eitaa logo
با تو از خود می گویم...
143 دنبال‌کننده
16.4هزار عکس
637 ویدیو
65 فایل
با هر حسی که دوست داری، بخون و با هر عقیده ای که هستی اگه دوست داشتی بمون! ولی . . . حرمت نگه دار اینجا خونه ی دل منه سرشار از افکار و عقایدم... انتقادات و پیشنهادات از طریق @Nasim20
مشاهده در ایتا
دانلود
با تو از خود می گویم...
#شهیدشاپور_برزگرگلمغانی متولد۱۳۳۶/۸/۲۲ در اردبیل فرمانده محور عملیاتی لشکر۳۱ عاشورا که در مرحله سوم
🌸معرفی 🌸 در ۲۲ آبان ماه ۱۳۳۶ در اردبیل و در خانواده ای نسبتا مرفه و مذهبی در اردبیل به دنیا آمد. در کودکی نسبت به دیگر همسالانش قدبلندتر و هیکل درشتی داشت از این رو در بازیها رهبری سایرین را به عهده می گرفت و همه را تحت نظارت خود درمی آورد. در طول مدت تحصیل در دامداری به پدرش و در خانه داری به مادرش کمک می کرد و وقتی در دبیرستان مشغول احصیل بود در حرفه آهنگری و پنجره سازی مشغول به کار شد. در سالهای نوجوانی به کشتی علاقمند شد و به صورت نیمه حرفه‌ای موفق به کسب رتبه در این رشته شد. با گرفتن دیپلم مدت کوتاهی در تهران مشغول کار شد ولی دوباره به اردبیل برگشت و در کارگاه آهنگری پدرش مشغول به کار شد و همین زمان به قید قرعه از خدمت سربازی معاف شد. با شروع تظاهرات مردمی به صف تظاهرات کنندگان پیوست و بسیار فعال بود. طوری که به خاطر آتش زدن منزل یک ساواکی مدتی شکنجه و زندانی شد. بعد از آزاد شدن باز هم به فعالیتش علیه رژیم ادامه داد طوری که تحت تعقیب قرار گرفت اما نتوانستند او را دستگیر کنند. با ورود امام به تهران و جمع استقبال کنندگان پیوست و با پیروزی انقلاب در بنیاد مسکن مشغول به کار شد. مدتی هم به چوب بری در استان گیلان رفت تا بتواند به روستاها رسیدگی کند. بعد از مدتی فرمانده گروه حفاظت کارخانه کاغدسازی شد اما به اردبیل برگشت و پس از گذراندن دوره‌های آموزش نظامی وارد سپاه شد و مدتی در جريان مقابله با منافقين فعاليت کرد. با شروع جنگ تحمیلی راهی آبادان و خرمشهر شد که در طي يك عمليات مجروح شد. او پس از بهبودي، در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اردبيل به سمت معاون فرمان دهي مشغول خدمت شد و بعد از مدتي، مسئوليت واحد آموزش را بر عهده گرفت. در همین ایام ازدواج کرد که ثمره ازدواجش یک دختر و یک پسر بود. به همسرش گفته بود: ‌اگر به خاطر اسلام نبود هيچ وقت از كنارت دور نميشدم. اگر در اين راه به عزت خون ندهم دشمن به ذلت از ما خون مي گيرد. تو از من راضي باش و دعا كن. علاقه اي به گردآوري مال و ثروت نداشت و حتي از دزد فقيري كه به خانه او وارد شده بود گذشت نمود و مال خود را از او طلب نكرد. او براي تمام رزمندگان احترامي خاص قائل بود و اگر كاري را به فردي واگذار مي كرد نسبت به او اطمينان داشت. در بحـــرانها و مشكلات مختلف، پيوسته به ياد خداوند بود و در هنگام عصبانيت از گرفتن تصميم جدي صرف نظر مي كرد. در تشکیل بسیج اردبیل از فعالان بود. در سال۶۱ در عملیات بیت المقدس همراه با گروهان شهید باهنر به نبرد پرداخت و بعد از این عملیات که عده ای از دوستانش را از دست داده بود در خانه اتاقی را با اسم حجله شهدا برای خود با تصاویر شهدا برای عبادت و خلوت درست کرد... بهمن سال۶۱ مسئول آموزش نظامی تیپ۹ شد و بعد از آن فرماندهی گردان حبیب بن مظاهر را به عهده گرفت. سال۶۲ در اثر انفجار نارنجک در پادگان دست راستش از مچ قطع شد و بعد از ترخیص از بیمارستان به مدت ۳ ماه مسئول واحدآموزش نظامی شد. سرانجام در اواخر مهر در عملیات والفجر۴ در منطقه پنجوین عراق شرکت کرد و هماهنگ کننده محورهای عملیاتی بود که در مرحله سوم عمليات والفجر ۴ و در ارتفاعات «شيخ گزنشين» در سمت مسئول محور لشكر ۳۱ عاشورا در خاك عراق (پنجوين) در ۱۳ آبان ۱۳۶۲ در اثر تير دوشكا و اصابت تركش به پشت به شهادت رسيد و پیکر مطهرش در گلستان شهدا اردبيل به خاک سپرده شد. برادرش عليرضا در سال ۱۳۶۳ به شهادت رسيد و چندي بعد برادر همسرش نيز به صف شهدا پيوستند. 🌺یادش گرامی و راهش پر رهرو باد🌺 ✍ @Mnasim20