هدایت شده از ⭐️ صبغة الله
⚫️ شب دوم محرم
🏴 روضه ورود به کربلا
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام
🔸الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم
🔸نه تنها سر برایت بلكه از سر بهتر آوردم
شب دوم محرمه...
یواش یواش کاروان ابی عبدالله به کربلا نزدیک میشه...
مثل فردایی...
روز دوم محرم...
وقتی کاروان به سرزمین کربلا رسیدن
ابی عبدالله فرمود...
نام این سرزمین چیه؟
عرضه داشتند آقا...
به این سرزمین قاضریه میگن...
آقا فرمود آیا این سرزمین...
نام دیگه ای هم داره یا نه؟...
بله آقا جان...
به این سرزمین نینوا هم میگن...
یکی یکی اسم ها رو گفتند...
اما ابی عبدالله هنوز به اسمی که میخواد نرسیده...
حضرت فرمودند آیا نام دیگه ای هم داره یا نه؟...
آقا... به این سرزمین...
کربلا هم میگن...
تا نام کربلا رو شنید... صدا زد...
🟠اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ
🔵خدایا به تو پناه مى برم از اندوه و بلا
اینجا همون سرزمینیه که...
جدم رسول خدا بهم خبر داده بود...
🟠 انْزِلُوا هَاهُنَا مَحَطُّ رِحَالِنَا وَ مَسْفَکُ دِمَائِنَا
🔵 از مرکبهاتون پیاده بشید همینجا منزلگه ماست...
اینجا همون جاییکه خون ما رو میریزند...
🟠 وَ هُنَا مَحَلُّ قُبُورِنَا
🔵اینجا محل دفن ماست
📚 لهوف، ص 116.
🔸بار بگشائید کاینجا از عذاب
🔸میشود لبها کبود از قحط آب
مردم... اینجا همونجاییکه...
دستهای عباسم رو قطع میکنند...
اینجا همونجاییکه علی اکبرم قطعه قطعه میکنند...
اینجا همونجاییکه علی اصغرمو با تیر سه شعبه پرپر میکنند...
🔸یَا دَهْرُ أُفٍّ لَکَ مِنْ خَلِیلٍ
🔸کَمْ لَکَ بِالْإِشْرَاقِ وَ الْأَصِیلِ
نميدونم وقتی خانم زینب کبری فهمید به کربلا رسیدند...
چه حالی پیدا کرد...
اومد کنار برادر صدا زد حسین جان...
نمی دونم چرا وقتی به این سرزمین رسیدیم...
دنیایی از غم به دلم نشسته...
برادر جان حسین...
اینجا چه سرزمینیه؟...
🔸خواهرم اینجا زمین کربلاست
آماده ای بگم یا نه...
امشب برات کربلات رو از آقا بگیری...
🔸خواهرم اینجا زمین کربلاست
🔸این زمین غصه و درد و بلاست
🔸خواهرم اینجا اسیرت میکنند
آماده باش زینبم...
🔸خواهرم اینجا اسیرت میکنند
🔸در همین ده روز پیرت میکنند
زینبم... طاقت داری بگم یا نه...
🔸میبُرن اینجا گلو و حنجرم
🔸پیش تو بر روی نی، آید سرم
یکدفعه صدای نالهی خانم زینب کبری بلند شد...
چی میگی برادر...
جلوی من حرف از مردن میزنی...
مگه نمیدونی...
زینب بدون تو میمیره...
ابی عبدلله خواهر رو آروم کرد...
اصلا هر کجا زینب بی تاب میشد...
ابی عبدالله خواهر رو آروم میکرد...
دلداریش میداد...
اینجا یک جایی بود که زینبش رو آروم کرد...
🔻🔻گریز
یک جای دیگه هم روز عاشورا...
وقتی ابی عبدلله ميخواست بره میدان...
دید خواهر خیلی بی تابی میکنه...
هی دور برادر میگرده...
میگه حسین...
میخواهی بری میدان...
زینبت رو تنها بگذاری...
تو یادگار مادرمی...
من بدون تو میمیرم حسین...
خدا.. اگه دست ولایت حسین نبود...
زینب کربلا جان میداد...
صدا زد... خواهرم...
آنقده بی تابی نکن...
من میرم میدان...
اما تا صدای تکبیر منو میشنوی، بدون هنوز زنده ام...
مبادا صبرت رو از دست بدی خواهر...
خدا به داد دل زینب برسه از اون لحظه ای که دیگه...
صدای تکبیر برادر رو نشنید...
بی تاب شده زینب...
هی توی خیمه میشینه رو زمین...
بلند ميشه...
میگه حسین...
چرا دیگه صدای تکبیرت نمیاد داداش...
چیزی نگذشت صدای ذوالجناح رو شنید...
تا فهمید ذوالجناح برگشته...
اما حسین نیومده...
دیگه طاقت نیاورد...
دوان دوان...
به سمت گودی قتلگاه...
(حالا میخواهی ناله بزنی بسم الله...)
از بالای بلندی یک نگاه کرد...
دید دور بدن برادر رو گرفتند...
یک نفر با سنگ میزنه...
یک نفر با نیزه میزنه...
جلو چشمانش برادر رو قطعه قطعه کردند...
یک نفر هم خنجر گرفته...
داره میره به سمت حسین...
من ميگم شاید اینجا هم ابی عبدلله به فکر زینبه...
اشاره کرده باشه...
ارجعی...
زینبم برگرد... نبینی خواهر...
🔸سوی خیمه برگرد، خواهر حزینم
🔸تا به زیر خنجر، ننگری چنینم
🔸رو به خیمه خواهر، تا که خود نبینی
🔸وقت جان سپردن، آه آتشینم
🔰 و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227.
🇮🇷 صبغة الله
✳️@sebghatallahh
هدایت شده از ⭐️ صبغة الله
✳️ هر كس به كردار عدّه اى راضى باشد
🌸 امیرالمومنین علي عليه السلام فرمودند:
🟠 الرّاضي بِفِعلِ قومٍ كالدّاخِلِ فيهِ مَعَهُم، وعَلى كُلِّ داخِلٍ في باطِلٍ إثمانِ:
إثمُ العَمَلِ بِهِ، وإثمُ الرِّضا بِهِ. (1)
🔵 هر كه به كردار عده اى راضى باشد، مانند كسى است كه همراه آنان، آن كار را انجام داده باشد و هر كس به كردار باطلى دست زند او را دو گناه باشد:
گناه به جا آوردن آن و گناه راضى بودن به آن.
🌸 امام الجواد عليه السلام فرمودند:
🟠 مَنِ استَحسَنَ قَبيحا كانَ شَريكا فيهِ. (2)
🔵 هر كس كار زشتى را نيك شمارد در آن كار شريك باشد.
🌸 امام الجواد عليه السلام فرمودند:
🟠 مَن شَهِدَ أمرا فكَرِهَهُ كانَ كمَن غابَعَنهُ، ومَن غابَ عَن أمرٍ فرَضِيَهُ كانَ كمَن شَهِدَهُ. (3)
🔵 كسى كه شاهد كارى باشد و آن را ناخوش بدارد مانند كسى است كه شاهد آن نبوده است و كسى كه شاهد كارى نباشد اما به آن راضى باشد، مانند كسى است كه شاهد آن بوده است.
📚 منابع
📚 منتخب میزان الحکمه، باب امر به معروف و نهی از منکر.
(1) نهج البلاغة : الحكمة 154.
(2) كشف الغمّة : 3/139.
(3) تحف العقول : 456.
🇮🇷 صبغة الله
✳️@sebghatallahh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️سخنرانی آیت الله مجتهدی (ره)
🌹شکر خدا را که در پناه حسینم...
✳️ کانال معراج
✳️ @Merajnor
🐪 ورود به کربلا 🐪
مدینه کاروانی چون یتوب بلا دیارینه
حسینِ فاطمه باخوب یانیندا غم قطارینه
او دشتین آدینی سئوال ائدنده شاهِ خونجگر
دیوبدی بیر به بیر آدین حسینه شیخ رهگذر
بیان ائدوبدی چوخلاری بو دشته کربلا دیر
ائشیتدی کربلا آدین باخوبدی شیرخوارینه
بلالی زینبه یوزون دولاندیروب او مُمتَحن
بیوردی ای آنام باجی نُزول ائله کجاوه دن
بو یر او یردی زینبیم بلالره بلی دِیَن
آماندی صابر اول باجی بلای بی شمارینه
اگر چه ئوز مناسینه گئدَر سلامت اکبریم
بو یرده دوغرانار ولی شَبیهِ جَدّ اطهریم
عباده رِجعت ایلیر خیامه ماه مَنظریم
مِناده هاجر آغلیار باخاندا گُل عُذارینه
بو یرده قاسیمه فلک قویوبدی طوی بساطینی
قیزل قانیلا ایسلادار عروسینون حَناسینی
پوزالا حجله گاهینون اَساسینی ، نَماسینی
مَلکلَر آغلیار اونون عروس دلفکارینه
بو یرده سو سراغینه گئدنده شیر صولتیم
سو اوسته قولّارین وئرر وزیر بالیاقتیم
بیل اوندا سن باجی منیم کمان اولار بو قامتیم
خُسوف ائدر ائلین آیی بو عَلقمون کنارینه
بو یرده منشی قضا یازار باتان ستاره می
گورنده حرمله منیم اَل اوسته شیر خواره می
قویار کمانه اوچ پَر اوخ کَسر بو چولده چاره می
تَرحّم ایلمَز اوگون بو اوچی ئوز شکارینه
#ورود_محرم
#محرم1402
#ورود_به_کربلا
✳️ کانال معراج
✳️ @Merajnor
هدایت شده از ⭐️ صبغة الله
✳️ خطبه شقشقيّه
🌸 امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند:
🟡 أَمَا وَ اَللَّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا فُلاَنٌ وَ إِنَّهُ لَيَعْلَمُ أَنَّ مَحَلِّي مِنْهَا مَحَلُّ اَلْقُطْبِ مِنَ اَلرَّحَى؛
🟢 آگاه باشيد! به خدا سوگند! ابابكر، جامۀ خلافت را بر تن كرد در حالى كه مىدانست جايگاه من نسبت به حكومت اسلامى چون محور آسياب است به آسياب كه دور آن حركت مىكند.
🟡 يَنْحَدِرُ عَنِّي اَلسَّيْلُ وَ لاَ يَرْقَى إِلَيَّ اَلطَّيْرُ؛
🟢 او مىدانست كه سيل علوم از دامن كوهسار من جارى است و مرغان دور پرواز انديشهها به بلنداى ارزش من نتوانند پرواز كرد؛
🟡 فَسَدَلْتُ دُونَهَا ثَوْباً وَ طَوَيْتُ عَنْهَا كَشْحاً؛
🟢 پس من رداى خلافت رها كرده و دامن جمع نموده از آن كناره گيرى كردم؛
🟡 وَ طَفِقْتُ أَرْتَئِي بَيْنَ أَنْ أَصُولَ بِيَدٍ جَذَّاءَ أَوْ أَصْبِرَ عَلَى طَخْيَةٍ عَمْيَاءَ؛
🟢 و در اين انديشه بودم كه آيا با دست تنها براى گرفتن حق خود به پاخيزم؟
يا در اين محيط خفقانزا و تاريكى كه به وجود آوردند صبر پيشه سازم؟
🟡 يَهْرَمُ فِيهَا اَلْكَبِيرُ وَ يَشِيبُ فِيهَا اَلصَّغِيرُ وَ يَكْدَحُ فِيهَا مُؤْمِنٌ حَتَّى يَلْقَى رَبَّهُ؛
🟢 كه پيران را فرسوده، جوانان را پير و مردان با ايمان را تا قيامت و ملاقات پروردگار اندوهگين نگه مىدارد!
ادامه دارد...
🔰 نهجالبلاغه، خطبه 3، فرع اول.
🇮🇷 صبغة الله
✳️@sebghatallahh
هدایت شده از ⭐️ صبغة الله
🔰 صحیفه سجادیه، دعای بیستم، مکارم اخلاق، فرع بیست و هشتم.
🇮🇷 صبغة الله
✳️@sebghatallahh