eitaa logo
کانال تنهامسیری های مازندران
1.1هزار دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
5هزار ویدیو
61 فایل
جهت انتقاد پیشنهاد و ارائه ی مطلب با ادمین ارتباط برقرار کنید.👇👇👇 @Yaa_ss در این کانال مباحث کاربردی و تربیتی موسسه تنهامسیر آرامش ارائه خواهدشد🌟
مشاهده در ایتا
دانلود
.......بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ...... سلام دوستان تنهامسیری.... روزتون بخیر و شادی 💐 : لطف کنید فرزندانتان را تربیت نکنید ! ✍ در باز شد و دو تا دوقلوی تقریباً دو ساله با دو تا پالتو و کلاه سورمه‌ای وارد اتاقم شدند! یکی پسر و دیگری دختر! پشت سرشان هم پدر و مادری تقریباً سی ساله وارد شدند. • قبل از اینکه از والدین‌شان حرفی بشنوم، با بچه ها تک تک صحبت کردم. از هر کدامشان چند سؤال کلیدی اما ساده که برای من شاه‌کلید ورود به سرزمین درونشان بود، پرسیدم. دخترک کمی خودمانی‌تر بود و پسرک کمی خجالتی تر ! اما هر دو دقیق به سؤالاتم جواب دادند. واکنش‌های این دو دسته گل هم ناشی از اشتباهات تربیتی والدین‌شان بود، مثل اغلب خانواده‌های دیگر.... پدر و مادر از لجبازی بچه‌ها گلایه داشتند. به مادرشان گفتم:  بچه‌ها خوبند و مشکل ریشه‌ای ندارند، اما بنظر من علّت لجبازی‌شان فقط وسواس شما در حفظ نظم و نظافت خانه شماست! آیا خانه‌ی شما، خانه‌ی بسیار تمیز و منظمی نیست؟ هر دو تأیید کردند، و پدر کمی خسته از این نظم بنظر می‌رسید. ✘ گفتم مطمئن باشید در خانه‌ای که دوقلوی دوساله دارد و مثل قبلاً تمیز و مرتب است، حتماً بچه ‌ها به آسیب‌های مختلفی دچار می‌شوند! مسئله دوم هم آموزش‌های مکرر کلامیِ آداب اجتماعی و مهمانی‌هاست که بنظرم بابای خانه دائماً به بچه ها تذکر می‌‌داد! این موضوع را هم تأیید کردند و مادر کمی شاکی بنظر میرسید. گفتم:  لطف کنید و فرزندان‌تان را تربیت نکنید! بچه های شما با گفتار شما تربیت نمی‌شوند، بلکه از عمل شما الگو می‌گیرند! ※ شما هر چه در تربیت و اصلاح جهان درون تان موفق شوید، در جذب و اثرگذاری و تربیت فرزندانتان موفق‌تر خواهید بود. چند کارگاه برای شروع شناختِ خود واقعی‌شان و نحوه مدیریت خویشتن به آنها هدیه دادم و راهی «جهاد اکبر» و مبارزه برای پرورش نفس‌شان شدند. 🌹 @Mazan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفتارجالب‌ مقام‌ معظم رهبری باکودکان👆 🔰عجب احادیث نابی🔰 🌸پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله: هرکس (در هر مقام و موقعیت) وقتی که کودکی در نزد اوست، با او چون کودکان رفتار کند. 📚من‌لایحضره‌الفقیه،ج ۳،ص۴۸۴ 🔹مهربانی‌باکودکان ازعادات پیامبرص‌بود 🔹ایشان به کوچک و بزرگ سلام می‌کردند 🌸رسول خدا ص هر روز صبح دست نوازش بر سر فرزندان و نوادگان خود می‌کشیدند، می‌بوسیدند و می‌فرمودند: بچّه‌های خود را زیاد ببوسید؛ چراکه با هر بوسه‌ای برای شما درجه‌ای در بهشت عطا شود که بین هر درجه، پانصد سال راه است. 📚بحارالانوار، ج۱ ص۹۲ 🌸در بهشت خانه‌ای است که به آن گفته می‌شود: «خانۀ شادی» به هیچ‌کس اجازه ورود به آن خانه داده نمی‌شود، مگر کسی که کودکان را شاد کرده باشد 📚کنزالعمال، ج۱، ص ۱۷۰ 🌹 @Mazan_tanhamasir
من متولد آذر ۱۳۵۸ هستم، در سال ۷۹ ازدواج کردم. تفاوت سنی کمی با همسرم داریم و این هم مشکلات خاص خودش رو داشت. دوران عقد سختی داشتم. خانواده همسرم بشدت اهل حرف و حدیث بی مورد بودند و خیلی بین ما رو به هم می‌زدند، همسرم هم چون خیلی کم سن بود، با اونها همراه می‌شد و من بشدت سر خورده شده بودم، سر هر چیزی فقط دعوا بود. بالاخره این دوران که باید بهترین دوران زندگی یه دختر عقد بسته باشه، تبدیل شد به تلخ ترین دوران، هر وقت یادم میاد آشفته میشم با همه مشقت ها من راهی خانه بخت شدم و باز هم این دخالت ها و مشاجره ها با من ادامه داشت. ما پنج خواهر و برادر بودیم و خانواده گرم و پر انرژی اما همسرم می‌گفت باید فقط تو خونه بشینی، خودش هم می‌رفت و آخر شب خسته بر می‌گشت. منم واقعا خسته میشدم و میرفتم خونه پدرم چون اگر به حرف همسرم و خانواده اش بودم، تبدیل میشدم به یه آدم افسرده، حتی شروع کردم به درس خواندن ولی همسرم مخالفت کرد. بعد از یک سال و نیم درگیری، راهی دادگاه شدم ولی خودش با رفتن پیش مشاور، من و خانواده ام رو متقاعد کرد که اشتباه کرده منم چون بچه اول بودم و طلاق خیلی مذبوح بود، برگشتم سر زندگی. تصمیم گرفتیم بچه دار بشیم که نشد با یه دوره کوچک درمان بالاخره من سال ۸۲ باردار شدم. خیلی دوران سختی بود بقول معروف آب هم توی دلم بند نمیشد. خیلی از نظر جسمی نحیف شده بودم تا اینکه از محل کارش به سفر کربلا مشرف شدیم، همش از امام حسین خواستم فرزندی سالم و صالح به من عطا کنه بعد از برگشت از سفر کربلا استراحت مطلق شدم تا اینکه فروردین ۸۳، آقا سید محمد حسین بدنیا اومد😍 خیلی سختی کشیدم، اورژانسی سزارین شدم و بشدت درد داشتم. هر وقت دست محمد حسین رو می‌گرفتم خیلی شل و بی رمق بود تا اینکه روز دهم دیدم دستهای بچه میپره، مادرم بردش حموم و چند بار این حالت تکرار شد😔 بردیمش بیمارستان و دکتر تا دید گفت تشنج کرده... با کلی سختی آزمایش گرفتند و بستری شد گفتند در اثر کمبود کلسیم هست و هر چه کلسیم تزریق میشد، فایده نداشت. بیشتر افت میکرد بالاخره با تصمیم خودمون مرخصش کردیم. بردیم یه دکتر خوب آزمایش کلی داد و دوباره تشنج شروع شد. خلاصه بردیم بیمارستان تو بخش آی سی ویژه نوزاد ها بستری شد. چند تا متخصص دیدنش و کلی آزمایش های گرون قیمت و سخت، خلاصه نتیجه شد عدم رشد غده پاراتیروئید... تا یک سال تحت درمان و آزمایشات ماهانه بود و الحمدلله خوب شد. پسری بشدت زیبا و به شدت شیطون تا اینکه دیدیم خیلی اذیت می‌کنه و قادر به تکلم نیست تا فرصتی پیدا می‌کرد سرش رو به زمین می‌زد بردمش دکتر روانپزشک گفت حالت های بیش فعالی داره ولی تا زیر چهار سالگی نمیشه نظر داد. خلاصه تصمیم گرفتیم بچه دوم رو باردار بشم که خیلی سریع هم این اتفاق افتاد و از طرف خانواده مورد سرزنش قرار گرفتم که با وجود همچین بچه ای و نداشتن خونه بچه میخواستی چکار! حق هم داشتند، خیلی با من همراه بودند و اونها هم اذیت شدند، تا اینکه دکتر گفت باید استراحت مطلق باشی، جفتت سرراهی هست. گفتم نمیتونم، دکتر گفت مشکل خودته... بالاخره با همه ی سختی ها، مهر ماه سال ۸۶ دخترم ملیکا سادات بدنیا اومد 😍 خیلی ذوق کردم و بشدت امیدوار شدم که با اومدن ملیکا، محمد حسین حرف بیوفته... واقعا هم همینطور شد، البته ی حدود دو ماه محمد حسین رو گذاشتم مهد کودک، مربی مهد گفت خانم بچه شما مشکل داره، گفتم می‌دونم و به این خاطر آوردمش مهد، بشدت مقاومت می‌کرد که نره ولی با کلی درد سر این دو ماه تموم شد. خیلی خوب بود ولی مشکلاتش شدیدتر شد. دوباره رفتم روانپزشک، کلی ام ار ای و نوار مغز و بررسی تشخیص بیش فعالی دادند بعد گفتند نه اوتیسم داره و ضمنا دو قطبی هست، خیلی گریه کردم ولی واقعیتی بود، نمیشد ازش فرار کرد کلی دارو های مختلف دادند. خلاصه سرتونو درد تیارم با وجود تمام مشکلاتی که محمد حسین داشت و کلی مشکل اقتصادی زیاد، زمان رفتن مدرسه شد. سنجش هم تشخیص داد که باید بره مدرسه استثنایی، تصور اینکه با بچه های معلول ذهنی شدید یه جا بره، بشدت منو آزار می‌داد، چون مثل اونا نبود، سالم هم نبود. فرستادن یه جای دیگه، بالاخره با دیدن اشک های من گفتند بصورت موقت بره مدرسه عادی 😊 انگار خدا دنیا رو به من داد، کمر همت رو بستم و باهاش از کلاس اول شروع کردم به درس خواندن، نه درس خواندن معمولی مثل یه معلم که به چهل تا دانش آموز درس میده، منم اینطوری باهاش درس کار میکردم چون ذهنش کشش نداشت ولی خیلی هم دوست داشت و تلاش میکرد. تازه میشد سطح یه دانش آموز ضعیف،از حق نگذریم معلم های خوبی داشت خیلی با من همکاری میکردند😊 منم پر از نیروی جوانی و عشق مادری تا اینکه اومدیم تهران... ادامه 👇 🌹 @Mazan_tanhamasir
البته یه چند سالی بود بخاطر کوچک بودن خونه، رفته بودیم کرج و دوباره برگشتیم تهران با مشقت های فراوان وارد مقطع راهنمایی شد و دخترم هم به مدرسه رفت. دختری باهوش و درسخون، یه مقدار اون هم بهش کمک میکرد تا اینکه همسرم بیکار شد و منم بخاطر فشارهای روحی که داشتم سردرد های شدیدی می‌گرفتم و قرص مسکن زیاد مصرف میکردم در نتیجه معده درد شدیدی به من عارض شد. دنبال مداوا بودم که دیدم دو ماه هست پریود نشدم و چون روال من اینگونه بود اصلا شک به بارداری نکردم. رفتیم دکتر و به اصرار همسرم آزمایش دادم و در کمال ناباوری دیدم بله باردارم😳 خدا منو ببخشه شدیداً گریه میکردم و می‌گفتم باید سقط بشه اگه این هم سالم نباشه، چکار کنم. میگفتم بدنیا بیاد بدیم به یه خانواده مومن که خوب هم تربیت بشه اطرافیان هم حال روح منو میدیدن میگفتن باشه😜 تو این قضایا که شد کار برای همسرم جور شد و رفت عراق، خلاصه من موندم با دوتا بچه و کلی مسؤلیت و حال نامساعد روحی و جسمی خیلی برای سقط هم اقدام کردم ولی نمیتونستم، از خدا خواستم توان بهم بده تا بتونم با این قضیه کنار بیام، چند ماه گذشت بهتر شدم ولی چون سزارین بودم دچار چسبندگی شده بود و این خیلی منو اذیت میکرد مثل الان هم آنقدر تشویق به فرزند آوری نبود. بیمارستان های دولتی منو قبول نکردند و کلی هم با من بد رفتاری کردند. تا اینکه یه دکتری قبول کرد منو سزارین کنه و لوله هامو ببنده و ما دست خالی یهو بیمه تکمیلی جور شد و زودتر از اینکه دخترم بدنیا بیاد روزیش رو با خودش آورد. خلاصه ۱۵ اسفند ماه سارا سادات عزیزم بدنیا اومد و یه تحول بزرگ تو زندگی ما، که شده بود سراسر ناامیدی بوجود اومد😊 این رو گفتم که همه بدونن با وجود اون همه سختی و رنجی که تو زندگی متحمل شدم، تونستم از این امتحان الهی سربلند بیرون بیام چون خیلی شرایط سختی داشتم از همه نظر... خداوند خواست ما ماشین خریدیم، خونه بزرگ خریدیم و یه دختر شیرین زبون مهربون هم نصیبمون شد. همه اینها رو از برکت وجود سارا می‌دونم البته هر بچه ای با خودش برکت و روزی میاره اما این فرق داشت، خداوند انگار یه پاداشی بهم داد. الانم که اینها رو برای شما میگم، محمد حسین دانشجو هست، هر چند که باهاش بازم درس میخونم ولی خیلی خوب شده، ملیکا سال دهم تجربی و سارا هم کلاس دوم هر چند مجال نبود بتونم اینجا همه چیز رو بگم که عزیزان متوجه بشن ولی سعی کردم مختصر و مفید بیان کنم. خلاصه اینکه از وجود فرزند نگران نباشید، من این حرف امام خمینی ره تو گوشم هست که فرمودند از خدا فرزند صالح و سالم بخواهید، درسته پسر من مشکل داره که به برکت اهل بیت بسیار بهتر شده ولی تو راه مستقیم هست، نمازش رو میخونه، مقید به روزه و احکام دینی هست، هر چند به اندازه بقیه همسن و سال های خودش نیست از لحاظ فهم و درک ولی خوبه... با خودم میگم شاید کاملا سالم بود، به راه بد می رفت. پس از خدا سپاسگزارم. 🌹 @Mazan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Panahian-Clip-BiOrzeNabash.mp3
2.02M
🎵 بی‌عُرضه نباش! 🔻چرا ما مذهبی‌ها بعضاً بی‌عُرضه‌ایم؟ 😒 برای خودت خوب بلدی بدویی، تا برای خدا میشه شُل می‌شی؟ 🌹 @Mazan_tanhamasir
چفیه انداختن کایری اروینگ بسکتبالیست آمریکایی در حمایت از فلسطین 🌹 @Mazan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تناقضات یک اروپایی وحشی 🗣️مجری الجزیره از جوزف بورل سوال می‌کند آیا رفتار اسرائیل در غزه جنایت جنگی است؟ بورل جواب می‌دهد؛ من وکیل نیستم و این تخصص دادگاه لاهه است! مجری الجزیره می‌پرسد؛ آیا رفتار حماس در روز ۷اکتبر جنایت جنگی بود؟ ‼️بورل جواب می‌دهد بدون شک جنایت جنگی بود. مجری الجزیره میگه مگه شما وکیل هستید؟ و ادامه می‌دهد برای همین متهم به معیارهای دوگانه اید. 🌹 @Mazan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌻عفاف یعنی: در اوج بمباران حتی اگر خون خودت و عزیزانت ریخته و خانه و کاشانه ات نابود شود روسری خونی ات را سفت بچسبی. 🌹 @Mazan_tanhamasir
❇️ گوشه ای از زیبایی های پس از ظهور ✅ رسول اکرم (ص) در وصف آن روز میمون می‌فرمایند: 🔸 «خداوند به وسیله مهدی (عج) از امّت رفع گرفتاری می‌کند، دلهای بندگان را با عبادت و اطاعت پر می‌کند و عدالتش همه را فرا می‌گیرد. خداوند به وسیله او دروغ و دروغگویی را نابود می‌سازد، روح درندگی و ستیزه‌جوئی را از بین می‌برد و ذلّت بردگی را از گردن آنها برمی‌دارد.» (۱) ⬅️ روزگار رهایی، ج‌۲، ص: ۶۰۰ (۱). بحار الانوار جلد ۵۱ صفحه ۷۵، الملاحم و الفتن صفحه ۵۶ و غیبت شیخ طوسی صفحه ۱۱۴. 🌹 @Mazan_tanhamasir
❣ مهدےجان💔 دلم گرفتہ و ابرهاے اندوهش سیل آسا می بارد... آیا نمی خواهی با آمدنٺ پایان خوشی بر تمام دلتنگی‌هایم باشی؟ 🌹 @Mazan_tanhamasir
1_1110879038
9.74M
📜 قرائت 🎊 تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد... ره: اگر هر روز خواندی ، مقدراتت عوض می‌شود...⚡️ ✅ امروز محکم‌تر سربازی و یاریم را تمدید می‌کنم. 🌤اللهم عجل لولیک الفرج 🌤 التماس دعا ....🌷 ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎ @Mazan_tanhamasir ┈‌┈•❣💐❣•┈┈
.....بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم..... سلام و روز بخیر همراهان عزیز 🌺 : نحوه ابراز محبت و تاثیر آن در حالات قلب و رشد معنوی ما. ✍️ رفته بودیم با بچه‌های بخش‌مان چند روزی مشهد! سحر اول بود که رسیده بودیم. دو سه ساعتی مانده بود به اذان صبح! وضو گرفتم و راهی حرم شدم، بقیه هم می‌خواستند بیایند مثلاً شاید یکساعت دیرتر! تسبیحم را گرفتم در مشتم و انگشتانم را روی دانه‌هایش می‌غلتاندم، چقدر دانه‌های تسبیح زنده‌اند و پر از حرف... حتی اگر به شمارش ذکر مشغول نباشند. • همینطور از «بازارچه سرشور» به سمت باب‌الجواد عبور می‌کردم و با خودم فکر می‌کردم میزبان هرچقدر قَدَر باشد و بزرگ، آدم از آن مهمانی خیالش راحت‌تر است، مطمئن است همه برنامه‌ریزی‌هایش حساب و کتاب دارد! مهمان امــــا: فقط باید حرص نزند، با اعتماد برود بنشیند و خود را در آغوش او رها کند! و بقیه مهمانی را به او واگذارد. • رسیدم به باب الجواد و اذن دخول... دیدم نه قلبم حرکت دارد، نه چشمانم باران! نگاه کردم به گنبد و گفتم : خاصیت بیچاره «بی ‌چاره گی» است و خاصیت کریم «مهمان نوازی»! من به رسم مهمان نوازی تو یقین دارم... «بسم الله الرحمن الرحیم» زیارت و پرسه زدن در صحن‌ها و... تا نماز صبح همینطور گذشت! نماز تمام شد و من انگار که دوای دردم را بلد بوده باشم، زنگ زدم به بچه‌ها، داشتند برمی‌گشتند خانه، ✘ گفتم صبر کنید منم با شما می‌آیم! سر راه سرشیر و عسل و نان داغ خریدم و تا رسیدیم چای دم کردم و سفره صبحانه را پهن... با نشاطِ حاکم بر سفره در آن زمان طلایی بین‌الطلوعین و صدای خنده و شوخی بچه‌ها، انگار رفته رفته قلب من سبک‌تر از قبل می‌شد و لطافت به سلولهایش برمی‌گشت. ※ یادم آمد خروجی همیشه باعث و علت ورودی است! مثل آب یک چشمه که هر چه بیشتر از آن برداری، بیشتر می‌جوشد! قلب هم وقتی سخت می‌شود و ورودی معنوی ندارد، باید از مقدار سرمایه‌ای که دارد خرج کنی، تا راه ورودی از تنها منبع مهربانی و رحمت باز شود... • سحر دوم بود، و سکوی کنار ورودی باب الجواد و امامی که جواب سلامش به گوش قلب می‌رسید! 🌹 @Mazan_tanhamasir
از زیبایی های بخش نوزادان😌😍 این شیرینی تمام شدنی نیست... 👈 شما هم می توانید با ارسال عکس از اولین روز تولد فرزندتان، ما را از تولدش باخبر کنید.😃😍 🌹 @Mazan_tanhamasir
از همین حالا دست به کار بشید... یک سال از رفتن محمد به دانشگاه می گذشت، روی این را نداشت که مستقیم با خودم صحبت کند، در نامه نوشت: "اگر بخوام سالم بمونم وجود بعضی از دخترها و زن‌های بد حجاب و نامحرم کارم رو سخت می‌کنه، کمکم کنین تا از این امتحان خدا سربلند بیرون بیام. از هر کجا که خودتون صلاح می‌دونین برام همسری انتخاب کنین." ۱۹ سال بیشتر نداشت، به نظر من خیلی زود بود که بخواهد بار مسئولیت زندگی را به دوش بکشد ولی آقا هدایت با من هم عقیده نبود. دوست داشت بچه‌ها زودتر سر و سامان بگیرند و با ازدواج پاک بمانند. به محض دیدن نامه و فهمیدن درخواست محمد، آنقدر ذوق زده شد که گفت:" از همین حالا دست به کار بشید و وقت رو تلف نکنید." روز بعد خودم با محمد تماس گرفتم تا مزه دهانش را بفهمم. گفتم شاید کسی را زیر سر داشته باشد، از پشت تلفن و با وجود آن همه فاصله، می‌توانستم حدس بزنم که چند بار از خجالت رنگ به رنگ شد. گفت:" من تا حالا نه دختری رو دیدم، نه شخص خاصی مدّنظرمه. فقط یه شرط دارم، به اصل و ریشه خانوادگی دختری که انتخاب می‌کنین دقت کنید، تحقیقاتتون رو از پدربزرگ مادربزرگش شروع کنین، حتماً همه شون با نماز و با خدا باشند. بعد هم راجع به پدر مادرش تحقیق کنید. اگه این شرایط رو داشتن، برین دخترو ببینین. اون وقت هرچی شما بگین، منم قبول دارم." 📚 زین أب، ص ۴٢ 🌹 @Mazan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 «امام زمان رو برای چی می‌خوایم؟» 🌷 استاد 🌺 امام زمان(عج) رو برای خودش بخواهیم. 🌺 اگر این اتفاق در دل شیعیان بیوفتد، ظهور شکل میگیرد. یعنی یادآوری عزیزترینی که در شلوغی‌های زندگی ما شده است .. 🌹 @Mazan_tanhamasir
❗️این فضاحت رو میبینید ؟ اینجا فروشگاه های واشنگتن هست ، به دلیل آمار دزدی زیاد محصولات رو برداشتن به جاش عکس محصول رو گذاشتن اگر این خبر مربوط به یکی از شهرهای کوچیک ایران بود تو رسانه هاشون اعلام قحطی و فقر و توحش ایرانی ها رو میکردن 🌹 @Mazan_tanhamasir
🔸تقدیر اسماعیل هنیه از پویش های مردمی در ایران( ) 🔹اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس با تقدیر از پویش های مردمی در دفاع از ملت فلسطین،آن را قوت قلبی برای مردم مظلوم فلسطین دانست 💪 🌹 @Mazan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 سرلشکر صفوی: آمریکا و صهیونیست‌ها در حوزه‌های پهپادی و موشکی خیلی از ایران می‌ترسند. قرار نیست دست خود را رو کنیم و بگوییم چه انقلابی در حوزه‌های پهپادی و موشکی رقم زده‌ایم. 💪 🌹 @Mazan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این خواهر بسیجیِ😉 پایگاه مقاومت کانادا، برای افرادی که در مورد حماس فریب رسانه‌های غربی رو خوردند، تبیین می‌کنه! این ویدئو در تیک تاک ۶ میلیون بازدید داشته.... 🌹 @Mazan_tanhamasir
👌یک لیوان چای، یک لبخند رضایت سایت رهبری تصویر متفاوتی از در جریان بازدید از نمایشگاه دستاوردهای نیروی هوافضای سپاه پاسداران را منتشر کرده است. ، با حضور در دانشگاه علوم و فنون هوافضای عاشورا، از آخرین دستاوردهای نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در محل نمایشگاه دائمی این نیرو بازدید کردند و از پیشرفت و توسعه صنایع دفاعی ابراز رضایت نمودند... 🌹 @Mazan_tanhamasir
⚘﷽⚘ ❣❣ ⚘الســـــــــــــلام علیکــــــــ یامـولانا یا صـاحب الزمـان (عج)⚘ تک تک گلبرگ‌هاے گلم را به یاد عطر وجودتان مے‌بویم مشامم آکنده میشود از این رایحه‌ے بهشتے و لحظاتم مالامال مے‌گردد از حس حضورتان گل خوشبوے هستے دیدنتان آرزویم است متی تِرانا وَ نَراک آقاجان این روزها هم میگذرد این روزهاے دلتنگے این روزهاے دورے و بیقرارے این روزها میگذرد و وقتِ مهربانے مے‌آید وقتِ آمدنِ تو ... مے‌آید روزے که مے‌آیے و دستِ دل‌مان را میگیرے و از دلتنگے و غم نجات‌مان میدهے آه که دلم پَر‌میزند براے مهربانے‌ات حضرتِ مهربانترین . ✋ 🌹 @Mazan_tanhamasir