#غزل
#علوی
ای دل از وقتی که گفتی یاعلی، گنجینه ای
عاری از بغض و حسد، خالی ز حرص و کینه ای
بر لبم نام علی را بردم و رفتم بهشت
زاهد و قصر جنان، ما و صفای سینه ای
والی ملک وسیعی در زمین هستی و حیف،
روی دوشت مانده رد خرقهی پشمینه ای
از کلنگ چاه پرسیدم، به وصف تو سرود:
صاحب زحمتکش دستان غرق پینه ای
آدم از آب و گلش خارج شد و نام تو برد،
ای که در خلق جهان هم صاحب پیشینه ای
گاه گاهی بین تو با ذات حق شک میکنم
کیستی ای که به تاریخ جهان دیرینه ای
سجده کردی، در میان سجده دیدی خویش را
مرتضایی؟ یا خدا؟ یا نور؟ یا آیینه ای؟
محضرت را درک خواهم کرد طبق قول تو
میرسد فرزند تو در صبحی از آدینه ای
#مهران_قربانی
@mehran_ghorbani_shear
#غزل
#رضوی
کسی که دستِ لطفش ، جانِ آهو را رها کرده،
کجا دیدی گنهکار و سیه رو را رها کرده؟
به هرسو میروم ، بویِ خوشِ عطرِ بهشت آید،
در این درگاه، یزدان، باغِ شب بو را رها کرده
شنیدم حافظِ شیراز وقتی دید ایوان را
نوشتن از خمِ محراب و ابرو رها کرده
شنیدم چشمِ شاهی بر دوتا گلدسته ات افتاد
همانجا تاج و تخت و برج و بارو را رها کرده
برای اینکه از گَردِ حریمت سُرمه بردارد
شنیدم خادمت در صحن، جارو را رها کرده
طبیبی تا نگاهش بر کرامات شما افتاد
شنیدم نسخه پیچی های دارو را رها کرده
شنیدم از لبِ مادر که نزدیک ضریحِ تو،
به شوقِ بردنِ نامت ، النگو را رها کرده
سه دفعه زائر خود را کرامت میکند سلطان
ضرر کرده کسی که دامنِ او رها کرده
#مهران_قربانی
@mehran_ghorbani_shear
#غزل
#رضوی
جان فدای نفس قدسی و تکبیر و اذانش
آسمان نیز به وجد آمده از طرز بیانش
هاشمی صورت و حیدر نسب و فاطمه سیرت
دل صیاد، شده صید دو ابروی کمانش
از مدینه به سوی کشور ایران، خط سبزی
به وجود آمده از جای قدم های نهانش
همه دنیا و زر و زیورش ارزانی خوبان
من و این درگه و آن برگه و آن خط امانش
حوض و فواره و نقاره بجای خودش اما
می برد دل ز همه پرچم در باد وزانش
وسط صحن نبی، گنبد سبزی ست نمایان
پر شده عطر محمد ز کران تا به کرانش
گرچه آهو نشدم، آرزویم این شده مردم
بشوم کفتری از تابلوی فرشچیانش
کور بینا شد و لال از لب خود گفت رضاجان
جان زیاد آمده در کوی شفایافتگانش
شد دعای دل و جان همه عجل لولیک
ای به قربان غم و سوز دل گریه کنانش
ما همیشه فقط از باب جواد آمده بودیم
هرچه داریم و نداریم به قربان جوانش
هرکه از سختی ایام به تنگ آمده، یارب!
یکشب او را به کف صحن هدایت برسانش
مادر انگشتر و من شعر برای تو سرودم
هرکه از مال گذشته ست به مقدار توانش
#مهران_قربانی
@mehran_ghorbani_shear
#غزل
#علوی
کنار دست خدا ، شیر کردگار یکیست
و در زمین و زمان، مرد روزگار یکیست
علی علی ست سرود لب تمامی خلق،
دلیل خلقت صحرا و چشمه سار یکیست
به دید نافذ او ، عالمی به تسبیح اند
شمیم عطر گل و تیغ های خار یکیست
به وقت رزم برایش چه فرق دارد کیست؟
امیر زبده و سرباز تازه کار یکیست
اگر نهیب به دشمن زند، اگر شمشیر
کمان ابروی دلدار و ذوالفقار یکیست
بگو به آنکه علی شد حریف او به نبرد:
به پیش تیغ علی، ماندن و فرار یکیست
شهید عشق علی را چه باک از ایثار؟
برای مالک و تمار، زهر و دار یکیست
به چشم عدل علی در حساب پس دادن
برادر و پسر و یار و بخشدار یکیست
به وقت پخش غنائم به چشم عادل او
دیار غربت و استان همجوار یکیست
شکاف گوشه ی کعبه به عاشقان فهماند
که صاحب همه القاب بیشمار یکیست
چه در غدیر و چه در قدر، یا شب معراج
برای احمد مختار، یار غار یکیست
هزار دفعه دلم ، گرم من یمت یرنی ست
مرا هزار امید است و هر هزار یکیست
#مهران_قربانی
@mehran_ghorbani_shear
14.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 نماهنگ "جشن ولایت علی(ع)"
🎙️ #گروه_سرود_شمیم_کرامت
🚩 به مناسبت عید غدیر خم
مجری طرح: گروه هنری رسانه ای سلما
تهیه کننده: ماهان احمدی
کارگردان: سید علیرضا میررکنی
سرپرست گروه: سید حسین حسینی
شعر و سبک: #مهران_قربانی
تهیه شده در قرارگاه فرهنگی اجتماعی حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) شهرستان پردیس
روابط عمومی شهرداری و شورای اسلامی شهر پردیس
#استوری_اینستاگرام
#علوی
به چشم عدل علی ، در حساب پس دادن
برادر و پسر و یار و بخشدار یکیست
#مهران_قربانی
@mehran_ghorbani_shear
#استوری_اینستاگرام
#علوی
اینکه ما هر لحظه از اوقات قبلی بهتریم،
غوطه ور در قعر اقیانوس لطف حیدریم
#مهران_قربانی
#استوری
#تک_بیت
#محرم
کاش میشد در غم هجران تو اندیشه کرد
بوی اسپند محرم را درون شیشه کرد
#مهران_قربانی
#ترجیع_بند
#حضرت_اباالفضل
عشق تو فراتر ز ابد ها و ازل هاست
دریافته ام عشق تو مضمون غزل هاست
تو ماه بنی هاشمی و مشتری تو؛
شمس و قمر و زهره و ناهید و زحل هاست
چشمان غضبناک تو در عرصه میدان
سرمنشا ترسیدن سرلشگر و یل هاست
ای بت شکن کرب و بلا ، تیغ تو تیز است
در لشکر بن سعد، اگر لات و هبل هاست
از آب گذشتی تو و تصمیم بزرگت
در کل جهان ، شهره به امثال و مثل هاست
مانند تو هرگز کسی اینگونه نبوده ست
آوازه ی ایثار تو در بین ملل هاست
قاسم وسط معرکه میگفت اباالفضل
شیرینی لبهای تو از جام عسل هاست
یار پر و پا قرص حسینی و از این رو ،
نام تو همیشه ، همه جا ، روی کتل هاست
باریده به خاک دلم از روز ازل ، فضل
گفتیم به هر غصه: توکل به اباالفضل
مه پیکر و مه سیرتی و ماه جبینی
بر خاتم دستان علی، نقش نگینی
پاشید ز هم خیل ستم ، از چپ و از راست
هم سمت یساری تو و هم سمت یمینی
تنها نه فقط ماه بنی هاشمیانی،
تو ماه ترین ماه سماوات و زمینی
نام تو دلآرام ترین نام جهان است
عباس ترینی و اباالفضل ترینی
در مرتبه ات گفته خدا باب حوائج
پور علی و گل پسر ام بنینی
تو ناب ترین شعر پر آوازه ی عشقی
بر دوش تو پیدا ، علم غیرت دینی
هرکس که امیدش به تو بسته است، سعید است
مانند علی ، باب خودت! حصن حصینی
من دست به سینه ، به سوی صحن تو گفتم:
جانم چه جنانی ، چه بهشتی ، چه برینی
باریده به خاک دلم از روز ازل ، فضل
گفتیم به هر غصه: توکل به اباالفضل
تار دل ما بی رخ تو ، پود ندارد
گیرایی چشمان تو را رود ندارد
با صوت اناالحیدر تو علقمه لرزید
این مرتبه را حضرت داوود ندارد
هرگز به دو عالم یل فرخنده مقامی،
مانند تو چشمی غضب آلود ندارد
در آیه چشمان تو نوری ست که اصلا
تیر و سپر و تیغ زر اندود ندارد
با دست علیصولت تو ، لشکر دشمن
زخمی و هلاکت زده، کمبود ندارد
این شد سخن مجمع عشاق ابالفضل:
بیچاره همان بنده که معبود ندارد
کار همه ی خلق به دستان تو بند است
روزی که پشیمانی ما سود ندارد
بگذار که از غصه ی او روضه بخوانم
چون مثل تو را مهدی موعود ندارد
باریده به خاک دلم از روز ازل ، فضل
گفتیم به هر غصه: توکل به اباالفضل
جانم به فدای دل شیدایی این مرد
قربان نفس های مسیحایی این مرد
پیچیده به شش گوش سماوات الهی
آوازه ی اجدادی و آبایی این مرد
با چشمه و با رود خروشان شده یکسان
چشمان پر از جوشش دریایی این مرد
در خواب خوشی رفته علی اصغر مولا
از نغمه ی لاهوتی لالایی این مرد
کم آمده شعر و غزل و واژه و مصراع
در مدح دو ابروی چلیپایی این مرد
او خادم درگاه حسین است و جز این نیست
هرچند امان نامه دهد دایی این مرد
آرایه ی ایهام که نه! عکس نقیض است،
لب تشنگی و منصب سقایی این مرد
لب تشنه برون رفت ز دریای خروشان
دیگر چه بگوییم از آقایی این مرد؟
باریده به خاک دلم از روز ازل ، فضل
گفتیم به هر غصه: توکل به اباالفضل
#مهران_قربانی
@mehran_ghorbani_shear