12-Moqaddam-Shahadate Emam SAJJAD 90-9[www.RASEKHOON.net].mp3
3.34M
خدایا برسان مهدی صاحب الزمان را....
مهدی بیا...مهدی بیا..
شاید این جمعه بیاید شاید شاید....
4_6026115845325851666.mp3
4.76M
#مداحیشور
بین همه نامردیا تنها نزارم ...🥀
#کربلاییمجیدرضانژاد🎤
مهدی رسولی_۲۰۲۴_۰۲_۰۹_۱۱_۴۳_۰۲_۴۶۰.mp3
6.8M
سلام ای قرار دل بی قرار . .❤️🔥
ماه اسفند میدهد بوی شیرمردان بیشه خیبر.mp3
4.99M
ماه اسفند میدهد بوی . .♥️
31.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بقولمجتبی رمضانی:
منحرم رو پخشمستقیم
ڪربلـادیدمفقط... (:💔
#ماه_شعبان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیدن ِصورت ِماھ ِتو چه دیدن دارد . .
ناز ِتوحضرتعبـٰاسکشیدندارد...❤️:)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانمسهساله❤️🩹!'
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گره کرببلای ِهمه را باز کند (:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- من بجز رقیهۜ دلبری ندارم (:
سیر نگاهش کن، دیگر او را نخواهی دید
کربلای چهار تمام شده بود، خیلی از بچههای گردان امام محمد باقر(ع) شهید شده بودند. علیرضا هم مجروح به خانه برگشت، گفت: این دفعه هم شهادت قسمت ما نشد. آن روزها خانوادههای زیادی به دیدن همسرم میآمدند و سراغ فرزند مفقودالأثرشان را میگرفتند؛ بعضی از آنها با التماس نشانههای کوچکی از فرزندشان میخواستند و علیرضا در مقابل شان چیزی نداشت جز سکوت و دعوت به صبر.
.
غروب بود، آمنه بغل علیرضا جا خوش کرده بود و حسین کنارش ایستاده بود، علیرضا مردانه با حسین دست داد و گفت: «خُب پسرم مثل همیشه...» حسین فوری حرف پدرش را قطع کرد و گفت: «خوب درس بخوانم و مواظب مامان و آبجی آمنه باشم؟»
هر دو خندیدیم، حتی وقتی میخندید، غم غریبی را توی چهره اش میدیدم، نگاهش را به من دوخت و گفت: «این چند روز خانوادههای شهدا را دیدی؟ نالههای شان را شنیدی؟» گفتم: «بله» گفت: «از تو میخواهم در نمازهایت برایم دعا کنی تا من هم به شهادت برسم و مثل عزیزان آنها مفقودالأثر شوم، نمیتوانم از شرمندگی این خانوادهها بیرون بیایم، آنها رفتند و من که فرمانده شان بودم هنوز این جایم.»
آن لحظه انگار کسی در درونم فریاد کشید: «سیرنگاهش کن، دیگر او را نخواهی دید.»
شهید علیرضا بلباسی
#شهیدانه