ای نه پس اندازی نه خونه نه ماشین، هیییییچ😂 اما به لحاظ معنوی آدم فقیری نبود، توکل به خدا داشت یه دل پاک که میخواست نون حلال بیاره سر سفره مون😊 مرداد ۹۳ بعد از یه دوره نامزدی نسبتا طولانی و گذروندن روزای تلخ و شیرین بالاخره رفتیم سر خونه زندگیمون همون ابتدای زندگی هردومون دلمون میخواست صاحب اولاد بشیم چون هم اختلاف سنیش با خودمون کمتر باشه و هم بشه زودتر دومی رو هم آورد اما کلا تا حرف بچه میشد همه میگفتن با این وضعیت کار شوهرت حداقل باید چهارپنج سال صبر کنید تا تکلیفتون روشن شه چون همسرم همچنان دانشجو بود و هیچ جا برای حتی یه کار پاره وقت هم قبولش نمیکردن. همه زمانش رو گذاشته بود برای آزمون های استخدامی دادگستری تا برای قضاوت پذیرش بشه اما انگار یه گره کوری تو کار بود که قرار نبود باز بشه با وجود همه مشکلات ما خدارو داشتیم و میدونستیم پشت مونو خالی نمیکنه این شد که به محض اینکه عروسی کردیم از خدا فرزند خواستیم و خداوند خواسته مون رو اجابت کرد شهریور ۹۳ دیگه مادر و پدری بودیم که برای اولین بار صدای قلب فرزندشون رو شنیده بودن و حالا با خوشحالی میخواستن یه ماه عسل سه نفره برن پابوس آقا امام رضا (ع) همسرم پولی نداشت خرج سفر کنه، یه پس انداز جزئی داشتیم که به زور هزینه یه بلیط اتوبوس شد تو مسیر خیلی اذیت شدم و شرایط اتوبوس برای نی نی خوب نبود این شد که تا رسیدیم مشهد متوجه درد شدید کمر شدم و فوری به پزشک مراجعه کردیم پزشک هم گفت به هیچ عنوان نباید راه بری یا بشین یا دراز بکش خیلی خورد تو ذوقمون ما اومده بودیم ماه عسل و یه لباس کوچولو هم آورده بودم تا خودم تبرک کنم کنار ضریح!! همسرم همون روز یه ویلچر کرایه کرد و کل سفر منو با ویلچر میبرد همه جا رو نشونم میداد کلی هم واسه خوشبختی مون دعا می‌کرد، هرکی مارو میدید فکر میکرد همسرم با فداکاری باهام ازدواج کرده😅 اون سفر بیادموندنی ترین سفرمونه چون اولین و آخرین سفر دوتاییمون بود😂 درسته هیچ پولی نداشتیم که بخوایم چیزی اونجا برای خودمون بخریم اما همه دلخوشی مون شده بود اون وروجک و اینکه ازش مراقبت میکردیم، حالمون خوب بود روزای آخر سفر ویارم شروع شد، یه ویار خیلی شدید که هیچی نمیتونستم بخورم حتی آب!!! حتی از آب هم بدم میومد تمام ۹ ماه بارداری رو ویار داشتم و حتی تا دوماه بعد از زایمانم هم این ویار ادامه داشت ۲۵ کیلو در این ۹ ماه وزن کم کردم و بعد از زایمان حتی بعضی از دوستامم نمی‌شناختنم اردیبهشت ۹۴ حسین آقای ما به دنیا اومد و زندگیمون رو شیرین تر کرد اما کاش میشد اون شیرینی هارو بچشم و یادم بمونه!! بعد از زایمان دچار افسردگی شدم و همزمان بخاطر اینکه در بارداری وزن زیادی رو از دست داده بودم آنزیم های کبدیم آنرمال شدن و پرکاری تیروئید هم رمقی برام نذاشت. تا حدودا ۳ سال دارو مصرف میکردم تو اون ۳ سال همسرم برای منو پسرم هم پدری کرد، هم همسری هم مادری هیچوقت یادم نمیره شبایی که تا صبح بچه رو پاش بود، تو یه دستش کتاب و با اون دستش هم موهام رو نوازش میکرد تا آروم باشم همچنان تحت فشار شدید اقتصادی بودیم همسرم هیچ درآمدی نداشت و شانسی که داشتیم این بود که مستاجر نبودیم و زیر زمین منزل پدرشوهرم ساکن بودیم اما تو خرجای عادیمون میموندیم این شد که دست به کار شدم و ضمن اینکه بطور جدی زبان انگلیسی رو میخوندم و گاهی تدریس هم میکردم چه خصوصی چه تو آموزشگاه، خیلی کارهای دیگه رو هم امتحان کردم. از انجام کارهای تحقیقاتی دیگران بگیر تا تولید محتوا برای موسسات فن بیان و دوخت روسری و تولید ست هفت سین و پیازداغ فروختن و هرکاری که پول حلال داشته باشه اما نمیدونیم چرا گره از کارمون باز نمیشد همسرم همچنان مشغول گذروندن دوره ها و دادن امتحانات ورودی دادگستری منم که... بعضی روزا به همسرم میگفتم این بچه یه لباس درست درمون نداره، همه بچه هاشونو آتلیه میبرن یه عکس یادگاری میگیرین این بچه یه عکس هم نداره همسرم میگفت لبتو به شکر باز کن نه شکایت، مگه همون روز اول نگفتیم خدایا توکلمون به خودته؟! شاید خدا میخواد ببینه تا کجا، پای حرفمون هستیم ادامه 👇 🌹 @Mazan_tanhamasir
بعد از مدتی همسرم تصمیم گرفت بره سربازی تا برای وکالت اقدام کنه، در دوران سربازی ماهی ۶۰۰ هزارتومان حقوق می‌گرفت.(سال۹۶_۹۷) اون روزا خیلی خوشحال بودیم و فکر میکردیم میشه باهاش یه تکونی به زندگیمون بدیم. خرداد سال ۹۷ تصمیم گرفتیم مجدد از خدا فرزند بخوایم. همچنان معتقد بودیم با اینکار نظر رحمت خدا رو جلب میکنیم. باز هم توکل به خودش کردیم و من یک ماه بعد مجددا مادر شده بودم! به محض شروع بارداری دومم خانواده همسرم بنایی و تعمیر منزلشونو شروع کردن و با اسباب و اثاثیه اومدن منزل ما ... من همه ی وسایلمو جمع کردم و با یه چمدون لباس رفتم تو یه اتاق شیش متری قرار بود بعد از منزل خودشون یه دستی هم به سر و روی منزل ما بکشن چون خونه ای که توش بودیم چهل سال ساخت بود و ما که زیر زمین بودیم از شدت رطوبت همه ی دیوار ها تا ارتفاع یک متر دلمه دلمه شده بود و نم بالا داده بود پنج ماه به اون منوال گذشت و ویار من همچنان سنگین، بعلاوه سردرد های عجیب که گاهی تا دو روز طول میکشید و گاهی وقتا من صبح تا شب و شب تا صبح تو همون اتاق شیش متری خونه تنها با یه سطل میگذروندم چون حالم خیلی بد بود بعد از پنج ماه نوبت به منزل ما رسید و من با همون یه چمدون رفتم بالا تو واحد مادرشوهرم مجدد ساکن یه اتاق کوچیک شدم، اونجا یه مقدار از ویارم کم شد و چون خیاطیم خوب بود، چرخمو راه انداختم با پول یه ست هفت سین که برای مشتری درست کرده بودم یکم پارچه خریدم یه ست آشپزخونه برای خودم دوختم. انقد قشنگ شده بود که وقتی بردم همون مغازه ی پارچه فروشی و به فروشنده نشون دادم، فوری پارچه ی هشت تا سرویس رو بهم داد و گفت آماده شون کن و پول خوبی هم قرار شد بعنوان دستمزد بده خیلی خوشحال بودم چون میخواستم با پول دستمزد برای دختری که تو دلم بود وسایل ناز دخترونه بخرم. اما دوسه روز که کار کردم کمردرد عجیبی اومد سراغم، دیگه کار بجایی رسید که دیدم یا باید قید سلامتیمو بزنم یا اینکه هر طور شده سرویسا رو بدوزم!!! اون روز خیلی گریه کردم بیشتر از هروقت دیگه ای. همسرم هم سربازی بود و من تنها تو اون اتاق خیلی حس غریبی بهم دست داد با خدا حرف زدم گله کردم ازش، گفتم دستمون تنگه، من برای خودم چیزی نمیخوام این بچه روزی خور خودته خداجونم من فقط خواستم براش یکم لباس بخرم که لباسای پسرونه ی داداششو نپوشه!!! اینم نمیشه؟! باشه من سرویسارو میبرم پس میدم ولی انتظار ندارم ازت دخترم بدون لباسای خوشگل بمونه همون روز سرویس رو بردم پس دادم یادمه انقدی پول ته جیبم نبود که رفت و برگشت از بازار تا خونه رو تاکسی بگیرم مجبور شدم پیاده برم و بیام مسافت خیلی خیلی طولانی بود و خیلی اذیت شدم. اما بعد از اون روز یهو همسرم با یه جعبه شیرینی نارنجکی اومد خونه و گفت یه وام دانشجویی با سود کم و قسط طولانی براش جور شده و همزمان هم یه پاداش خوب تو سربازی بهش داده بودن!!! رو پا بند نبودم. منی که حتی امید نداشتم یه آبکش نو بتونم بخرم برای خونه ی جدید یهو یه سرویس قابلمه ی تفلون برا خودم خریدم، فرش ۹ متری خریدیم کلی خرت پرت برای خونه یه سیسمونی ناز دخترونه و از همه مهمتر برای خونه ی جدید مبل جدید هم خریدیم و تازه کلی پول اضافه هم اومد. باورمون نمیشد که یهو همه چی تغییر کرد. هی بی مناسبت برامون کادو میفرستادن و اصن افتاده بودیم تو رودخونه ی خوشی انگار 😂 بلاخره بنایی منزل ماهم تموم شد و جابه جا شدم تو خونه ی نو، یه هفته بعدم در اسفند ۹۷ دختر نازم بدنیا اومد. اومد و کللللی خیر و برکت و رحمت آورد تو زندگیمون... شادی و خوشحالی زندگیمون چندبرابر شده بود و رزق مادی و معنویمون روز به روز بیشتر می‌شد. من تو اون ایام چشمم انگار بازتر شد و فهمیدم خودم یه اشتباهاتی داشتم که راه ورود رزق و‌روزی به زندگیمونو بسته بودم. وگرنه خدا همیشه برامون بهترین رو کنار گذاشته بود!! چون با اصلاح یکسری عادتها مثل خوندن اذان و اقامه قبل هر نماز، خواندن نماز اول وقت، جلوگیری از اسراف، خوشرفتاری با همسر و والدین و... دیدم انگار یکی یکی گره های کور زندگیمون شل شدن و داشتن باز میشدن این وسط هرکی ازم میپرسید شوهرت هنوز کار نداره سخت نیست دوتا بچه ؟! پشیمون نیستی؟!؟ میگفتم نه خدا کم نمیذاره!! سختی و مشکلات گاهی وقتا بود اما با چشم خودم میدیدم که خدا داره برامون پیش میبره و خدا نمیذاره شرایطی که به مو بند شده پاره شه!!! خدای مهربون من❤️ 👈 ادامه در پست بعدی 🌹 @Mazan_tanhamasir
دخترم که یکساله شد تو یه شرکت خیلی خوب و با صاحبان متدین و فضای کاری عالی برای همسرم یه کار عالی پیدا شد و بدون اینکه حتی ازش سابقه کار بخوان قبولش کردن و افتادیم تو جاده ای که روز به روز قشنگیاش بیشتر می‌شد. به محض اینکه دستمون یکم‌ باز شد، مجالس روضه های ماهیانه رو شروع کردم و تو ولادت ها هم یه جشن کوچیک داشتم برای دخترم پارچه خریدم، خودم لباسای قشنگ دوختم و روسری براش دوختم و دخترمو نذر خانم‌فاطمه ی زهرا علیه السلام کردم. یه چرخ سردوز خریدم و مجدد شروع به کار کردم، لباس کودک سفارشی میدوختم و درآمد خوبی هم داشت و مهمتر اینکه برکت عجیبی داشت!!! پول حاصله از اینکار ته نمیکشید مشتری ها هم راضی بودن و همش دعای خیر میکردن و من هربار بیشتر شرمنده ی گل روی خدا میشدم تا اینکه در آبان ۱۴۰۰ از خداوند فرزند سوم رو خواستیم. اون زمان حقوق همسرم ۴ میلیون بود اما به محض شروع بارداری سومم قراردادش رو دائمی کردن و حقوقش دوبرابر شد. تو ماه پنجم بارداریم یکبار با یکی از دوستانم صحبت میکردم درباره فرزندآوری، که به من گفت چرا دوباره باردار شدی؟! پشیمون میشیا!!! گفتم نه اتفاقا پشیمونیم اون زمانی هست که دیگه فرزندی نیارم و منو تو صحرای محشر قرار بدن کنار زنان کوفی پرسید چرا کوفی؟! گفتم اونها همون زنانی هستن که وقتی دیدن امام زمانشون (امام حسین «ع») نیاز به یاری داره با تحویل دادن شمشیرهای همسرانشون و دریافت طلا، یاری شوهرانشون رو از امامشون دریغ کردن و امامشون رو غریب و تنها رها کردن!!! و اون فاجعه رو رقم زدن من هم الان میدونم امام زمانم نیاز به یاری داره و اگه رحم سالمی که دارم رو دریغ کنم و یه سرباز سیاهی لشکر هم شده برای آقا نیارم قطعا پشیمون میشم اون‌ روزی که پشیمونی سودی نداره!!! و اونوقت با اون زنان کوفی هیچ‌ فرقی ندارم!! دوستم گفت حرفت درسته اما به تربیت بچه هات فکر نمیکنی؟! تو این جامعه چجوری میخوان بزرگ بشن؟؟ گفتم من هیچ ادعایی ندارم در مورد تربیت بچه ها، اما نیت کردم تا جایی که در توانم هست تلاشم رو بکنم و فرزندانم رو تقدیم کنم به امام زمانم و و در تربیت شون کوتاهی نکنم نتیجه رو هم سپردم به خدا... و خدایی که من میشناسم هیچ وقت کاری که با تمام وجود به خودش واگذار کردیم رو به خودمون برنمیگردونه!! خدا برای فرزند سومم تدارک دیگه ای دیده بود. یک روز که همسرم برگشتن خونه گفتن قراره بعنوان مهمان ببرنمون سفر عتبات!!!! من قبل از اون هیچوقت به عتبات مشرف نشده بودم.😍 بعد از اون سفر که به اتفاق بچه ها رفتیم پابوس آقا امیرالمومنین و امام حسین علیه السلام زندگی معنوی ما ازین رو به اون رو شد. رزق و روزی مادی و‌ معنوی ما هر روز که آفتاب طلوع میکنه، به لطف خدا بیشتر میشه و میدونم روز های قشنگتری در انتظار همه ی کسانی هست که با خیال راااااحت همه ی امور زندگیشون رو سپردن بخدا و از حسن انتخاب خدا برای خودشون مطمئنن! بعد از ۱۰ سال دیگه نیاز نیست برای کسی کار کنم و با تمام وجود برای سه فرزند دسته گلم مادری میکنم. یک ماه بعد از تولد دختر دومم، همسرم که سالها تلاش کرده بود برای درسش، بالاخره در امتحان وکالت با نمره ی بالا قبول شد و الحمدالله نتیجه ی زحماتش و توکلش به خدای بزرگ و مهربون رو دید هرکی میگه شما جنست جوره، هم پسر داری هم دختر، خوشبحالت. از ما میشنوه که ما برای خودمون نیاوردیم که به جوری جنسمون بسنده کنیم. ما همه ی هستی مون رو مدیون آقایی هستیم که نذرمون رو پذیرفت و بخاطر آبرویی که پیش خدا داره خداوند به منه سراپا تقصیر نگاهی کرد و دستم رو گرفت الهی هرکس تو این روزا ذره ای شک تو جودش هست برای فرزند سوم بخاطر مخارجش و تربیتش و...خدا قلبش رو آروم کنه و به اون اطمینان و یقین برسونتش که خدا خودش برای همه چیز کافیه❤️😍 🌹 @Mazan_tanhamasir