eitaa logo
مصباحیه ...
126 دنبال‌کننده
22.1هزار عکس
11.7هزار ویدیو
602 فایل
مصباحیه ... اَلا ولایحمل هذا العَلَم اِلّا اهل البصر و الصّبر... معرفی شخصیت الهی و جهادی آیت الله #مصباح_یزدی...🌹 همراه با مطالب گوناگون خبری، تحلیلی، بصیرتی، اخلاقی، معرفتی و...🌸🌸🌸 @Soukhtee
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله فقیه شیعه و از مبارزان جنبش تنباکو 🔷 شیخ محمدتقی رازی آقا نجفی (۱۲۶۲–۱۳۳۲ق)، فرزند محمدباقر آقا نجفی اصفهانی و نوه محمد تقی رازی از مجتهدان اصفهان در دوره ناصرالدین شاه. وی پس از اخذ اجتهاد از علمای نجف به اصفهان بازگشت و مرجعیت عام یافت. 🔹آقانجفی در ۲۲ ربیع‌الثانی ۱۲۶۲ق ( 30 فروردین 1225 ش) در اصفهان زاده شد. پدرش محمد باقر آقا نجفی اصفهانی است. وی مقدمات علوم را در محضر پدرش فرا گرفت و پس از آن به نجف رفت و در آنجا به تحصیل علم ادامه داد. از محضر میرزا محمد حسن شیرازی و شیخ مهدی کاشف الغطاء و شیخ راضی نجفی بهره گرفت تا به مقام اجتهاد رسید. 🔶 وی پس از تکمیل تحصیل خود در نجف، به اصفهان بازگشت و مرجعیت عام یافت و صاحب نفوذ و قدرت معنوی فراوان شد. 🔸ایشان نسبت به حکومت ناصر الدین شاه بی اعتنا بوده و در مقابل ظلم و ستم ظل السلطان فرزند ناصرالدین شاه و حاکم اصفهان مقاومت می کرد. به همین علت ایشان را به تهران تبعید کردند. اما وقتی خطر ایشان را در تهران بیشتر احساس کردند به ناچار وی را به اصفهان برگرداندند. وی از عاملان اصلی و مقدمه سازان صدور فتوای تحریم تنباکو از طرف میرزای شیرازی است. 📚از ایشان بالغ بر صد اثر بر جای مانده که الاجتهاد و التقلید، تأویل الآیات الباهره فی العترة الطاهرة و اسرار الآیات از آن جمله اند. ▪️وی سرانجام در ۱۱ شعبان ۱۳۳۲ق ( 13 تیر 1293 ش) در اصفهان درگذشت و در جوار مرقد امام‌زاده احمد به خاک سپرده شد. 🌺🌺🌺
🔺پیشقدم تحریم تنباکو! 🔹آیت الله از پیشقدمان جنبش تحریم تنباکو در اصفهان بود و به تهدیدات ناصرالدین‌شاه و ظل السلطان اعتنایی نداشت و فعالیت‌های ضد استعماری او در اصفهان، الهام‌بخش مبارزان سایر شهرها بود. 🔸در گزارش‌های تاریخی آمده است که «آقانجفی و شیخ محمدعلی، اعلانات چندی درب مساجد و معابر چسبانده، استعمال تنباکو را حرام و حمایت کنندگان فرنگی را مرتد و عمله جات دخانیات را نجس خوانده و نوشته اند کسی از این جماعت را که دخالت در کار فرنگی دارند به حمام و مسجد و سقاخانه راه ندهند، در حمامها و قهوه خانه‌ها و مجالس علما و تجار و غیره قلیان موقوف است. طلبه ها در هر نقطه که قلیان دیده شکسته اند... هر جا که فرنگی دیده می‌شود مردم دنبالش کرده داد و فریاد می‌نمایند». ⚡️ تا جایی که ناصرالدین شاه در نامه ای به ظل السلطان نوشت: «به عرض رسیده که مردم بر ضد رعایای خارجه و فرنگیان حرف می‌زنند و همچنین علمای اعلام، استعمال دخانیات را حرام دانسته اند و همچنین در فقره بانک مزخرفات می‌گویند» 💢سرانجام ایشان بود که شاگردش شیخ علی‌محمد دهاقانی را به سامرا فرستاد تا زمینه را برای صدور فتوای معروف تحریم تنباکو توجیه کند و سرانجام فتوای میرزا صادر شد.
💠مرحوم آیت الله شیخ (آقانجفی) می گوید: ◽️در شب نهم محرم الحرام سنه 1282 در کربلای معلی مشرف بودم. نصف شب بعد از تهجد، چند دقیقه به خواب رفته، علیها السلام را در خواب دیدم که آن حضرت و جمع کثیری از شیعیان ایستاده بودند و آن مظلومه، مصایبی را که بر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام از سقیفه وارد شده بود بیان می فرمود و مردم گریه میکردند. چون ذکر مصیبت تمام شد، مردم متفرق شدند. 🌀پس نظر به اینکه من به واسطه نسبت و سبب محرمیت داشتم، نقاب از روی خود برداشته و فرمودند: «این اول مصیبتی است که بر ما اهل بیت علیم السلام وارد شده است، شاد مباد چشمی که این مصیبت را بشنود و قلب او محزون و چشم او گریان نشود و آنچه ظلم بر اهل بیت وارد شد، نتیجه ظلمی بود که به واسطه سقیفه وارد شد و بعد فرمودند: در شادی ما و در حزن ما اندوهناک باشید.» 🔻عرض کردم: چه ثواب است برای کسی که در مصیبت شما گریه کند؟ 🔺فرمودند: «گناهان او آمرزیده می شود و من در روز قیامت او را شفاعت خواهم نمود. به درستی که هرگاه اهل مشرق و مغرب عالم بر محبت اهل بیت علیهم السلام اتفاق می کردند و در مصیبت ایشان محزون بودند، هر آینه خداوند جهنم را خلق نمیفرمود. به درستی که آتش جهنم بر دوستان اهل بیت علیهم السلام حرام است.» 😶 و البته گناهان دارای جبران، باید جبران شود مثل نماز قضا. روزه قضا. دزدی. تهمت. ترورشخصیت. خمس. و...
🔰عنایت (ع) به آیت الله 🌀مرحوم آقانجفی اصفهانی از مرقد مطهر ابی عبدالله علیه السلام فایده های بسیاری برده و از فیوضات پر شماری بهره مند شده است. از جمله آنها انکه شبی از شبهای جمعه، به حرم مشرف شده و تا سحر مشغول استغاثه به درگاه حضرت امام حسین علیه السلام و امام عصر علیه السلام می شود. 🔷هنگام سحر پس از آنکه نماز شب را به جای می آورد، مدت زمان زیادی به سجده می رود تا اینکه صدایی می شوند که می گوید: ای بنده خدا بلند شو حاجتت بر آورده شد. هنگامی که سر بر می دارد، مردی را می بیند که به او مقداری تربت شریف و دانه ای سیب مرحمت می کند. 🔹آقانجفی هنگام بازگشت از مشاهد مشرفه، در یکی از منازل بین راه مبتلا به وبای شدیدی می شود، به گونه ای که به حالت احتضار می افتد و در حالتی قرار می گیرد که عالم برزخ و حالات آن را می بیند و یقین به مرگ می کند. در این هنگام دوست او مقداری از آن تربت به خورد ایشان می دهد که بلافاصله زنده می شود. 🔶آن سیب به گونه ای بوده دائماً بوی مشک می داده و آقانجفی از حقیقت آن کسی را آگاه نمی کرد تا آنکه روزی یکی از نزدیکان، از حقیقت سیب سئوال می پرسد و ایشان نیز به ناچار حقیقت امر را برای او بازگو می کند و پس از این واقعه آن سیب ناپدید می شود. خود ایشان احتمال می دهد که ناپدید شدن آن، به علت آشکار کردن سر آن نزد دیگران بوده است. 🥺
🔺عنایت شب عرفه! ▫️آیت الله : 🔹در زمان تحصیل هر چه بیشتر می‌خواندم و مباحثه می‌کردم، کمتر یاد می‌گرفتم. از این وضع خسته شدم و شب عرفه ای در حرم (ع) حبیب بن مظاهر را واسطه قرار دادم و تا وقت سحر استغاثه کردم. 🔸بعد از گریه زیاد به خواب رفتم. در عالم رؤیا مشاهده کردم که حبیب از ضریح بیرون آمد و در حال گریه بر برخی مصائب امام حسین (ع) وارد حرم شد. ⚡️دوباره در ضریح باز شد و حضرت امام حسین (ع) از ضریح بیرون آمد. حبیب شروع به خواندن زیارت وارث کرد. من هم هر چه ایشان می‌خواند تکرار می‌کردم. 🍁بعد از گذشت لحظاتی، امام به من نگاه کرد و رو به آسمان دعا کردند: «اللهم یا مسبب‌الاسباب و یا فاتح الابواب، و یا قاضی الحاجات و یا سامع المناجات و یا کافی المهمات، اسئلک بحق من حقه علیک عظیم ان تصلی علی محمد و آل محمد و ان تقضی حاجته» 🌀روز عید بعد از زیارت، روانه نجف شدم و مشغول تحصیل فقه شدم و به مطلوب خودم رسیدم. 🥺
🔺حفظ کتب اربعه شیعه! ▫️آیت الله شبیری زنجانی به نقل از سید محمدکاظم عصار: 🔹آیت الله از جهت اینکه بر نهی از منکر و کشتن بابی ها اصرار داشت، ناخوشایند سلاطین بود. به همین خاطر ایشان را چند بار به تهران احضار کردند و در یکی از احضارها، تصمیم گرفتند ایشان را در تهران نگه دارند تا در بین طلاب و علمای تهران به علت ناشناخته بودن هضم شود. 🔸ایشان در تهران درسی را شروع کرد و اقدامات معیشتی را نسبت به طلاب انجام داد. از جمله اینکه شهریه می داد و به طلابی که قصد تلبس داشتتد، لباس روحانیت هدیه می داد. 🌀وقتی دولتی ها دیدند کارشان در تهران گرفت و شناخته شدند، برخی را تحریک کردند تا در میانه درس اشکال کنند تا او را از نظر علمی بشکنند. ایشان با توجه به هوش و ذکاوتی که داشت، این افراد را می شناخت. ⚡️ روزی بالای منبر اعلام می کند که متن کتب اربعه را حفظ می باشند و طلاب می توانند کتاب بیاورند و تسلط او را امتحان کنند. ☄طلاب هر کدام کتابی آوردند، یکی کافی، دیگری تهذیب، آن یک استبصار و من لا یحضر و هر کجای کتاب را باز می کردند ایشان روایات را با سندش می خواند. 🌱بعد آقا نجفی فرمود: من حافظه نداشتم. يك وقت حرم رفتم به نظرم حرم سید الشهداء بود - درباره بی حافظگی به حضرت متوسل شدم که اگر من حفظی نداشته باشم، شاید نتوانم برای اسلام کاری انجام بدهم و بعد از آن توسل این حفظ به من عطا شد. 🔷وقتی از منبر پایین آمدند، همه حضار از موافق و مخالف دستش را بوسیدند و کارش در تهران بالا گرفت. حکومت وقتی دید نقض غرض شد، ایشان را به اصفهان بازگرداند. 📚جرعه ای از دریا، جلد یک، صفحه ۵۲۸-۵۳۰
🔺علم الهی! ▫️مرحوم آقای می نويسد : 🔹شبی با کمال پریشانی احوال، ما بین مسجد سهله و کوفه مشغول توجه و تضرع بودم و پریشان احوال، متذکر آیات عذاب بودم که راه را گم کردم و در زمین پست و بلندی می افتادم. 🔸 ناگاه باران شدیدی گرفت که مشرف به هلاکت شدم و از حیات خود مأیوس شدم. باد شدیدی هم می آمد که گاهی می افتادم. ⚡️ در آن حال شخصی از بزرگان دین را دید، دست مرا گرفت و به نزدیک مسجد صعصعه رسانید و در آن جا به قدر یک ساعت نصایح بالغه فرمود. 💢چون خواست غایب شود، ظرفی به من داد که در آن شربتی مثل پالوده بود. چون آشامیدم، دانستم آن چه را که دانستم. 🌱دیگر آن شخص را ندیدم تا در سفر مشهد مقدس در شب اربعین در "توضیف خانه" او را دیدم و آنچه باید بفرماید، شنیدم و به درگاه الهی شاکر شدم.
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 بیانات آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار دست‌اندرکاران برگزاری کنگره بزرگداشت آیت الله
28.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥جلوه ای از مبارزه و مجاهدت آیت الله 🔹تقی از توپ خالی شاه نمی ترسد!