مجلهی بانوان ایلای
❤️❤️ #ترنم با اومدن دكتر همه به سمتش هجوم مي بريم. امير - دكتر چه بلايي سر زنم اومده؟ دكتر - ميخ
❤️❤️
#ترنم
آهي مي كشم.
-انتظار نداشتي كه اون خلافكارا با شيريني و شكلات از من پذيرايي كنن؟
مهران - نه بابا! فكر مي كردم برنج و جوجه برات آماده مي كنن ولي انگار اونا از منم گداتر بودن!
مي خندم و هيچي نميگم.
مهران - بريم تا اين جغجغه بيمارستان رو سر هممون خراب نكرده!
-خيلي وقته منتظر اين لحظه بودم مهران. بيشتر از همه دلتنگ ماندانا بودم .راستش به تو و امير خيلي حسوديم مي شد كه مي تونستين ماندانا
رو ببيني!
مهران - آخه اين دختره ي جيغ جيغو چي داره كه تو براي ديدنش به من و امير حسودي هم مي كني؟!
شونه اي بالا مي ندازم و ميگم:
-معرفت!
هر چقدر كه به اتاق نزديك تر مي شيم صداي گريه ي ماندانا برام واضح تر ميشه.
ماندانا - امير بهم دروغ گفتي، آره؟
امير - نه به خدا خانومم. الان ترنم همراه مهران مياد.
ماندانا - پس كجاست؟
نگاهي به مهران مي ندازم. لبخند مهربوني تحويلم ميده و با دست اشاره مي كنه كه به داخل اتاق برم.
ماندانا - امير تو رو خدا داري راست ميگي يا الكي مي خواي اميدوار...
به آرومي وارد اتاق ميشم و ميگم:
-ماندانا!
حرف تو دهنش مي مونه و چشماش غرق خوشحالي ميشن. انگار واقعا حرفاي امير رو باور نكرده بود.
لبخند مهربوني بهش مي زنم .
به آرومي زمزمه مي كنه:
-دارم خواب مي بينم! مگه نه امير؟!
امير دستش رو دور شونه هاي ماندانا حلقه مي كنه و ميگه:
-نه خانومم. واست كه همه چيز رو گفتم. همه ي اين چيزايي كه مي بيني واقعي واقعي هستن، باورشون كن عزيزم.
ماندانا سرش رو كج مي كنه و با چشماي اشكي نگاهم مي كنه.
ماندانا - آخه خيلي سخته. حس مي كنم همه ي اينا يه روياي باور نكردنيه!
از اين همه محبتش قلبم سرشار از لذت ميشه.ماندانا - ترنم واقعا خودتي؟
آروم پلك مي زنم و به نشونه ي آره سرم رو تكون ميدم.
به زحمت سرجاش مي شينه و با بغض ميگه:
-ترنم باور كنم خودتي؟
لبخندم پررنگ تر ميشه .
-از اوج فلك ستاره چيدن سخت است،
دور از مني و به تو رسيدن سخت است،
اي دوست كه بي تو زندگي زندان است،
بدان كه از تو دل بريدن سخت است.
ماندانا - امير نكنه من مردم و اومدم پيش ترنم؟! ببين مثلِ گذشته ها داره برام شعر مي خونه!
خندم مي گيره. با بغض تلخي كه تو گلوم نشسته مي خندم و آروم به سمتش ميرم.
مهران - اَه ... ماندانا چرا مسخره بازي در مياري؟! اگه تو مردي پس من و امير تو اون دنيا چه غلطي مي كنيم؟!
ماندانا دماغش رو بالا مي كشه و ميگه:
-چه مي دونم! لابد دلتون برام تنگ شده بود اومدين بهم سر بزنين! شايدم طاقت دوريم رو نداشتين، طبق معمول مثل كش شلوار، باهام تا اين
جام اومدين!
روي تختش مي شينم و دستاش رو توي دستام مي گيرم.
اشك از گوشه ي چشماش سرازير ميشه. دستاش رو بالا ميارم و مي بوسم.
ماندانا - ببين رفتنت باهام چي كار كرد ترنم؟
همون جور كه گريه مي كنم به آرومي اون رو تو بغلم مي كشم و ميگم:
-ببخش دوست بي معرفتت رو ماندانا، ببخش. خيلي اذيتت كردم.
نگاهم مي كنه و بين اشكاش لبخند مي زنه:
-اين رسمش نبود بي معرفت! فكر مي كردم امير داره دروغ ميگه.
-دروغ نيست خواهري. همش حقيقته .
آروم از بغلم بيرون مياد. دستاش رو بالا مياره و صورتم رو بين دستاش مي گيره.
ماندانا - بميرم برات. ببين اون از خدا بي خبرا باهات چي كار كردن!
-مهم نيست عزيزم. همه چيز ديگه تموم شد. باورت ميشه؟
ماندانا - آره ترنم، باورم ميشه. مي دونستم يه روز حقيقت روشن ميشه ولي مي دوني دلم از چي مي سوخت؟...
ادامه دارد..
کلاغا خبر آوردن ترنم داره تموم میشه 😂😂😍😍😍😍
🍃🍃🍃🍂🍃
عشق معجزهي نگاهِ "توست"
بدونِ هوس
بدونِ چشم داشت
وقتي سخت در آغوشم ميكشي
و استشمامِ عطرِ نفس هايت جاني تازه ميبخشد
به روحي كه عشق را نمي شناخت...!
#ياسمن_مهديپور
❄️🌨❄️❄️❄️🌨❄️❄️❄️❄️❄️☃️
🔖
کیستی که من اینگونه
به اعتماد نامِ خود را با تو میگویم!
کلیدِ خانهام را در دستت میگذارم
نانِ شادیهایم را با تو قسمت میکنم
به کنارت مینشینم
و بر زانوی تو اینچنین آرام
به خواب میروم ؟!
کیستی که من اینگونه به جد
در دیارِ رویاهای خویش
با تو درنگ میکنم ؟!
❄️🌨❄️❄️❄️🌨❄️❄️❄️❄️❄️☃️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
خدا هرگز دیر نمیکند
هر آنچه که نیاز داری در زمان درستش
به تو می دهد پس ناامید نباش...
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
دلم یک کنج ساده
وصَمیمی میخواهد
یک ایوان ، یک پنجره
به سمت تمامِ بیخیال بودنها
یک دوست که حواس مرا ازغَمهایم پرت کند
من دلم فقط کمی حالِ خوش
کمی آرامش میخواهد !
❄️🌨❄️❄️❄️🌨❄️❄️❄️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
🦋بهتـرین
🌸هدیه زندگـــی
🦋 عشــق و
🌸 محبت است
🦋دسته گلی بــه نام
🌸عشـــق تقــدیم
🦋شمــامهـربانان
🌸آدیـنــــه تون زیبا
🦋زندگیتون پرطراوت
🌸نبضتون پر احساس
🦋قلبتون پر عشق
🌸فکرتون پر از یاد خدا
🦋بهترینها رو براتون
🌸در کنار خانواده
🦋و عزیزانتون
🌸 آرزو میکنم
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
#طنزینه😂😂😂😂
📖داستان کوتاه
وای از دست خانم ها
روزی خانمی در حال بازی گلف بود که توپش تو جنگل افتاد. او دنبال توپ رفت و دید که یک قورباغه در تله گیر کرده است.قورباغه به او گفت : اگر مرا از این تله آزاد کنی سه آرزوی تو را برآورده می کنم .زن قورباغه را آزاد کرد و قورباغه گفت : "متشکرم" ولی من یادم رفت بگویم شرایطی برای آرزوهایت هست؛ هر آرزویی داشته باشی شوهرت 10 برابر آن را میگیرد.
زن گفت :....
اشکال ندارد !زن برای اولین آرزویش میخواست که زیباترین زن دنیا شود !قورباغه اخطار داد که شما متوجه هستید با این آرزو شوهر شما نیز جذابترین مرد دنیا می شود و تمام زنان به او جذب خواهند شد ؟زن جواب داد : اشکالی ندارد من زیباترین زن جهان خواهم شد و او فقط به من نگاه میکند !بنابراین اجی مجی ....... و او زیباترین زن جهان شد !برای آرزوی دوم خود، زن میخواست که ثروتمندترین زن جهان باشد !قورباغه گفت : این طوری شوهرت ثروتمندترین مرد جهان خواهد شد و او 10 برابر از تو ثروتمندتر می شود.زن گفت اشکالی ندارد ! چون هرچه من دارم مال اوست و هرچه او دارد مال من است ...بنابراین اجی مجی ....... و او ثروتمندترین زن جهان شد !سپس قورباغه از آرزوی سوم زن سوال کرد و او جواب داد :من دوست دارم که یک سکته قلبی خفیف بگیرم و شوهرم...!!!
هههههه
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خودت باش...🌱
❄️🌨❄️❄️❄️🌨❄️❄️❄️