eitaa logo
مدافعان حرم ولایت
1.4هزار دنبال‌کننده
15.9هزار عکس
19هزار ویدیو
207 فایل
🔹﷽🔹 کانال مدافعان حرم ولایت با متنوع ترین مطالب روز؛ آموزشی_اقتصادی_نظامی_مذهبی وسرگرمی. ♡ ارسال بهترین وجذابترین رمان‌ها پیام بصورت پست ناشناس https://harfeto.timefriend.net/16823204465218 ارتباط با ادمین @MAHDy_Yar_313
مشاهده در ایتا
دانلود
مدافعان حرم ولایت
※مجموعه داستان #همه_نمی‌رسند ۵ | ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما | روز پنجم  | ضَحّ
※مجموعه داستان | ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما | روز ششم  | شبث بن ربعی از اشراف کوفه و شخصیت‌های بی‌ثبات و حزب باد در تاریخ اسلام. ※ شبث، از مخالفان عثمان و فرماندهان سپاه امام علی(ع) در جنگ صفین بود. او در مسیر حرکت به سوی نهروان، به خوارج پیوست اما با سخنان امام برگشت و فرماندهی قسمتی از سپاه امام را در جنگ نهروان به دست گرفت. او از کسانی بود که علیه حُجْر بن عَدی شهادت داد. ※ در واقعه کربلا، از کسانی بود که به امام حسین(ع) نامه نوشت و از آن حضرت خواست تا به کوفه بیاید؛ اما با تسلط ابن زیاد بر کوفه تغییر موضع داد و در پراکنده کردن اهالی کوفه، از اطراف مسلم بن عقیل نقش به سزایی داشت. در روز عاشورا با آنکه فرماندهی نیروهای پیاده سپاه عمر بن سعد را بر عهده داشت؛ "اما سعی می‌کرد تا خود را کمتر نشان دهد". (یکی از مشخصه‌های افراد بی ثبات) • او برای حضور در واقعه عاشورا و جنگ با امام حسین(ع) تمایلی نداشت و هنگامی که ابن زیاد از او خواست به سپاه عمر بن سعد بپیوندد، تظاهر به بیماری کرد تا در مقابل امام قرار نگیرد. اما وقتی ابن زیاد به او گفت «اگر مطیع مایی به جنگ دشمن ما برو» به سمت کربلا حرکت کرد. در روز عاشورا فرماندهی نیروهای پیاده سپاه عمر بن سعد را بر عهده داشت.وقتی که سپاهیان عمر بن سعد از شهادت مسلم بن عوسجه خوشحالی می‌کردند. شبث آنان را سرزنش کرد. (دودلی ... گاهی این سو و گاهی آن سو) شبث، پس از واقعه عاشورا، به شکرانه شهادت امام حسین(ع)، مسجدش در کوفه را (که سابقا امام علی(ع) از نماز خواندن در آن نهی کرده بود) تجدید بنا کرد. در قیام مختار از سوی عبدالله بن مطیع به مقابله با مختار پرداخت. او در شورش اشراف کوفه بر ضد مختار نیز نقش اساسی داشت. ـــــــــــــــــــــــ پ. ن : ※ تکلیف کار هر کسی را، تکلیف دل اوست که مشخص می‌کند! در میان جمعی که با محبت و عقاید و سبکِ زندگی ما همسو نیستند، حالمان از اینکه ما اهل رعایت حدود شرعی هستیم چطور است؟ افتخار میکنیم و سر بالا میگیریم و پای محبت‌مان می‌ایستیم؟ یا سعی می‌کنیم کمتر دیده شویم و از آنچه هستیم، در جمعی که شبیه ما هستند، رضایت نداریم! ※ میزان استقامت هر انسان را عشق او مشخص میکند. عشق وزن می‌دهد! سنگینی و ثبات و ریشه می‌دهد به انسان! حزب باد، این ریشه را ندارند که با هر پیشنهادی، می‌توان آنان را خرید! کمی فکر باید کرد: قیمت ما چند است؟ همین الآن قیمت ما معلوم است! پرداختن به چه چیزی، مانع ما برای وقف شدن برای اماممان است؟ همان همه‌ی قیمت ماست ... و همان تعیین کننده‌ی انتخاب ماست، حتی اگر امام را با چشم سر ببینیم. رسانه رسمی http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صد بار اگر توبه شکستی باز آ 😔☺️ 📔 مردی می خواست کاملا خدا را بشناسد . ابتدا به سراغ افراد و کتابهای مذهبی رفت ، اما هر چه جلوتر رفت گیج تر شد . افراد و کتاب های نوع دیگر را نیز امتحان کرد اما به جایی نرسید . خسته و نا امید راه دریا را در پیش گرفت کنار ساحل کودکی را دید که مشغول پر کردن سطل آب کوچکی از آب دریا بود . سطل پر و سر ریز می شد اما کودک همچنان آب می ریخت مرد پرسید : چه می کنی؟ کودک جواب داد : به دوستم قول دادم همه آب دریا را در این سطل بریزم و برایش ببرم تصمیم گرفت پسر را نصیحت کند و اشتباهش را به او بگوید اما ناگهان به اشتباه خود هم پی برد که می خواست با ذهن کوچکش خدا را بشناسد و کل جهان را در آن جا دهد فهمید که با دلش باید به سراغ خدا برود به کودک گفت : من و تو در واقع یک اشتباه را مرتکب شده ایم مولانا می گوید : هر چه اندیشی پذیرای فناست آنچه در اندیشه ناید آن خداست ‌‌‌╲\   ╭``┓ ╭``🥀╯ ┗`╯  \╲‌ ╔═ೋ✿࿐ http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865#🖤🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊💫صلوات به نام مسلم عقیل و امام حسین (ع) 🕊✨عدد چهل در دین اسلام عدد مقدسی است. 🥀برای همین خیلی از ختم‌ها برای حاجت گرفتن بر روی 40 روز تنظیم شده است 🕊🥀 یکی از ذکرهایی هم که خیلی حاجت می‌دهد فرستادن صلوات بر محمد (ص) و آل محمد است. 💫حالا اگر عدد مقدس 40 را با ذکر صلوات ادغام کنیم می‌رسیم به ختم صلوات 40 روزه که می‌تواند خیلی از گره‌ها را باز کند و مشکلات را رفع و رجوع کند. 💫وقتی می‌خواهید ذکرهای صلوات را به زبان بیاورید یادتان باشد که حتماً وضو داشته باشید و رو به قبله بنشینید و حال و هوای معنوی‌تان را حفظ کنید.✨ ‌‌‌╲\   ╭``┓ ╭``🥀╯ ┗`╯  \╲‌ ╔═ೋ✿࿐http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865 #🖤🕊 ei
سرفصل‌های ۱• مراتب سلوک عاشورایی در حدیث قدسی زیارت عاشورا ۲• باطن سازی متناسب با مقام ۳• چگونگی عبور از مراتب چهارگانه‌ی مقام‌خواهی در زیارت عاشورا رسانه رسمی http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
مقام محمود 5.mp3
9.61M
۵ ※ و أسئلهُ أن یُبَلّغنی المقامَ المَحمود لکم عندالله. ※ از کجا معلوم می‌شود ما را هم برای مقامات بلند انسانی خواهند پذیرفت؟ ※ از کجا بفهمیم سعی ما با مقامی که هدف ماست، متناسب است ؟ ※ آیا مقام‌خواهیِ انسانی مرتبه دارد؟ از هر مرتبه به مرتبه‌ی دیگر چگونه می‌شود صعود کرد؟ منبع : کارگاه مقام محمود http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
شب ششم.mp3
7.5M
▪️چکار کنیم زیر چتر امام حسین علیه السلام بریم؟ حجت الاسلام 👌🏼بسیار شنیدنی http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
▪️آن خانه را ترک کن.. عن محمد الطیار قال دَخَلتُ المَدينَة وطَلَبتُ بَيتاً أتَكاراهُ فَدَخَلتُ دارا فيها بَيتانِ بَينَهُما بابٌ وفيهِ امرَاَةٌ ، فَقالَت : تَكارى هذَا البَيتَ؟ قُلتُ : بَينَهُما بابٌ وأنَا شابٌّ .قالَت : أنَا اُغلِقُ البابَ بَيني وبَينَكَ .فَحَوَّلتُ مَتاعي فيهِ ، وقُلتُ لَها : أغلِقِي البابَ .فَقالَت : تَدخُلُ عَلَيَّ مِنهُ الرَّوحُ دَعهُ ، فَقُلتُ : لا ، أنَا شابٌّ وأنتَ شابَّةٌ أغلِقيهِ قالَت : اُقعُد أنتَ في بَيتِكَ فَلَستُ آتيكَ ولا أقرَبُكَ ، وأبَت أن تُغلِقَهُ ، فَأَتَيتُ أبا عَبدِاللّه ِ عليه السلام فَسَأَلتُهُ عَن ذلِكَ .فَقالَ : تَحَوَّل مِنهُ ؛ فَإِنَّ الرَّجُلَ وَالمَرأَةَ إذا خُلِّيا في بَيتٍ كانَ ثالِثُهُمَا الشَّيطانَ محمّد طيّار گوید: وارد مدينه شدم و به دنبال خانه اى گشتم تا آن را اجاره كنم . به خانه اى وارد شدم كه دو اتاق داشت و ميان آنها درى بود و در آن خانه ، زنى بود . زن گفت : اين خانه را اجاره مى كنى؟ گفتم : ميان آنها درى است و من جوانم. زن گفت : در را مى بندم. پس اثاثيه ام را به آن خانه بردم و گفتم : در را ببند زن گفت : از این در هوا بر من وارد میشود بگذار باز باشد. گفتم : خير ، من جوانم و تو هم جوان . در را ببند. زن گفت : من در خانه خود مى نشينم و نزد تو نمى آيم و به تو هم نزديك نمى شوم ، و از بستن در ، خوددارى كرد نزد امام صادق عليه السلام آمدم و از اين مسئله پرسيدم فرمود : «از آن خانه بيرون شو زيرا هرگاه مرد و زنى در خانه اى خلوت كنند سومين نفر شيطان است» 📚كتاب من لا يحضره الفقيه ج ۳ ص ۲۵۲ http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی_آنلاین_از_شیعیان_ما_نیست_استاد_عالی.mp3
2.58M
▪️از شیعیان ما نیست! قالَ الإمامُ الصّادِقُ عليه السلام: مَنْ أنْكَرَ ثَلاثَةَ أشْياءَ، فَلَيْسَ مِنْ شيعَتِنا: الْمِعْراجُ وَ الْمَسألَةُ فِى القَبرِ، وَ الشَّفاعَةُ.  امام صادق عليه السلام فرمود: هر كس، اين سه چيز را انكار كند، شيعه ما نيست: معراج و سؤال قبر و شفاعت. 📚 بحارالانوار ج ١٨ ص ٣٤ حجت الاسلام 👌🏼بسيار شنيدني http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
وقتی مجلس برگزار می‎کنید، برتری‎ها و امتیازهای اهل‎بیت علیهم‌السلام و فضایل و مناقب این حضرات را بگویید و در برابر این قضیه ابراز احساسات کنید، حتی اگر اشک شما جاری نمی‎شود حالت گریه به خود بگیرید و در حال حزن باشید و تباکی کنید. -آیت‌اللّٰه‌بهجت(ره)- http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
🔴خواهران کشف حجاب کرده اینک وقت آن است که پاسخ گوی افکار عمومی باشید 📌شما الان ده ماه هست کشف حجاب کرده اید و پا روی سازنده ترین سبک رفتار عفیفانه زن تمدن ساز ایرانی واسلامی گذاشته اید،اما بعد از ده ماه دیگر وقت آن است دستاوردهای این الگوی پوششی را برای خود وجامعه عیان کنیدو درباره دستاورد شعار ازادی توضیح دهید سوال اول: آیا کشف حجاب شما رغبت مردان به ازدواج و تعهد را افزایش داده وآمار ازدواج ما رشد کرده است یا خاصیت زنانگی را برای مردان بی مفهوم کرده است ؟ سوال دوم :آیا با کشف حجاب شما نظام منزوی شد و دستاوردی نداشت یا این شما بودید که با حجم گسترده متلک های خیابانی مواجه شده اید؟ سوال سوم : آیا کشف حجاب شما برای ما نتایج مثبت اقتصادی داشت ،یا این شما بودید که برای رقابت مجبور به استفاده بیشتر از خدمات زیبایی شده اید ؟ سوال چهارم :ایا کشف حجاب شما ،تورم‌ را کاهش داد یا با درگیر کردن جریان مطالبه گری به معضلات فرهنگی برای مدیران ناکارآمد سایه امن ایجاد کرد ؟ سوال پنجم :برای فرزندانتان و وارثان تمدن ایرانی اسلامی چه پاسخی خواهید داد ؟به آنها چگونه خواهید گفت ما پا بر روی ارزش های زن ایرانی گذاشتیم واز سبک زندگی زن غربی تبعیت کردیم که بر اساس فلسفه حقیرانه زن افسونگر طراحی شده بود ؟ ⏪خواهر من وقتی کشف حجاب شما در طی این ده ماه هیچ دستاوردی برای تعالی خانواده واجتماع نداشته ،آن رابرای چه ادامه می‌دهید؟ ✍عالیه سادات چhttp://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
Roohollah Rahimian - Age Mordam Chi (320).mp3
3.02M
اگه مرد🖤ـم چی... اگه قبل اربعــ💔ـین چشامو بستم چی.. http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعضی‌وقتام‌هیچی‌ آرومت‌نمیکنه‌،فقط‌نیاز‌داری‌ این‌صحنه‌هارو‌ببینی . .💔 http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑تعجب مخاطب شبکه منوتو از جمعیت زیادی که برای عزای امام حسین (ع) به خیابان آمده 🔘میگه گرونی شده، هیئت‌ها غذا نمیدن، ولی بازم جمعیت از سال‌های قبل بیشتره 🔘ضمنا ما بی‌حجابی ندیدیم توی فیلم شما، ولی اعتراف قشنگی کردی، دمتون گرم، بازم از این گزارش‌ها بگیرید http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
مدافعان حرم ولایت
#شاهزاده_ای_در_خدمت #قسمت66 🎬: جمعیت به جلو هجوم آوردند تا دست در دست مبارک علی علیه السلام گذارن
🎬: امر خدا نازل شد و توسط پیامبرش به مسلمانان ابلاغ شد، بیعتی که میبایست ستانده شود ،ستانده شد ، دینی که میبایست کامل شود ، با این بیعت کامل شد و نعمت ولایت امیرالمومنین علی بن ابیطالب بر سر بندگانش باریدن گرفت. کاروان ها به نوبت و کم کم از غدیرخم خارج شدند و هر کدام رو به سرزمین خود نمودند تا این خبر داغ و فرح بخش را به دیگر مسلمانانی که نبودند و نشنیدند ،برسانند. کاروان مدینه النبی هم به نزدیکی های شهر رسیده بود ، دل درون سینهٔ زائران خانه خدا به تپیدن افتاده بود ... بوی عطر بهشتی ، عطری که شدیدتر از همیشه بود در شهر پیچید و مردم را به ورودی شهر به پیشواز پیامبر کشید... مردم شهر دسته دسته به استقبال پیامبر وهمسفرانش می آمدند. عجیب اینکه همگان احساس کرده بودند ، اتفاقی خاص افتاده ، گویی نوری از کاروان به آسمان می رسید...گویی مژده ای بس بزرگ در کار بود. هر کسی که به کاروان میرسید ابتدا به محضر پیامبر شرفیاب میشد و بعد از عرض سلام و ارادت به طرف اقوام و آشنایان خود میرفت ، کم کم زمزمه ای در کاروان پیچید ، حرفهای درِ گوشی بلند و بلند تر شد ... حال همگان می دانستند که چه شده ، خبر دهان به دهان و‌ گوش به گوش رسید ، آنان که در غدیر نبودند ، می خواستند از قافله عقب نمانند ، پس با شتاب خود را به علی علیه السلام که همیشه در کنار روح و جانش محمد صلی الله علیه واله بود ، می‌رساندند و با تبریک مقام عظیمی که نصیب ابوتراب شده بود ، با او بیعت می کردند. تا امام خود را پس از پیامبر بشناسند ، تا جاهل و بی دین از دنیا نروند ، تا آنها هم از این نعمت محروم نمانند. فضه شور و شوق اهل مدینه را که می دید به وجد آمده بود و او هم چون بقیهٔ همسفران از عید فرخندهٔ غدیر و واقعهٔ هیجدهم ذی الحجه، برای زنان و دخترانی که گرداگردش را گرفته بودند ،سخنها می گفت و داستانها بیان می نمود و آنچه را که دیده بود ، بدون کم و کاست به سمع دیگران می رساند.. هنوز کاروان، اولین ورودی مدینه النبی بود که کل شهر از خبری مسرت بخش پر شد. اهل مدینه به حال علی و اهل بیتش غبطه می خوردند و در مسجد النبی اجتماع کردند تا آنها نیز در این واقعه سهیم باشند و چه شیرین روزهایی بود این ایام و چه شیرین نعمتی بود ،نعمت ولایت ابوتراب.... ادامه دارد 📝 به قلم : ط_حسینی . 🆔 @Modafeane_harame_velayat ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌
🎬: چند روزی از آمدن کاروان زائران خانه خدا به مدینه می گذشت، هنوز شهر مدینه در تب و تاب واقعهٔ بزرگ و فرخندهٔ غدیر خم بود و هر روز دسته دسته مردم از اطراف و اکناف به مسجد می آمدند و به حضور پیامبر و جانشین ایشان می رسیدند و با ابوتراب بیعت می کردند تا دین و ایمانشان کامل شود و امام بعد از پیامبر را بشناسند ، تا جاهل و بی ایمان از دنیا نروند. خبر جانشینی علی علیه السلام توسط حاجیان خانه خدا که با چشم خود دیدند و با گوش خود شنیدند ، به سرزمین های دور و نزدیک رسید و کم‌کم تمام مسلمین از این امر عظیم ، مطلع شدند و فضه شاهد بود که هر روز گروهی از سرزمین های مختلف برای بیعت به مدینه می آمد. فضه با روحیه ای شاد به انجام کارهای خانه مشغول بود ، پس از پایان کارها به نزد بانویش رفت و از او اجازه گرفت تا به مسجد برود ، آخر این روزها خبرهای خوبی در مسجد بود و هر روز عده ای تازه نفس میرسیدند تا به امر خداوند گردن نهند و فضه می خواست شاهد تمام ماجراها باشد ، طبیعت هیجان طلب این دختر مومنه او را به مسجد می کشاند. بانوی خانه با خواسته فضه مخالفتی نکرد و فضه تجدید وضویی نمود و چادر و روبنده به سر کرد ، از درب خانه خارج شد و به سمت مسجد حرکت کرد. نرسیده به مسجد ، شتر سواری که مشخص بود بسیار آشفته و عصبی ست و مدام زیر لب حرف میزد و گاهی دندان بهم می سایید و گویا از چشمان ترسناکش آتش می بارید، توجهش را به خود جلب نمود. آن مرد، برای فضه ناآشنا می آمد و حرکاتش هم عجیب بود ، پس فضه می خواست تا سر از کارش در آورد . سرعت قدم هایش را کم کرد تا درست پشت سر شتر قرار گرفت. کمی که جلو رفتند ، متوجه شد ، مقصد این مرد هم جایی جز مسجد نمی باشد. جلوی مسجد ، آن مرد از شتر به زیر آمد و با خشمی در حرکاتش ، شتر نگون بخت را به سمتی کشید و افسار آن را به میخ چوبی بست ، آن مرد بدون اینکه به اطرافش نگاه بیاندازد ، با همان خشم عصبانیت وارد مسجد ،شد. فضه هم شتابان به دنبالش حرکت کرد ، حسی درونی به او نهیب می زد که واقعه ای دیگر به وقوع خواهد پیوست...نمی دانست چرا ، اما نسبت به آن مرد احساس بدی داشت ، جلوی درب کفش هایش را با عجله به سمتی انداخت و هراسان وارد مسجد شد ، او می خواست بداند که آن مرد کیست و چرا به مسجد آمده و چرا اینگونه خشمگین بود. روی پنجه پا ایستاد و از بالای شانهٔ جمعیت داخل مجلس مردانه را نگریست و بالاخره آن مرد را در نزدیکی پیامبر دید. متوجه شد که او با همان حال طلبکارانه جلوی پیامبر ایستاده و می خواهد چیزی بگوید، فضه گوش هایش را تیز کرد تا بداند چه حرف هایی رد و بدل می شود. ادامه دارد... 📝 به قلم : ط_حسینی . 🆔 @Modafeane_harame_velayat ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌
🎬: فضه کمی جلوتر رفت و همانطور که به صحنهٔ روبه رویش چشم دوخته بود ، تمام حواسش را بکار گرفت تا بداند چه می گویند و پیامبر صلی الله علیه وآله چه جواب می فرماید. او می خواست بداند براستی آن مرد کیست و چه می خواهد و چرا با چنین حالی به مسجد آمده است. آن شخص روبه روی پیامبر ایستاد و با صدایی بلند پیامبر را خطاب قرار داد و‌گفت : من، حارث بن نعمان فهدی هستم و با شنیدن خبری که این روزها در همه جا و همهٔ شهرها پیچیده خود را به مسجد رسانیدم تا سوالی خدمتتان عرض کنم. پیامبر نگاهی به او انداخت و فرمود : بگو هر چه را که در دل داری... حارث بن نعمان با لحنی طلبکارانه گفت: ای محمد؛ تو به ما دستور دادی به یگانگی خدا شهادت دهیم، دادیم و اینکه تو را فرستاده ی او بدانیم و این را نیز قبول کردیم. سپس دستور به خواندن نمازهای پنج گانه، روزه ماه رمضان، حج خانه ی خدا و ادای زکات اموال دادی، ما همه این ها را پذیرفتیم. آخر به این ها راضی نشدی تا اینکه این جوان ،اشاره به حضرت علی علیه السلام که در کنار پیامبر بود کرد و ادامه داد: این جوان را به جانشینی خود منصوب کردی و گفتی: مَن کُنتُ مَولاهُ فَعلیُ مَولاه. آیا این سخن از طرف خودت است یا از سوی خداوند؟ پس پیامبر (ص) در حالی که چشمانشان از شدت ناراحتی سرخ گردیده بود سه بار فرمودند: وَ اللهِ الَذی لا اِله اِلا هُو مِنَ اللهِ وَ لیسَ مِنی؛ سوگند به خدایی که معبودی جز او نیست، این سخن از جانب خداوند است. پس حارث بن نعمان که حرف پیامبر (ص) را باور نکرده بود و گمان می کرد پیامبر به خاطر قرابتش با علی او را به جانشینی اش منصوب کرده، در حالی که بسیار خشمگین بود، گفت: خداوندا؛ اگر این سخن که محمد (ص) می گوید، حق است، سنگی یا عذاب دردناکی از آسمان بفرست و مرا هلاک نما و با زدن این حرف، از درب مسجد خارج گردید و به سوی شترش رهسپار شد. فضه با شنیدن این حرف نابخردانه و دشمنی مغرضانهٔ این مرد ، دانست که او از عذاب خدا در امان نخواهد بود ، پس با شتاب دوباره به دنبال او راه افتاد تا ببیند عاقبتش چه می شود . آن مرد هنوز به نزدیک شترش نرسیده بود که آن اتفاق افتاد و فضه زیر لب تکرار کرد: فَوَاللهِ ما بَلَغَ ناقَتَهُ حتی رَماهُ الله مِنَ السَماءِ بِحَجَرٍ فَوَقَعَ عَلی هامَتِهِ فَخَرَجَ مِن دُبُرِهِ وَ ماتَ؛ سوگند به خدا، هنوز به شترش نرسیده بود که خداوند سنگی از آسمان بر سر آن ملعون فرو فرستاد و از نشیمن گاه او خارج شد و به درک اسفل واصل گردید. صدای مهیبی که از برخورد سنگ بر سر این مرد ملعون به هوا بلند شد ، همگان را از داخل مسجد به بیرون کشید و همه شاهد بودند که حقانیت ولایت امیر المؤمنین به تمام شکل ها ثابت شد و ارادهٔ خدا بر آن شده بود تا حجت را بر همگان تمام کند و به مسلمین بفهماند که علیٌ مع الحق و الحقُ مع العلی... و سپس خداوند بار دیگر جبرئیل را از عرش به فرش فرستاد و این آیه را بر رسولش ، نازل فرمود: سَألَ سائلُ بِعَذابٍ واقعٍ لِلکافِرینَ لیسَ لَهُ دافِعٌ مِنَ اللهِ ذیِ المَعارِجِ؛ تقاضاکننده ای تقاضای عذابی کرد، پس واقع شد. این عذاب مخصوص کافران است و هیچ کس نمی تواند آن را دفع نماید و این از سوی خداوند ذی المعارج (خداوندی که فرشتگانش بر آسمان ها صعود می کند) می باشد. (معارج آیه ۱تا۳).... ادامه دارد... 📝 به قلم : ط_حسینی . 🆔 @Modafeane_harame_velayat ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌