#خاطرات_شهدا
محمد حسین فهمیده، نوجوانی خوش برخورد، شجاع، فعال، کوشا بود و به مطالعه علاقه زیادی داشت و با وجود این که به سن تکلیف نرسیده بود، نماز میخواند و احترام خاصی برای والدینش قایل بود.
وی شیفته و عاشق امام (ره) بود و با تمام وجود سعی در اجرای فرامین امام داشت. او میگفت: امام هر چه اراده کند، همان را انجام خواهم داد و من تسلیم او هستم.
#شهید_محمد_حسین_فهمیده
💞@MazhabiiiTor💞
#خاطرات_شهدا📖
تقوای ایشون برای حقیر درس های زیادی داشت به کرات شاهد بودم با نهی از منکر خاص خودشون جلوی غیبت رو میگرفتند.
🔹اگر صحبت از فرد غایبی میشد، اگر فرد غایب رو می شناختند، به نحوی سعی میکردند او را تبرئه کنند مثلا اگر بدی او گفته میشد حاج رضا میگفت : "نه، حالا اینطور ها هم نیست..."
‼️اگر میدید بازهم جلسه به غیبت ادامه میدهد، بلند صلوات میفرستاد به طوری که همه ساکت شوند، باز اگر ادامه میدادند ایشون صلوات میفرستاد انقدر صلوات میفرستاد تا گوینده خجالت میکشید و ادامه نمیداد نهی از منکر ایشون هم غیر مستقیم بود که کسی ناراحت نشود، هم موثر واقع میشد...
#شهید_حاج_رضا_فرزانه🌷
🌺@MazhabiiiTor🌺
#خاطرات_شهدا🍃
دستش رو محکم گرفتم
گفتم: بحثو عوض نکن
این سوختگی دستت چیه هادی..؟!
خندید
سرشو پایین انداخت و گفت:
یه شب شیطون اومد سراغم
منم اینجوری ازش پذیرایی کردم...!!
#شهیدهادی_ذوالفقاری🕊
#شهدا_شرمنده_ایم....💔
#خادم_الزهرا✨
🎀@MazhabiiiTor🎀
📖 #خاطرات_شهدا♥️|• ( نامحرم )
چند خانم رفتند جلو سؤالاتشان رو بپرسند .
در تمام مدت سرش رو بالا نیاورد ...
نگاهش هم بہ زمین دوختہ بود .
خانم ها ڪه رفتند ، رفتم جلو گفتم :
تو اونقدر سرت پایینہ نگاه هم نمیڪنی بہ طرف ڪه داره حرف میزنہ باهات ،
اینا فڪر نڪنن تو خشڪ و متعصبی و اثر حرفات ڪم شہ؟!
گفت : من نگاه نمیڪنم تا خدا منو نگاه ڪنه!
#شهید_عبدالحمید_دیالمه🌷
#غریب_طوس🌹
🌼@MazhabiiiTor🌼
📨#خاطرات_شهدا
🔴شهید #ایوب_اسلامینیا
🔷قســـــم بـــــرای شهــــــادت
🕊نشسته بودیم دور هم و تلویزیون نگاه میکردیم. برنامه مستندی راجع به #شهادت بود. ناگهان در دلم شور افتاد.
🌷رو کردم و به ایوب و گفتم: «ایوب، #مادر، من همیشه ترس توی دلمه. تو رو خدا مواظب خودت باش. اگر لب مرز با قاچاقچیها درگیر شُدید، کمتر اهمیت بده. خطرناکه!
🕊#پدرش که کنارمان نشسته بود، دنباله حرف من را گرفت. گفت: «من خودم #نظامی بودم، اگه خیلی توجه کنی و اهمیت بدی، سرت میره!»
🌷ایوب به حرفهایمان گوش داد؛ #لبخند زد. انگار مدتها به جواب این حرفها فکر کرده باشد، گفت: «مامان، بابا! من اون زمانی که #قسم خوردم یه نظامی باشم، به خودم گفتم شهیدم! هیچ وقت هم زیر قسم خودم نمیزنم. اگر من لب مرز به وطن و خاکم #وفا نکنم، دیگه فردا شما و مردم ایران #آسایش ندارین. من وقتی از وطنم دفاع میکنم، انگار دارم از خانواده خودم دفاع میکنم!»
🕊یک ماه بعد #قسم_ایوب اتفاق افتاد. در یکی از درگیریهای مرز، #شهید شد و به آرزویش رسید!
✨شادی روح مطهر شهید صلوات✨
✵اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمـدٍوآلمحمد✵
#امام_زمان
#ایران
🌼@MazhabiiiTor🌼