═════ ❀ೋ❀🌹﷽ امروز پسرم گفت: «می خوام یه چیزی درش کنم!» وشایلی😉 هم که نیاژ دارم اینه:😃 یه بطری که تهش را ببرم یا قوطی ای چیزی😁🙃 یه نخ کاموا یه شَرِ بطری ازم خواست ته قوطی و وسط سر بطری را براش‌‌ سوراخ کنم، این کار را با میخ داغ انجام دادم (شما هم حتما این قسمت از کار را به مامان جون یا بابا بسپارین😉😘) بعد نخ کاموا را از سوراخ ها رد کردیم و گره زدیم.💪 دیگه وقت بازی بود👏👏👏🙂🤗 هر کسی که نوبتش بود باید سعی می کرد، در بطری را داخل قوطی بندازه.😎 بطری را توی دستمون می گیریم و توی هوا یواش حرکتش می دیم و به نخ کاموا کمک می کنیم سر بطری را داخل قوطی بندازه🤗😂 این بازی هم هیجان خودش را داره😍 و هم به تقویت و هماهنگی چشم و دست کمک می کنه✅ #تولد_تا_هفت_سالگی #مادرانه #مادر_خلاق #بازی_سازی #میوه_خوردن ╭┅──🏴—🏴—🏴——┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅──🏴—🏴—🏴——┅╯ •━━━ೋ❀🌹❀ೋ•━━━•

┄━━•●❥-☀️﷽☀️-❥●•━━┄ خدا رو شکر آقای همسر قسمتشون شد و مشرف شدن کربلا و به سلامتی برگشتن❤️ تا رسیدن، بچه ها دورشون‌‌ جمع شدن و از سر و کولشون بالا رفتن😅 منم که😭😭😭 با اسفندونه‌‌ توی دستم😄 بعدش فورا رفتن سراغ کولشون و سوغااااتی👏👏👏 بچه ها: جیغ و دست و هورااا🤩 کوچولوی ۵ ساله یه چیزهائی از اعداد و حروف یاد گرفته🤓 دوست داشت براش کتاب بخریم📚 که آقا یادشون بود و یه کتاب خوشگل براشون سوغاتی آوردن✅ برای آقا پسر بزرگتر پازل آورده بودند، که تونست بیشترش را تنهائی بدون الگو و راهنما( که نداشت😅) بچینه.👏👏✅ سر پازل همگی نظر می دادیم و سعی کردیم همکاری کنیم، لحظات شادی بود. پسر ۵ سالمون وقتی می تونست درست جای قطعه ها را حدس بزنه کلی ذوق می کرد.👏👏👏🤗 ته تغاری هم که یکی از قطعه ها را که دنبالش می گشتیم، گاز زده بود😄 همینطور که هم بازی بچه ها شدیم، از جناب همسر خواستم: «از کربلا بگین، تو مسیر چه خبر؟»🌹 ایشون هم گفتن: « هر چه خبر خوب و زیبا توی دنیا پیدا می شه، همونجاست😭 از مهربونی های مردم مهمانواز‌‌ عراق تا حرم آقا که تا رسیدم انگار تمام غم و غصه های عالم از دلم پرکشید، آروم آروم بودم و ...😭😭😭» سوغاتی من هم که بهترین سوغاتیه برام در تمام عالم، ❤️❤️❤️ یه تیکه ی خیلی کوچیک از تربت آقا اباعبدالله بود😭😭😭 ( اصل اصل اصل) همسرجان‌‌، انگشترشون را به یکی از خدام داده بودند و این تربت با ارزش را گرفته بودن😘 ⏬

خلاصه که بعد از چند روز حسابی به بچه ها خوش گذشت. ✅سوغاتی گرفتن برای بچه ها مخصوصا از اماکن مذهبی خود یک روش تربیتی است. بچه ها به صاحبان این اماکن دل می بندند. و با ائمه ی بزرگوار و امامزاده ها ارتباط برقرار می کنند، و اگر این امر دائمی باشد حتما در بزرگسالی جزء این بزرگان کسی را الگوی خود قرار نمی دهند.😌 حتما اگر قرار هست جایزه🧢، هدیه🎒 یا حتی وسیله ای که کودک نیاز دارد🧦🧤🧣 برایش بخرید، آن را موکول کنید به زمانی که به اماکن متبرکه مشرف می شوید و در زمان برگشت، براشون تهیه کنید😍✅ راااستی همسرجان‌‌ به نیابت از همه ی مردم خوب ایران قدم زدند و نائب الزیاره و دعاگو بودند🙂🌹🤲 #تولد_تا_هفت_سالگی #پدرانه #پدر_خلاق #زیارت #اربعین #کربلا #میوه_ی_دل_من ╭┅──🏴—🏴—🏴——┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅──🏴—🏴—🏴——┅╯ ┄━━•●❥-☀️🌼☀️-❥●•━━┄

•┈┈┈••✾🍃 ﷽ 🍃✾••┈┈┈• پنبه یکی از اون چیزاییه که اکثر بچه‌ها به خاطر نرم☁️ بودنش عاشقشن😍👌 شاید بعضیاشون هم ازش بترسن اگه گل‌پسرتون جزء اون دسته‌ای هست که عاشقشه می‌تونید یه کوچولو پنبه بهش بدید تا از هم جداشون کنه و کلی سرگرم بشه👌👏 این سبد هم که می‌بینید زیرِ دست فندقه برا اینه که مو و خرده ریزای فرش به پنبه نچسبه و بازم بتونه باهاش بازی کنه 😀👌 #تولد_تا_هفت_سالگی #مادرانه #مادر_خلاق #بازی_سازی #میوه_ی_دل_من ╭┅──🏴—🏴—🏴——┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅──🏴—🏴—🏴——┅╯ •┈┈┈••✾🍃🌺🍃✾••┈┈┈•

—✧✧🦋✧ ﷽ ✧🦋✧✧— #شعر_کودکانه #پاییز آمد دوباره از راه با صد درخت پربار پائیز مهربانم! با میوه های بسیار مادر میان سفره نارنج می گذارد از باغ عطر خوبی همراه خویش دارد یک طبعِ سرد دارد نارنج های خوش رنگ با برگ های پائیز گوئی شده هماهنگ ❁بتول محمدی«رئوف» #میوه_ی_دل_من #تولد_تا_هفت_سالگی ╭┅──🏴—🏴—🏴——┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅──🏴—🏴—🏴——┅╯ ┄┅═══••✿🦋✿••═══┅┄

#پیامبر_اسلام(س) #امام_حسین(ع) #امام_حسن(ع) ╭┅──🏴—🏴—🏴——┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅──🏴—🏴—🏴——┅╯

از مادران عزیز کانال تقاضای همراهی و راهنمایی داریم🙏🌹 #همدلی #سرگرم_کردن_کودک

ممنونیم از مادران عزیز همراه، بله باید کودک حتما سرگرم باشه و متناسب با سن و شرایطش بهش توجه بشه و سرگرمی مناسب براش فراهم بشه، وقتی توجه مادر رو به فرزندان در حال انجام تکلیف ببینه، برای جلب توجه هم که شده میاد و اینکارو می کنه حتما از بازی های کانال استفاده کنید و کودک رو سرگرم کنید تا این مسئله کمتر اتفاق بیفته. #همدلی #سرگرم_کردن_کودک

#همدلی #سرگرم_کردن_کودک

━━🦋━━━⃟●⃟━━━━﷽ خوشرفتاری امام رضا علیه السلام:  کسی که ایمانش برتر از دیگران است، اخلاقش نیکوتر و با خانواده اش مهربان تر است و من نسبت به خانواده خود مهربانترم. (بحارالانوار، ج71،ص287) #میوه_ی_دل_من #امام_رضا(ع) #تولد_تا_هفت_سالگی ╭┅──🏴—🏴—🏴——┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅──🏴—🏴—🏴——┅╯ ━━━⃟●⃟━━🦋━━

¨‘°ºO✰┈•✦⚘﷽⚘✦•┈✰Oº°‘¨ شیربادام😍😋 اومدم برای فندق شیربادام درست کنم، برای تقویت و افزایش رطوبت کودکان خیلی خوبه👌👏✅ پس دقت کنن مامانا، بچه هایی که رطوبتشون بالاست، نیازی ندارند به این شکل استفاده کنند👍 طرز تهیه: ۱۴ تا بادام رو می ریزیم تو آب جوش و پوستش رو جدا می کنیم و بعد با یه لیوان یا دو لیوان آب🥛 و دو قاشق عسل🍯 خوب و با کیفیت (ساکاروز زیر ۳ درصد برای کودکان زیر دو سال) می ریزیم تو مخلوط کن😋 بعد توی لیوان نی دار جذاب🥤 و یا اگر کودک می خوره و دوست داره تو لیوان معمولی🥃 میدیم نوش جان کنند😋🤤 آشنایی با وسایلِ خونه: حالا برای اینکه فندق علاقه مندیش بیشتر بشه به شیربادام، مخلوط‌کُن رو براش گذاشتم تا با وسایل خونه ارتباط برقرار کنه😁😄 البته تیغه‌هاشو از قبل برداشته بودم که دستاشو زخمی نکنه👌 #تولد_تا_هفت_سالگی #مادر_خلاق #تغذیه_صحیح #مادرانه #بازی_سازی #میوه_ی_دل_من ╭┅──🏴—🏴—🏴——┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅──🏴—🏴—🏴——┅╯ ¨‘°ºO✰┈•✦⚘⚘✦•┈✰Oº°‘¨

❀ೋ❀💕═ ﷽ ═💕❀ೋ❀ اینم برای مامان عزیزی که پرسیده بودند چطوری کوچولومو سرگرم کنم تا موقع انجام تکلیف بچه ها، وسایلشون رو به دهن نبره😍👌👏👏👏 یکی از سرگرمی های ته تغاری ما اینه که براش چشم 👀 چشم👀 دو ابرو را بکشیم. حالا دیگه خودشم یه کمی از شعر و یاد گرفته و می خونه🤓 وقتی ته تغاری سراغ وسایل و لوازم تحریر بچه ها می ره😯 اینطوری سرگرمش می کنیم🙂🙃 یه دفتر نقاشی کهنه📝 و مداد✏️ یا 🖊 میاریم. او چشم چشم دو ابرو را می خونه و ما نقاشی می کشیم، یا برعکس، او می کشه و ما می خونیم😅 🙇‍♂هم سرگرم می شه 🙇‍♂هم وسایل داداش بزرگ‌ترش خراب نمی شه 🙇‍♂هم هماهنگی دست و چشمش تقویت می شه 🙇‍♂هم با بازی، شعر و هر چیز دیگه ای براش تکرار و به ذهنش سپرده می شه🤗 #تولد_تا_هفت_سالگی #مادرانه #مادر_خلاق #بازی_سازی #میوه_ی_دل_من ╭┅──🏴—🏴—🏴——┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅──🏴—🏴—🏴——┅╯ ❀ೋ❀💕═══💕❀ೋ❀

┄━━•●❥-☀️﷽☀️-❥●•━━┄ امروز پسرم با این سازه ها رباط درست می کرد و براشون اسم های متناسب می گذاشت😎👏👏👏🙂 بعد که تکمیل شدند باهاشون بازی می کنه، یعنی رباط ها مثل شخصیت های نمایشند که خودش درست می کنه و بعد باهاشون بازی می کنه 👌👏👏👏 هم ماهیچه های دستشون تقویت میشه💪 هم هماهنگی بین دست ✋ و چشم👀 و هم هر چی جلوتر میره طرح های جالب تر و متنوع تری به ذهنش می رسه🤓😎👏👏👏 #تولد_تا_هفت_سالگی #بازی_سازی #مادرانه #رباط #میوه_ی_دل_من ╭┅──🏴—🏴—🏴——┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅──🏴—🏴—🏴——┅╯ ┄━━•●❥-☀️🌼☀️-❥●•━━┄

اینم کمک کردن پسرای من واقعا لذت بردم اینکه کنار هم گوجه ها رو ریز کردیم تقریبا 6،7تا گوجه بزرگ رو پسرم ریز کرد😍 در مورد استفاده از چاقو،بگم که پسرای من تقریبا از کوچکی از چاقو استفاده کردن،و یجورایی ترس ندارم از اینکه چاقو بدم دستشون کار باهاش رو یاد دارن ╭┅──🏴—🏴—🏴——┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅──🏴—🏴—🏴——┅╯

#ایده_ی_شما 😍👌 احسنت به این مادر عزیز کانال👏👏👏

━━.•💐﷽.•💐•.━━━━━━━━ 💥مجموعه ی تخصصی جواهر الحیاة برگزار می‌کند ✨دوره ی شخصیت شناسی عمومی ترم یک با نام 🔻 "طبع شناسی مقدماتی"  ◄ با 10 جلسه تدریس و 10 جلسه کارگاه تشخیص طبع  ◄ مدرس دوره: سید روح الله حسینی 🔰سرفصل‌های این دوره: 1.آشنایی با مبانی طب 2.آشنایی با عناصر و ماهیات اربعه 3.آشنایی با طبایع اصلی 4گانه 4.آشنایی با طبایع ترکیبی 5.تیپولوژی طبایع و شخصیت شناسی 6.آموزش نمونه طبایع به صورت ویدیو 7.ده جلسه کارگاهی مباحثه ای نمونه طبایع ترم اول را از دست ندید😊 آیدی ثبت نام: 🆔@Aref2400 https://eitaa.com/joinchat/3658612752C778c1803ba ━━━━━━━━━━.•🌙•.━━

━━━━━✤✤﷽✤✤━━━━ #داستان_کودکانه #صندلی_کوچولو صندلی کوچولو، یک صندلی سفید و صورتی خوشگل بود. با چشم های اشک آلود گوشه ی اتاق فاطمه نشسته بود. لب هایش آویزان بود! با خودش گفت: «فاطمه منو دوش نداله! اَژَم اِشتفاده نمی تُنه! تَهنام!» مادر فاطمه به طرف اتاق فاطمه رفت. یک راست سراغ صندلی کوچولو رفت. کنار فاطمه گذاشتش. فاطمه نشسته بود گوشه ای از پذیرائی، اخم کرد. از کنار صندلی بلند شد و گفت: «مامان شَندل نه!» انگار از صندلی می ترسید! مادر لبخند زد. دوباره توی اتاق فاطمه رفت. با تمام عروسک هایش برگشت. صندلی کوچولو با خودش گفت: «وااای خِلش کوچکولو! نوک حنائی! هادی! هدی! ببعی! ...سلاام! چِگَد دلم می خواش باهاتون‌‌ باژی‌ کنم!» همگی هورا هورا کنان دست زدند و خندیدند. مادر کنار صندلی و عروسک ها نشست. نوک حنائی را برداشت. نوک نارنجی اش را ناز کرد. روی صندلی نشاندش. کمی منتظر شد. به بقیه ی عروسک ها لبخند زد و گفت: «نوک حنائی‌‌ داره یه کار مهم می‌‌ کنه!» نوک حنائی بعد از مدتی گفت: « آخیش لاحت شدم! میکلوبای بد از توو دلم بیلون اومدن!» مادر گفت:«عِه! آفرین پسر خوب! شما شماره ی دو را انجام دادین‌‌!» یکدفعه ببعی گفت: «بع! بع! نوبت منه! دل منم دَد می تُنه!» نوک حنائی پائین پرید. جای خودش را به ببعی داد و گفت:«تو هم شماله‌‌ دو دالی؟! پی پی؟» ببعی گفت: «آله، آله! زودی باش!» هادی و هدی هم به نوبت روی صندلی کوچولو نشستند. هادی گفت: «حالا ملیض نمی شم!» هدی گفت: «من با میکلوبا دوش نیشتم‌!» بعد از آن همه با خیال راحت مشغول بازی شدند. فاطمه گاهی با عروسکش، ملوس خانم بازی می کرد. گاهی به حرف های عروسک ها و مادرش گوش می کرد. اما نزدیک صندلی نشد. مادر با خودش گفت: «باید فاطمه را از پوشک بگیرم!» بعد با صدای بلند به عروسک ها گفت: «فردا همین موقع، همین جا جمع بشین. دوباره همین بازی را می کنیم! همگی بالا و پائین پریدند‌. جیغ زدند و هورا کشیدند. صندلی به فاطمه فکر می کرد. نگاهش کرد و با خودش گفت: «کاشکی فاطمه هم فَلدا با ما باژی تُنه!» مادر و عروسک ها و صندلی تا چند روز همین بازی را انجام دادند. سر همان ساعت! آخر هفته بود. فاطمه از تنهائی بازی کردن خسته شده بود. ملوس را بغل کرد و به بقیه نزدیک شد. مادر نگاهش کرد و خندید. دستش را گرفت و گفت: «خوش اومدی قند عسلم!» فاطمه دامن صورتی چین دارش را با دست کوچک سفیدش بالا گرفت. به مادرش نگاه کرد. کمی می ترسید. روی صندلی نشست. مادر گفت: «آفرین دختر گلم» و یک برچسب ستاره روی دست توپولویش زد. فاطمه داد زد و گفت: «هولااا! مَنونم‌‌! مَنونم!» بعد از چند روز مادر صندلی را توی دستشوئی گذاشت. فاطمه گریه کرد و گفت: «شَندلِ منه‌‌! دَشولی‌‌ نه!» مادر گفت: «الان صندلی فقط مال شماست، به شرط اینکه توی دستشوئی بری اون هم بدون پوشکت!» فاطمه خندید و گفت: «بااااشه!» با کمک مامان پوشکش را از خودش جدا کرد. تند و فرز توی دستشوئی رفت. روی صندلی اش نشست. وقتی کارش تمام شد، مادر برایش یک برچسب بزرگ روی در دستشوئی زد. بعد بغلش کرد تا از توی کیسه ی جایزه ها یک اسباب بازی خوشگل بردارد. کیسه ی اسباب بازی یک کیسه ی رنگی رنگی بود. پر از جایزه های کوچولو، اما جدید و براق. کیسه با دسته ی بندیش به آقای گیره روی دیوار دستشوئی آویزان بود. حالا دیگر صندلی تنها و غمگین نبود. فاطمه هم از دوست جدیدش صندلی، نمی ترسید و مهم تر از همه اینکه، فاطمه دیگر پوشک نمی پوشید! ❁بتول محمدی«رئوف» #داستان_کودکانه #صندلی_کوچولو #تولد_تا_هفت_سالگی #میوه_ی_دل_من ╭┅──🏴—🏴—🏴——┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅──🏴—🏴—🏴——┅╯ ━━━━━✤✦✤✦✤━━━━

#پیامبر_اسلام(س) #امام_حسین(ع) #امام_حسن(ع) ╭┅──🏴—🏴—🏴——┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅──🏴—🏴—🏴——┅╯

━━🦋━━━⃟●⃟━━━━﷽ حفظ آبرو امام رضا علیه السلام: بهترین زنان شما زنی است که پنج خصلت داشته باشد، گفته شد آن پنج خصلت کدامند؟ پاسخ دادند: امیرالمومنین علی علیه السلام فرموده اند: سهل گیر باشد و سخت نگیرد؛ نرم خو و آرام باشد و تندخو نباشد، از شوهر خود اطاعت کند، هرگاه شوهرش را به خشم آورد چشم بر هم نگذارد تا او را راضی کند و هرگاه شوهرش از وی غایب شد مال و آبروی او را حفظ کند، چنین زنی از کارگزاران خداوند است و کارگزاران خداوند از رحمت او نا امید نیستند. کافی جلد 5، ص324،325  #میوه_ی_دل_من #امام_رضا(ع) #تولد_تا_هفت_سالگی ╭┅──🏴—🏴—🏴——┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅──🏴—🏴—🏴——┅╯ ━━━⃟●⃟━━🦋━━