eitaa logo
مهر ماندگار
1.8هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
3.7هزار ویدیو
46 فایل
یاوران وقف/ خادمان قرآن و امامزادگان فرهنگی _ اجتماعی _ سیاسی ارتباط با مدیر کانال: @khrazaviadmin
مشاهده در ایتا
دانلود
💠خیاطی 💢کاری نداشتند جز اینکه سر کوچه و پشت موتور توی ده بچرخن. مردم هم کم کم از دستشون عاصی شده بودن. یه روز روحانی روستا باهاشون صحبت کرد. یکیشون دیپلم خیاطی داشت. 🍃-پس چرا کاری نمی کنی؟ -پول ندارم- چرخ می خواد، مغازه می خواد- کسی رو توی بازار نمی شناسم- کی لباسامو میخره؟ و… 🍃حاج آقا گفت: خدا روزی رسونه. از تو حرکت از برکت. نمی شه که بیکار بشینین! قرار شد هرکدومشون یه کم پول بذارن وسط باهاش چرخ و میز و پارچه و… بخرن. پارکینگ خونه یکیشون هم شد کارگاه. 🍃حاج آقا هم توی مسجد گفت: از این به بعد همه پیراهن و شلوارشون رو از این جوونا بخرن. کم کم از روستاهای اطراف هم سفارش گرفتن و کارشون رو توسعه دادن. حالا نصف روستا دارن دوخت و دوز می کنن. ✍️سید محمد رضا هاشمی @Mehremaandegar
💠خاطرات شهید یونس زنگی آبادی 📕برگرفته از کتاب مثل مالک 🔅ساعت هشت شب ترکش خورد توی کتفش ، از ترس این که کار کاریز تموم نشه ، یا اینکه حاج قاسم بفهمه و برش گردونه عقب ، 🌛تاساعت چهار صبح کار کرد و کاریز رو تموم کرد. دو سه روز بعد دیدمش ،از بیمارستان فرار کرده بود ،خندید و گفت: هنوز این دستم سالمه 😊 🕊🕊🕊🕊 🔅آخرین باری که زخمی شد ترکش خورد به گلوش ،راننده داشت راه رو اشتباه می رفت ،همونطور که کف آمبولانس خوابیده بود با دست راه رو نشون می داد . 🌛اونقدر توی منطقه مونده بود که با اون حال و روزش می دونست باید از کدوم راه بره . 🕊🕊🕊🕊 🔅حواله ی ماشین رو که دادن بهش ،قبول نکرد.با خودم گفتم : چقدر وضعش خوبه که ماشین رو قبول نمی کنه . وقتی رفتم تو خونه ش دیدم یه اتاق کاهگلی هست و یه اتاق نیمه کاره 😳 🕊🕊🕊🕊 🔅بیست و پنج روز از عملیات" والفجر هشت "میگذشت،تصمیم گرفت خاکریز یکی از خطوط فاو- البحار رو دو جداره کنه با یک چراغ قوه ی کوچک راننده ی بلدوزر رو هدایت میکرد که خاک رو کجا بریزه ... 🌛 راننده که خسته میشد خودش پشت فرمون می نشست .... 🕊🕊🕊 🔅لباسش پر از خون بود تا رفت وضو بگیره لباسشو شستم ،خیلی ناراحت شد؛ 🌛گفت : " راضی نبودم به این کار ؛ وظیفه ی خودم بود ، با همین یه دست سالم می شستم " @Mehremaandegar
✨💔✨ ای شیعه بزن ناله و فریاد امشب از غربت آن غریب کن یاد امشب مسموم شد از زهر، در حجره ی در بسته ی بغداد امشب ✨شهادت امام‌ جواد (ع) تسلیت باد✨ @Mehremaandegar
✅قسمت چهلم: من واقعا پشیمانم 💥💥💥 با تلاش و سخت کوشی کارم رو شروع کردم ... مورد توجه و احترام همه قرار گرفته بودم ... با تمام وجود زحمت می کشیدم ... حال پدرم هم بهتر می شد ... دیگه بدون عصا و کمک حرکت می کرد و راه می رفت ... همه چیز خوب بود تا اینکه از طریق سفارت اعلام کردن ... متین می خواد آرتا رو ازم بگیره ... دوباره ازدواج کرده بود ... تمام این مدت از ترس اینکه روی بچه دست بزاره هیچی نگفته بودم ... تازه داشت زندگیم سر و سامان می گرفت ... اما حالا ... اشک چشمم بند نمی اومد ... هر شب، تا صبح بالای سرش می نشستم و بهش نگاه می کردم ... صبح ها با چشم پف کرده و سرخ می رفتم سر کار... سرپرست تیم، چند مرتبه اومد سراغم ... تعجب کرده بود چرا اون آدم پرانرژی اینقدر گرفته و افسرده شده ... 🍀🍀🍀 اون روز حالم خیلی خراب بود ... رفتم مرخصی بگیرم ... علت درخواستم رو پرسید ... منم خلاصه ای از دردی رو که تحمل می کردم براش گفتم... نمی دونم، شاید منتظر بودم با کسی حرف بزنم ... 🍁🍁🍁 ازم پرسید پشیمون نیستی؟ ... عمیق، توی فکر فرو رفتم ... تمام زندگی، از مقابل چشمم عبور کرد ... اسلام آوردنم ... ازدواجم ... فرارم ... وعده های رنگارنگ اون غریبه ها ... کارگری کردنم و ... نمی دونم چقدر طول کشید تا جوابش رو دادم ... 🍃🍂🍃🍂 - چرا پشیمونم ... اما نه به خاطر اسلام ... نه به خاطر رد کردن تمام چیزها و وعده هایی که بهم داده شد ... من انتخاب اشتباه و عجولانه ای کردم ... فراموش کردم انسان ها می تونن خوب یا بد باشن ... من اشتباه کردم و انسان بی هویتی رو انتخاب کردم که مسلمان نبود ... انسان ضعیف، بی ارزش و بی هویتی که برای کسب عزت و افتخار اینجا اومده بود ... اونقدر مظاهر و جلوه دنیا چشمش رو پر کرده بود که ارزش های زندگیش رو نمی دید ... کسی که حتی به مردم خودش با دید تحقیر نگاه می کرد ... به اون که فکر می کنم از انتخابم پشیمون میشم ... به پسرم که فکر می کنم شاکر خدا هستم ... @MehreMaandegar
✅ ۱۸روز تا یک هیأت و یا یک گروه چند نفره می تواند: 🔺- با دیدار از و اهداء به پدر و مادرهای دینی ما، مبلّغ غدیر باشد. 🔺- با ایجاد ایستگاه صلواتی، مبلّغ غدیر باشد. 🔺- با مراجعه به یک در روز غدیر و از بیماران، دل های پریشان آن ها را در غدیر شاد کند. 🔺- یک تاکسی می تواند در عید غدیر مسافرانش را با ویژه به مقصد برساند. 🔺- یک راننده ی اتوبوس می تواند با پذیرایی شکلات در ماشینش، مبلّغ غدیر باشد. 🔺- یک می تواند با طرّاحی کارت پستال با موضوع غدیر، مبلّغ غدیر باشد. 🔺- یک می تواند با درج یادداشت هایی در نشریّات، به سوالات مردم در مورد غدیر پاسخ بگوید. ⭕️ و شما در پیروی از فرمان پیامبر (ص)، برای رساندن خبر ولایت امیرالمومنین (ع)، در این چه می کنید؟ @Mehremaandegar
📕جانستان کابلستان 💠«..پرسه در خاک همسایه فرصتی است برای نگاه کردن دوباره به ، اتفاقات تازه و آینده پیش رو. هربار وقتی از سفری به ایران برمی‌گردم، دوست دارم سر فرو بیافکنم و بر خاک سرزمین‌م بوسه‌ای بیافشانم...» 🔸رضا_امیرخانی در سال88 سفری چند روزه به افغانستان داشت که حاصل این اتفاق، یک سفرنامه با نام شده است. 🔹در این سفرنامه، امیرخانی تنها در محدوده سفرش به افعانستان نمی ماند، بلکه به تاریخ و آینده، سیاست و اقتصاد و وقایع روز و گاه موضع بندی درباره اتفاقاتی معطوف می شود که این نویسنده همیشه در برابرشان سکوت کرده است. 🔸این سفر که یک مسافرت شخصی و برای ملاقات با چند دوست افغان و دیدار از شهرهای مهم این کشور بود با ماجراهای غیرمنتظره و جالبی برای این نویسنده همراه شد که این ماجراها گاهی است، گاهی و گاهی هم به آشکار شدن می انجامد.... @MehreMaandegar
Haj Mahmoud Karimi - Karimi-ShahadatImamJavad1389[02].mp3
8.14M
🎧 جوون امام رضا (زمينه) 🎤 ▪️مظلوم تر از جواد، بغداد نداشت ▫️آن مظهر داد، تاب بیداد نداشت ▪️مے خواست ڪه فریاد ڪند تشنه لبم ▫️از سوز عطش، طاقت فریاد نداشت @Mehremaandegar
✅قسمت چهل و یکم: درخواست عجیب 💥💥💥 جرات نمی کردم برگردم ایران ... من بدون اجازه و خلاف قانون، آرتا رو از کشور خارج کرده بودم ... رفتم سفارت و موضوع رو در میان گذاشتم ... خیلی ناراحت شدن و به نیابت من، وکیل گرفتن ... 🍀🍀🍀 چند جلسه دادگاه برگزار شد ... نمی دونم چطور راضیش کردن اما زودتر از چیزی که فکر می کردم حکم طلاق صادر شد ... به خصوص که پدرش توی دادگاه به نفع من شهادت داده بود ... وقتی نماینده سفارت بهم خبر داد از خوشحالی گریه ام گرفت ... اصلا توی خواب هم نمی دیدم همه چیز این طوری پیش بره ... 🍁🍁🍁 به شکرانه این اتفاق، سه روز روزه گرفتم ... چند روز بعد، با انرژی برگشتم سر کار ... مسئول گروه تا چشمش بهم افتاد، اومد طرفم ... - به نظر حالتون خیلی خوب میاد خانم کوتیزنگه ... همه چیز موفقیت آمیز بود؟ ... منم با خوشحالی گفتم ... - بله، خدا رو شکر ... قانونا آرتا به من تعلق داره ... و لبخند عمیقی صورتم رو پر کرد ... - خوشحالم که اینقدر شما رو پرانرژی و راضی می بینم ... 🍁🍁🍁 از زمانی که باهاش صحبت کرده بودم ... هر روز رفتارش عجیب تر می شد ... مدام برای سرکشی به قسمت ما می اومد ... یا به هر بهانه ای سعی می کرد با من صحبت کنه ... تا اینکه اون روز، به بهانه ای دوباره من رو صدا کرد ... حرف هاش که تموم شد، بلند شدم برم که ... 🍃🍂🍃🍂 - خانم کوتزینگه ... شاید درخواست عجیبی باشه ... اما ... خیلی دلم می خواد پسرتون رو ببینم ... به نظرتون ممکنه؟ @Mehremaandegar
✅ ۱۷ روز تا 💠 در هفتمین روز از سفر پیامبر(ص) در مسیر مدینه تا مکه، کاروانیان با عبور از " جحفه " و " خم " عازم " قدید " شدند . " جحفه " در 156 کیلومتری مکه، میقات کسانی است که از مسیر شام و مصر به مکه مشرف می شوند. تقریباً در سه کیومتری این محل به طرف مکه، قرار دارد که در آن روزگار، آبگیری در خود داشت و درختانی کهنسال بر آن سایه انداخته بودند . 🔸"جحفه" که در سه راهی مسیرهای مدینه، عراق و مصر به حساب می آمد، خود یادآور خاطرات شیرینی بود. یک سال پیش یعنی در سال نهم هجرت، در همین محل بود که امیرالمومنین (ع) به ابوبکر رسیدند و ماموریت ابلاغ آیات برائت را از او تحویل گرفتند . 🔺وقتی آیات آغازین سوره برائت نازل گردید و پیامبر(ص) فرمان یافتند که آن آیات را در ایام حج به مشرکین ابلاغ و با آنان اتمام حجت کنند، رسول اکرم (ص) ابتدا ابوبکر را به همراه چهل نفر مامور انجام فرمان ساختند. اما پس از آن جبرئیل نازل گردید و پیغام خدا را رسانید که : این کار حتماً باید توسط خود پیامبر (ص) یا کسی که از او باشد، صورت گیرد. پس امیرالمومنین مأموریت یافت و پای در راه گذاشت . 🔹و چنین بود که جحفه بار دیگر فضیلت بی حد، و برتری بی قیاس را نسبت به دیگر مسلمانان گواه آورد. و در پی آن در دهم ذی الحجه سال نهم، صدای رسای (ع) در جمره عقبی در منا طنین انداز شد که: " 💢برائه مِنَ اللهِ وَ رَسُوله الی الذینَ عاهَدتم مِنَ المُشرکین. " (توبه/1) @Mehremaandegar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوانده به لبش خطبه زهرا و علی جبرییل آمده از عرش به یک صوت جلی من وکیلم که به بدهم را؟ زیر لب از سوی گفت:بلی 💠 سالروز پیوند آسمانی دو نور مبارک باد. @Mehremaandegar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👤 شیراحمد میربلوچ، کارآفرین موفق استان سیستان و بلوچستان 💠 آقای میربلوچ یک کارگاه تولید نقل و نبات با ۹ کارگر در روستای خودش راه اندازی کرده است. @Mehremaandegar
💠 ۱۲مرداد هیچ طلاقی ثبت نمی‌شود 💢 12 مرداد 98 مصادف با سالروز ازدواج مقدس حضرت امیرالمومنین علی (ع) و حضرت فاطمه الزهرا (س) هیچ طلاقی در کشور ثبت نمی شود. @Mehremaandegar
💠عالِم سُنّی مذهب كه از اين گفتگو سخت ناراحت شده بود تأمّلي كرد و سپس با لحني تند گفت: به اين برادرِ خبيثت بگو آنها (ابوبکر و عمر) غاصبانه در خانه پيامبر(ص) دفن نشده‌اند، بلكه عايشه و حفصه كه دختران آن دو بزرگوار و همسران پيامبر(ص) بودند و از پيامبر طلبكار بودند، پدرانشان را در مهريه خودشان دفن كردند. 🔸فضل گفت: بله، من اين مطلب را هم به برادرم گفته‌ام، ولي او باز آيه‌اي براي من ميخواند و ميگويد پيامبر (ص) به همسرانش بدهكار نبوده براي اينكه خداوند فرموده است: «اي پيامبر(ص)! ما همسران تو را كه مهرشان را پرداخته‌اي، برایِ تو حلال كرديم.» طبق اين آيه، پيامبر اكرم زن هايش را داده بود و وقتي كه از دنيا رفت به زنهايش بدهكار نبوده است. عالِم سُنّی تأمّل كرد و گفت: به اين برادرت بگو درست است كه همسرانِ پيامبر(ص)، مهريّه طلبكار نبوده‌اند، اما سهمُ‌الارث كه از ماتَرَكِ پيامبرداشته‌اند و ماتَرَك (يعني آنچه پيامبر اكرم بعد از مرگش از خود باقي گذاشته) نيز همين خانه‌اش بوده و شرعاً هم از آن خانه به همسرانش ميرسد و چون عايشه و حفصه وارثِ پيامبر (ص)بوده اند لذا پدرانشان را در سهم‌ُالارثِ خودشان دفن كرده‌اند و بنابراين غصبي در كار نبوده است. 🔸فضل گفت: بله، من اين را هم به برادرم گفته‌ام ولي او ميگويد شما آقايانِ سُنّي‌ها مگر نميگوييد كه پيامبر ارث نمي گذارد و خودتان حديث نقل مي كنيد كه پيامبر اكرم فرموده است «ما پيامبران اصلاً ارث نميگذاريم و هر چه از ما باقي مانده است.!» پس طبق گفته شما عايشه و حفصه سهم الارث نداشته‌اند. به همان دليلي كه شما حضرت فاطمه(س) را از محروم كرديد و گفتيد پيامبر ارث نمي گذارد، لذا آن دو همسر نيز نبايد ارث ببرند. آيا دختر از پدر ارث نمي برد، اما همسر از شوهر ارث مي برد؟! 🔸حالا بر فرض بپذيريم كه آنها سهمُ‌الارث داشته‌اند، مگر نه اين است كه ميّت اگر فرزند داشته باشد سهم الارث زوجه اش يك هشتم ماتَرَك مي شود؟! در اينجا تمام ماتَرَكِ پيامبر اكرم فقط يك حجره بوده كه وقتي آن اتاق تقسيم بر هشت شود يك قسمت از آن هشت قسمت تقسيم مي شود ميان همسران پيامبر اكرم كه نُه نفر بوده اند و در نتيجه سهم هر يك از عايشه و حفصه به قدريك وجب هم نمي شود پس چگونه آن دو هيكلِ بزرگ در يك زمين جا شده اند.؟! ⭕️سخن كه به اينجا رسيد، عالِم سُنّی حسابي از كوره در رفت و با لحني خشم آلود فرياد كشيد: اين مرد را بيرون كنيد، اين خودش است و اصلا برادر هم ندارد @MehreMaandegar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 زمان ازدواج رهبرانقلاب از زبان خودشان در مصاحبه تلویزیونی ♥️ انتشار بمناسبت ۱ذی‌الحجه؛ سالروز ازدواج حضرت علی و حضرت زهرا @Mehremaandegar
✅قسمت چهل و دوم: مهمانی شام 💥💥💥 حسابی تعجب کردم ... - پسر من رو؟ ... - بله. البته اگر عجیب نباشه ... - چرا؟ ... چند لحظه مکث کرد ... - هر چند، جای چندان رومانتیکی نیست ... اما من به شما علاقه مند شدم ... بدجور شوکه شدم ... اصلا فکرش رو هم نمی کردم ... همون طور توی در خشکم زده بود ... یه دستی به سرش کشید و بلند شد ... 🍀🍀🍀 - از اون روز که باهاتون صحبت کردم و اون حرف ها رو شنیدم... واقعا شما در نظرم آدم خیلی خاصی شدید ... و از اون روز تمام توجهم به شما جلب شد ... - آقای هیتروش ... علی رغم احترامی که برای شما قائلم اما نمی تونم هیچ جوابی بهتون بدم ... بهتره بگم در حال حاضر اصلا نمی تونم به ازدواج کردن فکر کنم ... زندگی من تازه داره روال عادی خودش رو پیدا می کنه ... و گذشته از همه این مسائل، من مسلمان و شما مسیحی هستید ... ما نمی تونیم با هم ازدواج کنیم ... 🍁🍁🍁 این رو گفتم و از دفترش خارج شدم ... چند ماه گذشت اما اون اصلا مایوس نشد ... انگار نه انگار که جواب منفی شنیده بود ... به خصوص روز تولدم ... وقتی اومدم سر کار، دیدم روی میزم یه دسته گل با یه جعبه کادویی بود ... و یه برگه ... - اگر اجازه بدید، می خواستم امشب، شما و خانواده تون رو به صرف شام دعوت کنم ... 🍃🍂🍃🍂 با عصبانیت رفتم توی اتاقش ... در نزده، در رو باز کردم و رفتم تو ... صحنه ای رو دیدم که باورش برام سخت بود ... داشت نماز می خوند ... @Mehremaandegar
1_9817371.mp3
2.62M
🗓 یکشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۸ ۲ ذی‌الحجه ۱۴۴۰ ۴ آگوست ۲۰۱۹ @Mehremaandegar
✅ ۱۶ روز تا 💠کاروان پیامبر(ص) به " قدیده " رسیده و در آنجا توقف می کند . حضرت (ع) و همراهان نیز هم اینک از نجران و یمن با کاروانی دوازده هزار نفری به سمت مکه رهسپارند . 🔸" نجران " که منطقه مسیحی نشین در مرز یمن و حجاز است، خود حکایتی در فضیلت خاندان وحی دارد. چند ماه پیش، وقتی که هیات نمایندگی مسیحیان نجران، مُرکّب از شصت نفر از برگزیدگان این قوم در پاسخ به ندای پیامبر (ص) که آنها را به قبول اسلام - و غیر این صورت، پرداخت جزیه - مکلف کرده بود، وارد مدینه شدند، وقایع و گفتگوهای بسیاری بین آنها و پیامبر اسلام پیش آمد و چون سرانجام این بحث ها به نتیجه نرسید، پیامبر آنان را به فرا خواند تا از هر یک از دو طرف، به همراه برگزیده ترین های خود در نقطه ای خارج از مدینه به مباهله برخیزند و دعا کنند تا خداوند دروغگویان را از رحمت خویش دور سازد و بر آنان عذاب نازل نماید. 🔺در این باره قرآن می فرماید: " فَقل تَعالوا نَدعُ اَبناءَنا و اَبناء کُم وَ نِساءَ نا وَ نساء کُم وَ انفُسَنا وَ انفُسَکُم ثُمَّ نَبتَهل فَنَجعَل لعنة الله علَی الکاذبین." (آل عمران/ 61) 🔹« پس بگو بیایید تا پسرانمان و پسرانتان، و زنانمان و زنانتان و ما خویشانمان و شما خویشانتان را بخوانیم و سپس و دعا کنیم. تا خداوند دروغگویان را به لعنت و مجازات خویش گرفتار سازد. 💢سرانجام لحظات فرا رسید و دیدگان حیرت زده مسیحیان سیمای مطمئن و آرام پیامبر را مشاهده کردند، در حالی که کودکی در آغوش دارد و دست کودک دیگری را به دست گرفته و قدم به میدان می گذارد. بانویی در پس حضرتش حرکت می کند و در پشت سر آنها حضرت (ع) گام برمی دارد! ✅ و چنین بود که هیات نجران از بیم هلاک شدن به جزیه تن در داد، از در صلح درآمد و (ع) در همین آیه به مدال پر افتخار «نفس پیامبر» نازل گردید. در سفر به یمن این ماموریت را نیز داشت که اولین پرداخت جزیه را تحویل و به پیامبر تقدیم نماید. ✨و اینک ابوتراب، سرافراز از انجام وظایف محوله، رهسپار بود و برای دیدن حبیبش رسول خدا لحظه شماری می نمود. @Mehremaandegar
▪️اینفوگرافیک 💠توصیه‌های رهبرانقلاب برای ازدواج موفق @Mehremaandegar
💠 آرامگاه اسحاق بن موسی بن جعفر(ع) معروف به مشهد نور، از بناهای دوره سلجوقی در شهرستان گرگان است. 🔹این بنا با طرحی ۱۲ ضلعی و مقطع داخلی چهارگوش منظم احتمالاً در ۵۲۵ ق ساخته شده باشد. 🔹مصالح بنا از آجر است و بنا از نظر نقشه شبیه آرامگاه خواجه اتابک کرمان مربوط به سده ۶ق و برج مهماندوست دامغان است. 🔹ضریح فلزی دارای کتیبه هایی از آیات سوره‌های ۹۱ و ۹۳ قرآن مجید در ۴ جانب خود و نیز اشعاری در وصف امامزاده است. 🔹بر روی مرقد، صندوق چوبی مشبکی نهاده‌اند و آیة الکرسی به خط کوفی قدیم بر حاشیه بالای صندوق و بسیار گود کنده شده است. 🔹تزیینات درب قدیمی به شیوه کنده کاری و نقوش گل و برگ و طرح ترنجی در وسط است. 🔹به نوشته کتیبه موجود، این در به فرمان امیر بهادر فرزند امیر جلال الدین بایزید و توسط فردی به نام حاجی محمد در تاریخ ۸۵۷ق ساخته شده، و وقف بنای معروف به مشهدنور گردیده است. 🔹به نظر می‌رسد که بیشترین مرمتهای بنا در دوره قاجار انجام گرفته باشد. 🔹تمهیدات حفاظتی چون مرمت در قدیمی امامزاده، محوطه سازی بنا و تعویض آجرهای فرسوده داخل آن در طی سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۸ش انجام گرفته است. @Mehremaandegar
✅قسمت چهل و سوم: متاسفم 💥💥💥 بی صدا ایستادم یه گوشه ... نمازش که تموم شد، بلند شد و رو به من گفت ... - برای قبول دعوتم، اینقدر هم عجله لازم نبود ... و خندید ... با شنیدن این جمله، تازه به خودم اومدم ... زبانم درست نمی چرخید ... - شما مسلمان هستید آقای هیتروش؟ ... پس چرا اون روز که گفتم مسیحی هستید، چیزی نگفتید ... 🍀🍀🍀 همون طور که سجاده اش رو جمع می کرد و توی کاور میذاشت با خنده گفت ... - خوب اون زمان هنوز مسلمان نشده بودم ... هر چند الان هم نمیشه گفت خیلی مسلمانم ... هنوز به خوندن نماز عادت نکردم ... علی الخصوص نماز صبح ... مدام خواب می مونم ... تازه اگر چیزی از قلم نیوفته و غلط نخونم ... اون با خنده از نماز خوندن های غلط و عجیبش می گفت ... و من هنوز توی شوک بودم ... چنان یخ کرده بودم که کف دستم مور مور و سوزن سوزن می شد ... - خدایا! حالا باید چه کار کنم؟ ... 🍁🍁🍁 - خانم کوتزینگه ... مهمانی تولدی که براتون گرفتم رو قبول می کنید؟ ... من واقعا علاقه مندم با پسر شما و خانواده تون آشنا بشم ... توی افکار خودم غرق شده بودم که صدام کرد ... مبهوت برگشتم سمتش و نگاهش کردم ... - حال شما خوبه؟ ... 🍃🍂🍃🍂 به خودم اومدم ... - بابت این جواب متاسفم اما فکر نمی کنم دیگه بتونم برای کسی همسر خوبی باشم ... این رو گفتم از جا بلند شدم ... @Mehremaandegar
✅ ۱۵ روز تا 💠در نهمین روز سفر، کاروان پیامبر (ص) به "عسفان" رسید . 🔸پیامبر خدا با عزمی راسخ به همراه قافله هفتاد هزار نفری خود همچنان به سمت پیش می روند تا آخرین فرامین الهی را اجرا کنند، اجرای صحیح مراسم حج و آموزش واجبات و مستحبات آن به مسلمین و همچنین اعلام امر و و تعیین جانشین بعد از خود، چرا که دیگر خورشید عمر مبارکشان رو به افول است . 🔹حضرت علی (ع) نیز همراه کاروان دوازده نفری از به سمت مکه در راه و بی صبرانه در انتظار دیدار رسول خدا است . 🔺اغلب محدثین و مورخین، به تواتر در کتب فریقین نقل کرده اند که رسول خدا (ص)فرمودند: 💢" اول کسی که روز قیامت در حوض ، بر من وارد می شود، (ع) است و او همان جوانمردی است که اولین مسلمان بود و پیش از هر کس اسلام آورد و نماز گزارد و اطاعت امر خدا و رسول نمود ." ( بحارالانوار) @Mehremaandegar