•••🥦🦖"
یکی از خصلتهای پهلوانی و مردانگی شهید کاوه در اوج درگیری با ضد انقلاب رفتار جوانمردانه با اسرا و کشتگان دشمن بود. همه میدانند اگر بسیجی و یا پاسدار در آن زمان اسیر دست ضد انقلاب میشد به ناجوانمردانهترین وجه برخورد میشد. ضد انقلاب با تیغ و شیشه و چاقو سر از تن سربازان اسلام جدا میکرد و پیکر شهدا رو به آتش میکشید، یا سر پاسداران رو جلوی نو عروسان از بدن جدا میکردند. اما شهید کاوه با سن کمی که داشت درست در سن هجده، نوزده سالگی، زمانی که سردار نمره یک مناطق عملیاتی غرب بود، جسد کشته شدگان ضد انقلاب رو بر میداشت میبرد تحویل مساجد میداد تا صاحبان اونها برای بردن اجسادشون اقدام کنن و با اسراشون طبق شرع اسلام با مدارا و رفعت برخورد میکرد.
{🥦🦖} ☜#شهیدانه
{🥦🦖} ☜#خاطرات_شهید
{🥦🦖} ☜#شهید_کاوه
•••🕋🌒"
آنقدر زرنگ و با شهامت بود که حاج محمد بروجردی و ناصر کاظمی، وقتی دیدنش به عنوان نفوذی فرستادنش تو حزب کومله.رفت خودش رو در حزب جا کرد و شد مسئول پرسنلی حزب. تمام اطلاعات و اخبار ضد انقلاب رو کامل استخراج کرد. وقتی کارش تمام شد و برگشت سپاه، ضد انقلاب پشت هم شکست میخورد. تمام آمار و اخبار حزب رو تخلیه کرده بود. بعدها فهمیده بودند که او همان محمود کاوه فرمانده نامدار سپاه در کردستان بوده.
{🕋🌒} ☜#شهیدانه
{🕋🌒} ☜#خاطرات_شهید
{🕋🌒} ☜#شهید_کاوه
•••🔗🗞"
تروریستها شنیده بودن آقا محمود میخواد از سر یک گردنه رد بشه. حتی ماشینش رو هم میدونستن چیه اما دلشو نداشتن که برن کمین کنن. آخر سر باهم سر اینکه کی بره سر راه آقا محمود رو بگیره دعواشون میشه و روی همدیگه اسلحه میکشن ، اینو خودشون تو اعترافاتشون گفته بودن.
{🔗🗞} ☜#شهیدانه
{🔗🗞} ☜#خاطرات_شهید
{🔗🗞} ☜#شهید_کاوه