.

🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 ترنم.... 🍃🍃🍂🍃

ـ هم اين، هم اون طاهر احمق، هم همه ي خونوادشون. وقتي ترنم نيست عذاب وجدان اينا رو مي خوام چي كار؟ ديگه كنترلم رو از دست مي دم. حس مي كنم هيچي دست خودم نيست. دست امير رو به شدت پس مي زنم و با داد مي گم: ـ آره برامون كمه. همه ي اين دردا برامون كمه. هم براي من كه فهميدم نامزد من با اون بنفشه ي كثافت دست به يكي كرده بودن تا تيشه به ريشه ي زندگيم بزنند، هم اون طاهر بدبخت كه الان روي تخت بيمارستان داره با مرگ دست و پنجه نرم مي كنه. خودم مي دونم چه غلطي كردم. مي گي چي كار كنم؟ فكر كردي من عذاب نكشيدم؟ تمام اين سال ها عاشق كسي بودم كه فكر مي كردم بهم خيانت كرده. فكر مي كنيدرد كميه؟ نه خانم، نه، درد كمي نيست. فكر كردي با آلاگل نامزد كردم تا كيف دنيا رو كنم؟ نه خير، فقط مي خواستم غرور خرد شده ي خودم رو ترميم كنم. هيچ وقت حتي براي يه در صد هم فكر نمي كردم همه چيز يه بازي مسخره از طرف برادر مسعود باشه. آره من احمق بودم؛ ولي توي باهوش چرا نفهميدي همه ي اون كارا زير سر بنفشه بوده؟ تويي كه تمام اون روزا با ترنم و بنفشه بودي! ماندانا با ناباوري بهم خيره مي شه. چند نفري اطرافمون جمع شدن؛ اما من بي توجه به اونا با داد ادامه مي دم. ـ چيه؟ داري از عذابم لذت مي بري؟ آره، لذت ببر. از عذاب من و همه ي خاندانا مهرپرور لذت ب . بر حق داري، بيشتر از اينا بايد عذاب بكشيم ما . رو چه به خوشبختي؟ وقتي خودمون همه چيز رو خراب كرديم ديگه چه جوري مي تونيم انتظار خوشي رو داشته باشيم؟ حق با توئه. آره داريم تاوان حماقت هامون رو پس مي ديم. چه مني كه به خاطر يه فيلم دروغين از ترنم، از عشقم، از همه ي وجودم گذشتم؛ چه طاهري كه به خاطر مادرش قيد ترنم رو زد؛ چه پدر و مادري كه به خاطر ترانه ترنم رو فراموش كردن. صدام كم كم ضعيف مي شه. با بغض مي گم: ـ حق با توئه. ما حالا حالاها بايد بكشيم. خيلي زوده واسه ي بخشيده شدن، خيلي زوده! بعد از تموم شدن حرفم از جلوي چشماي بهت زده ي امير و ماندانا بي توجه به كسايي كه اطرافمون جمع شدن رد مي شم. حال خودم رو نمي فهمم. گوشيم يك سره زنگ مي خوره. با حالي خراب گوشي رو از جيبم بر مي دارم تا خاموشش كنم، اما با ديدن شماره ي طاها همه ي وجودم پر از ترس مي شه. با استرس دكمه ي برقراري تماس رو مي زنم. طاها: ـ سروش بدبخت شدم. همين حرف كافيه تا آخر جملش رو بخونم .با شنيدن صداي پر از بغض طاها ديگه همه ي مقاومتم واسه ي سر پا موندن از هم مي شكنه. زانوهام سست مي شن و بعدش فقط و فقط صداي افتادن خودم و داد امير رو مي شنوم كه صدام مي كنه و در نهايت همه جا توي تاريكي فرو مي ره. »غـروبـا ميون هــفته بر سـر قـبر يه عاشـق يـه جوون مـياد مـي ذاره، گـلاي سـرخ شـقايـق بي صـدا مي شكنه بغضش روي سـنـگ قبـر دلدار اشك مي ريزه از دو چـشـمش مثل بارون وقت ديدار زير لب با گـريه مي گه، مـهـربونم بي وفايـي رفتي و نيـسـتي بدوني چـه جـگر سـوزه جـدايي آخه من تو رو مي خواستم اون نجـيـب خوب و پاك اون صـداي مهـربون، نه سـكــوت ســرد خــاك تويي كه نگاه پاكت مـرهـم زخـم دلــــم بـود ديدنـت حـتي يه لـحــظه، راه حـل مشكـلـم بودتو كه ريـشه كردي بـا من، توي خـاك بي قراري تو كه گفتي با جـدايي هـيـچ مـيونه اي نداري پس چـرا تنهام گذاشـتي توي اين فـصل ســياهي؟! تو عـزيـزتريني؛ اما يه رفيـق نــيـمه راهــي. داغ رفتنـت عـزيـزم، خط كـشـيـد رو بـودن مـن رفتي و ديگـه چـه فايده ناله و ضـجـّه و شيـون. تو سـفر كردي به خـورشـيد، رفتي اون ور دقايق منـو جا گذاشتي اين جا با دلي خـســته و عاشـق نمـي خـوام بي تو بمـونم، بي تـو زندگي حرومــه تو كه پيش من نبـاشـي، هـمـه چـي برام تمـومه عاشـق خـسـته و تنها سـر گـذاشـت رو خاك نمناك گفت جگر گـوشـه ي عـشـقو دادمـش دسـت تو اي خاك نذاري تنها بمونـه، هــمدم چـشـم سـيـاش باش شونه كن موهاشو آروم، شـبا قصـه گو بـراش باش و غـروب با اون غـرورش نتونسـت دووم بـيـــاره پاكشـيـد از آسـمـون و جاشـو داد به يـك سـتاره اون جــوون داغ ديـده با دلـي شـكـسـته از غـم بوسـه زد رو خـاك يار و دور شد آهسـته و كم كم ولي چند قدم كه دور شد دوباره گـريه رو سـر داد روشــــو بــر گــردونـــد و داد زد؛ به خدا نمي ري از ياد«. *** چشمام رو بستم به ياد اون روزا. به ياد اون روزايي كه زياد هم دور نيستن .به ياد اون روزايي كه زياد هم با اين روزا غريبه نيستن. دلم داره پر مي كشه به ياد قديما. به ياد قديمايي كه از اون روزا و از اين امروز و ديروزها خيلي خيلي دورن. دلم يه محرم مي خواد. يه يار، يه همراه، يكي كه سرم رو بذارم رو شونه اش... ادامه دارد... 🍃🍃🍃🍂🍃

آهنگ زیبای لری 🌸🌹 ‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌‌‌🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸

مغز انسان فقط بلده رو یه چیزی تمرکز کنه👌 ‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌‌‌🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸

خدایا محبت تو خیالم را راحت میکند که تو در هر زمان وحالی شایسته شکری‌... خدا یا شکرت ‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌‌‌🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸

ﺍﺯ فردی ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ : ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ دعا ﺑﻪ درگاه ﺧﺪﺍوند ، ﭼﻪ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﯼ ؟ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﻫﻴﭻ . ﺍﻣﺎ ، ﺑﻌﻀﯽ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻡ .. ﺧﺸﻢ ، ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ، ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ، ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﯽ ، ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻋﺪﻡ ﺍﻣﻨﯿﺖ ، ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﭘﯿﺮﯼ ﻭ ﻣﺮﮒ . ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺣﺎلمان ﺧﻮﺏ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮔﺎﻫﯽ با ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻧﻬﺎ ، خیال ﺁﺳﻮﺩﻩ تری داریم... ‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌‌‌🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸

*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 دیدین وقتی چسب زخمی کنده میشه دیگه هرکاریش کنی نمیچسبه؟ شاید یه چند لحظه ای بمونه ولی اخرش طاقت نمیاره و ول میشه... حکایت بعضی از آدماس... شاید یه روزی مرحمِ دلمون بودن ولی وقتی ول کنن و برن دیگه نمیشه چسبوندشون ... اگه یه روزی رفت دیگه التماس موندن نکن زخمت رو رها کنی هوا بخوره، خودش کم کم خوب میشه ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88

🔅 أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۗ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ ﴿۱۰۷﴾ 🔸 آیا نمی‌دانی که پادشاهی آسمانها و زمین مختصّ خداوند است و شما را به جز خدا یار و یاوری نخواهد بود؟ 💭 سوره: بقره 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88

🔅 قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ۚ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۲۰﴾ 🔸 بگو که در زمین سیر کنید و ببینید که خدا چگونه خلق را ایجاد کرده (تا از مشاهده اسرار خلقت نخست بر شما به خوبی روشن شود که) سپس خدا نشأه آخرت را ایجاد خواهد کرد، همانا خدا بر هر چیز تواناست. 💭 سوره: عنکبوت 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88