🔹 اى تب از شيخ چه مىخواهى؟ 🔹
◽️ حجةالاسلام والمسلمین حاج شيخ عبدالرحيم صادقى نقل کردند :
💠ايامى كه در كوهستان مشغول تحصيل بودم، روزى تب شديدى بر من عارض شد و از شدت آن در عذاب بودم، به خدمت مرحوم آيةاللّه كوهستانى رفتم.
🔸عرض كردم، اجازه بدهيد به بهشهر بروم و به طبيب مراجعه كنم. فرمود: مقدارى داروى گياهى مصرف كن، خوب مىشوى. عرض كردم، داروى گياهى مصرف كردم تأثير ننمود. از آن جايى كه آقا دوست نداشتند #وسط_هفته طلبهها به جايى بروند، لذا قبول نفرمود، تا براى معالجه به بهشهر بروم.
🔹آنگاه كه من اصرار در رفتن كردم، رو به من كرد و به سينهام اشارهاى نمود و فرمود: اى تب از شيخ چه مىخواهى؟! برو.
🔅من از نهيب او در همان لحظه تكانى خوردم و احساس كردم تب از بدنم رفت.
#محمد_کوهستانی
🌀دکتر شهیدی که در مازندران نیکنام است،در مورد داستانی که از برادرش در کتاب قله پارسایی آمده است، گفت:
🔶آن روز آیت الله #محمد_کوهستانی برای درمان قلبش به بیمارستان آمده بود و در مطب من بودم و برادرم که پزشک متخصص قلب بود، برادرم برای معاینه پیراهنش را بالا زده بود، بدنی نحیف و لاغر داشت با لباسی ضخیم و خشن احتمالا همه لباس هایش از کرباس بود.
🔺 برادرم می گفت با دیدن بدن نحیف آقاجان به ذهنم رسید که اینها همه دکان است برای فریب مردم.
🔹او میگفت: برادرم طبق معمول مشغول معاینه قلب آقای کوهستانی شده بود که آقاجان ناگهان سر به زیر و آرام زمزمه کرد " ما برای گمراهی مردم نیامدیم " انگار آب سردی روی ما ریخته شده باشد.
🔺پیر روشنضمیر!
▫️آیتالله میر کتولی، هم بحث آیتالله کوهستانی:
🔹در مشهد تدریس میکردم و در پذیرفتن شاگردان خود از آیتالله #محمد_کوهستانی نظرخواهی میکردم. روزی شاگرد آراسته و منظمی تقاضای شرکت در محفل درس مرا نمود.
🔸 آن جوان را به ایشان نشان دادم و از او خواستم تا دربارهاش خبر دهد. تاچشم آن فقیه عارف به سیمای آن جوان افتاد، صورت خود را برگردانید و سکوت کرد.
⚡️ از وی خواستم واقع امر را بیان کند، او گفت: «آینده خطرناکی در پیش دارد». من هم از درسدادن به آن جوان امتناع کردم.
🍁آن جوان سالها در مشهد درس خواند و سپس برای تکمیل تحصیلات راهی نجف شد و بعد بر سر مسئلهای با فرزند آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی اختلاف پیدا کرد و زمانی که وی در صحن بارگاه حضرت علی (ع)، در نماز جماعت به پدر خود اقتدا کرده بود، سرش را بُرید.
🔺غریب این روزها!
▫️حاجشيخمحمّدابراهيمرياحى :
🔹در آخرین بیماری آیت الله #محمد_کوهستانی به محضرش تشرف حاصل كرديم. موقع نماز شد، با آن جسم ناتوان به نماز ايستاد. آن قدر نماز را با خضوع و طمأنينه خواند و سجدههايشان به قدرى طولانى بود كه با وجود آن كه ما جوان بوديم ، برايمان مشكل بود.
🔸بعد از نماز از ايشان تقاضاى نصیحتی کردیم، فرمود: «توجهتان به قرآن باشد كه اين روزها قرآن خيلى غريب است». اين سخن را آن چنان با سوز دل بيان كردند كه ما به گريه افتاديم.
💢چون با اصرار تقاضاى دستورالعملى كرديم ، فرموند: «ذكرى را برايتان مىگويم كه اگر به آن عمل كنيد، هر حاجتى داشته باشيد به آن میرسيد و آن چنين است: تا چهل روز ، هر روز دوازده بار سوره قدر را بخوانيد. بعد از آن ، حاجت شما برآورده مىشود».
15.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺ماهیت نفْس!
🌀آقاجون نفس گفتی؟!
🔸شخصی ۳۰ سال هی می گفت منوببخش، به من رزق بده، بعد از ۳۰ سال پرده رفت کنار، معلوم شد خودش دو تیکه شده و از خودش چیز میخواسته.
🎙خاطره استاد فرحزاد
از آیت الله شیخ #محمد_کوهستانی
5.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 کرامتی از آیت الله #محمد_کوهستانی رحمت الله علیه