هدایت شده از خدمات ماساژ سالم باش
🌻 #حدیث_سلامتی
💠 حضرت امیرالمؤمنين علی (علیهالسلام) فرمودهاند:
❇️ پنج چیز فراموشی را درمان و حافظه را زیاد میکند:
1⃣ مسواک
2⃣ روزه
3⃣ قرائت قرآن
4⃣ عسل
5⃣ کندر
📚 منبع: مکارمالاخلاق، صفحه ۱۱۱.
________________
🎯 ماساژ درمانی به سبک «سالم باش» ✌️
________________
💟 مرکز ماساژ #سالم_باش را دنبال کنید و به دیگران، معرفی؛
🆔 آیدی کانال ما در ایتا، اینستاگرام، بله، پاتوق، پینو، تلگرام و روبیکا:
🌐 @salembashmassage
👤 آیدی ادمین:
💠 @pirjavoon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥آقای اصغر منو از گلوله می ترسونی...
🔹13 بهمن سالروز شهادت فرمانده مدافع حرم حاج اصغر پاشاپور
🌼پنج شنبه است و ياد درگذشتگان
✍️اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ
شاخه گلی بفرستيم برای
تموم اونهايی كه در بين ما نيستند
و جاشون بين ما خالیه
شاخه گلی به زيبايی يك فاتحه و صلوات....
#لطیفه☺️
به یه#تنبل میگن: اگر#نماز نخونی می برنت #جهنم،
اما اگر بخونی، میری #بهشت. حالا کدوم رو#انتخاب میکنی؟
میگه:#جهنم!
میگن: چرا؟!
میگه: چون#بهشت را خودت باید بری، اما#جهنم را خودشون میان می برنت
🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
#احکام _جوان
#احکامشرعی🌷🌹🌷
🚼بر#پدر ومادر واجب است #فرزندان خود را در مورد احکام #شرعی تحریک و تشویق کنند❗️. علاوه بر اینکه مراقب سلامتی آنها باید باشند، باید آنها را با دلسوزیی و#مهربانی مجبور به تکالیف نمایند🔷
اگرفرزند بالغمان سم کشنده ای را بخواهدبخورد هرطور شده مانعش میشویم ولی اگر عمدا#نماز نخواندیا#حجاب نداشته باشد ناراحت نمیشویم یا اگرناراحت شویم عکس العملی انجام نمیدهیم◾️
بیاییم نسبت به دینداری فرزندانمان حساس باشیم😊
احکام شیرین
تو دوران سلطنت رضاخان زنان عشایر رو مجبور کرده بودن تا به سگ های اصیل ارتش شیر خودشان را بدهند! و به هیچ عنوان شیر گاو و گوسفند را قبول نمیکرد! و سربازان هم کاملا نظارت میکردند! 😱
قابل توجه حامیان زن زندگی آزادی و طرفداران پهلوی
منبع: کتاب سرزمینهای شگفت/ ویلیام داگلاس
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1392/12/08/295421
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🔴در طوفانهای زندگی خدا کنار تو و مواظب توست
✍️مرد جوانی کنار نهر آب نشسته بود و غمگين و افسرده به سطح آب زل زده بود.
استادی از آنجا میگذشت. او را ديد و متوجه حالت پريشانش شد و کنارش نشست.
مرد جوان وقتی استاد را ديد، بیاختيار گفت:
عجيب آشفتهام، همه چيز زندگیام به هم ريخته. بهشدت نيازمند آرامش هستم و نمیدانم اين آرامش را کجا پيدا کنم؟
استاد برگی را که از شاخه روی زمين افتاده بود، داخل نهر آب انداخت و گفت:
به اين برگ نگاه کن. وقتی داخل آب میافتد، خود را به جريان آن میسپارد و با آن میرود.
سپس سنگ بزرگی را از کنار جوی آب برداشت و داخل نهر انداخت.
سنگ بهخاطر سنگینیاش داخل نهر فرورفت و در عمق آن کنار بقيه سنگها قرار گرفت.
استاد گفت:
اين سنگ را هم که ديدى، بهخاطر سنگینیاش توانست بر نيروی جريان آب غلبه کند و در عمق نهر قرار گيرد.
حال تو به من بگو آيا آرامش سنگ را میخواهی يا آرامش برگ را؟
مرد جوان ماتومتحير به استاد نگاه کرد و گفت:
اما برگ که آرام نيست. او با هر افتوخيز آب نهر بالاوپايين میرود و الان معلوم نيست کجاست!
لااقل سنگ میداند کجا ايستاده و با وجودی که در بالا و اطرافش آب جريان دارد اما محکم ايستاده و تکان نمیخورد. من آرامش سنگ را ترجيح میدهم!
استاد لبخندی زد و گفت:
پس چرا از جريانهای مخالف و ناملايمات جاری در زندگیات مینالی؟!
اگر آرامش سنگ را برگزيدهای پس تاب ناملايمات را هم داشته باش و محکم هر جایی که هستی، آرام و قرار خود را از دست مده.
استاد اين را گفت و بلند شد تا برود.
مرد جوان که آرام شده بود، نفس عميقی کشيد و از جا برخاست و مسافتی با استاد همراه شد.
چند دقيقه که گذشت موقع خداحافظی مرد جوان از استاد پرسيد:
شما اگر جای من بوديد آرامش سنگ را انتخاب میکرديد يا آرامش برگ را؟!
استاد لبخندی زد و گفت:
من در تمام زندگیام خودم را با اطمينان به خالق رودخانه هستی و به جريان زندگی سپردهام و چون میدانم در آغوش رودخانهای هستم که همه ذرات آن نشان از حضور يار دارد، از افتوخيزهايش هرگز دلآشوب نمیشوم و من آرامش برگ را میپسندم.
خود را به خدا بسپار و از طوفانهای زندگی هراسی نداشته باش چون خدا کنار تو و مواظب توست.
شهیدی که جایش در بهشت را نشانش دادند.
سردار شهید محمد حسین یوسف الهی زمانی که متولد شد مادر شهید پدرش را صدا می زند که بیا ببین در اتاق چه خبر است.
هنگام ورود پدر شهید به اتاق متوجه روشنایی و عطر و بوی خاصی می شود.
پدر شهید بیان می فرمودند هر زمان محمد حسین از جبهه به خانه می آمد در خانه خودش خود به خود به روی او باز می شد.
هادی برادر شهید یوسف الهی نیز بیان نموده که نیمه شبی دیدم محمد حسین بیدار است.
پرسیدم داداش چرا نخوابیدی؟
من را کنار خودش خواند و گفت: تو جایت را در آن دنیا دیده ای؟
گفتم : مسلم است که ندیده ام.
بعد خودش گفت: امشب جایم را در بهشت نشانم دادند.
به همین خاطر خواب به چشمانم نمی آید.
☘️ شب جمعه شادی همه اموات مخصوصا شهدای راه دین صلوات 🥀