eitaa logo
مصباح‌الهدی۲🚩🏴
177 دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
7.5هزار ویدیو
66 فایل
لینک کانال @MesbaholHuda2 ارتباط با ادمین @yabnazahra313
مشاهده در ایتا
دانلود
23.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴 💕 📽 بسیار دیدنی و خاطره برانگیز از عملیات پیروزمندانه و حال و هوای رزمندگان اسلام در این عملیات شکوهمند ✌️عملیات فتح المبین در تاریخ: دوم فروردین ماه ۱۳۶۱ در منطقه عملیاتی جنوب کشور ( ) انجام گردید که منجر به آزادسازی ‌٢٥٠٠ کیلومتر مربع از خاک کشورمان شد و تلفات سنگینی به نیروهای متجاوز عراق وارد نمود. ------------------------------------------- 🔵 کانال دفاع مقدس (ایتا، تلگرام، روبیکا، واتساپ) اینجا بیت شهداست☝️☝️ 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
هدایت شده از مهدویت_بصیرت
💢 📝خاطراتی از آخرین روز و لحظه شهادت فرمانده دلاور لشگر۳۱ عاشورا 💠 قسمت اول _ گردان داوطلبان 🖌...در کنار درب ورودی مقر دهها دستگاه تویوتای سقف دار و بی سقف ‌به صف شده و عده کثیری هم از رزمندگان اطراف شأن تجمع کرده بودند. به اجتماع رزمندگان پیوسته و همچون آنان با شور و هیجان منتظر دیدار سردار دل ها مهندس مهدی باکری شدم. مقابل سنگر فرماندهی مملو از دلاورمردانی بود که بعد از چندین روز نبرد سهمگین و مقاومت جانانه با چهره های خسته و بی رمق کنار هم با لباس ها و قیافه های خاکی و کثیف ایستاده بودند. بعضی چهره ها بقدری سیاه و تیره بود که فقط سفیدی چشم هایشان دیده میشد. تعدادی رزمنده مجروح هم در جمع دیده می شدند که با پیکری زخم خورده و پانسمان شده به عقبه برنگشته و همچنان مانده و دلاورانه به دنبال مبارز و هم آورد می گشتند.  محو تماشای بهترین و مخلص ترین بندگان خداوند متعال بودم که رزمنده ایی بالای یکی از تویوتاها رفت و بعد از سلام و صلوات ، گفت که ایران زاد ریئس ستاد لشگر عاشورا می باشم و حامل پیام فوری و اضطراری سردار باکری از آنسوی دجله هستم. سردار ایران زاد اول از تلاش و زحمات شبانه و روزی رزمندگان لشگر تشکر کرده و بعد ادامه داد که قرار بود سردار باکری خود در این محفل حضور داشته باشد. اما اوضاع در آنسوی دجله بقدری وخیم و بحرانی است که سردار خود در منطقه مانده و مشغول نبرد با قشون عراقی هاست. شما عزیزان تمام نیروهای باقی مانده از گردانهای عمل کننده لشگر عاشورا هستید که انصافاً هم در روزهای گذشته به وظیفه و تکلیف خود مردانه عمل کرده و الان هم تویوتاها آماده اند تا شما را به لب آب برده و روانه عقبه شوید. اما بدانید و آگاه باشید که آنطرف دجله سردار باکری نیاز شدید به یاری و کمک دارد و مرا هم فرستاده که برایشان نیروی کمکی ببرم. هر کدام توانی در بدن دارید و می توانید ، بمانید تا به یاری فرمانده لشگرمان بشتایم که بی صبرانه انتظارمان را میکشد. با اتمام سخنان سردار ایران زاد ، غوغایی عظیم در بین رزمندگان بر پا شده و نیروهای هر گردان در گوشه ای تجمع کرده و در مورد رفتن یا ماندن مشغول بحث و گفتگو شدند. تعدادی از یاران زنجانی هم دور هم نشسته و گرم گفتگو بودند. به جمع شأن پیوسته و کنارشان نشستم. برادران بسیجی حسن چترسیاه و رسول منتجبی و حسن محمدی ، رزاق کرمی ، علی احمدی ، بیژن موحد ، مجید رحیمی ، سید مجتبی موسوی عزم برگشت نموده و انصافاً هم حرف های منطقی و کاملاً درست و عقلانی می زدند. می گفتند که پنج شبانه و روز است که یک خواب راحت نکرده ایم و آنقدر هم با عراقی ها جنگیده ایم که از نفس افتاده و کاملاً خسته و بی رمق شده ایم. خورد و خوراک که هیچ ، سر و صورت و بدن مان پنج شبانه روز است که آب و تمیزی به خود ندیده و همه هیکل مان کثیف و سیاه هست. خلاصه هرکدام دلیلی برای برگشتن آورده و عاقبت هم بعد از کلی بحث و گفتگو ، همگی متفق‌القول تصمیم به بازگشت گرفته و مشغول جمع آوری تجهیزات مان شدیم. از جمع یاران خارج و حیران و سردرگم مشغول گشت و گذار در اطراف مقر شدم. در درونم طوفانی عظیم برپا بود و وجودم به آوردگاه نبرد عشق و عقل مبدل شده بود. عشق مرا به ماندن و پیمودن کوی معشوق تا نهایت فرا می خواند و عقل مصلحت اندیش هم از خطرات و رنجهای میسر می گفت و از ادامه راه برحذرم میکرد. عشق می گفت که برای رضای حق به وادی فنا آمدی و عاشق صادق از رنج ها و ملامت ها نمی گریزد و عقل عافیت طلب و مصلحت بین هم می گفت که چندین روز است که نخوابیدی و خسته و بی رمق و ناتوانی ، وظیفه و تکلیف خود را هم بعنوان یک رزمنده انجام داده ای ! چرا از دیوان عقل حدیثی نمی خوانی و از این دشت پربلا و پرخطر که پر از خون و آتش و تیر و ترکش است به کنج آسایش و آرامش و عافیت نمی گریزی !؟ در همین افکار غوطه ور بودم که چشام به شیرمردانی افتاد که قصد ماندن داشتند و با شور و هیجان مشغول پرکردن خشاب ها و نوارهای تیربار بودند. آن مستان ميخانه عشق ، آنچنانی با اشتياق و علاقه داوطلب شرکت در اين ماموريت خطرناک بودند که گويی تازه از گرد راه رسيده و هنوز کاری انجام نداده و با تمامی قدرت و توان آماده نبرد می شدند. آنان واقعاً خستگی و خواب را به سخره گرفته و با چهره های شاد و خندان رهسپار ميدان خون و شهادت بودند. نمی دانم دیدن آن دلاورمردان عاشق پیشه ، چه بلایی بر سر دلم آورد که در یک لحظه تمام وجودم پر از عشق و شور شد و با پشت پا زدن به نصیحت ها و اندرزهای عقل عافیت اندیش ، تصمیم به ماندن گرفته و برای برداشتن سلاح و تجهیزاتم به سمت دوستان و هم‌رزمان زنجانی برگشتم... 🌀 🖍 خاطره از بسیجی جانباز @mah_davit313
هدایت شده از مهدویت_بصیرت
💢 📝خاطراتی از آخرین روز و لحظه شهادت فرمانده دلاور لشگر۳۱ عاشورا 💠 قسمت اول _ گردان داوطلبان 🖌...در کنار درب ورودی مقر دهها دستگاه تویوتای سقف دار و بی سقف ‌به صف شده و عده کثیری هم از رزمندگان اطراف شأن تجمع کرده بودند. به اجتماع رزمندگان پیوسته و همچون آنان با شور و هیجان منتظر دیدار سردار دل ها مهندس مهدی باکری شدم. مقابل سنگر فرماندهی مملو از دلاورمردانی بود که بعد از چندین روز نبرد سهمگین و مقاومت جانانه با چهره های خسته و بی رمق کنار هم با لباس ها و قیافه های خاکی و کثیف ایستاده بودند. بعضی چهره ها بقدری سیاه و تیره بود که فقط سفیدی چشم هایشان دیده میشد. تعدادی رزمنده مجروح هم در جمع دیده می شدند که با پیکری زخم خورده و پانسمان شده به عقبه برنگشته و همچنان مانده و دلاورانه به دنبال مبارز و هم آورد می گشتند.  محو تماشای بهترین و مخلص ترین بندگان خداوند متعال بودم که رزمنده ایی بالای یکی از تویوتاها رفت و بعد از سلام و صلوات ، گفت که ایران زاد ریئس ستاد لشگر عاشورا می باشم و حامل پیام فوری و اضطراری سردار باکری از آنسوی دجله هستم. سردار ایران زاد اول از تلاش و زحمات شبانه و روزی رزمندگان لشگر تشکر کرده و بعد ادامه داد که قرار بود سردار باکری خود در این محفل حضور داشته باشد. اما اوضاع در آنسوی دجله بقدری وخیم و بحرانی است که سردار خود در منطقه مانده و مشغول نبرد با قشون عراقی هاست. شما عزیزان تمام نیروهای باقی مانده از گردانهای عمل کننده لشگر عاشورا هستید که انصافاً هم در روزهای گذشته به وظیفه و تکلیف خود مردانه عمل کرده و الان هم تویوتاها آماده اند تا شما را به لب آب برده و روانه عقبه شوید. اما بدانید و آگاه باشید که آنطرف دجله سردار باکری نیاز شدید به یاری و کمک دارد و مرا هم فرستاده که برایشان نیروی کمکی ببرم. هر کدام توانی در بدن دارید و می توانید ، بمانید تا به یاری فرمانده لشگرمان بشتایم که بی صبرانه انتظارمان را میکشد. با اتمام سخنان سردار ایران زاد ، غوغایی عظیم در بین رزمندگان بر پا شده و نیروهای هر گردان در گوشه ای تجمع کرده و در مورد رفتن یا ماندن مشغول بحث و گفتگو شدند. تعدادی از یاران زنجانی هم دور هم نشسته و گرم گفتگو بودند. به جمع شأن پیوسته و کنارشان نشستم. برادران بسیجی حسن چترسیاه و رسول منتجبی و حسن محمدی ، رزاق کرمی ، علی احمدی ، بیژن موحد ، مجید رحیمی ، سید مجتبی موسوی عزم برگشت نموده و انصافاً هم حرف های منطقی و کاملاً درست و عقلانی می زدند. می گفتند که پنج شبانه و روز است که یک خواب راحت نکرده ایم و آنقدر هم با عراقی ها جنگیده ایم که از نفس افتاده و کاملاً خسته و بی رمق شده ایم. خورد و خوراک که هیچ ، سر و صورت و بدن مان پنج شبانه روز است که آب و تمیزی به خود ندیده و همه هیکل مان کثیف و سیاه هست. خلاصه هرکدام دلیلی برای برگشتن آورده و عاقبت هم بعد از کلی بحث و گفتگو ، همگی متفق‌القول تصمیم به بازگشت گرفته و مشغول جمع آوری تجهیزات مان شدیم. از جمع یاران خارج و حیران و سردرگم مشغول گشت و گذار در اطراف مقر شدم. در درونم طوفانی عظیم برپا بود و وجودم به آوردگاه نبرد عشق و عقل مبدل شده بود. عشق مرا به ماندن و پیمودن کوی معشوق تا نهایت فرا می خواند و عقل مصلحت اندیش هم از خطرات و رنجهای میسر می گفت و از ادامه راه برحذرم میکرد. عشق می گفت که برای رضای حق به وادی فنا آمدی و عاشق صادق از رنج ها و ملامت ها نمی گریزد و عقل عافیت طلب و مصلحت بین هم می گفت که چندین روز است که نخوابیدی و خسته و بی رمق و ناتوانی ، وظیفه و تکلیف خود را هم بعنوان یک رزمنده انجام داده ای ! چرا از دیوان عقل حدیثی نمی خوانی و از این دشت پربلا و پرخطر که پر از خون و آتش و تیر و ترکش است به کنج آسایش و آرامش و عافیت نمی گریزی !؟ در همین افکار غوطه ور بودم که چشام به شیرمردانی افتاد که قصد ماندن داشتند و با شور و هیجان مشغول پرکردن خشاب ها و نوارهای تیربار بودند. آن مستان ميخانه عشق ، آنچنانی با اشتياق و علاقه داوطلب شرکت در اين ماموريت خطرناک بودند که گويی تازه از گرد راه رسيده و هنوز کاری انجام نداده و با تمامی قدرت و توان آماده نبرد می شدند. آنان واقعاً خستگی و خواب را به سخره گرفته و با چهره های شاد و خندان رهسپار ميدان خون و شهادت بودند. نمی دانم دیدن آن دلاورمردان عاشق پیشه ، چه بلایی بر سر دلم آورد که در یک لحظه تمام وجودم پر از عشق و شور شد و با پشت پا زدن به نصیحت ها و اندرزهای عقل عافیت اندیش ، تصمیم به ماندن گرفته و برای برداشتن سلاح و تجهیزاتم به سمت دوستان و هم‌رزمان زنجانی برگشتم... 🌀 🖍 خاطره از بسیجی جانباز @mah_davit313
هدایت شده از مهدویت_بصیرت
17.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 📽 برشی دیدنی از مستند و گفتاری بسیار شنیدنی از 🎙 گوش كن... می‌شنوی؟ كربلا و آن سوی‌تر ، قدس ، در انتظار طلیعه‌داران هستند ؛ هم آنان كه راهگشای تاریخ به سوی عدالت موعود خواهند بود. آیا تو نیز به خیل آنان پیوسته‌ای!؟ هزاران سال از آغاز حیات بشر بر این كره‌ی خاكی می‌گذرد و همه‌ی آنان تا به امروز مرده‌اند و ما نیز خواهیم مرد و بر مرگ ما نیز قرن‌ها خواهد گذشت. خوشا آنان كه مردانه مرده‌اند و تو ای عزیز ، می‌دانی تنها كسانی مردانه می‌میرند كه مردانه زیسته باشند. یاد شهدایمان به خیر..! ما با آرمان فتح قدس و زمینه‌سازی برای حكومت جهانی عدل آغاز كرده‌ایم و ان‌شاءالله هم اینچنین خواهد شد. هزار و چهارصد سال است كه سینه‌ی ما نقش‌پذیر كربلا شده و یك قرنی است كه جراحت قدس نیز بر آن افزوده گشته است ، و این‌همه را جز با خون نمی‌توان شست. چگونه می‌توان از این جراحتی كه قلب امت اسلام را می‌سوزاند فارغ بود و شب‌ها را خفت..!؟ 🌸 یاد باد آن روزگاران یاد باد... 🌤 📡 🆔 @mah_daviat313
هدایت شده از مهدویت_بصیرت
15.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢جنگ ما جنگ الهی است 📽 مصاحبه سردار شهید عباس نیلفروشان در دوران دفاع مقدس 🎙ما شیعه هستیم و پیرو امام حسینیم انشاءالله و همانطور که امام حسین (ع) در صحرای کربلا زیر بار ظلم نرفت با این نیروی کمی که داشت و با این عظمتی که ظاهراً از نظر ظاهر دنیوی دشمن داشت در مقابل لشگر اسلام ، اومدن به میدان و زیر بار ظلم رفتند و جهاد کردند و به شهادت رسیدند. جنگ ما جنگ الهی است و بین اسلام و کفر است و خود خدا وعده پیروزی به ما داده ، خود خدا گفته هرچند نیرویتان کم باشد ، با همین نیروی کم تون می توانید چون خدا یارتان است پیروز باشید ( كَم مِن فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَت فِئَةً كَثيرَةً ) 🌷یاد بادا یاد مردان خدا 🇮🇷 سردار شهید حاج عباس نیلفروشان از فرماندهان دلاور دوران دفاع مقدس و از فرماندهان میدانی سپاه قدس سپاه بود که در حمله وحشیانه رژیم غاصب اسرائیل به ضاحیه جنوبی بیروت ، در کنار سید مقاومت شهید حسن نصرالله به درجه رفیع شهادت نائل آمد. ❣ روحش شاد و یادش گرامی @ghararemaa
هدایت شده از مهدویت_بصیرت
15.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 یگان رضوان 📽 تصاویری جدید و فوق العاده زیبا از یگان های ویژه رضوان که امروز توسط حزب‌الله لبنان منتشر گردیده است. ✌️فَإِنَّ حِزبَ اللَّهِ هُمُ الغالِبونَ 👌بسیار عالی و دیدنی ، تماشای این فیلم زیبا را از دست ندهید. @ghararemaa
هدایت شده از مهدویت_بصیرت
23.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢جنگ ما جنگ الهی است 📽 مصاحبه سردار شهید عباس نیلفروشان در دوران دفاع مقدس 🎙ما شیعه هستیم و پیرو امام حسینیم انشاءالله و همانطور که امام حسین (ع) در صحرای کربلا زیر بار ظلم نرفت با این نیروی کمی که داشت و با این عظمتی که ظاهراً از نظر ظاهر دنیوی دشمن داشت در مقابل لشگر اسلام ، اومدن به میدان و زیر بار ظلم رفتند و جهاد کردند و به شهادت رسیدند. جنگ ما جنگ الهی است و بین اسلام و کفر است و خود خدا وعده پیروزی به ما داده ، خود خدا گفته هرچند نیرویتان کم باشد ، با همین نیروی کم تون می توانید چون خدا یارتان است پیروز باشید ( كَم مِن فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَت فِئَةً كَثيرَةً ) 🌷یاد بادا یاد مردان خدا 🇮🇷 سردار شهید حاج عباس نیلفروشان از فرماندهان دلاور دوران دفاع مقدس و از فرماندهان میدانی سپاه قدس سپاه بود که در حمله وحشیانه رژیم غاصب اسرائیل به ضاحیه جنوبی بیروت ، در کنار سید مقاومت شهید حسن نصرالله به درجه رفیع شهادت نائل آمد. ❣شادی روحشان،تداوم‌راهشان‌صلوات🌷 @ghararemaa
9.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 شاگردان مکتب روح‌الله... 📽 پیام تصویری رزمندگان دلاور حزب‌الله لبنان به همراه تصاویری دیدنی و شگفت انگیز از تونل های بزرگ و باورنکردنی مقاومت لبنان در دل کوه های جنوب لبنان 🎙همه ما مأمور به ادای تکلیفیم نه موكول به نتیجه ؛ این را امام به ما آموخته است.. ✌️فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ 👌بسیار زیبا و دیدنی ، تماشای این کلیپ زیبا را از دست ندهید.