🔰 درگذشت آیت الله #سیدمحمدمهدی_درچه_ای فقیه و استاد حوزه علمیه اصفهان
💠 آیت الله سید محمدمهدی درچهای (۱۲۷۸ - ۱۳۶۴ ق)، برادر کوچکتر آقا سید محمدباقر درچه ای، از مراجع تقلید شیعه در قرن ۱۴ هجری بود.
🔹او در سال ۱۲۷۸ هـ.ق در قریه درچه اصفهان به دنیا آمد و تحصیلاتی مقدماتی را تا ده سالگی نزد پدرش آموخت و بعد از وفات پدر، راهی حوزه علمیه اصفهان شد و به تحصیل علوم اسلامی پرداخت.
🔸وی بعد از چند سال تحصیل در اصفهان در سال ۱۳۱۰ق راهی نجف اشرف شد و به مدت ۷ سال از خرمن علم اساطین فقه، اصول و حکمت استفاده کرد.
🌀از اساتید ایشان می توان به ملا محمدکاظم خراسانی، شیخ محمدحسن مامقانی و میرزا ابوالمعالی کلباسی اشاره کرد.
☄ایشان در سال ۱۳۱۷ق به اصفهان بازگشت و به تدریس فقه و اصول و حکمت در مسجد بازار و سپس مدرسه نیم آورد پرداخت و شاگردان زیادی را پرورش داد که از جمله آنها می توان به شهید محراب عطاءالله اشرفی اصفهانی، سید عبدالحسین طیب و سید مرتضی پسندیده اشاره کرد.
🍁وی در اواخر عمر، مجتهد اعلم وجامع الشرایط اصفهان گردید.
📚از آثار برجای مانده از ایشان یک دوره اصول از اول مباحث الفاظ تا آخر تعادل و تراجیح، کتاب الطهارة، کتاب الصلوة، رسالهای درباره صوم، رسالهای درباره رضاع و حواشی بر رساله عملیه مرحوم آیت الله حاجی کلباسی قابل ذکر هستند.
◾️ایشان سرانجام در دهم ربیع الاول۱۳۶۴ق (۴ اسفند ۱۳۲۳ش) رحلت فرموده و پس از اقامه نماز توسط آیت الله حاج آقا رحیم ارباب در تکیه کازرونی تخت فولاد به خاک سپرده شد.
#زندگی_نامه
🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺شبهه احتکار
◽️مرحوم جلال الدین همائی در باره ی استادش آقا #سیدمحمدمهدی_درچه_ای میگوید:
🔹«این مرد در علم، تقوا، امانت و صداقت نسخه ی دوم برادرش بود.
🌀یکی از جلوههای تقوا و زهد آن بزرگوار آن بود که ایشان در اوائل ایام قحطی که با جنگ جهانی اول مصادف بود، ده - بیست من آرد در خانه داشت و با این که عائله سنگینی داشت به محض این که آثار گرانی نمودار شد، آردها را فروخت.
🔸به او گفتند: لازم بود که شما احتیاط میکردید و حتی مقدار دیگری هم می خریدید.
⚡️ ایشان جواب داد: ترسیدم شبهه ی احتکار داشته باشد. خدا بزرگ است! »
📚سیمای فرزانگان / 369؛ به نقل از: همایی نامه 21.
🔺استخاره ای در فقر و نداری
▫️آیت الله #سیدمحمدمهدی_درچه_ای:
🔹«در یک شب عیدی، پس از نماز و مشاغل درسی به مدرسه آمدم و داخل حجره شدم. دیدم هیچ چیزی حتی وسیله روشنایی و خوراکی در حجره نیست.
🔸بیرون آمدم و استخاره کردم یک سوره «اذا وقعه الواقعه» (را) قدم زنان اطراف صحن مدرسه بخوانم، خوب آمد. خواندم. استخاره کردم تکرار کنم، خوب آمد و این عمل چند مرتبه تکرار شد.
🌀 سپس استخاره کردم بروم داخل حجره. بنشینم خوب آمد، همان کردم. دیدم کسی آمد پشت درب و آن را کوبید و صدا زد، درب را باز کردم، دیدم یکی از شخصیتهای نجف است، مرا دعوت کرد برای مهمانی (که) آن شب به خانهاش بروم. قبول کردم و رفتم.
🌀برای خواب هم مرا نگه داشت. فردا مرا به حمام برد، پس از بیرون شدن از حمام، دیدم وسائل حمام تازه و لباس نو و بسیار خوب از قبیل عبا، عمامه، قبا و پیراهن و غیره را تماماً گذارده تا بپوشم.
⚡️بعداً که به مدرسه آمدم دیدم مقداری پول طلا هم در جیب قبا برای مخارج بعدی گذارده بود.»
📚 مکتوبات حجة الاسلام سید تقی درچهای
🔺رؤیای صادق
🔹آیتالله #سیدمحمدمهدی_درچه_ای دو روز قبل از ارتحال، خوابی دیده بود که با وفات ایشان تعبیر شد.
🔸 ایشان قبل از رحلت گفتند: «در خواب دیدم مرحوم اخوی آقا سید محمدباقر و مرحوم آخوند ملا عبدالکریم جزی (که در زمان حیات آنها این سه نفر با هم رفیق و معاشر بودند) آمدند دیدن من و مقرر شد با هم جایی برویم و هنگام خروج از اتاق آن دو مرا پیش انداختند.»
🌀 اتفاقاً بدون پیشبینی قبلی در تکیه کازرونی در بقعه تکیه بین قبر آن دو بزرگوار مدفون شدند.
⚡️نیز گفتند: خواب دیدم «جمعیت زیادی آمدند مرا به مسجد جامع برای اقامه نمازجمعه ببرند، با این که من فتوا به وجوب آن نمیدهم.»
🍁اتفاقاً جمعیت بسیاری ظهر جمعه آمدند و جنازه ایشان را پس از غسلدادن و کفنکردن به مسجد جامع اصفهان بردند و پس از نماز میت و مراسم دفن، به عزاداری پرداختند و چند روز ختم برای ایشان برقرار بود.