eitaa logo
مصباحیه ...
126 دنبال‌کننده
22.1هزار عکس
11.7هزار ویدیو
602 فایل
مصباحیه ... اَلا ولایحمل هذا العَلَم اِلّا اهل البصر و الصّبر... معرفی شخصیت الهی و جهادی آیت الله #مصباح_یزدی...🌹 همراه با مطالب گوناگون خبری، تحلیلی، بصیرتی، اخلاقی، معرفتی و...🌸🌸🌸 @Soukhtee
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 اى تب از شيخ چه مى‌خواهى؟ 🔹 ◽️ حجةالاسلام والمسلمین حاج شيخ عبدالرحيم صادقى نقل کردند : 💠ايامى كه در كوهستان مشغول تحصيل بودم، روزى تب شديدى بر من عارض شد و از شدت آن در عذاب بودم، به خدمت مرحوم آية‌اللّه كوهستانى رفتم. 🔸عرض كردم، اجازه بدهيد به بهشهر بروم و به طبيب مراجعه كنم. فرمود: مقدارى داروى گياهى مصرف كن، خوب مى‌شوى. عرض كردم، داروى گياهى مصرف كردم تأثير ننمود. از آن جايى كه آقا دوست نداشتند طلبه‌ها به جايى بروند، لذا قبول نفرمود، تا براى معالجه به بهشهر بروم. 🔹آن‌گاه كه من اصرار در رفتن كردم، رو به من كرد و به سينه‌ام اشاره‌اى نمود و فرمود: اى تب از شيخ چه مى‌خواهى؟! برو. 🔅من از نهيب او در همان لحظه تكانى خوردم و احساس كردم تب از بدنم رفت.
🌀دکتر شهیدی که در مازندران نیکنام است،‌در مورد داستانی که از برادرش در کتاب قله پارسایی آمده است، گفت: 🔶آن روز آیت الله برای درمان قلبش به بیمارستان آمده بود و در مطب من بودم و برادرم که پزشک متخصص قلب بود، برادرم برای معاینه پیراهنش را بالا زده بود، بدنی نحیف و لاغر داشت با لباسی ضخیم و خشن احتمالا همه لباس هایش از کرباس بود.‌ 🔺 برادرم می گفت با دیدن بدن نحیف آقاجان به ذهنم رسید که این‌ها همه دکان است برای فریب مردم. 🔹او می‌گفت: برادرم طبق معمول مشغول معاینه قلب آقای کوهستانی شده بود که آقاجان ناگهان سر به زیر و آرام زمزمه کرد " ما برای گمراهی مردم نیامدیم " انگار آب سردی روی ما ریخته شده باشد.
🔺پیر روشن‌ضمیر! ▫️آیت‌الله میر کتولی، هم بحث آیت‌الله کوهستانی: 🔹در مشهد تدریس می‌کردم و در پذیرفتن شاگردان خود از آیت‌الله نظرخواهی می‌کردم. روزی شاگرد آراسته و منظمی تقاضای شرکت در محفل درس مرا نمود. 🔸 آن جوان را به ایشان نشان دادم و از او خواستم تا درباره‌اش خبر دهد. تاچشم آن فقیه عارف به سیمای آن جوان افتاد، صورت خود را برگردانید و سکوت کرد. ⚡️ از وی خواستم واقع امر را بیان کند، او گفت: «آینده خطرناکی در پیش دارد». من هم از درس‌دادن به آن جوان امتناع کردم. 🍁آن جوان سال‌ها در مشهد درس خواند و سپس برای تکمیل تحصیلات راهی نجف شد و بعد بر سر مسئله‌ای با فرزند آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی اختلاف پیدا کرد و زمانی که وی در صحن بارگاه حضرت علی (ع)، در نماز جماعت به پدر خود اقتدا کرده بود، سرش را بُرید.
🔺غریب این روزها! ▫️حاج‌شيخ‌محمّد‌ابراهيم‌رياحى : 🔹در آخرین بیماری آیت الله به محضرش تشرف حاصل كرديم. موقع نماز شد، با آن جسم ناتوان به نماز ايستاد. آن قدر نماز را با خضوع و طمأنينه خواند و سجده‌هايشان به قدرى طولانى بود كه با وجود آن كه ما جوان بوديم ، برايمان مشكل بود. 🔸بعد از نماز از ايشان تقاضاى نصیحتی کردیم، فرمود: «توجهتان به قرآن باشد كه اين روزها قرآن خيلى غريب است». اين سخن را آن‌ چنان با سوز دل بيان كردند كه ما به گريه افتاديم. 💢چون با اصرار تقاضاى دستورالعملى كرديم ، فرموند: «ذكرى را برايتان مى‌گويم كه اگر به آن عمل كنيد، هر حاجتى داشته باشيد به آن می‌رسيد و آن چنين است: تا چهل روز ، هر روز دوازده بار سوره قدر را بخوانيد. بعد از آن ، حاجت شما برآورده مى‌شود».
15.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺ماهیت نفْس! 🌀آقاجون نفس گفتی؟! 🔸شخصی ۳۰ سال هی می گفت منوببخش، به من رزق بده، بعد از ۳۰ سال پرده رفت کنار، معلوم شد خودش دو تیکه شده و از خودش چیز میخواسته. 🎙خاطره استاد فرحزاد از آیت الله شیخ
5.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 کرامتی از آیت الله رحمت الله علیه
کتاب گویای زندگی نامه و خاطرات آیت الله کوهستانی (ره). 👇👇👇