(کمک محسنانه)
موسسه سرپرستی ایتام و امور خیریه کرج بیاد شهید هسته ای دکتر #محسن_فخری_زاده و به منظور مشارکت در اقدام خدا پسندانه "کپسول اکسیژن و مانومتر" به صورت امانی با معرفی بیمارستان یا پزشک در اختیار بیماران نیازمند مبتلا به کرونا قرار می دهد و برای این اقدام انسان دوستانه خیرین، یاران همیشگی موسسه را به مشارکت دعوت می نماید.
لطفاً در انتشار این بنر شما نیز سهیم گردید.
نقل از: خبر حوزه
(اسرائیل چقدر انتقام ترور شهید فخری زاده را جدی گرفته است؟!)
گزاره قطعی که از جامعه تحلیلی امنیتی کشور میتوان استخراج کرد این است که ایران در صورت عدم موفق شدن معتبر سازی انتقام ترور شهید فخری زاده باید منتظر جسارت بیشتر رژیم صهیونیستی باشد.
در این میان این سوال مهم و اساسی پیش میآید که « اسرائیل چقدر انتقام ترور شهید فخری زاده را جدی گرفته است؟!»
۱- فرماندهان نظامی ایران در موضعگیریهای جدی خود تلاش کردند که رژیم صهیونیستی اظهارات برخی مقامات دولتی را که سیاست صبوری و امید به مذاکره را به خارج از کشور تداعی می کرد، مبنای محاسبات خود برای مابعد از ترور شهید فخری زاده قرار ندهد.
۲- محاسبات آمریکاییها برای صهیونیستها در اینگونه حوادث بسیار مهم است. موضع امریکاییها در قبال ترور شهید فخری زاده بسیار مشخص و جالب توجه است، آنها در رسانههای خود، رژیم صهیونیستی را مسئول مستقیم ترور معرفی کرده و اصرار دارند که ایران آنها را شریک این ترور نداند. آمریکاییها معتقدند انتقام ایران قطعی است و فقط دریاره زمان انتقام اختلاف نظر دارند. همچنانکه الیوت آبرامز، نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ایران که خود متخصص ارشد طراحیهای عملیات های اطلاعاتی محسوب میشود، انتقام قطعی ایران را فرض دانسته ولی در باره زمان آن گفته که قبل از تحلیف ریاست جمهوری دور جدید در آمریکا نخواهد بود. آمریکاییها برای مصون ماندن از انتقام ایران در آستانه سالگرد شهید سلیمانی، کارکنان خود در عراق را به طرز کم سابقهای کاهش دادهاند و حتی حاضر به بیان آمار کاهش کارکنان سفارت خود نیز نشده ولی از شواهد بر میآیید که سفیر آمریکا به عنوان نماد! به همراه تعداد محدودی کارمند در چندماه آینده در بغداد باقی خواهد ماند. نیروهای نظامی آمریکا همچنین در افغانستان نیز قبل از دوران ریاست جمهوری ترامپ، کاهش چشمگیری پیدا خواهند کرد.
۳- اما در اسرائیل مباحث پساترور شهید فخری زاده قابل توجه است. به نظر میرسد که مقامات صهیونیستی بعد از چند روز جنگ تبلیغاتی با محوریت تاییدیههای تلویجی در دست داشتن در ترور منطقه آبسرد، تلاش میکنند که وارد مرحله ایمنسازی سریع خود در برابر انتقام ایران شوند. مشکل مقامات امنیتی اسرائیل در برابر مواجه با انتقام ایران، جغرافیای وسیعی است که ایران برای زدن اهداف صهیونیستی در اختیار دارد. نهادهای امنیتی اسرائیل، تاکنون کشورهای همچون گرجستان، آذربایجان، ترکیه، امارات و بحرین و حتی نقاطی از آفریقا را از جمله مناطقی دانسته که ایران میتواند ضربات سختی به اهداف صهیونیستی بزند. این در حالیست که شرایط قرمز امنیتی برای صهوینیستها در برخی کشورها به قدری سخت شده که گبی اشکنازی، وزیر امور خارجه صهوینستی سفر رسمی و مهم خود به بحرین را از ترس انتقام ایران منتفی کرده است. وزارت خارجه اسرائیل همچنین در بیانیهای رسمی تاکید کرده که با توجه به سوابق توانمندی ایران در اجرای عملیاتهای موفق در خارج از ایران، کلیه نقاط تجاری، توریستی، گردشگری و هتلها میتواند نقاط ناامنی برای مقامات صهیونیتسی تا اطلاع ثانوی باشد. به همین دلیل است که یوئل گوزانسکی مقام سابق امنیتی رژیم صهیونیستی که سالها درباره ایران مسئولیت امنیتی داشته، گفته است که دوران جدید امنیتی برای اسرائیل یک کابوس خواهد بود، چون ایران واقعا به دنبال انتقام است. مقامات امنیتی رژیم صهیونیتسی دو مشکل دیگر نیز برای ایمن ماندن از انتقام سخت ایران مطرح می کنند. مشکل اول آن است که میگویند نمیدانند ایران چگونه انتقام خواهد گرفت و دوم اینکه پاسخ این سوال را هم نمی دانند که ایران خودش مستقیم انتقام خواهد گرفت یا یکی از گروههای نیابتی ایران در منطقه انتقام را عملی خواهد کرد.
۴- ایران باید همچنان معتبر سازی انتقام ترور شهید فخریزاده را ادامه دهد ولی باید این ملاحظه را نیز در نظر داشته باشد که زمان و سطح انتقام برای معتبرسازی همیشگی اراده انتقام ایران از دشمنانش برای آینده بسیار مهم میباشد.
۱۳۹۹/۹/۱۷
(لقب "مجاهد نستوه" زیبنده آیت الله یزدی بود.)
مرحوم ایت الله حاج شیخ #محمد_یزدی[طاب ثراه] عالمی که راه تعالی و نجات بخش اسلام را یافته و تا پایان عمر با برکتش از صراط مستقیم فاصله نگرفت. ایشان از حُرّیَت در مواضع و اظهار نظر و صراحت در کلام و دیانت در عمل برخوردار بود تا جایی که مصلحت اندیشان، مواضع صریح وی را بر نمی تابیدند و در نتیجه آن فقید سعید مورد هجمه قرار می گرفت.
قبل از انقلاب از همان عنفوان جوانی مبارزه کرد و مجاهدت ورزید و هیچگاه دست از مبارزه با رژیم ستمشاهی بر نداشت. به این جهت رژیم شاهنشاهی بارها او را زندانی و تبعید و دوری و سختی را در راه نهضت امام خمینی(ره) تحمل کرد، ممنوع المنبر شد و جسورانه در برابر زیاده خواهی و انحراف های حکومت پهلوی، خستگی ناپذیر ایستاد. این مجاهد نستوه با شجاعت خویش رژیم پهلوی را به ستوه آورد و پس از پیروزی انقلاب بر خلاف عده ای که از انقلاب سهم خواهی داشتند ایشان خود را مدیون انقلاب می دانست و در هر جایگاهی که به وی پیشنهاد می شد با تمام وجود می پذیرفت و صادقانه خدمت می کرد.
آیت الله محمد یزدی(ره) با امام(ره) بود و خود را شاگرد امام می دانست و با آغاز رهبری حضرت آقا با تمام وجود، مدافع صادق ولایت بود و در تمامی سمت ها؛ ریاست قوه قضائیه، ریاست و عضویت مجلس خبرگان رهبری، مجلس شورای اسلامی، عضویت در شورای نگهبان، رباست شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، عضویت در مجلس بازنگری قانون اساسی و... هر مسئولیتی که به ایشان واگذار می شد، آنرا فرصتی برای خدمت می دید نه طعمه ای برای دنیا. این عالم مجاهد تا توان داشت شیفته خدمت بود نه تشنه قدرت.
⬅️ شعر «افشين علا» خطاب به اردوغان
نه شام لقمه ي چربی برای شام تو شد
نه در عراق، قضا و قدر به کام تو شد
نه در سيادت اعراب، نقشه ي تو گرفت
نه افتخار اروپا شدن به نام تو شد
نه با ریا و دغل، سنگ دین به سینه زدن
دلیل رونق بازار و احترام تو شد
كنون هم از هوس ساحل ارس بگذر
گمان مبر دل ايران زمين كنام تو شد
دوام عزت اين خطه از ولاي علي است
اگر كه كافه و مي، پایه ي دوام تو شد
ارس ز هر دو طرف زير گام شيران است
ترشحي اگر از آن نصيب جام تو شد
رفیق قافله ای و شریک دزد اما
گمان مدار كه تُرك غيور خام تو شد
فقط به حرمت همسایگی است صبر يلان
گمان مبر وجبي هم نصيب گام تو شد
نه تُرك گنجه و باكو نه تُرك ايراني
نه قوم كُرد هماهنگ با مرام تو شد
سكوت شير برادر! ز ترس روبه نيست
ز خوان اوست اگر لقمه اي طعام تو شد
به خود، قيافه ي فاتح گرفته اي با شعر
چه غم؟ كه قافيه اسباب التيام تو شد
فسانه گشت و کهن شد حديث عثمانی
به خود بیا كه همای ظفر ز بام تو شد
نه غرب با تو وفا میکند نه اسراییل
نه داعشی که به دستور او غلام تو شد
خود آگهم كه روا نيست هجو همسايه
حلال کن اگر اين بیتها حرام تو شد!
✍🏻افشين علا
آذر۹۹
(چگونه لقمان، لقمان شد؟)
مردى در برابر لقمان ايستاد و به وى گفت:
تو لقمانى، تو برده بنى نحاسى؟
لقمان جواب داد آرى.
او گفت: پس تو همان چوپان سياهى؟
لقمان گفت: سياهى ام كه واضح است، چه چيزى باعث شگفتى تو درباره من شده است؟
آن مرد گفت: ازدحام مردم در خانه تو
و جمع شدنشان بر در خانه تو و قبول كردن گفته هاى تو.
لقمان گفت: برادرزاده، اگر كارهايى كه به تو مى گويم انجام بدهى، تو هم همين گونه مى شوى.
گفت: چه كارى؟
لقمان گفت:
فرو بستن چشمم، نگهدارى زبانم، پاكى خوراكم، پاکدامنى ام، وفا كردنم به وعده و پايبندى ام به پيمان، مهمان نوازى ام، پاسداشت همسايه ام و رها كردن كارهاى نامربوط.
اين، آن چيزى است كه مرا چنين كرد كه تو مى بينى.
۱۳۹۹/۹/۲۳
(داستان برصیصای عابد و شیطان)
در بنى اسرائيل، عابدى بود به نام برصيصا كه سال ها عبادت مى كرد و مشهور شد و مردم بيماران خود را براى شفا و درمان نزد او مى آوردند. تا اين كه روزى زنى از اشراف را نزد او آوردند، شيطان او را وسوسه كرد و او به آن زن تجاوز كرد. سپس او را كشت و در بيابان دفن كرد. برادران زن فهميدند و مسئله شايع شد و عابد از موقعيّت خود سرنگون گشت.
حاكم وقت او را احضار و او به گناه خود اقرار كرد و حكم صادر شد كه به دار آويخته شود. در اين هنگام و در لحظه آخر شيطان نزد او مجسم شد كه وسوسه من تو را به اين روز انداخت، اگر به من سجده كنى تو را آزاد مى سازم.
عابد گفت: توان سجده ندارم، شيطان گفت: با اشاره ابرو به من سجده كن، او چنين كرد و به كلى دين خود را از دست داد و سرانجام نيز كشته شد.
آدرس؛ تفاسير : مجمع البيان ، قرطبى و روح البيان .
۱۳۹۹/۹/۲۳
(حکایت دنیا)
قطره عسلی بر زمین افتاد، مورچه کوچکی آمد و از آن چشید و خواست که برود اما مزه ی عسل برایش اعجاب انگیز بود، پس برگشت و جرعه دیگری نوشید ...
باز عزم رفتن کرد، اما احساس کرد که خوردن از لبه عسل کفایت نمی کند و مزه واقعی را نمی دهد، پس بر آن شد تا خود را در عسل بیندازد تا هر چه بیشتر و بیشتر لذت ببرد ...
مورچه در عسل غوطه ور شد و لذت می برد ...
اما ( افسوس ) که نتوانست از آن خارج شود، پاهایش خشک و به زمین چسبیده بود و توانایی حرکت نداشت ...
در این حال ماند تا آنکه نهایتا مرد ...
دنیا چیزی نیست جز قطره عسلی بزرگ!
پس آنکه به نوشیدن مقدار کمی از آن اکتفا کرد نجات می یابد، و آنکه در شیرینی آن غرق شد هلاک می شود ...
این است حکایت دنیا ...
۱۳۹۹/۹/۲۶
(داستان راستان)
سید محمد باقر شفتی فقیر محض بود!
یه مرتبه گوشت خرید، شب بیاد بار بزاره
بعد از مدتها یه دلی از عزا دربیاره...!
تو راه که داشت میومد، دید یه سگی کنار کوچه انقد لاغر هستش که اصلا انگار استخوناش از زیر پوست پیداست
این توله هاش هم چسبیدن به سینه های مادرش! شیر نداره بده بی رمق افتاده...!
ایشون این گوشتی که دستش بود صاف انداخت جلوی این سگ!
یعنی صبر نکرد که فکر بکنه و محاسبه بکنه، معامله بکنه باخدا! یعنی بگه من این رو میدم در عوض تو اونو بمن بده!
از اون به بعد زندگی سید شفتی زیر و رو شد. این مجتهد مسلم حکومت داشت تو اصفهان. ثروتش به قدری بود که یک روز رو وقتی اعلام میکرد فقرا وقتی میومدن در خونش چنگه چنگه پول میداد بهشون...!!نمی شمرد..!!
ثروت عجیبی خدا بهش داد..
مردم فوق العاده دوسش داشتن..
حکومت قاجار بدون اجازه ایشون تو منطقه اصفهان نمی تونست کاری بکنه انقدر محبوب بود...!
این همون آدم فقیر یه لا قبایی بود تو نجف که هیچی نداشت!
یه کار یه عمل صالح تو یه لحظه..اینجوری زیر و رو شد.
۱۳۹۹/۹/۲۸