شیخ و نهضت تنباکو
علی احسانزاده
🔻🔻🔻
🔹شیخ فضلالله نوری در سوم دی 1222 ه.ش در روستای لاشَک در منطقهی نور و کجور مازندران از خاندانی عالمپرور متولد شد.
#محدث_نوری، دایی و بعدها پدرزن شیخ٬ از همین خاندان است.
🔹او پس از تحصیلات ابتدایی و مهاجرت به عتبات، در محضر بزرگانی چون #میرزا_حبیبالله_رشتی و #میرزا_حسن_شیرازی به علمآموزی پرداخت و پس از هجرت #میرزای_شیرازی به #سامرا(در سال 1291 ه.ق)٬ از اولین کسانی بود که به وی ملحق شد.
🔹میرزای بزرگ در محرم 1303 ه.ق شیخ فضلالله را راهی #طهران کرد و اندوهگینانه به او گفت:
«شیخ فضلالله! تو جانِ عزیزِ منی، و من با ارسال تو، دارم پارهی تنم را از خود دور میکنم؛ ولی چه کنم، حفظ کیان اسلام و استقلال ایران در این شرایط حساس، به وجود کسی چون احتیاج دارد...» (اندیشه سبز، زندگی سرخ، ص 77)
🔹شیخ که از بزرگترین شاگردان میرزا به حساب میآمد به سرعت در #طهران، جایگاهی رفیع یافت به گونهای که «در مجلس درس او ششصد نفر طلبه حاضر میشد» و محکمهی او به تدریج به مهمترین #محکمهی_شرع طهران بدل گردید. و محضرش «محضری پردرآمد» بود «که تمام عقود و معاملات عمدهی شهر در آن صورت» میگرفت. (کالبدشکافی چند شایعه درباره شیخ فضل الله نوری، ص 17)
🔹در #نهضت_تحریم_تنباکو در 1309 ه.ق که «نفوذ و سلطهی #روحانیت و نفوذ پردوام مذهب در دل و جان بیست کرور نفوس ایرانی، طعم تلخ شکست را به» #استبداد و #استعمار «چشانید و نشان داد که قدرتی مافوق امپراطوران روس و انگلیس هم وجود دارد... شیخ فضلالله نوری در طهران کبادهی ریاست میکشید و در صف پیشوایان روحانی مشوّق و محرک مردم در مخالفت با امتیازنامهی رژی بود.»(خاطرات احتشامالسلطنه، ص 573)
🔹همو بود که مردم را در حمایت از میرزا حسن آشتیانی #علیه #دربار شوراند و نیز در تبیین جایگاه این حکم، #شبنامه نوشت.
🔹نامهها از سامرا خطاب به شیخ فضل الله میرسید و در نهایت الغای آن حکم از سوی میرزای شیرازی٬ بهواسطهی او به مردم ابلاغ شد.
🔹جایگاه شیخ نوری در #دارالحکومه_طهران چنان بود که پس از مرگ #ناصرالدین_شاه در 1313 ه.ق، #مظفرالدین_میرزا جلوس خود بر تخت #سلطنت را توسط او به مردم اعلان داشت و مردم طهران را تا رسیدن خود، بدو سپرد.
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🔺نکاتی از الغدیر 2⃣
افسوس و حسرت علامه امینی
🔰 #علامه_امینی در مقدمه ج۲ الغدیر ، به تبیین جایگاه و اهمیت شعر و ادبیاتِ فاخرِ مکتبی، نزد بزرگان دین می پردازد و می فرماید :
"کانوا یحتفظون بهذه المغازی بالتألیف فی الشعر و فنونه، و یعدّونه من واجبهم کما کانوا یؤلـّفون فی الفقه و سایر العلوم الدینیة..."
فقیهان امت چنانکه در فقه و دیگر علوم دینی قلم می زدند، در زمینه شعر و فنون آن هم به تألیف می پرداختند و آن را از وظائف واجب خویش می شمردند.
🔹بنگرید که شیخ بزرگوار ما، کلینی صاحب کافی کتابی داشته باعنوان "ما قيل من الشعر فی أهل البیت". شیخ #صدوق نیز دارای کتاب شعر است. و معلم امت شیخ #مفید نگارنده ی کتاب "مسائل النظم" است و سرور طائفه ی امامیه ، #سید_مرتضی علم الهدی دارای دیوان و تالیفاتی در زمینه ی فنون شعر است. جز اینها بسیاری دیگر از فقیهان والامرتبه را نیز می توان یاد کرد.
🔸علامه در ادامه به اهتمام برخی از فقهای معاصر شیعه همچون علامه #بحرالعلوم ، #کاشف_الغطاء و #میرزای_شیرازی در تجلیل از ادبیات فاخر و شعرای نامدار و برجسته اشاره می کند.
"هناک قصد السيد المجدّد زیارة السيد حیدر و ناوله المبلغ المذکور بکل حفاوة و تبجیل و قبّل ید شاعر أهل البیت"
صاحب فتوای تنباکو خود به دیدار سید حیدر حلی رفت و مبلغ صد لیره با تکریم فراوان به او تقدیم نمود و دست آن شاعر اهل بیت را بوسید.
♦️ و در پایان می نویسد:
"و لیس هذا المجمل الا نفثة مصدور و لهفة متحسّر ..."
این مختصر تنها درد دلی و آه و حسرتی است بر وضع امروزمان که این مهم از یاد رفته است... دیگر نه فقیهی همانند آن فقیهان یافت گردد و نه شاعری همچون آن شاعران ... ولا رأی لمن لایُطاع!!!
📚الغدیر ج۲،ص ۲۴،۲۳،۲۲
🌺🌺🌺🌺🌺
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🔺️نکاتی از الغدیر [۱۱]
سُبحانهُۥ وَ تَعَٰلَىٰ عَمَّا يَصِفُونَ
🕋 #علامه_امینی در ج۶ الغدیر به ماجرای ولادت امیرالمومنین صلوات الله علیه در کعبه پرداخته و می گوید :
هذه حقيقة ناصعة أصفق علی إثباتها الفریقان و تضافرت بها الأحاديث و طفحت بها الکتب فلا نعبأ بجلبة رماة القول علی عواهنه .
این حقیقتی است تابناک که شیعه و سنی بر تحقق آن هم داستانند و احادیث در تأیید آن فراوانند و کتابها از آن لبریزند؛ پس به هیاهوی گزافه گویان اعتنا نورزیم. (۱)
📚حاکم نیشابوری گوید :
به تواتر روایت شده که فاطمه بنت اسد ، امیرالمومنین علی بن ابی طالب -کرّم اللّهُ وجهه- را درون کعبه به دنیا آورد.(۲)
🔆 علامه ، شاعرانی که این فضیلت علوی را به نظم کشیدند نام می برد که از جمله آنها "حاج میرزا اسماعیل شیرازی ره" (۳) است. وی در قصیده معروف خود می گوید :
نُــسِخ التأبیدُ مِن نفی تــری
فـــأرانا وجهـــه ربُّ الــوری
ليــت موسی کان فینا فیری
ما تمنّـــاه بطــــورٍ مُـــجهداً
فانثنی عنه بـــکفّی مُــــعدمِ
پیشتر خدا به حضرت موسی (علیه السلام) فرموده بود که هرگز او را نخواهد دید. اما این "هرگز" نسخ شد و پروردگار جهانیان چهره خود را به ما نمود. (۴) کاش موسی میان ما بود و آرزویِ پافشارانه خود در کوه طور را اکنون می دید، که آن روز با دست تهی از آنجا بازگشت.
إن یکُن یُجعل لِلّه البنـــــونْ
و تعالی اللّهُ عمّا یصِفُـــــونْ
فولیدُ البیتِ أحری أن یکونْ
لولیِّ البیـــت حَقّـــــاً ولـــداً
لا عُــــزیرٌ لا و لا ابنُ مریــمِ
اگر بتوان برای خداوند پسران قرار داد - و خداوند از آنچه او را بدان وصف می کنند منزّه است- زاده خانه خدا سزاوارترین کس است که فرزند صاحب این خانه باشد؛ نه عُزیر و نه زاده مریم.
ــــــــــــــــــــــــ
۱. الغدیر ج۶ ص ۲۱ تا ۳۸
۲.المستدرک علی الصحیحین
۳. وی (متوفّی ۱۳۰۵ هـ.ق) پدر مرجع فقید شیعه، آیت الله سید عبدالهادی شیرازی و پسرعموی #میرزای_شیرازی بزرگ رضوان الله علیهم است .
۴. بر مبنای عقائد اسلامی، خداوند جسم نیست تا صورت و شمایل داشته باشد. مراد شاعر، ظهور تامّ و جلوه ی آشکارِ اسماء و صفات الهی است .
#شعر
#الغدیر ۱۱
🌸🌸🌸🌸🌸
شیخ و نهضت تنباکو
علی احسانزاده
🔻🔻🔻
🔹شیخ فضلالله نوری در سوم دی 1222 ه.ش در روستای لاشَک در منطقهی نور و کجور مازندران از خاندانی عالمپرور متولد شد.
#محدث_نوری، دایی و بعدها پدرزن شیخ٬ از همین خاندان است.
🔹او پس از تحصیلات ابتدایی و مهاجرت به عتبات، در محضر بزرگانی چون #میرزا_حبیبالله_رشتی و #میرزا_حسن_شیرازی به علمآموزی پرداخت و پس از هجرت #میرزای_شیرازی به #سامرا(در سال 1291 ه.ق)٬ از اولین کسانی بود که به وی ملحق شد.
🔹میرزای بزرگ در محرم 1303 ه.ق شیخ فضلالله را راهی #طهران کرد و اندوهگینانه به او گفت:
«شیخ فضلالله! تو جانِ عزیزِ منی، و من با ارسال تو، دارم پارهی تنم را از خود دور میکنم؛ ولی چه کنم، حفظ کیان اسلام و استقلال ایران در این شرایط حساس، به وجود کسی چون احتیاج دارد...» (اندیشه سبز، زندگی سرخ، ص 77)
🔹شیخ که از بزرگترین شاگردان میرزا به حساب میآمد به سرعت در #طهران، جایگاهی رفیع یافت به گونهای که «در مجلس درس او ششصد نفر طلبه حاضر میشد» و محکمهی او به تدریج به مهمترین #محکمهی_شرع طهران بدل گردید. و محضرش «محضری پردرآمد» بود «که تمام عقود و معاملات عمدهی شهر در آن صورت» میگرفت. (کالبدشکافی چند شایعه درباره شیخ فضل الله نوری، ص 17)
🔹در #نهضت_تحریم_تنباکو در 1309 ه.ق که «نفوذ و سلطهی #روحانیت و نفوذ پردوام مذهب در دل و جان بیست کرور نفوس ایرانی، طعم تلخ شکست را به» #استبداد و #استعمار «چشانید و نشان داد که قدرتی مافوق امپراطوران روس و انگلیس هم وجود دارد... شیخ فضلالله نوری در طهران کبادهی ریاست میکشید و در صف پیشوایان روحانی مشوّق و محرک مردم در مخالفت با امتیازنامهی رژی بود.»(خاطرات احتشامالسلطنه، ص 573)
🔹همو بود که مردم را در حمایت از میرزا حسن آشتیانی #علیه #دربار شوراند و نیز در تبیین جایگاه این حکم، #شبنامه نوشت.
🔹نامهها از سامرا خطاب به شیخ فضل الله میرسید و در نهایت الغای آن حکم از سوی میرزای شیرازی٬ بهواسطهی او به مردم ابلاغ شد.
🔹جایگاه شیخ نوری در #دارالحکومه_طهران چنان بود که پس از مرگ #ناصرالدین_شاه در 1313 ه.ق، #مظفرالدین_میرزا جلوس خود بر تخت #سلطنت را توسط او به مردم اعلان داشت و مردم طهران را تا رسیدن خود، بدو سپرد.
آخوند مرتجع.mp3
1.22M
🔺آخوند مرتجع!
▫️امام خمینی:
💢دشمنهای اسلام تزریق به شما کردهاند «آخوند مرتجع» را، تا شما را از آخوند جدا کنند. همین قلمهایی که آخوند را مرتجع میداند و مینویسد یا ادراک ندارد و مطالعه در حال آخوند نکرده است و یا غرض دارد و قلم او اجیر است؛ اجرت میگیرد و مینویسد.
💠این عراق را آخوند نجات داد از انگلستان، از توی حلقوم انگلستان، آخوند بیرون آورد، آمیرزا #محمدتقی_شیرازی سلاماللّهعلیه ـ از توی حلقوم انگلستان بیرون کشید؛ آخوند مرتجع است یا تو؟
🌀آن نصف سطر #میرزای_شیرازی رضواناللّهعلیه ـ مملکت ما را از تو حلقوم خارجی ها بیرون کشید: «الیوم استعمال دخانیات حرام است، معارضه با امام زمان است». این یک کلمه، یک ملت را وادار کرد که مخالفت کند.
🔅چرا این قدرت را میشکنید؟ آخر آدم باشید! این آخوند بود که در عراق به جبهه رفت و به جنگ رفت و اسیر شد. همین مرحوم آقای خوانساری - رضوان اللّه علیه ـ مرحوم آقای آ #سیدمحمدتقی_خوانساری یکی از اشخاصی است که در جبهه رفت و جنگ کرد و اسیر شد؛ مدتها هم اسیر بود.
📆۱۳۵۸/۰۶/۲۳
🔺مرحمتی امیرالمؤمنین (ع)
▫️محمد شریف رازی به نقل از آیت الله #عبدالنبی_نوری:
🔹در ایام تحصیل در سامرا، از یکی از کاسبان سنی مذهب نسیه خرید می کردم و بعد از رسیدن پول از ایران طلب او رامی پرداختم.
🔸روزی از جلوی مغازه او رد می شدم که صدایم کرد و گفت:«حسابت خیلی سنگین شده و تاکنون ۶۰ لیره بدهکاری». گفتم: تا دو روز دیگر می پردازم
🌀وقتی از نزد او خارج شدم، باپریشانی و آشفتگی به منزل رفتم و نمی دانستم از کجا باید این مبلغ را تأمین کنم. شب در عالم رؤیا مشاهده کردم که به من گفتند: «#حضرت_امام_علی (ع) در حرم منتظر شماست». بلند شدم و به حضورشان شرفیاب شدم.
⚡️پس از عرض ادب و دربافت پاسخ، حضرت کیسه ای پول مرحمت کرده، فرمودند:«با این ۶۰ لیره بدهی خود را بپرداز». آنگاه کیسه ای دیگر به همین مبلغ عنایت کرده، فرمودند:«این ۶۰ لیره. هم بابت مخارج زندکی ات است».
🍁موقع برداشتن کیسه ها از خواب بیدار شدم و در فکر تعبیر این خواب مبارک بودم که در زدند.
☄خادم #میرزای_شیرازی بود. گفت:«آقا از سر شب شما را می خواهد. من تاکنون تعلل کرده ام. زودبیا».
💢به محصرشان شرفیاب شده، عرض ادب کردم. دیدم با همان هیبت جدش نشسته و مثل حضرت با من حرف زدند.
🔆کیسه ای پول مرحمت کرده، فرمودند: «با این ۶۰ لیره بدهی خود را بپرداز». آنگاه کیسه ای دیگر به همین مبلغ عنایت کرده، فرمودند:«این ۶۰ لیره هم بابت مخارج زندکی ات است».
🌹🌹🌹🥺
🔺سلام به #امام_رضا (ع)
▫️حاج ملا هاشم خراسانی:
🔹ایامی که در سامره در خدمت #میرزای_شیرازی بودیم، میرزا فرمودند:
«در عصرهای پنجشنبه اول باید امام رضا (ع) را زیارت کرد بعد سیدالشهداء(ع) را، زیرا عصرهای پنجشنبه پیغمبر اکرم (ص) و سایر معصومین (ع) اول به حرم حضرت رضا (ع) می روند و پس از زیارت امام رضا (ع) به کربلا می روند و امام حسین (ع) را زیارت می کنند»!
🔸یکی از طُلاب به من گفت: «از میرزا حسن شیرازی بپرس سند این مطلب را که فرمودید، در کدام کتاب است»؟
🌀به او گفتم: حال در این مجلس مناسب نیست، بعدا از ایشان سوال می کنم.
☄چند روز که گذشت میرزای شیرازی یک دفعه دیگر همان مطلب را تکرار کرد، فورا یکی از طلاب پرسید: سند این مطلب کجاست؟
🍁ناگهان میرزای شیرازی رنگش تغییر کرد و دو زانو نشست و فرمود: «از من سند این مطلب را می خواهید»؟
🌱و به دنبال آن سه مرتبه فرمود:
«خودم دیدم»، «خودم دیدم»، «خودم دیدم»!
📚التجاء، ج ۱، ص ۲۵۷.
🥺