eitaa logo
میثم کاوسی
504 دنبال‌کننده
136 عکس
49 ویدیو
3 فایل
بچه شاعر نویسنده نامنظم کوچکترین عضو #گروه_یاقوت_سرخ غلام‌بن‌غلام جناب أبوتراب روحی فداه اینجا شخصی تر حرف میزنیم❤️ ارتباط با ادمین: @Meysam_76
مشاهده در ایتا
دانلود
هر کس به سر رؤیای خود را دارد و من هم یک عکس در صحن تو از دنیا طلب دارم @mkavoosi110
«گدای مرتضی» نخواهد خورد هرگز غصه‌ی مال و منالش را گدای مرتضی میگیرد از او رزق سالش را تمام نوکران دلخوش به یک لبخند اربابند خوشا قنبر که لبخند علی خوش کرده حالش را کبوتر بچه‌ی دل عاشقانه تا نجف پر زد صد و ده بار دورش گشت و قیچی کرد بالش را مِیِ کهنه صد و ده ساله شد در خم به حرف آمد کز انگور ضریح مرتضی دارد کمالش را تمام کهکشان ها تحت فرمان علی هستند بپرس از وصله ی نعلین او جاه و جلالش را پیمبر شام معراج از خدا اسرار میپرسید صدای مرتضی میداد پاسخ، هر سوالش را هرآنکس که رجزخوانی کند بعد از علی قطعاّ شبیه طبل توخالیست مشنو قیل و قالش را اگر هر دم بگیرد جان من را باز خوشحالم که جای بازدم آن لحظه میبینم جمالش را 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @mkavoosi110 @yaqoote_sorkh
هدایت شده از یاقوت سرخ
بسم الله الرحمن الرحیم با ذکر یا زهرا می‌کنه، درِ خیبرو جبرائیل به پیغمبر میگه ببین حیدرو وقتی که حیدر بعد نماز منبر میره خطبه میخونه و میبره دل قنبرو مسجد با حیدر مسجده منبر با حیدر منبره قرآنو خوندم خط به خط سرتاسر مدح حیدره پس قرآن علیه، اذان علیه، جنان علیه تو دفتر خلقت عنوان علیه، میزان علیه پس آغاز علیه، نماز علیه، نیاز علیه قتال العرب تو حجاز علیه، چاره ساز علیه «علی ولی الله یا مولا» از اونی که به جنگش اومد هراس بپرسین چیه!؟ از اونی که خورده زمین التماس بپرسین چیه؟ ضربه‌ی دست اسدالله‌و از معاویه و هیبت ذوالفقارو از عمروعاص بپرسین چیه؟ نبض میدون تو دستشه خیبر روی انگشتشه مرحب حق داره در میره آخه میترسه کشته شه چون حیدر علیه، جگر علیه، خطر علیه میجنگه مث شیر، صفدر علیه، محشرعلیه سردمدار علیه، وقار علیه، عیار علیه پس کرار غیر فرّار علیه، قهار علیه «علی ولی الله یا مولا» وقتی پیمبر میره معراج علی جلوتر میره درستش اینه که واسه دیدنش پیمبر میره هرکی یه‌جور می‌جنگه مالک یه‌جور می‌جنگه ولی همه میگن شیوه‌ی جنگ حسن به حیدر میره از بدر و از خیبر بپرس از مالک اشتر بپرس کی بعد حیدر حیدره؟ از علیِ اکبر بپرس تا ارباب علیه، حساب علیه، کتاب علیه مستی مدام شراب علیه، صواب علیه خیرالامور علیه، غیور علیه، صبور علیه ذکر مهدی وقت ظهور علیه، منصور علیه «علی ولی الله یا مولا» شعر و سبک از؛ ✏️ 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh
هدایت شده از یاقوت سرخ
196.8K
بند اول @yaqoote_sorkh
هدایت شده از یاقوت سرخ
173.5K
بند دوم @yaqoote_sorkh
هدایت شده از یاقوت سرخ
197K
بند سوم @yaqoote_sorkh
«شمایل» دلم هر بار از شادی به سمت غصه مایل شد دوای دردهای لاعلاج من شمایل شد همیشه در مصاف غم ، نجف داده است تسکینم خروش موج را تسکین فقط آغوش ساحل شد شبی از دوری ایوان طلا در صحن گوهرشاد چنان بارید چشمم؛ خاک مشهد تا نجف گل شد درون سینه‌ام سنگ سیاهی بود جای دل زدم بر سینه سنگ عشق حیدر را که دل، دل شد شهادت میدهد «لولا علیٌ ...» که علی حتّی برای دشمنان خویش هم حلال مشکل شد علی شأن نزول کل قرآن است؛ پس حتما «دخان» وقتی خدا دلتنگ حیدر بود نازل شد 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @mkavoosi110 @yaqoote_sorkh
در خیبر رو تو کندی میگی زهرا و میخندی دهان کفر و میبندی یا حیدر دو دم میچرخه تو دستاتو سر میریزه رو پاهات یه پا شمشیره ابروهات یاحیدر تو میخندی توآسمون فرشتها میگن جانم ببین حتی ستاره ها میگن جانم حسین و حسن زهرا میگن جانم دلاور حیدره یل بدر و حنین و جنگ خیبر حیدره کسی که جاشه رو دوش پیمبر حیدره تو گوش بچه ها لالای مادر حیدره ((علی مولا علی مولا)) به میدون میزنه کرار و تو حمله بلا فرار و تو جنگاوری قهاره حیدر علی مولی الموالیه علی شمس المعالیه خلاصه یک کلام عالیه حیدر علی میگم تموم دنیا یکصدا میگه جانم توی عرش برین خدا میگه جانم رو دوش مرتضی عبا میگه جانم بنازم حیدرو سر قمار دنیا نمیبازم حیدرو میگم میون هر راز و نیازم حیدرو پرستش میکنم توی نمازم حیدرو ((علی مولا، علی مولا)) نجف خونه‌ی بابامونه ایوون طلا درمون دردایی که بی درمونه میشه نجف جنت الاعلامونه دنیا بی نجف زندونه نوکر بی نجف دیوونه میشه جلو ایوون دیدم همه مسیحیا میگن جانم تو صحن تو کلیمیا میگن جانم هنوز همون قدیمیا میگن جانم عزیزم حیدره اونکه با دشمناش توی ستیزم حیدره دوا درمون این قلب مریضم حیدره اون که زندگیمو به پاش میریزم حیدره ((علی مولا علی مولا)) شعر و سبک: 📝گروه ادبی یاقوت سرخ
«تمنا» روزی که پا به عرصه‌ی دنیا گذاشتیم بر هر چه غیر عشق علی پا گذاشتیم سرهای خویش را به امید کرامتش برخاک او به چشم تمنّا گذاشتیم وقتی که میرسیم به صحن ابوتراب انگار پا به عرش معلّی گذاشتیم در اولین زیارتمان قلب خویش را مابین کوچه‌های نجف جا گذاشتیم مستی نداشت دیدن انگور بر ضریح این رسم نیک را به جهان ما گذاشتیم باید مودبانه صدایش کنیم پس ماقبل مرتضی علی «آقا» گذاشتیم دیدیم بوتراب امام است؛ دیده را هر طور در تمام زوایا گذاشتیم عمریست در فراق علی زمان خویش مابین لحظه‌های خوشی «نا» گذاشتیم هیهات اگر که گفته شود مثل کوفیان مولای خویش را تک و تنها گذاشتیم @mkavoosi110 @yaqoote_sorkh
بسم الله الرحمن الرحیم بسم الله الرحمن الرحیم «آرزو» فراتر از عبادات خلایق حد ایمانش نبی بعد از نبی بودند از آدم مسلمانش به منبر خطبه خواندن های او محشرتر از محشر قیامت جلوه‌ای از لحظه‌ی رفتن به میدانش اگر شوق بهشتی هست در ما، بس همین علت که دور حوض کوثر جرعه‌ای باشیم مهمانش دلم با زلف تو در توی او دارد شباهت ها خوشم با اینکه، قلبم بوده از اول پریشانش به قربان علی رفتن فقط در شأن زهرا بود کسی چون من نهایت میشود قربان سلمانش مرا یک آرزو باشد اگر در این جهان این بس که باشم خاک زیر پای سگ‌های بیابانش فقط کافیست یا حیدر بگویی بین جمعیت به گوشت از تمامی دهان ها میرسد «جان»ش اگر با مدح حیدر میپرد هوش از سرت، حتما بغل کن مادرت را بابت پاکی دامانش به شیرینی دلچسب دهین های نجف سوگند که دل بستن به هر کس جز علی تلخ است پایانش @mkavoosi110 @Yaqoote_sorkh
هدایت شده از شعر شیعه
آنچنان که خُلق دخترها به مادر میرود خُلق زینب نیز به زهرای اطهر میرود شرط عقد خواهری چون او فقط این بود که هر چه پیش آید بهمراه برادر میرود در مقابل محض همراهی این خواهر حسین ترک پیکر کرده و بر نیزه با سر میرود خون حیدر در رگش جاریست وقتی اینچنین در اسارت هم چنان فاتح به منبر میرود هیبت زینب به حیرت برده دشمن را که او روی منبر میرود یا فتح خیبر میرود!؟ خطبه میخواند تمام شهر میریزد به هم آنچنان که انتظار روز محشر میرود تیغ بران بیانش ذوالفقاری دیگر است آن زمانی که به جنگ جهل لشگر میرود کوه صبر است او که از داغ دل پر غصه‌اش کاسه‌ی صبر تمام غصه‌ها سر میرود #@shia_poem
هدایت شده از سجاد روان مرد
بسم الله الرحمن الرحیم بند اول✏️ بگو کجایی رو خاکی یا که روی نیزه هایی ولی خدایی این رسمش نبود این همه جدایی بگو کجایی بگو کجایی بذار با دستای خودم نوازشش کنم موهاشو بذار می‌خوام ی بار دیگه بیام ببوسم اون چشماشو بذار برم به سمت قبله بکشم پاهاشو همه عمرم غریب افتاده از روی زین عجیب افتاده خاطرات رقیه و زینب گیر یک نا نجیب افتاده سیدناالغریب بند دوم✏️ دیگه تمومه خنده روی لب های زینب حرومه توی شلوغی جسم پاره پاره‌ی تو کدومه بگو کدومه بگو کدومه اومده ذولجناح ولی تو زیر دست و پا جا موندی وا شده پای شمر و حرمله به خیمه ها جا موندی سرت با ما مسافرو خودت تو کربلا جا موندی مثل تو من غریب افتادم از رو محمل عجیب افتادم گریه کردی رو نیزه ها وقتی گیر یک نا نجیب افتادم سیدناالغریب بند سوم ✏️ وای از زمونه رقیه واسه‌ی تو روضه میخونه چرا بابایی انگشتر تو،تو دست ساربونه داره میخونه داره میخونه تو رفتی منو سپردی دست این حرومیا بابایی نمیدونی چه حرف های بدی زدن به ما بابایی دوری دیگه بسه خودت پاشو بیا بابایی تو بیابون غریب افتادم از رو ناقه عجیب افتادم فک میکردم عمو میاد اما گیر یک نا نجیب افتادم سیدناالغریب 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @sajad_ravanmard
هدایت شده از سجاد روان مرد
379.3K
هدایت شده از سجاد روان مرد
321.1K