اوووم بنظرم این بستگی به خودت داره...اگه توی معنویات قوی باشی که بهتر از خدا و اماما نمیتونی پیدا کنی...
اما اگه نباشی بنظرم بازم میشه...مامان و بابات...دوستات...همسرت و...
نمیدونم شما خانوم هستی یا آقا اما خانومها بیشتر علاقه دارن که فقط حرفشون رو بزنن صرف خالی شدن...ولی آقایون دنبال راه حل هستن...
برای همین صرفا برای شنیده شدن پیش اقایون درد دل کنی ممکنه عصبانی بشی که چرا جای گوش دادن همش راه حل میده😁
بنظرم برای صرف گوش دادن به حرفات میتونی با یه خانوم صحبت کنی...ولی اگه میخوای صاف بری سراغ راه حل با یه آقا مشورت کن☺️✌️🏻
#دکتر_مشکات
#منبر
مشکاتـღـماه
مسئولیتها تعیین شد و بین سه تا مکان گذر نسیم، گذر تاک و اون یکی که یادم نمیاد به ما قرعه گذر تاک افت
یکی از ویژگی های عجیب غریبِ کامران این بود که هم نقاشی بود و هم شاعر...!
ولی جالب اینجاست که عادت داشت بعد از خلق اثر اون رو از بین می برد😳
برای همینم چیزی از اثرهاش باقی نموند...
آخه چرااااااا اینکارو می کرد...هنرمندا میدونن چقدر یه اثر هنری که از خودت باشه برات ارزشمند و مهمه...!
اطلاعات کامران رو یادداشت برداری کردم و بعد از خلاصه کردنشون با بچها تصمیم گرفتیم روی مقوا بنویسیمشون و دورش رو با یونولیت قاب بگیریم...!
یونولیت رنگ شده ی طلایی...!
سریع وسایل رو جمع و جور کردیم و یه خطاط مقوا رسوندیم تا خلاصه ها رو برامون نوشت و هر کدوم رو قاب گرفتیم. به قاب ها هم نخ کلفت وصل کردیم تا بتونیم اونا رو به درختای تاک آویزون کنیم.
شرایط خوبی نبود...! اوضاع دانشگاه بخاطر اغتشاشات بهم ریخته بود و مطمئنا قرار بود بابت اینا کلی فحش بخوریم...!
به هرحال عزممون رو جزم کردیم و وسایل و میز رو بار وانت کردیم و رفتیم گذر تاک...
وسایل و اونجا گذاشتیم و از اول زندگی نامه ش شروع کردیم...
بچها بالای میز به سختی مقوا هارو آویزون میکردن و چون هممون دختر بودیم قطعا چادر کار رو سخت تر کرده بود. ولی از اونجایی که خودمون ذوق انجام این فعالیت فرهنگی رو داشتیم از هیچ کس بابتش کمک نگرفتیم...
باد میومد و به سختی میشد مقوا ها رو آویزون کنیم...
اول مسیر چند تایی سربند رنگی رنگی آویزون کردیم که فضا بیشتر حال و هوای جنوب و بگیره...
مشغول کار بودیم که اولین زمزمه های تیکه و طعنه به گوشمون خورد....
عه جمع ساندیس خور ها...!
جمع کنید این بساط مسخره بازی رو...
این وضعیت برای منِ حاضر جوابی که باید بود به فرمان فرمانده م الان سکوت کنم و کلامی حرف نزنم واقعا آزار دهنده بود!!!
#ادامه_دارد
🌵@Meshkat_art79
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هرجا برم باز نمیشه که تو رو فراموشت کنم...
هرجا بری تو محاله از قلب خودم دورت کنم...♥️
#امام_رضای_قلبم
🌵@Meshkat_art79
مشکاتـღـماه
یکی از ویژگی های عجیب غریبِ کامران این بود که هم نقاشی بود و هم شاعر...! ولی جالب اینجاست که عادت دا
بودن استاد ادبیاتی مثل استاد رسالت پناهی توی کانال هم از طرفی به انگیزه هام توی نوشتن کمک میکنه🥲
....
نوشته های در به داغون منو که بخونن نیمچه امیدی هم که بهم داشتن نا امید میشه😁🥲
....
ولی ایشون از جمله کسایی هستن که همیشه امید میدادن بهم و برای پیشرفتم توی نقاشی و نویسندگی تشویقم می کردن...☺️
امیدوارم بتونم جایی لطفهاشون رو با موفقیتهام جبران کنم🌱:)
تاحالا شده روزی رو گذرونده باشی که برنامه ت مثل همیشه پیش نره؟
.
.
مثلا خودت حال انجامشو نداشته باشی...حالت گرفته باشه و یا...
انگار بدنت کشش نداره...یا یه برنامه ی یهویی پیش بیاد و روزت از روتین خودش دربیاد و...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🐥صبح اول صبحی از همه اون آدمایی که این نقش رو تو زندگیم ایفا کردن تشکر می کنم☺️
.
.
حتی شده با پس گردنی☹️😁
🌵@Meshkat_art79
مشکاتـღـماه
🐥صبح اول صبحی از همه اون آدمایی که این نقش رو تو زندگیم ایفا کردن تشکر می کنم☺️ . . حتی شده با پس گر
ولی جدی بچها این کلیپو برای هرکسی که حس میکنین توی زندگیتون تاثیر داشته بفرستیننن
.
.
مطمئن باشین روزشو میسازین☺️🌹
مشکاتـღـماه
تاحالا شده روزی رو گذرونده باشی که برنامه ت مثل همیشه پیش نره؟ . . مثلا خودت حال انجامشو نداشته باش
من فکر نمیکردم آدم کمال گرایی باشم تا این که متوجه شدم وقتی برنامم یک روز خللی بهش وارد میشه و جایی ش نصف نیمه رها میشه دیگه نمیتونم اون برنامه رو ادامه بدم و برای همیشه تمومش میکنم...
برای شما هم پیش اومده؟
درحالی که اگر این تفکر رو نداشتم باید به خودم میگفتم:
«اوکی! اشکالی نداره که امروز نشد مثل روزهای قبل عمل کنم...! از فردا سعی میکنم ادامه راه رو خوب پیش برم...!»
یه جمله ای شنیدم که می گفت:
دوست خوبم، تو ربات نیستی که هر روز همه ی کارهات رو دقیقا عین عین چیزی که پیش بینی کردی کاملا بدون نقص انجام بدی...!
با پیش بینی همین اتفاقات برنامه ت رو بچین و با وجود همین کم آوردن ها، نشدن ها و نقص ها به کارت ادامه بده...!
🌵@Meshkat_art79
مشکاتـღـماه
🐥صبح اول صبحی از همه اون آدمایی که این نقش رو تو زندگیم ایفا کردن تشکر می کنم☺️ . . حتی شده با پس گر
ولی اون آدمای اشتباهی که تاثیرشون روی زندگی تو درس دادن با ضربه هایی که بهت زدن بود چی؟
.
.
بنظرت از اون ها هم باید تشکر کرد؟:)
مشکاتـღـماه
ولی اون آدمای اشتباهی که تاثیرشون روی زندگی تو درس دادن با ضربه هایی که بهت زدن بود چی؟ . . بنظرت از
روزهایی هستند که تاوان اشتباهاتمان
را در بی خوابی شبهایمان می دهیم...
همانجا که بغضی در گلویمان برای
سالها می میرد...
و دلهای شکسته ای که هیچ گاه
به شکل اولشان برنمی گردند...
درست در یکی از همان تاریکی هاست
که تصمیم میگیریم خرده های
شکسته ی تنمان را زیر پایمان بگذاریم
تا قد مان به پنجره ی آرزوهایمان برسد
و قفل آن را با دستهای خودمان بشکنیم
و نور را...هوا را...زندگی را...به اتاق سرد و خلوتمان دعوت کنیم...
برای رسیدن به زندگی حقیقی باید از
شکستگی هایمان استفاده کنیم
و پا روی دلی بگذاریم که بارها و
بارها شکستنش را نظاره گر بودند
و در سکوتی مرگبار دور و دور تر شدند...
من از آدمهای اشتباه زندگی ام و
از زخم هایم ممنونم...که نردبانی بودند برای بزرگ شدنم...
آنقدر بزرگ که دستم به آرزوهایم برسد...
#مشکات_ماه
🌵@Meshkat_art79
مشکاتـღـماه
موقعیت: کتابی که بعد چند ماه قصد تموم شدن نداره🤕 🌵@Meshkat_art79
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و سر انجام کتابی که آغازش ۴۰۳/۴/۱۰ بود به پایان رسید...😁✌️🏻
دیدین از این حسا که انگار یه باری از رو دوشت بر داشته میشه از اونا😋
#موفقیتای_کوچولو
ممنون از قشنگیجاتی که فرستادین🙃
.
.
چون زیاده و شعر رو باید با حس و حال و دقیق خوند شبی دوتاشو باهاتون به اشتراک میزارم