#واقعی
#قسمت_اول
✍ چیزی که از امشب توی قسمت واقعی براتون مینویسم، اتفاقاتی هست که از نزدیک در جریانشون قرار گرفتم...قطعا بعضی از قسمت هارو بخاطر دلایلی صلاح نبودن بیان یک اتفاق و یا اینکه نیاز به توضیحاتی داره که نمیشه گفت حذف میکنم اما تلاش میکنم به اصل داستان آسیبی وارد نشه🌺
تازه وارد مدرسه شده بودم، دوستای جدید و حال و هوای جدید و اینکه احساس میکنم دارم کم کم شخصیت مستقلی پیدا میکنم برام خیلی جذاب بود...آخه مدرسه ام شبانه روزی بود و توی یک شهر دیگه...
از همون اول صبح که برامون جلسه گذاشتن و شرایط مدرسه و قوانین رو بیان کردن فهمیدم خیلی زود ذوق زده شدم کلی مسئول و بزرگتر داریم که باید بهشون جواب پس بدیم.
بیرون رفتن و اومدن، ساعت خواب و بیداری، حضور سر کلاس درس و ساعت های مطالعه بعد از ظهر و ساعت غذا و...خلاصه کلی چیزای دیگه...
بین خودمون بمونه ی مقداری هم حس کردم اومدم سربازی...
ولی خب من قدم اولم رو برای مرد مستقل شدن برداشته بودم!
سرویس بهداشتی مدرسه توی سالن بالا بود، آشپزخونه طبقه پایین بود، سالن غذاخوری توی زیرزمین بود، ی دونه حموم هم بیشتر نداشتیم که اونم کنار زیرزمین بود...خدایاااا این همه آدم ی دونه حموم؟!؟!
گفتن دارن حموم های جدید میسازن و تا چند وقت دیگه آماده میشه، گفتم پس جای شکرش باقیه.
من از سمت غرب کشور اومده بودم شمال، هوا خیلی گرم بود، شب خواستم برم سمت زیر زمین دیدم یکی از بزرگترای مدرسه که ما بهشون میگفتیم «ارشد» سر راهمو گرفت! گفت کجا میری؟!
گفتم حموم!
گفت از بعد نماز مغرب حموم رفتن ممنوعه...
یعنی چی؟! حموم رفتن هم ساعت داره؟! گفت تا حموم های جدید ساخته نشده بعله...از لحن صحبتش فهمیدم ی داستانایی هست که به ما تازه واردا نمیخوان بگن...با خودم حساب کردم دیدم حموم جدید که ساخته بشه توی طبقه همکف همچین مشکلی نخواهد داشت؛ پس اینکه حموم قدیمی بعد نماز مغرب ممنوع هست حتما بخاطر موقعیت مکانیش باید باشه که کنار زیرزمین هست!
ولی من که از زیر زمین و تاریکی و این چیزا نمیترسم...
تا اینکه نصف شب ما تازه واردا که توی سالن اجتماعات که نزدیک پله های زیرزمین خوابیده بودیم، یهو با صدای دویدن شدید ی نفر توی راه پله ها از خواب پریدیم...
#ادامه_دارد...
@Moavenzadeh_SM
#واقعی
#قسمت_دوم
...صدای دویدن اینقدر شدید بود که همه ما تازه واردا از خواب پریدیم...
چند تا ارشد هم مراقب ما بودن، تا بچه ها خواستن بریزن بیرون که ببینن چخبره؛ ارشدا صدا زدن بخوابین...بخوابین...چیزی نشده...
دو تاشون رفتن بیرون من که نزدیک پنجره اتاق جلسات خوابیده بودم گوش و چشممو نزدیک پنجره آوردم دیدم یکی از پایه های بالاتره... چهره شو خوب ندیدم اما نفس نفس میزد، ارشدا جلوشو گرفتن گفتن چته؟!
پایین چیکار میکردی؟! گفت رفتم ظرفمو از توی آشپزخونه بردارم دیدم کسی داره صدام میکنه حسن...حسن...
با تته پته حرف میزد...
ارشدا بهش گفتن نمیمردی که صبح میرفتی، همه رو از خواب انداختی؛ برو توی اتاقت...
خب همه حقیقتا ترسیدیم چون شنیدیم چی گفتن...اما ی مرتبه یکی دیگه از ارشدا اومد داخل و وقتی قیافه های مارو دید و وحشت توی چهره ها گفت بگیرید بخوابید من بودم! ترسوندمش که بی اجازه توی آشپزخونه نره...
کسی بدون اجازه جایی نره به چیزی هم دست نزنه...
همه بچه ها گفتن ای بابااااا گفتیم چی شدهههه...دراز کشیدن بخوابن.
اما من میدونستم راست نمیگه...چون ماجرای ممنوعیت حموم رفتن توی زیرزمین رو فقط من بعنوان اولین تازه وارد متوجه شده بودم...تا نماز صبح خوابم نبرد!
با خودم قرار گذاشتم صبح بعد کلاس ها ببینم توی پایه بالایی ها چند تا حسن داریم...آخه گفت صدام میکرده حسن!
نمیدونم چطوری صبح شد و برنامه های روز دوم چطوری گذشت اما بعد نماز ظهر افتادم دنبال اینکه حسن کیه...تا اینکه بین سه چهار نفر که اسمشون حسن بود دیدم چهره ی یکی هنوز اضطراب داره!
رفتم کنارش گفتم حسن جان سلام؛ خسته نباشی...قبول باشه...خوبی؟!
گفت سلام سال خوبی داشته باشی...
سریع خواستم برم سر اصل مطلب جوری که حس کنه سوالم کورکورانه نیست...
گفتم داداش دیشب چیشد یهو ترسیدی بمنم گفتن نرو پایین!
گفت:...
#ادامه_دارد...
@Moavenzadeh_SM
#واقعی
#قسمت_سوم
حسن بهم گفت: جن داره اینجا برادر جن!
چشمام چارتا شد!!! جن داره؟! گفت آره خیلی وقته کسی تنهایی پایین نمیره منم دیشب اشتباه کردم قرار بود چند نفری بریم پایین اما بچه ها معطل کردن منم گفتم سریع میرم و ظرفمو برمیدارم و میام...
گفتم شاید کسی اذیت میکنه!
گفت نههه اتفاقای دیگه هم افتاده بعد هم خیلی از مواقع بچه ها کمین زدن ببینن کسی میخواد اذیت کنه یا نه اما خبری نبوده...
گفتم پس چرا نهار میریم پایین توی زیرزمین؟! (صبحانه و شام رو بچه ها تا اون موقع توی اتاقاشون میخوردن)
گفت روزا مشکلی نیست حتی شبا هم اگر چند نفری بری مسأله ای نیست اما اکثر مواقع اگر کسی تنها رفته ی اتفاقی براش افتاده...
راست میگفت روزای بعد دقت کردم دیدم آشپز هم برای شام درست کردن تنها نمی مونه توی آشپزخونه، همیشه چند نفر الکی هم که شده اونجا هستن...راستش ترسیدم و توی فکر بودم که حسن برای زیاد شدن پیاز داغ ماجرا گفت هفته قبل هم یکی از بچه ها داشته از کنار پله ها رد میشده صدای آب شنیده رفته پایین دید برقای حموم روشنه و شیر آب داغ باز و بخار همه جارو گرفته... اومده بره داخل آب رو ببنده یهو برقا خاموش شده اونم پارو گذاشته به فرار...
تو دلم گفتم هههه مچتو گرفتم!!!
با یک نگاه عاقل اندر سفیهی گفتم داداش هفته قبل که تعطیلات تابستون بوده...گفت هرسال تابستون سه چهار نفر از بچه ها برای مراقبت از مدرسه باقی میمونن و حقوق و غذاشون رو مدرسه میده...گفتم واااا با این اوضاع دیوانه ان مگه؟! خندید گفت بالاخره بعضیا دل شیر دارن...
(ناگفته نماند دو سال بعد خودم بعنوان نگهبان توی مدرسه موندم و...براتون بوقتش میگم چی بروزم اومد)
وقت نهار که رفتیم پایین نفهمیدم چطوری غذا خوردم. وجب به وجب زیر زمین رو با چشمم نگاه میکردم که موقع تحویل دادن ظرف غذا چشمم به ی دریچه آهنی کف زیر زمین خورد!!! به آشپز گفتم حسین آقا دریچه کنتور آبه؟! گفت نه تونل زیر زمینیه...تونل زیرزمینی؟! گفت آره ی راه قدیمی که به بعضی از محله های اطراف راه داره...خیلی داشت جالب میشد.حس هرکول پوآرو داشتم...
دوباره که به دریچه یک در یک نگاه کردم؛ انگار از توی سرم یکی میگفت هرچی هست مربوط به این دریچه است...باید همین چند روزی تهش رو در بیارم!!!
#ادامه_دارد...
@Moavenzadeh_SM
#نصرالله
#قسمت_دوم
💥حماقتی بنام جایگزین خواهد شد...
. به دل خون و به لب لبخند دارم...
حدود پانزده سال قبل آقا فرموده بودن مراقب نفوذ باشید! روی بنرها فقط عکس فلش و رم موبایل و... میدیدی، درحالیکه یک بخش مهم اشاره رهبری به نفوذ توی شبکه مسئولین و مذهبی کشور بود!
خواستگاه جریان بهایی و انجمن حجتیه یکیه، منتها یکی وظیفه تفریط داره یکی وظیفه افراط...
یکی از صحبت های که این روزها خیلی از دهن مذهبی ها و انقلابی ها میشنوی و ظاهر بسیار بسیار زیبایی داره و واقعا متوجه میشی آگاهانه بیان نمیکنن،اما از ریشه این صحبت بوی تعفن عقیده انجمن حجتیه میاد این جمله است:
شهید شد که شد یکی دیگه جاش میاد...
ترور شد که شد جایگزین داریم...
مثل اینا زیادن، یکی دیگه...
بله هرگز ایدئولوژی شیعه بجز وجود امام عصر ارواحنافداه وابسته به کسی نیست، ما فرد محور نیستیم! عقیده محوریم...بله افراد جایگزین میشن...جایگزین امام راحل مقام معظم رهبری روحی له الفداه شد. جایگزین سید عباس موسوی، آیت الله سید حسن نصرالله و جایگزین ایشون هم سید هاشم صفی الدین...اما این دلیل نمیشه که ما کوتاهی کنیم و این سرمایه های عظیم ترور بشن و شهید بشن و بگیم عوضش یکی دیگه!!!
این همون عقیده چند لایه انجمن حجتیه است که ما دست رو دست بذاریم بذار فساد زیاد بشه تا حضرت خودش بیاد همه رو جمع کنه! ما بشینیم نگاه کنیم و نگران نباشیم چون جایگزین میشه و نهایتشم ظهوره و همه چیز جمع میشه.
اگر افراد به این راحتی جایگزین میشن پس چرا امیرالمومنین برای مالک اشتر گریه کردن اونقدر که مردم میگن محاسن مولا خیس شد و یقه لباس حضرت هم از اشک خیس شد...چرا برای محمد بن حنفیه گریه کردن برای سلمان گریه کردن...
چه خونی به دلت شد علی جان این مردم توی تاریخ بخونن و درک کنن اما نشد...
چرا امیرالمومنین گریه کردند و فرمودند أین عمار؟!
نه جانم! نصرالله شدن و سلیمانی شدن و ابراهیم رییسی شدن و ابو مهدی شدن و خیلی های دیگه که بخاطر وادادگی و پالس ضعف ی عده مسئول پر پر شدن به این راحتیا نیست؛که خیلی راحت بگیم شهید شد که شد عوضش یکی دیگه...
بازم براتون میگم داره چی میشه فعلا بدونیدحرف همونی که سید حسن نصرالله گفت:
نمیگویم از عمر من کم کن و به عمر رهبرم سیدعلی خامنه ای اضافه کن، میگویم تمام عمر مرا بگیرو به او ببخش که او عمود خیمه است...
✍ سیدمحمدکاظم معاونزاده
#ادامه_دارد...
@Moavenzadeh_SM
.
#نفوذ
#بهاییت
#فقر
✍ قبل از انقلاب در دوران پهلوی خبیث، بهائیت به شدت پا گرفته بود. قبلاً گفتم انجمن حجتیه و بهاییت یک خواستگاه دارن و پدرخوانده هر دوتایی اینها یهود هست. اما پست و منصب ها بیشتر به بهایی ها داده شده بود و بسیاری از وزرای پهلوی بهایی بودند.خودشم مالی نبود.
بعد از انقلاب خب همه فرار کردن...
نکته دقیقا همینجاست!!!
دقت کن!!!!
این یک دروغ بزرگ که به من و شما گفتن!!!
همه فرار نکردننننننننن!!!!
تعداد بسیار زیادی از اینها موندن، توبه کردن، شناسایی نشده بودن و... خلاصه مذهبی نمایی هم که کار نداره. ی دوماه ریش کوتاه نمیکنی، ی چند تا پیرهن یقه دیپلمات میخری، یک دور تو بازار چهار تا انگشتر عقیق درشت میخری تسبیح هم که اگر نخوای پول بدی از مسجد محل چند تا کش میری و تمااااام...
اول انقلاب هرکس این تیپ رو داشت دیگه در حکم نماینده تام الاختیار خدا در اون منطقه محسوب میشد...
حالا گردن کج و سلام علیکم گفتن و سایر اداها بماند.
میدونی این بدنه یهودی_بهایی در کجاها وفور داشتن و دارن؟!
آموزش و پروش، صدا و سیما، سیستم دارویی کشور، و در برخی اصناف بازار...
ی جاهای دیگه هم هست که نمیتونم بگم.
#ادامه_دارد
✍ سیدمحمدکاظم معاونزاده
https://eitaa.com/joinchat/463143203C3e12ffda58
#بهاییت
#نفوذ
💥 تا حالا کلمه «جهان وطنی» به گوشت خورده؟!
در دوره رضاخان بهایی ها خیلی قدرت گرفتن و روابطشون رو با گروه های صهیونیستی محکم کردن خب چون رضاخان روحانیت و تضعیف کرده بود بهایی ها بسیاری از مناصب سیاسی و اجتماعی رو گرفتن یه قانونی هم برای خودشون راه انداختن به اسم جهان وطنی قانون جهان وطن یعنی که اینا تو هر کشوری که زندگی می کردن اجازه داشتن به بدنه حکومتی اون کشور یا دستگاه های مهم یا اقتصاد به ویژه بچسبن مثل زالو تغذیه کنن منافع اون کشور رو نادیده بگیرن و برای منافع خودشون تلاش کنن برای منافع فرقه تلاش کنن رضاخان شخصاً به بهائی ها اعتماد داشت، تا جایی که یک افسر بهایی به نام "ستوان اسدالله صنیعی" ـ وزیر جنگ دولت هویدا ـ رو به عنوان پیشکار و آجودان ولیعهد انتخاب کرده بود و حتی قصد داشت یکی از بهائی های معروف به نام "مجید آهی "رو نخستوزیر کنه، در حقیقت یکی از عوامل مؤثر در صعود رضاخان و رجال پهلوی، نوه میرزا مجید منشی سفیر روسیه و شوهر خواهر حسینعلیبها بود.
بهائی ها در دوره پهلوی اول در پناه دولت، پیروان خودشون رو زیاد کردن،ایران به پناهگاه امنی براشون تبدیل میشه، سران بهائیت در خارج کشور (عمدتاً اروپا و آمریکا) به سر میبردن و امور بهائیان ایران رو شوقی افندی و بعدها "بیتالعدل اعظم" که مرکزیتش در اسرائیل است، از مجاری داخل کشور هدایت میکنن، سیاست دینزدایی رضاشاه مطابق میل و هدف بهائیان بود، بنابراین مخالفتی با دولت پهلوی نداشتن...
#ادامه_دارد...
✍ سیدمحمدکاظم معاونزاده
https://eitaa.com/joinchat/463143203C3e12ffda58
#طلسم
#تسخیر
#جنگ_همه_جانبه
#قسمت_اول
💥 تفاوت طلسم و تسخیر چیست؟!
✍ تقریبا دارم مختصر و مفید عرض میکنم, دنیای ما و دنیای اجنه توام هست اما نه اونها اجازه دارن توی دنیای ما دخالتی داشته باشن، نه ما اجازه داریم...طلسم نوشته ای هست که توسط دعانویس یا جن گیر نوشته میشه، و در واقع حکم گذرنامه ای رو داره برای ورود اجنه به دنیای ما که توسط یک انسان باید داده بشه. این فرآیند اعطای گذرنامه به اجنه بصورت یک به یک معمولا اتفاق میفته..
اصطلاحی هست برای ورود دسته جمعی اجنه بنام باز شدن دروازه؛ که این اتفاق در زمان حضرت سلیمان نبی اتفاق افتاد و نبردی خاص و سخت بین انسان و جن اتفاق افتاد.
پس از شکست اجنه توسط حضرت سلیمان علیهالسلام، و بررسی های صورت گرفته متوجه شدند این دروازه ها توسط دسته ای از ساحران و جن گیران با ابزار خاصی که ساخته بودن و پیدا کرده بودن از گذشتگان، باز شده...اون اسباب رو حضرت سلیمان زیر تخت خودش در بیت المقدس دفن کرد.
حالا پس از هزاران سال یهود دوباره با حفر زیر بیت المقدس به اون ابزار دست پیدا کرده و دروازه های تردد دسته جمعی اجنه رو باز کردن.
این که چه اتفاقی پس از باز شدن این دروازه ها افتاده رو عرض خواهم کرد...
#ادامه_دارد...
✍ سیدمحمدکاظم معاونزاده
https://eitaa.com/joinchat/463143203C3e12ffda58
سیدمحمد معاونزاده
#طلسم #تسخیر #جنگ_همه_جانبه #قسمت_اول 💥 تفاوت طلسم و تسخیر چیست؟! ✍ تقریبا دارم مختصر و مفید عرض
#طلسم
#تسخیر
#جنگ_رستاخیز
#قسمت_دوم
💥 تسخیر شدن توسط اجنه یعنی چه؟!
همونطور که عرض کردم طلسم حکم گذرنامه یا ویزا برای ورود اجنه به دنیای مارو داره و الان دیگه دروازه ورود برای اجنه توسط کاهنان اسرائیلی و شیطان پرست باز شده و بدون نیاز ویزا بصورت دسته جمعی وارد دنیای ما میشن.
تسخیر شدن نتیجه مطلوبی هست که از یک طلسم بدست میاد. یعنی در نهایت وقتی کسی رو طلسم میکنن یا اجنه برای اذیت و آزارش تلاش میکنن میخوان تسخیرش کنن.
حالا سوال اینه که دقیقا چیو تسخیر میکنن؟!
بصورت کلی میگن روح آدم رو، اما این روح با اون روحی که خدا در ما دمیده فرق میکنه. شبیه به اون روح هست اما اون نیست.توضیحش برای الان نیست. برای همین فعلا میگیم مغز و قلب آدم رو تصور میکنن...
که چی بشه؟! خب کسانی که برای کسی طلسم مینوشتن قصدشون عموما رسوندن فرد به حالت جنون(دیوانگی) یااز کار افتادن ، یا ناخواسته کاری رو انجام دادن هست.
اما الان خود شیاطین در این جنگ به دنبال گسترده کردن تعداد نفراتشون و زیاد کردن لشکریانشون در بین نسل انسان هستند.
(به مطلب هوش مصنوعی و راهکارهای شیطانی اش که داخل کانال گذاشتم، نگاه کنید خیلی نکته داره)
علی ای حال همینقدر برای شروع عرض کنم که فرآیند استخدام برای شیطان، در بین انسان ها، با زیاد گناه کردن و طبیعی شدن گناه آغاز میشه...
#ادامه_دارد...
✍ سیدمحمدکاظم معاونزاده
------------------
بیاتوکانالم 👇
https://eitaa.com/joinchat/463143203C3e12ffda58