💠 یه دورانی شبهای #کردستان آنقدر وحشتناک بود که کسی جرات نمیکند قدم از قدم برداره...
اون زمان که از داعش بدتر، کومله و دموکرات بود....
و این #شهید_محمود_کاوه بود که طلسم ناامنی شبهای کردستان رو شکست...
🌹سالگرد شهادت شهید کاوه
@Mehremaandegar
#یار_مهربان
📗رد خون روی برف
#رد_خون_روی_برف، جلد چهارم مجموعهی #از_چشم_ها، به خاطرات #شهيد_محمود_كاوه از زبان همسر، پدر و مادر، فرزند، خواهرها، خواهرزادهها، استاد و همرزمان و فرماندهان شهيد پرداخته است.
💠خاطرات از روزهايی میگويند كه خانواده کاوه جبهه رفتنهای مكرر #محمود را به تماشا نشستهاند و همرزمانش شاهد پایمردیهای مكرر او هستند.
#کاوه از آن روزها که کودکی بود در کوران #انقلاب تا روزی که پرکشید و رفت، یکسر دوید؛
🔹از تلخ تا شیرین، از تند تا ملایم، از کودک تا مردی پخته، همه را دوید.
🔸کنار راه این همه آدم ایستاده بودند؛ آیینه وار، کوچک، بزرگ، دور، نزدیک، کج، صاف، عکس کاوه درتک تک این آیینهها افتاده است.
📚هر یک از این آدمها چیزی از او میگویند؛ #خاطرهای، توصیفی، #زندگی_نامهای... اما کاوه دویده است و رفته است...
باید این تصاویر و این نقطهها را به هم وصل کرد و به #نقطه_پایان رساند... همان نقطه که آغاز بودنی دیگر است.
💢ناشر این اثر #انتشارات_روایت_فتح است.
@Mehremaandegar