فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 #روزشمار | ۳ فروردین ماه ۱۴۰۲
💫 #رهبر_معظم_انقلاب: این جشن یک جشن ملی است؛ جزو اعیاد دینی نیست؛ لکن از سوی بزرگان شرع مقدس ما هم، #نوروز مورد تأیید قرار گرفته ما روایات متعددی داریم که در آنها از نوروز تجلیل شده و روز نوروز گرامی داشته شده.
🗓 ۱۳۸۹/۰۱/۰۷
#تقویم۱۴۰۲
http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
مدافعان حرم ولایت
#یوزارسیف قسمت ۱۵ 💫 وارد کوچه خودمان شدم وبه سمت نانوایی حرکت کردم,از شانش خوب,یا بدم نمیدانم...نان
#یوزارسیف_قسمت۱۶ 💫
روز اول مدرسه است,اما هنوز از چادر تازه ام خبری نشده,چندین بار طول وعرض حیاط را طی کردم,چند بار لی لی کردم چندتا گل سرخ چیدم وپر پر کردم اما خبری نشد که نشد دیگه حوصله ام سر رفت,کفشهام را برای چندمین بار از پام دراوردم واومدم توهال با ناراحتی گفتم:مامااان من با همون چادر قبلی میرم,ده بار هی رفتم در کوچه را باز کردم وبستم وقت داره میگذره ,خبری نشد,مامان از تواشپزخانه صدا زد:زری جان الان دوباره زنگ زدم,اعظم خانم گفت چادر را داده دست شوهرش اقا رضا بیاره,اگه دورت شده ,بگم بابات برسونتت...
یه اووفی کردم وگفتم:نه نه راهی که نیست ,با سمیه قرار گذاشتیم پیاده بریم,اخه روز اول مدرسه مزه اش به همین پیاده روی وخوردن هوای لطیف صبحش هست ,حتما الان سمیه بیچاره سرکوچه منتظر من است وتپدلم گفتم ,اشکال نداره بزار یه کم علاف بشه چون سمیه بیش از اینا حقشه ,همینطور که داشتم حرف بلغور میکردم ,با صدای زنگ ,خداحافظی کردم وبه سرعت کوله ام را برداشتم کفشام را پوشیدم,تا در را بازکردم ,قد بلند ودراز اقا رضا پشت در نمایان شد,با عجله ویه سلام هلکی ویه تشکر زورکی ,چادر راقاپیدم,در رابستم وروحیاط چادر را انداختم سرم,به به عجب سبک بود,با حالتی محجبانه پادرون کوچه گذاشتم که همزمان قامت دراز اقارضا در پیچ سه کوچه گم شد,چند قدم که برداشتم...اه این چادر چرا اینجوریاست؟؟ چقد بلند چیده شده...وای از دست اعظم خانم,انگار چادرمن را هم قد شوهرش چیده....همینطور که چادر را زیر بغلم جمع میکردم به سرکوچه نزدیک شدم,جلو نانوایی یه مرد ایستاده بود که پشتش به من بود انگار میخواست نان بخره وخبری از,سمیه هم نبود,همچنان سرم پایین بود ,یه لحظه سرم را گرفتم بالا تا طبقه ی مورد نظرم را نگاه کنم ,که خدا روز بد نصیبتان نکند چادره از زیر بغلم ول شدم واومد تودست وپام ورفت زیر کفشم وناگهان....
#ادامه دارد...
نویسنده :ط_حسینی
#کپی_فقط_با_لینک_زیر_و_نام_نویسنده_مورد_رضایت_است.
🆔 @Modafeane_harame_velayat
🚨کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️
#یوزارسیف
#قسمت۱۷ 💫
ناگهان دراستانه ی سرنگون شدن بودم ,دستام را گرفتم جلو چشمام تا لااقل چیزی تو چش وچارم نره که یکباره احساس کردم روی جایی گرم ونرم فرود امدم ویه بوی خوش واشنا تو دماغم پیچید,ارام ارام چشام را باز کردم,خدای من ,من روی اون بنده خدایی که جلو نانوایی بود فرو افتاده بودم,اون بنده خدا هم مثل اینکه یه شونه تخم مرغ دستش بوده,افتاده بود رو میز ,جلو نانوایی ومیز نانوایی باعث نجات هردومون شده بود ,خیلی دستپاچه بودم,تااینکه اون بنده خدا برگشت طرفم وای وای باورم نمیشد,اون مرد,خود خود یوزارسیف بود,با صورت اومده بود روتخم مرغا وکل صورت وریش ولب ولوچه اش مملواز تخم مرغ وپوسته تخم مرغ بود...با دستپاچگی وازخجالت نمیدونستم چی,بگم یهو از دهنم پرید:س سلام ببخشید به خدا تقصیر من نبود ,تقصیر این چادره تازه خیاط بدستم رسونده بود ,فک کنم اندازه نردبان خونه شان برای من چادر چیده...از تصور نردبان واقا رضا خندم گرفت ,اما هول و ولای این صحنه هرخنده ای را از یادم برده بود...
واما یوزارسیف درحالیکه یه دستمال از,جیبش درمیاورد وصورتش را پاک میکرد گفت:اشکال نداره بانو...پیش میاد ,ان شاالله خیره...که در همین حین سمیه از پشت سرم رسید....وای نه...خدای من این دختر الان ابروم را میبره,سمیه تا چشمش به جمال تخم مرغی یوزارسیف افتاد,سلام تو دهنش خشکید وبا حالتی متعجبانه گفت:واه چی شده زری؟چرا چرا یوزار....با سقلمه ای که به پهلوش زدم,حرفش راخورد وروبه یوزارسیف گفت:ببخشید این دسته گل دوست ماست؟
یوزازسیف که دیگه باتوجه به اتفاق شب جمعه ای ما دوتا راکاملا شناخته بود وگمانم دستش امده بود چی به چیه بازم تکرار کرد:اشکال نداره همشیره...پیش میاد وبعدش روبه من کرد که حالا از خجالت سرخ شده بودم,گفت:چادرتون خاکی,شده....
احساس کردم چیز دیگه ای میخواست بگه اما نشد یا نتونست...
یکدفعه سمیه هم با پررویی برگشت وگفت:چادر که الان میتکونیمش درست میشه,اما شما فکر کنم زحمتتون بیشتره,چون کل صورت ولباستون نقاشی,شده...
یوزازسیف لبخندی زددرحالیکه نان سنگک خشخاشیش را برمیداشت گفت:خیره,ان شاالله خیره وحرکت کرد طرف خانه اش...
من وسمیه هم حرکت کردیم سمت مدرسه,کل وجودم سراسر گر گرفته بود,وای وای روز اول مدرسه این اتفاق اونم با یوزارسیف؟!!واااای...
جلو درمدرسه به خود امدم ,متوجه شدم که سمیه در حال فک زدنه اما هیچ یک از,حرفهاش را من متوجه نشدم...
#ادامه دارد...
نویسنده :ط_حسینی
#کپی_فقط_با_لینک_زیر_و_نام_نویسنده_مورد_رضایت_است.
🆔 @Modafeane_harame_velayat
🚨کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️
#یوزارسیف
#قسمت ۱۸ 💫
اووف چه روزی بود اولین روز اخرین سال تحصیلی ام با اون چادری که مامان به دلش اومده بودبرام بخره و یوزارسیف دعا خونده بود واعظم خانم دوخته بود وچه دسته گلی به اب داد این چادر دسته گل من...
تومدرسه حواسم به هیچی نبود,نه مثل سالهای پیش با سمیه سر یه صندلی جلو عقب بحثمان شد ونه اصلا فهمیدم که کی معلم جدید بود وکی قدیمی,همش ذهنم درگیر حادثه اول صبحی بود,سمیه هم که همش فک میزد ,صحبت میکرد,زنگ تفریح هم که جاش پیش مرضیه خانم دختر حاج محمد بود ,بعضی وقتا که میدیدمش چه گرم گرفته,خندم میگرفت,اخه چه پشتکاری داره این دختر فضول...اما نمیدانستم که دل اونم مثل دل من یه جا گیر کرده....
بالاخره به خونه رسیدم,کلید در حیاط را انداختم وسروصدای پژمان ,پسر بهرام داداش بزرگم که کل خونه را برداشته بود ,نوید این را میداد امروز میهمان داریم.
ومن برخلاف اینکه عاشق پژمان بودم وهمیشه مشتاق شیطنتهاش,اما امروز یه جورایی حال وحوصله ی هیچ کس را نداشتم,دوست داشتم خودم باشم وخودم ....
پا که داخل هال گذاشتم ,پژمان مثل اجل معلق جلوم ظاهر,شد وخودش را انداخت توبغلم,درحینی که پژمان را تواغوشم فشار میدادم وبوسش میکردم رو به مامان وشیما عروس بزرگه ,سلام کردم,وناگهان دوباره چادره اومد زیر پام ومن درحال سرنگون شدن بودم که شیما پرید وسط ومانع افتادنم شد.
با بد خلقی برگشتم طرف مامان وگفتم:اه مامان,نیگا اعظم خانمت چی برام دوخته,انگار هم قد اقا رضا برا من چادر بریده این دومین باره که میخواستم بخورم زمین...
تااین حرف از دهنم دراومد مامان خنده ای زد وگفت :هم قد اقا رضا؟؟وادامه داد:حالا که نخوردی زمین,عصر میریم درستش میکنیم....
اووفی کردم وارد اتاقم شدم ودرحین وارد شدن گفتم:مامان من خستم اگه خواب افتادم برا نهار بیدارم نکنید, چون میدونستم,پژمان وشیما پرچمدار ورود بهرام هستند ویقینا بهرام برا نهار میاد ومن همیشه به خاطر اخلاقای خاص بهرام از هم صحبتی,باهاش فراری بودم,اخه بهرام غرق مادیات بود ,کنارش که مینشستیم یک سر میگفت فلانی اینجور داره فلانی نداره ,این ماشین را امروز اینجور معامله کردم فردا میخوام این کار کنم یعنی اصولا ادمها را با مادیات سنج میزد,بی شک اگه به من نگاه میکرد پیش خودش میگفت:این خواهر ما هم درسته که جمال وکمال داره اما چون دستش توکاروباری نیست هیچ نمی ارزه,همونطور که بارها وبارها پولش را به رخ داداش بهمن بیچاره که معلم بود,میکشید...
خلاصه چادره را در اوردم یه دستی بهش کشیدم تاش زدم وباخود میگفتم,اعظم خانمم دستش خوب بود هااا, لباسهام را دراوردم وبا لبخندی برلب خودم را پرت کردم رو تخت وغرق تفکر شدم....
#ادامه دارد...
نویسنده :ط_حسینی
#کپی_فقط_با_لینک_زیر_و_نام_نویسنده_مورد_رضایت_است.
🆔 @Modafeane_harame_velayat
🚨کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️
#یوزارسیف 💫
#قسمت۱۹
چند هفته از بازگشایی مدارس میگذشت,من بعداز اون خیطی که روز,اول مهر کاشته بودم ,سعی میکردم اهسته برم واهسته بیام,طوری از جلو خانه حاج محمد رد میشدم که انگار میترسیدم تیر بخورم,بااینکه تمام حواسم پی اون طبقه بالا بود اما بعداز اون حادثه واقعا روم نمیشد با حاجی,سبحانی روبه رو بشم,سمیه روز,به روز با مرضیه گرمتر میگرفت وحیف که رشته ی ما تجربی بود واز مرضیه ادبیات ,اخه کم مانده بود خودش را به جای مربی فیزیک قالب کنه وهرروز,راهی خانه حاج محمد بشه,اما الان میدونستم که سمیه نه برای کسب اطلاعات راجب یوزارسیف طرح دوستی ریخته بلکه دل خودش توخونه حاج محمد گیر افتاده .
امشب سرشام بابا چیزی گفت که شاخکام تیز شد...
بابا درحالیکه لیوان اب را میریخت وجرعه جرعه مینوشید رو به مامان کرد وگفت:اقا سید که سرمیدان همین خیابان خرازی داشت که یادته چندهفته پیش به خاطر سیم کشی پوسیده برقای مغازه اش کل مغازه اتیش گرفت ورفت روهوا...
مامان لقمه غذاش را فرو داد وگفت:اره بیچاره چند تابچه ی,قدونیم قد هم داره معلوم چه جوری روزگارش رامیگذرونه...
بابا اهی کشید وگفت:اره والا اما دیروز باورت میشه همین حاجی سبحانی مسجد خودمون,درسته جوانه اما همتش به صدتا حاجی حاج اقاهای ریش سفید میارزه...باورت میشه لباس عمله جات را کرده بود تنش وکل مغازه را ازنوسفید کرده ویک تنه کل برق کشی مغازه را انجام داده...خداخیرش بده,امشب هم بعداز نماز یه گلریزان گرفت از همه ی محله پول جمع کرد تا یه سری وسیله بخرن برای تومغازه...
مامان که به قول بابا اشکش دم مشکش بود,درحالیکه اشک چشاش را پاک میکرد گفت:خدا ببخشه به زن وبچه اش چه جوانایی پیدا میشه هاا
بابا اهی کشید وگفت:کدوم زن وبچه؟؟بیچاره هنوز مجرده..نمیدونم مادر وباباوخانوادش کین,اما هرکی هستن ,صد رحمت به شیرپاک ونان طاهری که خورده,واقعا اقاست واقعا....
وقتی بابا از یوزارسیف تعریف میکرد ومامان به حال خانواده اش غبطه میخورد من غرق شادی وغرور میشدم حالا چرا؟! نمیدونم....
ولی خیلی نگذشت که علت,این حس را فهمیدم...
بعداز,شام سرشار از حسهای,خوب بودم وبا ارامش رفتم خوابیدم اما نمیدانستم این شاید اخرین شب ارامشم دراین خانه باشد...
#ادامه دارد...
نویسنده :ط_حسینی
#کپی_فقط_با_لینک_زیر_و_نام_نویسنده_مورد_رضایت_است.
🆔 @Modafeane_harame_velayat
🚨کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️
#یوزارسیف 💫
#قسمت۲۰:
امشب شب تولد حضرت رسول ص است ومن همیشه توشادی اهل بیت ع شاد بودم وامشبی هم میخوام نه تنها خودم راشاد کنم بلکه مامان وبابا هم یه جورایی سرحال بیارم اما نمیدونستم با حرفی که بابا سرنهارخواهد زد ,اصلا...خودتون بشنوید..
باباسعید درحالیکه روی پلوش خورش قیمه میریخت وانگار میخواست یه حرفی بزنه اما نمیدونست چه جوری بزنه ,بالاخره بعداز کمی ازاین درواون درگفتن بحث راکشاند به دکان چند دهنه ی حاج محمد وگفت:خانم جان,حاج محمد همین همسایه سرکوچه مان که معرف حضورتان هست؟
مامان چنگال را داد طرف من وگفت:اره دیگه تواین محله کی هست حاجی را نشناسه..حالا چی شده مگه؟؟
بابا سعید زیر چشمی یه نگاه به من انداخت وگفت:هیچی امروز صبح اومده بود در طلا فروشی وبعداز کلی حرف گفت:اقای قربانی امشب که شب عیده ,میهمان نمیخواین؟
ومنم گفتم:میهمان حبیب خداست چرا که نه...
وحاج محمد گفت:البته برا امر خیره...
مامان با دهان باز گفت:خوب دیگه چی گفت؟
بابا:همین ,نه یک کلمه زیاد ونه یک کلمه کم...
غذا پرید توگلوم ,باسرفه از سر میز غذا پاشدم وگفتم:ممنون مامان ,من سیر شدم وبدو سمت اتاقم راه افتادم.
مامان که اوضاع را درک میکرد سری تکون داد ورو به بابا حرفش را ادامه داد:یعنی منظورش خواستگاری هست؟؟ یه پسر داره خوب...یعنی برا زری؟!!
من به اتاقم رسیدم اما در را باز گذاشتم تا باقی حرفاشون را بشنوم...از استرس بدنم گر گرفته بود وطوری دیده نشم پشت در کمین گرفتم وبه حرفاشون گوش میکردم...
بابا سعید که انگار از این پیشنهاد خیلی سر ذوق بود گفت:خوب اره دیگه,علیرضا,پسرش یه پارچه اقاسات همه چی تمامه...درسشم تمام کرده ومهندسیش هم گرفته...
بااین حرف بابا آه از نهادم درامد...اخ نه...نه...نه...
که مامان گفت:اخه یه ذره زود نیست؟
زری باید بره دانشگاه,دکتر بشه و..
بابا پرید توحرفش وگفت:خوب میره دانشگاه...توخونه شوهرش میره چه اشکال داره؟این روزا پسر خوب اونم مثل علیرضا نایابه...نایاب...
یه درد شدید توسرم پیچید...
نه امکان نداره....بابا با این حرفش رضایت خودش را علنی اعلام کرد...
خدایا نه....اخه من...من ....وای سمیه....
#ادامه دارد...
نویسنده :ط_حسینی
#کپی_فقط_با_لینک_زیر_و_نام_نویسنده_مورد_رضایت_است.
🆔 @Modafeane_harame_velayat
🚨کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️پنجشنبه است
🖤با فرستادن فاتحه و صلوات
❤️یادی کنیم از عزیزانمون
🖤خدایا عزیزان ما را
❤️قرین رحمت خود قــــرار ده
🖤روحشون شاد و قرین رحمت الهی
❤️الـهـی آمین🤲
@Modafeane_harame_velayat
32.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑آبشار حیرت انگیز کمردوغ
در کهگیلویه و بویراحمد
کاری از:
سیدجواد هادی اصل #مستندساز
⭕️به کانال #مدافعان_حرم_ولایت بپیوندید
http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 سرود سلام یا زهرا با ریتم سلام فرمانده . در مورد عفاف و حجابه . خیلی قشنگه👌😍😍حتمااا ببینید...
#حجاب
#زن_عفت_افتخار
#مرد_غیرت_اقتدار
⭕️به کانال #مدافعان_حرم_ولایت بپیوندید 👇
http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
دعایافتتاح۩احمدالفتلاوی.mp3
10.51M
🌦 دعای افتتاح
🎙 با نوای احمد الفتلاوی
بسیار دلنشین 👌
حسوحال معنوی: ⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️عالی
⭕️به کانال #مدافعان_حرم_ولایت بپیوندید 👇
http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•<#رزق_معنوی>•
۱※ برای جذب ریزشهای ماه رمضان،
اول باید مشمول مغفرت خدا شد!
۲※ و برای جذب مغفرت،
اول باید از شبکه اسم غفور خدا در عالَم، رد شد! چگونه؟
⭕️به کانال #مدافعان_حرم_ولایت بپیوندید 👇
http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
✌️دو رکعت نمازی که سبب آمرزش هفتاد هزار گناه می شود
1️⃣ در هر شب از #ماه_رمضان [از شب اول] دو ركعت نماز در هر ركعت، حمد را یک بار و توحيد را سه بار بخواند و پس از سلام نماز بگويد :
2️⃣ «سُبحانَ مَن هُوَ حَفيظٌ لايَغفُلُ سُبحانَ مَن هُوَ رَحيمٌ لايَعجَلُ سُبحانَ مَن هُوَ قائِمٌ لايَسهُو سُبحانَ مَن هُوَ دائِمٌ لايَلهُو»
🔸 منزه است آن خداى نگهبانى كه غفلت نمیكند، منزه است آن خداى مهربانى كه شتاب نمیكند. منزه است آن خداى پابرجایی كه كسى را از ياد نمیبرد، منزه است آن خداى جاودانى كه به چيزى سرگرم نمیشود.
3️⃣ سپس ذکر تسبیحات اربعه (سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر) را هفت مرتبه بگوید
4️⃣ و آنگاه بخواند :«سُبحانَكَ سُبحانَكَ سُبحانَكَ يا عَظيمُ اغفِر لِىَ الذَّنبَ العَظيمَ»
🔸 خداوندا! تو از هر عیب و نقصی منزّهی، منزّهی، منزّه. بارالها گناهان بزرگم را بیامرز.
5️⃣ و در آخر ده بار صلوات بفرستد.
🎁 هر کس اين دو ركعت نماز را به جای آورد خداوند هفتاد هزار گناه او را میآمرزد
⭕️به کانال #مدافعان_حرم_ولایت بپیوندید 👇
http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 آغاز محفل انس با قرآن کریم در حضور رهبر انقلاب اسلامی حضرت آیت الله امام خامنهای 🌸🌸🌸
@Modafeane_harame_velayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رهبر انقلاب: برخی برای خودنمایی از اختلاف قرائت استفاده میکنند
@Modafeane_harame_velayat
🌸✨🌸✨🕋✨🌸✨🌸
💠خـــواندن ســـوره های الرحمــن ، جمعــه و واقعـــه و کهــف در شــب جمعــه
✨بســم الــلّــه الرّحمــن الرّحیــم💖
💠هر که سورهء الرحمن را بخواند
خــداوند یکتــاو مهربــان💖
به ناتوانی بنده رحم می کند
و هر کار سختی برای او آسان گردد
و برای درمان بیماری ها مفید است
درد چشم، صرع، بیماری قلب، طحال...
💠از امام جعفر صادق(علیه السلام) نقل شده: هر کس سورهء کهف را در شب های جمعه قرائت نماید، به مرگ شهادت از دنیا خواهد رفت یا اینکه خــداونــد متعــال و مهربــان💖 او را شهید مبعوث خواهد کرد و در روز قیامت در صف شهدا خواهد بود
🔸دچار فقر و بدهکاری نشدن
💠هرکه در شب جمعه سورهء واقِعه را بخواند، خــــدا💖 او را دوست بدارد و او را محبوب تمام مردم کند و در دنیا دچار بدحالی و تنگدستی نشود و آفتی از آفات دنیا به او نرسد و از دوستان حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) باشد
🔸امام جعفر صادق (علیه السلام )فرمود: کسی که مشتاق است تا بهشــت و چگونگی آن را دریابد سورهء واقعه را تلاوت کند، کسی که هر شب پیش از خواب سوره واقعه را تلاوت نماید، خــداونــد متعــال💖 را در حالی ملاقات میکند که رخسارش چون قرص ماه شب چهاردهم درخشان است
✨ و نیرومندترین اسباب جلب روزی نماز خواندن با تعظیم و خشوع و خواندن سوره واقعه است به ویژه در شب و وقت عشاء
🌸✨🌸✨🕋✨🌸✨🌸
اللّهم عجّل لولیک الفرج به حقّ
حضرت علی بن ابیطالب(علیه السلام)💫
@Modafeane_harame_velayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وبلاگ نویس باکویی: در صورت جنگ با ایران، باکو از روی زمین محو میشود
🔹فرزندانمان اگر در این جنگ کشته شوند مردم آنها را شهید حساب نمیکنند. فرزندان ثروتمندان در خارج هستند و فقط فرزندان فقرا در این جنگ کشته میشوند. ایران کشوری است ثروتمند با ۸۵ میلیون جمعیت، گمان نکنید ایران سالها مورد تحریم بوده است. ایران از طرق مختلف نفت خود را فروخته و تبدیل به سلاح کرده است. اکنون از نوک پا تا فرق سر مسلح به سلاحهای پیشرفته است.
🔹ایران کشوری بزرگی است هر کشوری قادر به مقابله با او نیست. شاید فقط آمریکا بتواند با او مقابله کند. حتی اسرائیل هم توان مقابله با او را ندارد چون ایران میتواند اسرائیل را از صحنه روزگار محو کند. ایران مانند روسیه نیست. هم تجربه جنگ دارد هم سلاح کافی و پیشرفته برای این جنگ.
@Modafeane_harame_velayat
🛑در روایات آخرالزمان میخواندیم سفیانی به عربستان حمله میکند و مدینه را نابود کرده و زمانی که میخواهد به سمت مکه برود به فرمان حق در زمین فرو خواهد رفت
🔘همیشه برام سوال بود خوب سفیانی باید با عربستان یکی باشه چرا باید به عربستان حمله کنه ؟
🔘ولی الان انگار اینجوریم میشه
🔴هیچکس مثه خدا بلد نیست نقشه بکشه
@Modafeane_harame_velayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ثواب فوق العاده برای خواندن سوره واقعه در شب جمعه،از خواندن این سوره در شبها مخصوصا در شبهای جمعه غفلت نکنیم
حجت الاسلام فرحزاد
@Modafeane_harame_velayat
الله اکبر روایتی خواندنی از
شهید کاظم نجفی رستگار
🌹مادر در خواب پسر شهیدش را مےبیند .
پسر به او مےگوید :
«توی بهشت جام خیلے خوبہ . چے مےخواے برات بفرستم ؟».
✨مادر مےگوید :
«چیزے نمےخوام ؛ فقط جلسہ قرآن ڪہ میرم همہ قرآن مےخونن و من نمےتونم بخونم خجالت مےڪشم .
مےدونن من سواد ندارم ، بهم میگن همون سوره توحید رو بخون .».
🌹پسر مےگوید :
«نماز صبحت رو ڪہ خوندے قرآن رو بردار و بخون !».
✨بعد از نماز یاد حرف پسرش مےافتد . قرآن را بر مےدارد و شروع مےڪند بہ خواندن .
🌹خبر مےپیچد . پسر دیگرش این را بہ عنوان ڪرامت شهید محضر آیت اللہ نوری همدانی مطرح مےڪند و از ایشان مےخواهد مادرش را امتحان ڪنند . قرار گذاشتہ مےشود .
✨حضرت آیتاللہ نزد مادر شهید مےروند .
قرآنے را به او مےدهند ڪہ بخواند . بہ راحتے همہ جاے را
مےخواند ؛ اما بعضے جاها را نہ .
مےفرمایند :
«قرآن خودت رو بردار و بخوان !».
🌹مادر شهید شروع مےڪند بہ خواندن ؛ بدون غلط .
آیت اللہ نورے گریہ مےڪنند و چادر مادر شهید را مےبوسند و مےفرمایند : «جاهایے ڪہ نمےتوانست بخواند متن غیر از قرآن قرار داده بودیم ڪہ امتحانش ڪنیم.»😭
#شهیدحاج_ڪاظم_نجفےرستگار
#فرمانـــده_لشگر۱۰سیدالشهدا ع🌹🌹🌹🌹🌹🌹❤️
@Modafeane_harame_velayat
❇ هشدار عضو دفتر سیاسی انصارالله یمن به امارات
♦عضو دفتر سیاسی انصارالله یمن به امارات هشدار داد در صورت عدم عقبنشینی از جزایر، بنادر و گذرگاههای تحت اشغال خود در یمن، منتظر حمله بعدی باشد.
♦«محمد البخیتی» در صفحه توییتر خود نوشت: حکومت امارات بر شماری از جزایر، گذرگاهها و بنادر یمن دیری نمیپاید.
♦البخیتی با اشاره به اینکه امارات طی ۸ سال گذشته متحمل خسارتهایی شده، خاطرنشان کرد که اگر امارات ( از این مناطق) با آرامش خارج نشود در حمله بعدی، متحمل خسارتهایی خواهد شد که قابل مقایسه با گذشته نخواهد بود.
✅این ماهیت واقعی امارات، سعودی و سایر شیوخ منطقه است. اشغالگر قدس، اشغالگر کعبه، اشغالگر سرزمینهای اسلامی
@Modafeane_harame_velayat
یه گفتگوی خودمونی داریم با روزه اولی های عزیز کانال مدافعان حرم ولایت😍👍
♥️💐♥️💐♥️💐♥️💐♥️
عزیزانم نماز وروزه هاتون قبول درگاه حق تعالی ان شاءالله🤲
واقعابهتون تبریک میگم که به این ضیافت الهی دعوت ویژه شدید و می توانید از این حس عالی معنوی بهره مند باشید .
🟣 توصیه های مهم برای روزه اولی ها
♥️نوشیدن هشت تا ده لیوان مایعات
♥️مصرف مواد غذایی غنی از پروتئین
♥️پرهیز ازغذاهای کم ارزش و فستفودها
♥️مصرف آجیل و مغزها کم و یا بدون نمک
♥️مصرف خشکبار به مقدار کم
♥️نوشیدن شیر+ بادام+ عسل
♥️ خوردن میوه و سبزیجات آبدار به مقدار کافی
♥️سحری خوردن
♥️خوابیدن هشت ساعت در طول شبانه روز
التماس دعای ویژه دارم از همه شما عزیزانم
#تربیت_فرزند
#ماه_رمضان
⭕️ به کانال #مدافعان_حرم_ولایت بپیوندید👇
http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
💥راهکارهای زندگی موفق
در جزء اول قرآن کریم
⭕️ به کانال #مدافعان_حرم_ولایت بپیوندید👇
http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
🌙سلام دوستان خوبم دعــــــــــــــوت نـــــــــــامــــــه ، ماه رمضان، ماه بهار قرآن، در بهار طبیعت هدیه معنوی برای شما عزیزان
🌸30 جز قـــــــــــــــــــرآن بصورت فایل صوتی و نیاز به دانلود ندارد، فقط کافيست روی لینک بزنید.
جزء 1 ⇨ http://j.mp/2b8SiNO
جزء 2 ⇨ http://j.mp/2b8RJmQ
جزء 3 ⇨ http://j.mp/2bFSrtF
جزء 4 ⇨ http://j.mp/2b8SXi3
جزء 5 ⇨ http://j.mp/2b8RZm3
جزء 6 ⇨ http://j.mp/28MBohs
جزء 7 ⇨ http://j.mp/2bFRIZC
جزء 8 ⇨ http://j.mp/2bufF7o
جزء 9 ⇨ http://j.mp/2byr1bu
جزء 10 ⇨ http://j.mp/2bHfyUH
جزء 11 ⇨ http://j.mp/2bHf80y
جزء 12 ⇨ http://j.mp/2bWnTby
جزء 13 ⇨ http://j.mp/2bFTiKQ
جزء 14 ⇨ http://j.mp/2b8SUTA
جزء 15 ⇨ http://j.mp/2bFRQIM
جزء 16 ⇨ http://j.mp/2b8SegG
جزء 17 ⇨ http://j.mp/2brHsFz
جزء 18 ⇨ http://j.mp/2b8SCfc
جزء 19 ⇨ http://j.mp/2bFSq95
جزء 20 ⇨ http://j.mp/2brI1zc
جزء 21 ⇨ http://j.mp/2b8VcBO
جزء 22 ⇨ http://j.mp/2bFRxNP
جزء 23 ⇨ http://j.mp/2brItxm
جزء 24 ⇨ http://j.mp/2brHKw5
جزء 25 ⇨ http://j.mp/2brImlf
جزء 26 ⇨ http://j.mp/2bFRHF2
جزء 27 ⇨ http://j.mp/2bFRXno
جزء 28 ⇨ http://j.mp/2brI3ai
جزء 29 ⇨ http://j.mp/2bFRyBF
جزء 30 ⇨ http://j.mp/2bFREcc
🔴 لطفا نشر دهید✔️
أللَّھُـمَ؏َـجِّـلْلِوَلیِڪْألْـفَـرَج
التماس دعاي فراوان🤲