eitaa logo
خاطرات یک مددکار مهربون
40 دنبال‌کننده
21 عکس
9 ویدیو
0 فایل
این کانال برآمده از احساسات و خاطرات یه مددکار مهربون بیمارستان هستش که قراره شمارو با خودش همراه و همدل کنه💞 امیدوارم با خوندن خاطرات و دلنوشته هاش، کلی لذت ببرین😍 با احترام @ssafari16
مشاهده در ایتا
دانلود
با عصبانیت نشست تو استیشن پرستاری و بدون مقدمه گفت: بلدی مرغ درست کنی؟ هااااا!! 😢 اگه مرغ نباشه، میتونی مرغ درست کنی؟؟ هنوز داشتم حرفاشو هضم میکردم که ادامه داد...😵‍💫 پررو پررو برداشته به من میگه: من نمیرم و تو وظیفته عملم کنی... با کدوم پیچ و پلاک 😡 پ.ن ۱. داروخانه مجبوره وسایل ارتوپدی ایرانی تهیه کنه... شرکت هایی هم که با مراکز دولتی کار میکنن ممکنه وسایلو نداشته باشن و بیمار مجبوره یا خودش از بیرون و هزینه آزاد وسایلو تهیه کنه یا منتظر بمونه تا وسایل گیر بیاد.☠ ۲. البته دعوای لفظی خوبه ها، ما حتی کتک کاری هم داشتیم تو این قضیه🤦‍♀ ۲.حق با پزشکه یا بیمار .... ؟!👨‍⚕ ۳. جهت همدردی با این واقعه 😝