📚#حکایت_خواندنی
مرد نادانى درد چشم سخت گرفت و به جاى پزشك نزد دامپزشك رفت. دامپزشك همان دارویى را كه براى درد چشم حیوانات تجویز مى كرد به چشم او كشید و او كور شد. او از دست دامپزشك شكایت كرد. دادگاه دو طرف دعوا را حاضر كرده و به محاكمه كشید. راى نهایى دادگاه این شد كه قاضى به دامپزشك گفت: برو هیچ تاوانى بر گردن تو نیست، اگر این كور خر نبود براى درمان چشم خود نزد دامپزشك نمى آمد.
هدف از این حكایت آن است كه: هر كس کارى را به شخص ناآزموده و غیر متخصص واگذارد، علاوه بر اینكه پشیمان خواهد شد، در نزد خردمندان به عنوان كم خرد و سبك سر خوانده خواهد شد.
# از سعدیرحمت الله علیه؛
✍🏻ندهد هوشمند روشن راى
به فرومایه كارهاى خطیر
بوریا باف اگر چه بافنده است
نبرندش به كارگاه حریر
📕#گلستان
https://eitaa.com/MesbaholHuda1
هدایت شده از قرارِما_تاخدا💞
.
حکایتی زیبا از گلستان حضرت سعدی برای شما زیبا اندیشان زیبا رو :
✍🏻گروهی روبهی را ديدند
که گریزان و بیخویشتن،
افتان و خیزان میدويد.
کسی گفتش:
چه چيزی است که تو را اينگونه خفت داده؟
گفت: شنیدهام که شتر را به سُخره میگیرند.
گفت: ای نادان!
شتر را با تو چه مناسبت است
و تو را به او چه مشابهت؟
گفت: خاموش!
که اگر حسودان به غرض گویند: روباه شتر است
و من بواسطه اين بدگویی گرفتار شوم
چه كسی غم رهایی من دارد؟ تا حال مرا بپرسد
و تا پادزهر از عراق آورده شود مارگزیده مرده باشد.
#گلستان
#قرارما_زیبا_کوتاه_گویا
@ghararemaa