#کلیپ✨ #جشن_نیمه_شعبان♥️✌🏻 اینم از اون کارهای فوق دلبر آقاسید؛ ویژه عید بزرگ شعبان؛ میلاد آقامون اباصالح 💗:) @Modafeane_harame_velayat

كنفرانس تحليلي #مهدي_اسلامي بسم الله الرحمن الرحیم و افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد سلام علیکم جمیعا عید نیمه شعبان و ولادت با سعادت منجی عالم بشریت حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مبارک باشه ان شاءالله. 🔵در فتنه های آخرالزمان ابعاد فتنه ها به قدری پیچیده میشه که اگر حواسمون نباشه در دام این فتنه ها گرفتار میشیم ⚪️یعنی اینکه شاید یک امری در ظاهر خیلی عجیب و مهم جلوه کنه ولی در واقع یک عمل ایزایی برای یک فتنه بزرگتر باشه 🔴در فتنه قبل دیدیم که با موضوع زن زندگی آزادی وارد شدن ولی فشار اصلی رو در حوزه اقتصاد به مردم وارد کردن ⚪️و اما آیا الان هم در فتنه جدید هستیم؟؟؟ 🔴حتما بله ⚪️اما فتنه اصلی چیه؟ 🔴اول با القا نداشتن آزادی مردم رو تحریک کردن ⚪️ و بعد با القا ناکارامدی دولت و نظام به دنبال ایجاد حس ناامیدی در مردم شدن 🔴بعدبا فشار اقتصادی امید مردم به آینده رو بسیار کمرنگ دارن میکنند ⚪️و الان با قضیه مسمومیت ها دارن مردم رو به شدت میترسونند 🔴اما آیا این پایان کاره یا نه تازه شروع فتنه اصلی؟ ⚪️اگر بخواهیم این فتنه رو به یک درخت تشبیه کنیم 🔴تمام اینهایی که عرض کردم بدنه و شاخه های این فتنه اند ⚪️ولیکن نباید از موضوع اصلی غافل شد 🔴و اون موضوع چیه؟ ⚪️ایجاد هسته های تکفیری و وهابی در نقاط استراتژیک کشور 🔴قبلا درمورد این قضایا هشدار داده بودم که سر پل ذهاب هسته های تکفیری و وهابی دارن به شدت رشد میکنند ⚪️عربستان داره به شدت پول پاشی میکنه در این مناطق 🔴برای فرزندآوری اینها و تکثیرشون به شدت دارن خرج میکنند ⚪️در چند کنفرانس قبل هم در مورد تشکیل هسته های تکفیری در مشهد هم هشدارهایی دادم و الان هم میبینیم در سیستان و بلوچستان هم دارن به سرکردگی مولوی عبدالحمید این هسته ها رو تشکیل میدن 🔴منتهی اینبار با رهبری یک مفتی که در ایران مستقره 1⃣ادامه دارد....👇 @Modafeane_harame_velayat

ادامه كنفرانس تحليلي👆 #مهدي_اسلامي ⚪️امان از فتنه عبدالحمید 🔴پس تا اینجای ماجرا رو دقت کنید 🔻حس عدم آزادی 🔺القا ناکارمدی نظام 🔻القا ناامیدی نسبت به آینده 🔺القا عدم ثبات اقتصادی 🔻ایجاد ترس ⚪️تمام مواد یک آشوب مدنی فراهمه 🔴وقتی نافرمانی مدنی شکل بگیره به یکباره گروههای تکفیری هم به این نافرمانی ها گره میخورند و آنچه که نباید بشود ، خدای نکرده میشود ⚪️ یعنی پروژه سوریه سازی کلید میخورد 🔴اینها سری قبل تا نافرمانی مدنی رسیدن ولی مردم باهاشون همراهی نکردن و الان دیگه باید از این مردم انتقام گرفت ⚪️و همه اینها در راستای تجزیه کشوره 🔴میبینید چقدر فتنه پیچیده است ⚪️ این تازه لایه بالایی ماجراست و موضوع مهمتری هم پشت پرده است که عرض خواهم کرد البته اینم بگم که بازم دچار اشتباه محاسباتی هستن 🔴چون اصلا وقت مناسبی نیست برای به خط زدن ⚪️اولا چون عیده و مردم درگیر مراسمات و تعطیلات عیدن 🔴دوما اینکه دقیقا سه روز بعد از عید ما وارد ماه رمضان میشیم و این زمان رو از اینها میگیره و اما حرف آخر ⚪️اینها میدونن با تمام این طراحی ها نخواهند توانست ایران رو ب زانو دربیارن 🔴برای همین باید حواسمون به فتنه بزرگتر باشه ⚪️و اون هم فتنه پیرسازی جمعیته 🔴وقتی مردم ناامید به آینده باشن ، فرزندآوری به شدت کم میشه و خطر پیر شدن جمعیت ما رو به شدت تهدید میکنه ⚪️مقام معظم رهبری بارها و بارها به این امر تذکر دادن 🔴ایشان فرمودن این فتنه ها میگذره ولی من نگران پیری جمعیت ایرانم ⚪️شدت فتنه ها به قدری زیاده که هر جاشو میگیرید از یه طرف دیگه بیرون میزنه 🔴در مورد مسمومیتها هم عرض کنم ⚪️با تدبیر دیروز حضرت آقا این قضیه به زودی جمع میشه 🔴چون دشمن فهمید که دیگه هیچ اغماضی وجود نخواهد داشت ⚪️همونطور که رئیس قوه قضایه گفتن : مباشرین ، مسببین و عاملین و شرکای این عمل مفسد فی الارض هستند و در صورت دستگیری به اشد مجازات یعنی اعدام محکوم خواهند شد 🔴حالا اونهایی که تا دیروز میگفتن کار خود نظامه لال شدن ⚪️فردا دونه دونه که مسببین دستگیر و اعدام شدن ، هر کی هشتگ #نه_به_اعدام بزنه خره 😂😂😂 🔴چون نظام داره عوامل خودش رو اعدام میکنه دیگه ⚪️مگه نمیگفتن کار خود نظامه 🤔 🔴البته باید دهن اون مداح و سياستمدار و استاد دانشگاه رو هم کامل گِل گرفت تا دیگه نگن کار خود نظامه ⚪️راستی حالا که دلار سقوطی شده چرا هیچکس حرفی ازش نمیزنه؟🤭 🔴آهان دوران موج سواری اون تموم شد😁😁 ⚪️و در آخر بگم: این انقلاب زنده است تا سید علی هست و علمدار این انقلابه 🔴در ضمن یادمون نره که دستان الهی حضرت حجت عج همیشه و همیشه پشت این شیعه خانه امام زمانه ⚪️ما به کوری چشم دشمنان از فتنه ها عبور خواهیم کرد و زمستان خواهد رفت و روسیاهیش برای ذغال میمونه 🔴راستي حالا كه ما براتون اينهمه روشنگری میکنیم وشما را از وقایع روزگار آگاه میکنیم حقش نیست این مطالب را برای دوستان بزرگوارتون فوروارد کنید تا اونا را هم از این فتنه ها آگاه کنید و هم پل آشنایی ما با این عزیزان باشید. ارادتمندیم .... والسلام 🆔@Modafeane_harame_velayat

✅ امام خامنه ای (سایه اش پایدار) درباره #شـهید_ابـراهیـم_هـادی می فرمایند... 🕊 این شخصیت به قدرے جاذبه دارد ڪه انسان را هم‌چون مغناطیـس به خود جذب مے‌ڪـند؛ به خود میخ‌ڪوب مےڪند. ࿐჻ᭂ⸙🍃🌺🕊🌺🕊🌺🍃⸙჻ᭂ࿐ https://eitaa.com/joinchat/3286434026Cc9f896c22c ࿐჻ᭂ⸙🍃🌺🕊🌺🕊🌺🍃⸙჻ᭂ࿐ ✨🥀أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج🥀✨

🔖#معرفی_کتاب📚 کتاب خدای خوب ابراهیم، دربردارنده‌ی ۱۷۸ روایت و خاطره‌ی زیبا از شهید «ابراهیم هادی» ا‌ست؛ شهید بزرگواری که خاطراتش الگوی زندگی سالم برای نسل حاضر و آیندگان است. از نکته‌های جالب و کاربردی این کتاب، ترکیب داستان‌ها با آیات قرآنی است؛ آیاتی که در زندگی انسان بسیار کاربرد دارد. در کتاب خدای خوب ابراهیم مجموعه خاطرات جمعی از اعضای خانواده، دوستان و همرزمان شهید ابراهیم هادی نقل شده و پس از آن یک آیه از قرآن در مورد آن ویژگی ذکر کرده است. ࿐჻ᭂ⸙🍃🌺🕊🌺🕊🌺🍃⸙჻ᭂ࿐ https://eitaa.com/joinchat/3286434026Cc9f896c22c ࿐჻ᭂ⸙🍃🌺🕊🌺🕊🌺🍃⸙჻ᭂ࿐ ✨🥀أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج🥀✨

📚کتاب صوتی #خدای_خوب_ابراهیم قسمت 1⃣ ࿐჻ᭂ⸙🍃🌺🕊🌺🕊🌺🍃⸙჻ᭂ࿐ https://eitaa.com/joinchat/3286434026Cc9f896c22c ࿐჻ᭂ⸙🍃🌺🕊🌺🕊🌺🍃⸙჻ᭂ࿐ ✨🥀أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج🥀✨

▪️حڪایتی عجیب از برڪات حدیث ڪساء. 📚حدیث ڪساء و آثار شگفت، ص۹۸. #حکایت #حدیث_کساء ࿐჻ᭂ⸙🍃🌺🕊🌺🕊🌺🍃⸙჻ᭂ࿐ https://eitaa.com/joinchat/3286434026Cc9f896c22c ࿐჻ᭂ⸙🍃🌺🕊🌺🕊🌺🍃⸙჻ᭂ࿐ ✨🥀أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج🥀✨

•🎤• 🌱 حدیث ڪساء♥️ با صدای#استاد‌علی‌فانی #حدیث_کسا 🚨کانال مدافعان حرم ولایت در ایتا وروبیکا👇 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎╭═⊰🌺🌼🌸🌺🌸🌼🌺⊱━╮ @Modafeane_harame_velayat ╰═⊰🌺🌼🌸🌺🌸🌼🌺⊱━╯ 🚨کانال بیت الشهدا عاشقان ولایت در ایتا👇 ࿐჻ᭂ⸙🍃🌺🕊🌺🕊🌺🍃⸙჻ᭂ࿐ https://eitaa.com/joinchat/3286434026Cc9f896c22c ࿐჻ᭂ⸙🍃🌺🕊🌺🕊🌺🍃⸙჻ᭂ࿐ ✨🥀أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج🥀✨

💠فرار نتانیاهو از معترضان به ایتالیا 🔹معترضان کابینه رژیم صهیونیستی همزمان با سفر نتانیاهو به ایتالیا، قصد دارند جاده‌های منتهی به فرودگاه بن‌گوریون تل‌آویو را مسدود کنند. 🔹به همین خاطر او با یک بالگرد اختصاصی اقامتگاه خود در قدس اشغالی را به مقصد فرودگاه ترک می‌کند تا به موانع احتمالی در مسیر جاده نخورد. 🔹تصور کن نتانیابو برگرده اسرائیل ببینه دیگه نخست وزیر نیست و ارتش کودتا کرده! 🤣 🚨کانال مدافعان حرم ولایت ╭━━⊰❀🇮🇷🇮🇷🇮🇷❀⊱━━╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865 ╰━━⊰❀✨♥️✨❀⊱━━╯ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

🎥 فرمانده سلام... 🚨کانال مدافعان حرم ولایت ╭━━⊰❀🇮🇷🇮🇷🇮🇷❀⊱━━╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865 ╰━━⊰❀✨♥️✨❀⊱━━╯ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

🛑📸🎥 پخت کیک ۳۱۳ متری در مسجد مقدس جمکران و توزیع بین زائران😍 🚨کانال مدافعان حرم ولایت ╭━━⊰❀🇮🇷🇮🇷🇮🇷❀⊱━━╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865 ╰━━⊰❀✨♥️✨❀⊱━━╯ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

♻️‍ قوطی خالی کمپوت وﻗﺘﯽ تو جبهه ﻫﺪﺍﯾﺎﯼ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ‌ﮐﺮﺩﯾﻢ، ﺩﺭ ﻧﺎﯾﻠﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻡ و ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﯾﮏ ﻗﻮﻃﯽ خالی ﮐﻤﭙﻮﺗﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺧﻠﺶ ﯾﮏ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﺳﺖ. ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ: «ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺳﻼﻡ، ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺩﺑﺴﺘﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻢ. ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﺟﺒﻬﻪ‌ﻫﺎﯼ ﺣﻖ ﻋﻠﯿﻪ ﺑﺎﻃﻞ ﻧﻔﺮﯼ ﯾﮏ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﻔﺮﺳﺘﯿﻢ. ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻘﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺑﺨﺮﻡ. ﻗﯿﻤﺖ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﮐﻤﭙﻮﺕ‌ﻫﺎ ﺭﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﺍﻣﺎ ﻗﯿﻤﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ. ﺣﺘﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﮔﻼﺑﯽ ﮐﻪ ﻗﯿﻤﺘﺶ ۲۵ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺗﺮ ﺑﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﺨﺮﻡ. ﺁﺧﺮ ﭘﻮﻝ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺳﯿﺮﮐﺮﺩﻥ ﺷﮑﻢ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ. ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﮐﻨﺎﺭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ و ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ آﻥ ﺭﺍ ﺷﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺗﻤﯿﺰ ﺗﻤﯿﺰ ﺷﺪ. ﺣﺎﻻ ﯾﮏ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭﻡ، ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﺗﺸﻨﻪ ﺷﺪﯾﺪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺁﺏ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ ﺗﺎ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﺸﻮﻡ ﻭ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﺟﺒﻬﻪ‌ﻫﺎ ﮐﻤﮑﯽ ﮐﻨﻢ.» ﺑﭽﻪ‌ﻫﺎ ﺗﻮ ﺳﻨﮕﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﺏ ﺗﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﻧﻮﺑﺖ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻨﺪ، ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﭼﻨﺪ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺷﮏ ﺑﻮﺩ. 📚نقل از شهید حسین خرازی 🇮🇷#كَرَامَتُنَا_الشَّهَادَة ╭═━⊰🍃🌹🍃⊱━═╮ صفحه‌تصصی‌مباحثاتِ   دینی‌سیاسی‌اجتماعی: 🆔@Modafeane_harame_velayat

🚨 تعداد نخبگانی که برای بازگشت به کشور ثبت نام کرده اند به ۱۷۰۰ رسیده ⭕️ معاون علمی رئیس‌جمهور: تعداد نخبگانی که امسال در طرح بازگشت به کشور (کانکت) ثبت‌نام کرده‌اند، نسبت به سال‌های گذشته ۳ برابر شده. در سال‌های گذشته تعداد نخبگانی که ثبت‌نام کرده بودند حدود ۶۰۰ نفر بوده‌؛ این آمار امسال به حدود ۱۷۰۰ نفر رسیده. ⭕️آیین‌نامه منسجمی برای حمایت از نخبگان در حوزه‌های مختلف تدوین شده. در سال‌های اخیر ۲۶۰۰ نفر از نخبگان دانشگاه‌های برتر جهان به کشور بازگشته‌اند و ۲۳۰ شرکت دانش‌بنیان توسط آن‌ها تأسیس شده‌. 🆔@Modafeane_harame_velayat

#قسمت_شصت_ویک ❤️ #عشق_پایدار ❤️ پدرم بدون توجه به من وخاله صغری پرید وسط حرف مامانم وگفت：کدوم خونه ی جدا؟!!!!الان این خونه ای که میگی, کجاست؟کدوم نامزد و زن وزندگی؟!!دددد اخه اگر من زن گرفته بودم که الان از سرکولم میباست بچه بالا بره نه اینکه از تنهایی پناه به خونه ی خاله ی پیرم ببرم اونم به خاطراینکه وقتی کنار خاله هستم یاد یاد... یکباره حرفش را خورد وادامه داد：مادرم هم به من گفت که تو باهاش درد دل کردی واز زندگی سوت وکورت شکایت کردی....گفت که فکر میکردی من عقیم هستم وبچه دار نمیشم وگفتی میخوای از من جدا بشی وشاید ازدواج کردی وبچه دار شدی...اونموقع ها هم چون مدام مادرم وخواهرم مورد برای ازدواج من, به بهانه های مختلف در دکان میفرستادند من ,اعصابم داغون بود وگرنه من یه موی تورا با دنیا عوض نمیکردم.... مادرم متعجب از اینهمه بازی فریبکارانه ی اطرافیانش وعشقی قدیمی که الان با کلانی کوتاه پدرم ,پرده از ان برداشت, گفت：ب ب خدا من حتی یک بار هم با مادرت دردودل نکردم,هرچی گفتند همه از خودشون بود,حالا چه نیتی زیر گفته هاشون بود نمیدونم اما من هرگز همچی حرفهایی نزدم وروحمم خبر نداره.... بابا اهی از ته دل کشید وگفت：هرچی بوده گذشته....درسته یه عمره که برباد رفته,اما پشت سر مرده خوبیت نداره حرف بزنیم... پدر ومادرم هر دو در عالم خود غرق شدند ,بی حرف,حتی خاله صغری هم خودش را با جمع کردن خورده ریزه های روی قالی مشغول کرده بود وحرفی نمیزد...این ما بین من از همه مظلوم تر بودم,اخه مادرم به خاطر من رنج این سفر را به جان خریده بود وبابا هم بعداز سالهای سال متوجه شده بود که یک دختر دارد,اما الان هیچ کس به فکر من نبود,انگار من بهانه ای بودم تا دوتا دور از هم افتاده را بهم برسانم وخودم به بوته ی فراموشی بروم... سکوت سنگینی بر فضا حکم فرما شده بود...با یه دلهره ی نامشخص گلویی صاف کردم وگفتم：حالا.....حالا....من چی؟؟ که ... ادامه دارد نویسنده :ط_حسینی #کپی_فقط_با_لینک_زیر_و_نام_نویسنده_مورد_رضایت_است. 🆔 @Modafeane_harame_velayat ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ 🚨کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️

#قسمت_شصت_ودوم ❤️ #عشق_پایدار ❤️ یکدفعه توجه هر سه نفرشان به من معطوف شد ,مامان وخاله صغری لبخندی زدند وبابا امد به طرفم ,کنارم نشست,حالا من بین بابا ومامان بودم.... پدرم مرا به اغوش کشید وسخت گریست ,واقعا چقدر دل نازک بود این مرد مهربان... بعداز دقایقی مرا از خودش جدا کرد وارام در گوشم گفت：به زندگی سوت وکور پدرت خوش امدی وارام تر ادامه داد：قدمت خیراست,دور امدی اما خوب امدی ,بی خبر امدی اما خپش خبر امدی ,کاش این امدن برای همیشه باشد.... از گرمای اغوش پدرم وبدست اوردن تکیه گاهی که تا به حال برایم رؤیا بود والان به عینه واقعیت پیدا کرده بود ,سرشار از حسهایی خوب وشیرین شده بودم که پدرم رو به مادرم کرد وگفت：مریم جان....حاضری دوباره بانوی خانه ام باشی؟ از اینهمه رک بودن وعجله ی پدرم بهت زده شدم ویاد بهروز وعجله اش برای عقد افتادم وپیش خودم گفتم حتما تمام مردها وقتی احساس میکنند عشق واقعیشان را پیدا میکنند اینچنین صبر از کف میدهند و...زیر چشمی,تک تک حرکات مادرم را زیر نظر داشتم ,باورم نمیشد مامان جان من مثل دخترکان چهارده ساله,رنگ به رنگ شد وانگار اولین خواستگارش هست,سرش را پایین انداخت وگونه هایش گل انداخت...برایم قابل پذیرش نبود این مادر همان خانمی ست که در مقابل خواستگاری پدر بهروز چنان محکم ایستاد و قاطعانه جواب داد اما الان اینجا اینچنین دست وپایش را گم کرده.... بابا بی صبرانه دوباره گفت：حاضری... #ادامه دارد... نویسنده :ط_حسینی #کپی_فقط_با_لینک_زیر_و_نام_نویسنده_مورد_رضایت_است. 🆔 @Modafeane_harame_velayat ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ 🚨کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️

#قسمت_شصت_وسوم‌ ❤️ #عشق_پایدار ❤️ مادرم که دست پاچه نشان میداد با من ومن گفت：من من نمیدونم....معصومه تو چی میگی؟ خاله صغری زد زیر خنده وگفت：جلال این یعنی بله.... برو دنبال سور وسات عروسیت.... واقعا متعجب شده بودم,درکل مردها همه عجولند... صبح روز بعد مادرم وبابام تویه مراسم ساده داخل محضر ,برای بار دوم به عقد هم درامدند,من نور,شادی ونشاط,را تو چهره ی هردوشون میدیدم واز اینکه دارای یک خانواده که عاشقانه به هم محبت میکنند,شدم,سراز پا نمیشناختم. بهروز آسایش دایی را گرفته بود وبه قول دایی تلفنشان را سوخته بود ,اما بنا به سفارش مادر,شماره خانه خاله صغری را به انها نداده بود واصلا از ازدواج مادرم با بابا جلال چیزی نگفته بود. مادرم انگار فراموش کرده بود که اصلا برا,چی اومدیم دنبال بابا ومن هم که نه روم میشد چیزی,بگم واز,یک طرف هم چون تازه به هم رسیده دند,نمیخواستم ذهنشان درگیر چیزی,باشه تااینکه روز,سوم عقدشان,بابا با سه تا بلیط قطار امد ومژده ی,سفر به مشهد را داد,مادرم سراز پا نشناخته ازخوشحالی روی پای خودش بند نبود,این اولین سفر مشهد من وحتی مادرم بود. مامان مریم,شب قبل از حرکت اروم طوری که بابا متوجه نشه گفت：معصومه جان ,من ,تووبهروز را فراموش نکردم,بزار بریم مشهد وبرگردیم ,تویه فرصت مناسب به بابات میگم,اخه از عکس العملش یه جورایی میترسم....اگه بفهمه بهروز,پسر,میرزا محمود ونوه ی یوسف میرزاست ,نمیدونم چی بگه ,اما باید کم کم زمینه را فراهم کنیم. خاله صغری به خاطروضع جسمانیش نشد با ما بیاد مشهد اما وقت خداحافظی چنان شور وشوقی داشت که ادم فکر میکرد خودش راهی مشهد است... با دلی سرشار از مهر اقا امام رضا ع راهی مشهد شدیم وخوشحال بودم از اینکه بعداز,سفر بالاخره پرده از,عشق من وبهروز هم برداشته میشه....اما نمیدونستم روزگار مارا چه خسته خواهد کرد.. ادامه دارد... نویسنده :ط_حسینی #کپی_فقط_با_لینک_زیر_و_نام_نویسنده_مورد_رضایت_است. 🆔 @Modafeane_harame_velayat ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ 🚨کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️

#قسمت_شصت_وچهارم ❤️ #عشق_پایدار ❤️ سفر معنوی مشهد خیلی خیلی به دلم چسپید وتنها چیزی که گهگاهی اذیتم میکرد بی خبری از,بهروز بود که میدانستم مثل مرغ سرکنده بال بال میزنه,یک هفته از ماندنمان در جوار حریم رضوی گذشته بود وبابا ومامان قرار گذاشته بودند که تا ده روز مشهد بمانیم واز انطرف باهم بریم قم وبه قول معروف اسباب کشی کنیم کرمان ,بابا حتی به منم تاکید کرد که اگر میشه دانشگاهم را عوض کنم وبیام کرمان,پیش خودشان ,اما من میدونستم اگر حرفی,دراین مورد بزنم بهروز حتما اتیش میگیره,پس همه چی را سپردم دست اقا امام رضا ع تا هرجور که صلاح میدونه عمل کند... روز هفتم سفرمان بود که بابا طبق معمول هرروزه زنگ زد خانه خاله صغری,اما هرچه زنگ زد کسی گوشی را برنداشت ,بابا شماره خونه خودش را گرفت وغلامرضا,یا همون داداش بزرگ من,گوشی را برداشت وبابا با تعجب گفت：خیلی عجیبه ,این موقع روز خانه هستی؟! غلامرضا گفت：اتفاقا منتظر تماستون بودم ,اخه خاله صغری حالش بهم خورده وبردنش بیمارستان,چون میدونستم هر روز خونه خاله زنگ میزنید واگه جواب نده,به من زنگ میزنید,موندم خانه تا بهتان بگم چی شده...متاسفانه دکترها حرفای,خوبی راجب حال خاله نمیزنند اگه زودتر,بیاین بهتره.... بابا که بعداز مرگ پدرومادرش ,تمام امیدش,شده بود خاله صغری,,باشنیدن این حرف خیلی,به هم ریخت واین شد که سفر مشهد ما در هفتمین روز پایان گرفت وما ناخواسته برگشتیم کرمان که.... #ادامه دارد... نویسنده :ط_حسینی #کپی_فقط_با_لینک_زیر_و_نام_نویسنده_مورد_رضایت_است. 🆔 @Modafeane_harame_velayat ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ 🚨کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️