:`|Dead Ghost^/:( 🇵🇸
کاش میشد نفس کشید، نفسی از اعماق جان، جام زندگی سرکشید و فراموش کرد، اما گاهی... همین زندگی دستانش ر
آرزو میکردم کاش،
به همان کافه بروم،همان همیشگی را سفارش بدم،به همان پنجره چشم بدوزم تا تورا آن سر خیابان ببینم که پیش من میایی؛
جلوی من بنشینی ، از لیوان من بنوشی، و با نگاهت هر غمی را از دلم بزدایی.
تو میتوانستی مرا دگرگون کنی،
همین کار را هم کردی،وقتی روزی مثل همان روزها، از آن سمت خیابان می آمدی،و ماشینی هم به استقبال تو می آمد،
و دیگر در آغوش او ماندی....:)
همه چیز خوب بود تا وقتی تورا پیدا کردم،چطور آنقدر زیبا بودی؟،
و منِ سنگ، عاشق شیشه شدم،
چطور من را مثل خود کردی؟،
چگونه میتوانم تورا ازدست بدم،
سنگی بودم
که برای شکستنت پرتاب شد،اما تو اورا درآغوش کشیدی...
امروز داییم بهم یاد داد چطوری قورمه سبزی درست کنم و گوشت خرد کنم،خدایا فرحبخش تراز این>>>>>
✨✨😭😭😭
:`|Dead Ghost^/:( 🇵🇸
امروز داییم بهم یاد داد چطوری قورمه سبزی درست کنم و گوشت خرد کنم،خدایا فرحبخش تراز این>>>>> ✨✨😭😭😭
بهم گفت و بهش قول دادم رفتم خونه درست کنم:)))🤏🏻✨
:`|Dead Ghost^/:( 🇵🇸
وای اومدم باشگاه دخترداییم ، دوتا زن سبزی پاک کنیم کنارمم چی میگن: _قرص برنج +قرص برنج که نهه خیلی
دوباره اومدم🙄🙄
اما بیرون نشستممممم🥵
:`|Dead Ghost^/:( 🇵🇸
دوباره اومدم🙄🙄 اما بیرون نشستممممم🥵
معلوم نی پارکینگه یا ورزشگاه🙄
اما محوطه خوبی داره:))))
من دارم کتاب پوآروو رو میخونم،
یه کتاب قدیمیه که از داییم گرفتممم
خیلی قشنگه خیلی:))))✨🤏🏻