🌸چه زیبـاست که با مهر
💗دل از کینه بشوییم
🌸چه نیکوست که با عشق
💗گل از خار برآریم
🌸بیایید از این عالم تاریک
💗دل افروزتر از صبح
🌸جهانی دگـر آریم
💗ســــــلام
🌸روز تون پر از لبخند
p💞@Mille_clesdor
🔴 #زیر_ذرهبین_گرفتن_زن
💠 گاهی مرد باید ساعتی با #دقت تمام، همسرش را هنگام #خانهداری، کار در آشپزخانه و یا بچّهداری زیر #ذرهبین بگیرد تا ببیند چه ریزهکاریها و ظرایفی را هنرمندانه انجام داده و چه زحماتی را متحمّل میشود.
💠 این کار میتواند در #قدردانی از زن و داشتن توقّعات منصفانه از وی و نیز #درک او کمک شایانی به مرد کند.
💠 لذا در #تشکر از او اعلام کنید که گاهی با #دقت، کارهای تو را زیر نظر دارم و متوجه میشوم که واقعاً #زحمت زیادی در منزل میکشی.
💠 این روش، زن را بسیار #دلگرم کرده و برای آینده و سختیهای زندگی به او انرژی داده و #عاشقانه به تلاش خود در ساختن زندگی ادامه میدهد.
💞@Mille_clesdor
وقتى اصلا اهميت ندى كه ديگران در موردت چى فكر ميكنن، به سطح خطرناكى از آزادى دست پيدا كردى
@Mille_clesdor
أگه خواستی تکیه بدی
نه به "چهره ها "اعتماد کن
نه به "زبون ها"
به دوتا چیز؛اما میشه تکیه کرد
"یکی"مرام ومردونگی
"دومی "ایمان وخداباوری"
بامرام؛نمک میشناسه
وباایمان ظلم نمیکنه
💞@Mille_clesdor
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️
#شراره #قسمت۵۹
پدرم متعجب از حرفی که زدم گفت ..
_:شراره دخترم ..بهتره عجولانه تصمیم نگیری !
مادرم لبخندی زد. _مرد. بگو مبارکه ! دخترم شش. ماه وقت داشته بهش فکر کنه. .منگ سرمو بالا گرفتم ! _:من جوابم بله هست ! ولی فعلا زمان میخواد خودمو پیدا کنم. .من هنوز کابوس میبینم. من هنوز تلخی روزهای گذشته زیر دندونمه ! شاپور لبخندی زد. ._:یک ماه خوبه ؟؟ لبهام کش اومد .._:عالیه! _:من یک ماه دیگه مزاحم میشم ! اینبار باهدایایی در خور و شان دختر شما ..امری اگه. نیست مرخص بشم ؟ _:منزل مادرتون نزدیکه؟ اگه دوره ما مهمانخانه ای داریم میتونیم در خدمت باشیم _:دور که هست ولی ماشین هم هست ! ان شالله وصلت که کنیم بیشتر مزاحم میشم .._:ای آقا نفرمایید مراحمید...شاپور دستشو سمت پدرم گرفت. .پدرمم دستشو به گرمی فشرد وهمقدم شدن تا شاپور رو راهی کنه! پدرم و شاپور که رفتن. .مادرم سری متاسف تکون داد _
💞@Mille_clesdor
───• · · · ⌞🌻⌝ · · · •───
#هزار_کلید_طلایی
🔴 #رهبر_انقلاب:
💠 برخلاف تصور بعضی كه خیال میكنند اینهایی كه بیرونِ خانه كار میكنند، كارشان #سخت است، آنهایی كه در خانهاند راحتند؛ نه، #خانم داخل خانه كار جسمانیاش هم سخت است، كار فكریاش هم سخت است؛ چون #مدیر داخلی خانواده، خانم است ، طبعاً چالشهایی دارد. این چالشها تلاطمهایی در روح او به وجود میآورد.
به مجرد اینکه #شوهر میآید در خانه، مثل اینکه فرشته نجات از آسمان نازل شد برایش. برای هر دوتان، این محیط میشود بهشت. بَد است؟ این اساسیترین نیاز انسان است. این را سعی کنید تأمین کنید.
💠 البته خب شرایطی دارد، زحماتی دارد، البته خیلی زحمتی ندارد، #عقل یک خردهای میخواهد؛ هم زن باید عقل به خرج بدهد، هم مرد باید عقل به خرج بدهد.
💞@Mille_clesdor
🔴 اثر مهم "احترام خانم به آقا و محبت آقا به خانم" بر روی فرزندان
💠 این که مرد دل خانم را نشکند و زن غرور مرد را، دو اثر بر روی فرزندان خواهد داشت. پسری که ابراز محبت پدر به مادر را در محیط خانه دیده است، میداند اساساً خانمها دارای یک جایگاه خاصی هستند، چون رفتار لطیف پدر با مادر را دیده است، در نتیجه به خودش اجازه نمیدهد به خانمها در سطح جامعه تعدی کند.
💠 از طرف دیگر دختری که احترام و اطاعت مادرش از پدرش را در خانه دیده است، پدر او در ذهنش دارای جایگاه خاصی قرار میگیرد. محبت این پدر که دارای احترام و عزت مناسبی در خانه است، دختر را از طلب محبت دیگران در سطح جامعه مستغنی میکند.
🔴 #استاد_پناهیان
💞@Mille_clesdor
#غیبت_خانواده_همسر_ممنوع
💠 از صحبت کردن ناشایست پشت سر خانواده همسرتان بپرهیزید.
💠 چون هم باعث اختلافات خانوادگی میشود و هم شما را فردی #ضعیف و بیتدبیر در حل مشکلات جلوه میدهد.
💠 در نتیجه حس #اعتماد به شما بشدت کمرنگ میگردد.
💠 اینکار #مجوزی برای همسرتان میشود تا او نیز به راحتی پشت سر خانواده شما صحبت کند و نسبت به آنها #کینه به دل بگیرد.
💞@Mille_clesdor
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️
#شراره #ادامه قسمت۵۹
این ادا و اصول ها چیه ! ؟ یارو از وجناتش همه چیز هویداس! آدم حسابی ..بررو ..رو دار ..مال و منال هم که داره. ..دیگه چی میخواستی. .اشکم از گوشه چشمم بارید. ._:صداقت. ..زخم نخوردی مادر که بفهمی مردی که سرشو باهات رو یه بالش میزاره وقتی بهت درو.غ میگه چطور جیگر آدم آتیش میگیره. من دوماه زن مردی بودم که شب و روز فکر میکردم عاسقمه ..دوستم داره...ولی اون تو چشمهام نگام کردو گفت عاشق یکی دیگس ...مادرم بغلم کرد .._:تصدق سرت. اینارو نگفتم که گریه کنی. ._:میخوام از همه جیک و پوکش سر در بیارم. .میتر.سم عشرو نشری با برادرش بابک. داشته باشه ....مادرم آهی کشید .._:فردا شب رو چیکار کنم عزیز مادر ؟ خواهرم فتنه به پا میکنه بهش نه بگیم. .._:خب بهش نه نمیگیم ....مادرم چشمهاش دوتا شد. _:یعنی چی شراره. هیچ میفهمی چی میگی. ..
💞@Mille_clesdor
───• · · · ⌞🌻⌝ · · · •───
#هزار_کلید_طلایی
🔴 اثر مهم "احترام خانم به آقا و محبت آقا به خانم" بر روی فرزندان
💠 این که مرد دل خانم را نشکند و زن غرور مرد را، دو اثر بر روی فرزندان خواهد داشت. پسری که ابراز محبت پدر به مادر را در محیط خانه دیده است، میداند اساساً خانمها دارای یک جایگاه خاصی هستند، چون رفتار لطیف پدر با مادر را دیده است، در نتیجه به خودش اجازه نمیدهد به خانمها در سطح جامعه تعدی کند.
💠 از طرف دیگر دختری که احترام و اطاعت مادرش از پدرش را در خانه دیده است، پدر او در ذهنش دارای جایگاه خاصی قرار میگیرد. محبت این پدر که دارای احترام و عزت مناسبی در خانه است، دختر را از طلب محبت دیگران در سطح جامعه مستغنی میکند.
🔴 #استاد_پناهیان
@Mille_clesdor
🔴 #منشا_جرّ_و_بحث
💠 شايعترين راهي كه زن ندانسته جرّ و بحث را شروع ميكند آن است كه #احساساتش را بطور مستقيم مطرح نميكند و سؤالاتي #طعنهآميز را مطرح ميسازد.
💠 مثلا وقتي مرد دير به خانه ميآيد بجاي اينكه زن بگويد: «دوست ندارم وقتي دير ميكني منتظرت بمونم» يا «نگران بودم كه نكند اتفاقي برايت افتاده باشد.» بطور غير مستقيم و به طعنه اين سؤال را مطرح ميكند:
👈 «چرا اينقدر دير ميآيي؟» يا «ميخواهي با دير آمدنت چه چيزي را ثابت كني؟» يا «چرا بهمن زنگ نزدي؟»
💠 مرد در این موقع حس ميكند كه مورد #حمله قرار گرفته است و حالت #تدافعي به خود ميگيرد و زن نميداند كه مخالفت او چقدر براي شوهرش دردناك است.
💠 یاد بگیریم قبل از ابراز گلایهی خود، #ظاهر_کلام خود را طوری اصلاح کنیم که باعث سوء برداشت همسرمان نشده و در نتیجه، مشاجره و دعوا رخ ندهد و یا به حداقلِّ خود برسد.
@Mille_clesdor
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️
#شراره #قسمت۶۰
لبخندی زدم
_:قربونت برم حالیمه .یعنی اینکه فردا شب بهشون نمیگم نه میگی شراره حالش خوب نیست..نمیتونه فعلا تصمیم بگیره بمونه برای چند روز دیگه..همینجوری لفتش میدیم تا اینکه خبر ازدواج منو شاپور رو بشنون
مادرم دستهاشو بهم مالید. _:به هر حال یه ج.نگی با خالت در پیش،داریم ! شونه ای بالا انداختمو .خواستم برم تو اتاق بخوابم که پدرم اومد ..خوشحال بنظر میرسید. ._:رفت ؟ -:آره رفت.ولی دخترم لازم نیست زیاد کشش بدی موجه بود و متشخص! _:برای مادر توضیح دادم علت رو ! _:صلاح مملکت خویش را خسروان دانند! برای همدیگه لبخندی زدیم و راهی اتاق برای خواب شدم. خیلی حس خوبی داشتم. مدام خودم رو کنار شاپور تصور میکردم و قند تو دلم آب میشد تمام دخترای فامیل رو کنارشوهراشون مجسم میکردم و میدیم شاپور یه سرو گردن از همه اونا بالاتره وای اگه زن شاپور بشم ..صورت خالم دیدنی میشه ! با همین خیال های کودکانه ولی شیرینم چشم هام رو هم گذاستم .فردا صبح بعد صبحانه مادرم مثل همیشه همه مارو به صف کرد و کارهای روزانه رو حوالمون کرد.باید تا غروب همه کارهارو تموم کرده باشیم و برای مهمانی شب آماده بشیم ! تندو تند مشغول انجام کارها شدیم. .تا اینکه ساعت نزذیک پنج بعد از ظهر بود که یهو خبر اومد ابراهیم تصادف کرده.بلوایی به پا شد.
💞@Mille_clesdor
───• · · · ⌞🌻⌝ · · · •───
#هزار_کلید_طلایی