@Farsna.mp3
2.69M
#چشمه_معرفت
#حجت_الاسلام_عالی
💠 صبر بر بندگی خداوند
@MehreMaandegar
💠 امام زمان مرا می پذیرد؟
علی بن یقطین(وزیر هارون)به زیارت امام کاظم(علیه السلام)آمد ولی حضرت او را نپذیرفت.روز بعد، در بیرون خانه،آقا را دید و علت را پرسید. امام(علیه السلام) فرمود: چون تو ابراهیم جمال (شتربان)را به حضور نپذیرفتی.
علی بن یقطین، نزد ابراهیم جمال آمد و طلب بخشش کرد.ابراهیم او را بخشید و همان شب،خود را به درب خانه امام(علیه السلام)رسانید، و حضرت او را به حضور پذیرفت!
📚بحار الانوار،ج۴۸،ص۸۵📚
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@MehreMaandegar
💠 خاطرهای از نحوهی کمکرسانی حضرت آیتالله خامنهای به سیلزدگان ایرانشهر
تیر ماه ۱۳۵۷ بود که خبر آوردند ایرانشهر سیل آمده است. بهسرعت به ایرانشهر رفتیم. سیل تقریباً ۸۰ درصد از خانهها را خراب کرده بود و حضرت آقا یک پایگاهی در شهر دایر کرده بودند به نام کمک به سیلزدگان در مسجد آلرسول ایرانشهر. ما هم به آنها پیوستیم. اولین کمکی که به مردم میکردیم، آرد بود که از یزد توسط آیتالله صدوقی و از رفسنجان فرستاده بودند. قرار بود که آیتالله خامنهای با یک ماشین پژو ۴۰۴ بروند و به وضعیت سیلزدهها رسیدگی کنند.
در آن جمع فقط من و حضرت آقا گواهینامه داشتیم و به همین دلیل همراه ایشان رفتیم به خانههایی که سیل زده بود. یک راهنمای محلی هم داشتیم. در کَپرها به زبان بلوچی میپرسیدیم توی این خانه چند نفر زندگی میکنند؟ بر اساس میزان افراد، یک حواله کمک و آذوقه داده میشد که خود آیتالله خامنهای آن را امضا میکردند و تاریخ هم میزدند.
خود آقا حین گفتوگو با اهل تسنن بلوچها در کَپرهایشان تأکید میکردند که ما روحانیون مبارز و از طرفداران آیتالله خمینی هستیم. پایگاه ما هم مسجد آلرسول است. به دلیل اینکه اکثریت جمعیت ایرانشهر از اهل تسنن بودند، آقا تأکید داشتند که حتماً ما در مسجد آلرسول مستقر باشیم تا بحث شیعه و سنّی پیشنیاید.
در جریان کمکرسانی اگر ما یک بداخلاقی یا تندی میکردیم، ایشان میگفتند محبت کنید، ما مهمان اینها هستیم. خودشان اینقدر به ایرانشهریها محبت میکردند که علمای سنّی ایرانشهر، مولویها، معلمین ایرانشهر که دوستدار حضرت آقا بودند.
چند روزی که از کمکرسانی به سیلزدگان ایرانشهر گذشت و با کمکهایی که از قم بیشتر توسط آیتاللهالعظمی گلپایگانی، از یزد توسط آیتالله صدوقی، از کرمان و از رفسنجان شده بود، آرد و روغن و چای به مقدار زیادی انبار شده بود. به همین با موافقت حضرت آقا، بنا شد به همهی فقرای ایرانشهر کمکرسانی شود.
شاید ده روز طول کشید که ما کل ایرانشهر را طبق آماری که وجود داشت، کمکرسانی کردیم. حتی به برخی شهرهای دیگری که فقیر در آنجا زیاد بود، نیز کمک رسید.
📝 علیاصغر پورمحمدی
@MehreMaandegar
#همسرانه
🔰عامل اصلی فروپاشی خانوادهها
✍ یکی از سنتهای زیبای اسلام که امروزه دشمن بسیار تلاش میکند آن را از بین برده و جامعه اسلامی را به انحطاط و فساد بکشاند، حفظ حریم و عفاف بین زن و مرد نامحرم است.
اسلام به شدت تاکید میکند که زن و مرد نامحرم، کمترین برخورد و تعامل را با هم داشته باشند، از شوخی و حرف زدنهای بیمورد در خیابان و اداره و ... پرهیز کنند و جز در مواردی که ضرورت دارد با هم صحبتی نداشته باشند.
حفظ حریم بین زن و مرد نامحرم هم به سود زن است و هم به سود مرد؛ چون زن و مرد به سمت هم کشش دارند و با عادی شدن روابط بین آنها باب دوستی و محبت و علاقهمند شدن به هم آغاز میشود و کم کم به هم وابسته شده و در غالب موارد به روابط نامشروع کشیده میشود و زن از مرد خود متنفر شده و مرد نیز به همسر خود گرایشی ندارد و باعث فروپاشی کانون گرم خانواده میشود، لذا اسلام بر حفظ حریم بین زن و مرد تاکید فراوانی دارد.
@MehreMaandegar
#یار_مهربان
💠 «آتش بدون دود»، یکی از درخشانترین آثار نادر ابراهیمی است که عنوان رماننویس منتخب بعد از انقلاب را نیز برای او به ارمغان آورده است. ابراهیمی براساس این رمان، سریالی تلویزیونی نیز با همین نام ساخت که مخاطبان و علاقهمندان بسیاری را به خود جذب کرد.
نثر این رمان پر از جملات کوتاه و پرمغز است که میتواند بهراحتی بهخاطر سپرده و توسط خواننده برای دیگران تکرار و از نسلی به نسل دیگر منتقل شود.
یک داستان بلند هفت جلدی است که هر جلد آن شامل داستان جداگانهای با تضادها و ماجراهای خاص خودش است.
«آتش بدون دود» در رابطه با تاریخ و چگونگی زندگی ترکمنهای ایرانی و فقر و محرومیت آنهاست. سه مجلد این رمان قبل از انقلاب اسلامی چاپ شد و چهار مجلد آن نیز بعد از انقلاب به چاپ رسید.
ابراهیمی با این رمان به بهترین شکل، نمودهای فرهنگی و اجتماعی ترکمنهای ایرانی را به نمایش گذاشته است.
جلد اول کتاب با نام گالان و سولماز داستان عشقی است که بهخاطر قوانین دو قبیله، ممنوع و ناپسند است؛ این داستان سرگذشت عشقی است که بدون توجه به اختلافات دو قبیله بزرگ ترکمن، بین دو جوان رخ داده است. گالان، جنگجویی است که در عین حال بهترین شاعر صحرا نیز هست؛ او انتقامجو، بیرحم و در عین حال درستکار است. سولماز زیباترین و باهوشترین دختر صحراست که بسیار مغرور است. عشق آنها، عشقی جنونآمیز و منحصربهفرد است.
جلد دوم کتاب با عنوان درخت مقدس، سالها پس از داستان گالان و سولماز را روایت میکند و شخصیتهای اصلی این مجموعه، دکتر آقاویلر و همسرش را معرفی میکند.
جلدهای بعدی کتاب به ترتیب با عناوین: اتحاد بزرگ، واقعیتهای پرخون، حرکت از نو، تو هرگز از حرکت بازنخواهی ایستاد و هر سرانجام سرآغازیست، نوشته شدهاند.
چهار جلد پایانی این کتاب متاثر از فضای سالهای انقلاب است و روایتی که نادر ابراهیمی شروع کرده است با روایتهای سالهای انقلاب رشد میکند.
@MehreMaandegar