◽️◽️🌷 🇮🇷﷽🇮🇷🌷◽️◽️
🌷 بصائر علوی
🌹 قال علی علیه السلام:
تَزُولُ الْجِبَالُ وَ لَا تَزُلْ عَضَّ عَلَي نَاجِذِكَ أَعِرِ اللَّهَ جُمْجُمَتَكَ تِدْ فِي الْأَرْضِ قَدَمَكَ ارْمِ بِبَصَرِكَ أَقْصَي الْقَوْمِ وَ غُضَّ بَصَرَكَ وَ اعْلَمْ أَنَّ النَّصْرَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ .
🌹 اگر كوهها از جاي كنده شوند تو ثابت و استوار باش،
دندانها را بر هم بفشار،
كاسه سرت را به خدا عاريت ده،
پاي بر زمين ميخكوب كن،
به صفوف پاياني لشگر دشمن بنگر،
از فراواني دشمن چشم پوش،
و بدان كه پيروزي از سوي خداي سبحان است.
📒 #نهج_البلاغه_خطبه11
#توکل
#اعتماد_به_خدا
#تقویت_فرهنگ_ایثار_و_شهادت
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فَبَلِّغْهُ مِنّاٰ تَحِیَّةً وَ سَلاٰماً...
«أَللّٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَٱلْفَرَج»
⭐️ حضرت #امام_کاظم علیهالسلام:
🇮🇷 مردی از اهل قم، مردم را به سوی #حق دعوت میکند و قومی پیرامون او جمع میشوند به صلابت پارههای فولاد، تندبادها آنها را به لرزه درنیاورده و از #جنگ خسته نمیشوند و ترس به خود راه نمیدهند و بر خدا #توکل میکنند و سرانجام، پیروزی از آن پرهیزکاران است.
📚 بحارالانوار جلد ۵۷ صفحه ۲۱۶
💠 رَجُلٌ مِنْ أَهْلِقُمَّ یَدْعُواَلنَّاسَ إِلَیاَلْحَقِّ یَجْتَمِعُ مَعَهُقَوْمٌ کَزُبَرِ اَلْحَدِیدِ لاَ تُزِلُّهُمُاَلرِّیَاحُ اَلْعَوَاصِفُ وَ لاَ یَمَلُّونَ مِنَاَلْحَرَبِ وَ لاَ یَجْبُنُونَ وَ عَلَیاَللَّهِیَتَوَکَّلُونَ وَ اَلْعٰاقِبَةُلِلْمُتَّقِینَ
💥 با انتشار مطالب از ما حمایت کنید
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🆔http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستانی زیبا از توکل در زندگی
♨️ با این داستان معنای #توکل روشن میشود
🔹 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی
http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥داستانی زیبا از توکل در زندگی
💥 ازدواج به شرط چک سفید امضاء!
💥 با این داستان معنای #توکل روشن میشود
🎤استاد راجی
✨با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇
🌴 @Beit_al_Shohada
🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
✨أللَّھُـمَ؏َـجِّـلْلِوَلیِڪْألْـفَـرَج✨
🍄...به نام خدای تَوّاب و غَفّار...🍄
🍃رمان فانتزی،امنیتی و آموزنده #توّاب
🍃قسمت ۱۳۳ و ۱۳۴
روی صندلی که اشاره کرد نشستم.سرم پایین بود دقیقهای بعد سکوت رو شکست و با لحن جدی گفت:
+امشب این همه کار کردیدکه بیایید اینجاو سکوت کنید؟
_نه خب.من.خواستم.دلم... نه.راستش... چه جوری بگم؟ فقط خواستم ببینمتون هم شما و هم روجا رو خواستم حالتون رو بپرسم همین!
+آقا محمد من فقط برای حفظ امنیت به این محرمیت رضایت دادم...
چشم هام رو محکمتر فشار دادم تا کمی اعتماد به نفس از دست رفتم برگرده
واای دلم...متوجه شدکه دارم خجالت میکشم
آروم گفت:
+خب بپرسید!
نگاهم سمتش کشیده شدکه دیدم عصبی نیست و نگاه آرومی داره
+آقا محمد تلفن برا چی هم اختراع شده
تماس گرفتن هم بعداز محرمیت مجازه
شما که این همه تلاش کردید و دروغ گفتید برای امشب...تو این سه روز زدن یه تلفن یا دادن یک پیامک خیلی سخت بود؟
انگاری حرفش کمی بوی دلخوری داشت!!
_من نمیدونستم اجازه دارم که زنگ بزنم یانه؟
+اگر اجازه ای نبود شمارم رو به نازنین نمیدادم تا به شمابده!
درست میگفت انگاری خنگ شده بودم
_ببخشید درسته
+خدا ببخشه من چه کارهام
نشستن برام سخت بودفضا سنگین هم بود بلندشدم خواستم برم که خودش هم متوجه شدهم ناراحتم هم تو ذوقم خورده که گفت:
_بدون پرسیدن حالم میخواهید برید؟
نگاهم سمتش کشیده شد
جون دوباره گرفتم از حرفش باز این دلم شروع کرداصلا متوجه نیست که من جنبه ندارم ها
با لبخند برلب گفتم:
_الان که به لطف آیه من جلوتون خراب شدم فکر کنم عالی هستید.
برای اولین بار با صدای بلند خندید...
صدای آرومش با لبخند رو لب ترکیب قشنگی بود
_آقا محمد آدم ها به این راحتی خراب نمیشن در ضمن از من هم ناراحت نباشید من فقط یادآوری کردم که همهی این رفتارها فقط جهت امنیتی داره!
درست میگفت؛ واضح داشت بهم میگفت جواب نه من رو فراموش نکن!
ولی خب دل من این حرفها رو گوش نمیکرد به سرد بودنش توجه نمیکرد!دلم فقط اون خنده ها رو میدیدو اون نگاه مهربونش رو
خواستیم از اتاق بیرون بریم که روبهش گفتم:
_میشه خواهشی داشته باشم؟
+بله حتما
_ میشه هیچ جا با صدای بلند نخندید!
سرخی گونه هاش رو نمیتونست مخفی کنه آروم گفت:
_چشم
در دلم هزار هزار بار قربون این همه حجب و حیاش رفتم واسه اون چَشم گفتنش شدم مگه قند فقط باید تو دل دخترا باید آب بشه! کارخونه قند تو دلم آب میشد ولی سنگین گفتم:
_چشماتون پرنور سوجان خانم
بعد هم خداحافظی کردم و سمت ماشین رفتم. نگاه کشیده ای غضب آلود به آیه کردم.
خودش سریع گفت:
_آقامحمد دلم به حالتون سوخت آخه
نمیدونین چطور نگاهش میکردین موندن من اونجا اصلا درست نبود مثلا من مجرد ام ها این نگاههای عاشقانه اتون منو از راه به در میکرد
با بامزگی گفت:
_میدونی که من میخوام ادامه تحصیل بدم
_امشب از اینکه دختر عموم هستین یه کوچولو بهتون افتخار کردم یعنی جواب اون همه کتکی که تو بچگی از عمو خوردم رو همین امشب با این کار جبران کردین
_خداااروشکر خیالم راحت شد.
درسته که تو ذوقم خورده بود ولی همین هم کلامی کوتاه هم برام خیلی بود
روی تختم دراز کشیدم و بعد از چند شب بی خوابی امشب میتونستم یه خواب راحت داشته باشم.
با هربار چشم بستن تصور خندهی قشنگ سوجان جلوم چشمهام نقش میبست
لحظه ای به این فکر کردم چطور بعد از پایان این کار من چطور چشم ببندم؟
به خودم گفتم در حال زندگی کن ...
به قول حاجی امید به خدا... منم امیدم رو دادم دست خود #خدا، #توکل کردم به خودشو چشمامو بستم...
چند روزی میگذشت و نازنین تمام تلاشش رو میکرد که من به خانواده ی حاجی نزدیک تر بشم.
_اصلا چی میگی تو؟؟؟ مگه بیکاری چند روزی یک بار میای اینجا و میری رو اعصاب من؟!؟ هر چی گفتی کردم! باید دیگه چه کار کنم که شماها دست از سر من بردارید؟؟؟
🔥_بس کن محمد ! حالا هر کی ندونه فکر میکنه تو چیکار کردی تا حالا که چیزی پیش نرفته.درسته ما هرکار گفتیم تو انجام دادی ولی نتیجه ای نگرفتیم! بهتره بیشتر بهشون نزدیک بشی! تا بتونی اطلاعاتی رو که ما میخواهیمو به دست بیاری
از دست نازنین و دوستاش و کاراشون سری تکون دادم...
و سمت گوشیم رفتم
شماره ی حاجی روگرفتم و بعدازمدت کمی گفتم:
_الو سلام حاجی حالتون چه طوره؟
+سلام آقا محمدخوبیم الحمدالله شما چطوری؟
_الهی شکر
مزاحم شدم ببینم عصری میتونم بیام دنبال روجا تا با هم بریم پارک؟
+پسرم من که خبر ندارم ازکاراشون ولی به سوجان میگم خودش بهت خبر بده
_باشه حاجی پس مزاحمتون نمیشم خدانگهدار
+مراحمی بابا ....یاعلی
نازنین رفت...
منم سرگرم درست کردن نهار بودم که صدای پیامک گوشیم بلند شد...
🍃ادامه دارد...
🍃کپی با ذکر صلوات هدیه به شھید مجید بندری
⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇
🆔http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
🆔https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
#توّاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥داستانی زیبا از توکل در زندگی
💥ازدواج به شرط چک سفید امضاء!
💥با این داستان معنای #توکل روشن میشود
💥برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی
✨با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇
🌸 @Beit_al_Shohada
🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
✨أللَّھُـمَ؏َـجِّـلْلِوَلیِڪْألْـفَـرَج✨