eitaa logo
مدافعان حرم ولایت
1.4هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
16.6هزار ویدیو
206 فایل
🔹﷽🔹 کانال مدافعان حرم ولایت با متنوع ترین مطالب روز؛ آموزشی_اقتصادی_نظامی_مذهبی وسرگرمی. ♡ ارسال بهترین وجذابترین رمان‌ها پیام بصورت پست ناشناس https://harfeto.timefriend.net/16823204465218 ارتباط با ادمین @MAHDy_Yar_313
مشاهده در ایتا
دانلود
 شهید عالیمقام علی حیدری 🕊💐✨🕊💐✨🕊 نام پدر: محمود محل ولادت: مریوان تاریخ ولادت: ۱۳۴۴/۰۱/۰۱ تاریخ شهادت : ۱۳۶۳/۱۲/۲۲  محل شهادت: عملیات بدر، شرق دجله، جزایر مجنون نحوه شهادت: بمباران شیمیایی ارتش بعث عراق مدت عمر:  ۱۹ سال مزار : گلزار شهدای بهشت زهرا تهران   قطعه ۲۷ – ردیـف ۱۳۶ – شـماره۱۰ کتاب مربوط به این شهید:  علی بی خیال 🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615 أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰زندگینامه شهید علی حیدری 💐🍃شهید علی حیدری در یکم فروردین سال ۱۳۴۴ در شهر مریوان و در یک خانواده معتقد به فرهنگ اسلام به دنیا آمد. پدرش اهل همدان بود که بعد از ازدواج با مادر سنندجی اش در کردستان به استخدام ارتش در آمد تا بازنشسته شد. بعد از بازنشستگی به تهران مهاجرت کرد. علی دوران نوجوانی خود را با بچه هایا مسجد و کارهای فرهنگی و تشکیل کانون فرهنگی و کتابخانه مساجد منطقه خرانه تهران گذراند؛ اما اوج اعتلای روحی ایشان در دوره شش ماهه ای اتفاق افتاد که با آیت الله حق شناس آشنا شد و آن عارف بزرگوار، مسیر سیر و سلوک را با برنامه سلوکی برایش فراهم کرد. اولین بار علی در اواخر سال ۱۳۶۱ به منطقه سقز اعزام شد. در سال ۶۲ به عنوان خطاط و طراح چهره شهدا به جنوب اعزام شد. در اواخر سال ۶۳ جمعی تبلیغات لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) شد و ماه پایانی حیاتش را در گردان تخریب لشکر ۲۷ در پادگان دوکوهه مشغول آموزش و فعالیت شد. علی حیدری به همراه گروه هفده نفره از رزمندگان تخریب، بر اثر بمباران شیمیایی در عملیات بدر؛ هم چنان که مژده اش را از امام رضا (ع) دریافت کرده بود، روز بیست و دوم اسفند ماه ۱۳۶۳ در سن نوزده سالگی به شهادت رسید و در گلزار شهدای بهشت زهرا تهران آرام گرفت. 🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615 أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹وصیت نامه شهید والامقام علی حیدری🔹 «بسم رب شهدا و صدیقین» «بنده حقیر وصیت نامه‌ای به آن صورت که بخواهم اموالم را تصفیه کنم ندارم زیرا از این مال دنیا هر چه داشته‌ام یا در راه خدا بخشیده‌ام یا به خاطر خدا نگه‌ داشته‌ام که دیگران استفاده کنند.. ولی خواستم چند کلمه‌ای با عالم مادی سخن بگویم... 🌷ای دنیا بدان که انتهای راه‌هایت جهنم و مسیر راه‌هایت پر از درندگان وحشی است که به تدریج روح انسان را می‌خورند تا بالاخره انسان را تبدیل به از حیوان پست‌تر می‌کنند. فقط کاروان عشق است که رو به سوی جانان می‌رود و خدا را شکر می‌کنم که بالاخره نام من را در دفتر عاشقان حسین (ع) نوشته‌اند. برادرانِ مسجد چیزهایی راکه می‌نویسم عمل کنید. دعاها را زیاد بخوانید و هر چه باشکوه‌تر برگزار شود. در نماز جماعت حتماً شرکت کنید. برای مقابله با شیطان دوشنبه و پنجشنبه روزه بگیرید. نماز شب را حتما بخوانید و یک مربی برای خود جهت مسیر الی‌الله انتخاب کنید و بدانکه به شرطی قبول می‌شوی که به چیزهایی که می‌شنوی عمل کنی. 🌷آنقدر حرف بزنید که می‌توانید عمل کنید و بار دیگر برادران عزیزم یک وصیت نامه به شما دارم و آن اینکه زود و خیلی زود کوله‌بار عشق را ببندید زیرا بنده می‌ترسم شماها جا بمانید. 🌷 بدانیدکه شیطان همه جا حتی در خون انسان هست از خدا بترسید. به خانواده‌ام توصیه کنید هر وقت برای من خواستند گریه کنند به یاد قاسم امام حسین (ع) گریه کنند و هر وقت به یاد غریبی‌ام افتادند، یاد حسین بیفتند. 🌷دوست دارم مانند رفقای شهیدم جنازه‌ام را حسین کفن و در بیابان‌های کربلا به خاک بسپارند. پدر و مادر و اهالی خانواده عزیزم برای گناهان من دعا کنید چون من همه عمرم را در گناه به سر بردم به جز آن مدتی که خود را به دست خدا سپرده بودم. شما نیز خود را به دست خدا بسپارید زیرا او ست پرورش‌ دهنده ما «و ان النفس لاماره بالسوء الا ما رحم ربی» ای خدا بنده تو آمد، مرا در آغوش خود گیر که همانا تویی اول و آخر ما. 🌷خدا تو میدانی که من به خاطر بهشت نیامده‌ام. بهشت تو مال آنهایی که خدا را به خاطر عبادت و از ترس جهنم گناه نمی‌کنند. 🌷الله من، ‌و ای معشوق من، بنده تو دیگر در عشق تو سخت، آنقدر در وصالت سوختم تا منیت و شیطان را به وسیله آتش عشق ذوب نمودم آنگاه رو به سوی جانان کردم،خدایا مرا دیگر زندگی شیطان بس است، من تو را می‌خواهم، چه کنم من به آن زنده‌ام که روزی پیش تو می‌آیم و اگر اینطور نبود خیلی پیش از اینها مرده بودم. 🌷الله من گناهانم را به وسیله حسینت پاک کردم و از دریای پرتلاطم مادیات به وسیله کشتی حسینت گذشتم. الله من، دوستت دارم چه کنم؟ الله دیگر اگر مرا به جهنم بری آتش احساس کوچکی می‌کند در برابر آتش‌ سوزش و عطش و تب هجران درون من. آری هر کس خود را به چیزی دلخوش کرده است. بنده عامی هم خود را به خدا دل خوش کرده‌ام”  🌷🍃من خیلی کمتر عطر خریده‌ام زیرا هر وقت بوی عطر می‌خواستم ازته دل می‌گفتم حسین جان، آن وقت فضا پرعطر می‌شد.  …. مواظب خود باشید. مواظب شیطان باشید که شیطان خیلی باهوش‌تر از این حرف‌هاست. مطالعه کنید کتاب‌های شهید دستغیب را. به عموم … توصیه می‌کنم. و هیچ‌گاه راضی نخواهم بود کسی بدون تفکر در راهم برایم گریه کند. هرگاه خواستید برایم گریه کنید برای چیزی که من برایش همیشه گریان بودم، گریه کنید. 💥وقتی به یادم افتادید یک حمد و سه سوره توحید برای شهدا با یک صلوات ختم کنید. همیشه با وضو باشید، قرآن بخوانید. 🌷حجاب‌ها را از قلب خود بردارید تا با عالم غیب ارتباط داشته باشید و اسرار غیبی را بدانید و ببینید. نگاه‌های خود را کنترل کنید تا بتوانید حسین و ائمه و شهدا را ببینید و زیارت کنید. بینی خود را از بوهای حرام نگه دارید تا بوی حسین (ع) و عشق را بشنوید. و با زبان خود غیبت نکنید و تهمت نزنید تا بتوانید با مولایتان صحبت کنید. و در آخر «امام را دعا کنید» وعده ما کربلا ۱۳۶۲/۱۱/۲۰ ساعت ۲ نصف شب 🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615 أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽صدا و تصاویر شهید والامقام علی حیدری شهدا سنگ نشانند که ره گم نکنیم🌱 شادی روح بلندشان صلوات🌹🕊 یاحسین✋ 🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615 أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚩هم نوا با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف 🕯✨313🌺صـــــلـوات _ زیارت عاشورا 💫 و قرائت ســـــــــوره زمـــــر💫 به نیت چـهــــارده معصــوم (ع) و مـادربزرگوار امام زمان عج (نرجس خاتون) و شهید علی حیدری✨ 🎁فایل صوتی زیارت عاشورا https://eitaa.com/BEIT_Al_SHOHADA/6007 🎁فایل pdf متن وترجمه سوره زمر https://eitaa.com/BEIT_Al_SHOHADA/8676 🎁فایل صوتی سوره زمر https://eitaa.com/BEIT_Al_SHOHADA/8677 ⚠️لطفا برای معرفی کامل شهدا به کانال معنوی بيت الشهدا مدافعان حرم ولایت بپیوندید . 🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊 https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615 🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊 ✨🥀أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج🥀✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ نمازهای ایام هفته نماز امروز-روز شنبه ✍ در کتاب شریف و ارزشمند مفاتیح الجنان به نقل از حضرت امام حسن عسکری علیه السلام آمده است که فرمود هر کسی در روز شنبه چهار رکعت نماز بخواند{دوتا دو رکعتی}در هر رکعت بعد از حمد، یکبار سوره توحید و یکبار آیه الکرسی را بخواند، خدا او را در درجه پیامبران و شهدا و صالحان بنویسد که نیکو رفیقانی هستند راوی از آنحضرت پرسید در چه وقتی از روز باید این نماز را بجای آورد؟ فرمود: بین طلوع آفتاب تا ابتدای ظهر (وقت خواندن این نماز از طلوع آفتاب تا ظهر هست) ❇️ ضمناً اگر تا ظهر موفق به ادای نماز نشدید در طول روز به نیت رجاء (رجاء بدین معنی که انشاالله خداوند ثواب آن را بهمون میدهد) بجا آورید ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷@Modafeane_harame_velayat 🎁@BEIT_Al_SHOHADA
زنان خوش بین جذاب تر هستند❗️❗️ یک زن اگر ... ⭕️غرغرو باشد ⭕️عصبی باشد ⭕️نسبت به مسائل اطرافش بدبین باشد به هیچ عنوان نزدِ همسرش ، جذاب نخواهد بود.... ولی اگر یک زن خوش بین باشد برای همسرش بسیار جذاب خواهد بود😍 زیبایی امری ظاهری است و بعد از مدتی عادی می شود😊 اما... جذابیت امری باطنی است و هرگز عادی نخواهد شد❤️ 🌹🌹🌹🌹🌹⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
2⃣ پرخاش کردن.... خیلی از آدم ها تا می خوان یه حرفی بزنن ، سریع داد می زنن ، با کوچک ترین اتفاقی به هم می ریزن و به زمین و زمان توهین می کنن ، فریاد می کشن ، ناسزا می گن....😖 اینا دقیقا همون آدم هایی هستن که خودشون باید کنترل خشم رو یاد بگیرن و افرادی که در کنارشون هستن باید صبوری کردن و ارتباط موثر یاد بگیرن....😊 😘ان شاالله زندگیتون همیشه پر از عشق باشه😘 💞آرامش یه اتفاق نیست، یه انتخابه، ما آگاهانه آرامش رو انتخاب می کنیم 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
بغل کردن در رابطه های زناشویی فواید خیلی زیادی داره ... از جمله... 🤍 استرس رو کاهش می ده. 🤍 احساس تنهایی رو از بین می بره. 🤍 اعتماد به نفس رو بالا می بره. 🤍عشق رو در رابطه شما زیاد می کنه. 🤍 یه جایگزین مناسب برای مصرف دخانیات و الکل به حساب میاد. 🤍 زندگی رو پایدارتر می کنه. 🤍 فشار های عصبی رو از بین می بره. و ... و فایده های فراوان دیگه....🥰 همدیگه رو در طول روز بغل کنید😘 🌹🌹🌹⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
🔹️ ۱۶ راز موفقیت زوجین در رابطه‌های موفق *دعوا دلیل جدایی نیست *به تعهدات رابطه پایبند باشید *چیزهای مورد علاقه او را بخرید🌹 *هنگام ورود و خروج از خانه، همسرتان را ببوسید *گاهی کنسل کردن یک قرار، به بودن در کنار همسرتان می ارزد🙃 *با خانواده او مانند خانواده خود رفتار کنید🫳 *گفتن «دوستت دارم» هر چه بیشتر بهتر *هنگام بیماری با او مهربان باشید😁 *در نبود یکدیگر، کارهای خانه را انجام دهید *از گفتن جوک های توهین آمیز خودداری کنید😏 *وقت شناس باشید👌 *با افرادی که پشت همسر شما بد می گویند، به تندی رفتار کنید😡 *او را از کوچیک ترین تصمیمات خود آگاه کنید👌 *به تماس و پیام ها او پاسخ دهید *از همسرتان بپرسید روز خود را چگونه گذرانده است😎 *در مسافرت دعوا نکنید، مشکلات را بگذارید برای بعد از بازگشت، مسافرت و تفریحتان را به هیچ عنوان خراب نکنید.🤨 🌹🌹🌹🌹🌹⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊 یکی از عوامل فروپاشی خانواده‌ها 🔴 🌹🌹🌹🌹🌹⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کنترل شهوت 01.mp3
14.12M
۱ 🔻عوامل موثر درافزایش و یا کاهش تمایلات جنسی چیست؟ 🔻آیا بيماري هایی مثل خودارضایی، منحصر به محدوده سنی خاصی است؟ آیا این بیماریها قابل درمانند؟ 🌹🌹🌹🌹🌹⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
😱 نشانه های همسر شکاک و بد بین🥀 🔥 این افراد تئوری توطئه دارند. در واقع به همه‌ی افراد شک دارند و نسبت به رفتار و صحبت‌های آن‌ها تردید دارند.  🔥 افراد شکاک هیچ وقت فراموش نمی‌کنند، این افراد کینه‌ای و بد دل هستند. معمولا اشتباهات دیگران را نه می‌بخشند و نه فراموش می‌کنند.  🔥 همسر شکاک سرد و تنها است. ترجیح می‌دهد کمتر در دورهمی‌ها و اجتماع باشد، این افراد احساسات و عواطف خود را به راحتی بروز نمی‌دهند. 🔥افراد شکاک بسیار حساس هستند. با کوچکترین اشتباه شما ناراحت می‌شوند و به سختی می‌توانند به حالت اولیه خود بازگردند.  🔥 همسر شکاک مدام در حال کنترل کردن گوشی طرف مقابل است و در مورد همکاران غیر همجنس، بیش از اندازه حساس و بدبین است. است. ❌ اگر نامزد یا همسر شما دارای این ویژگی‌های اخلاقی است، بهتر است ابتدا با یک مشاور آن را درمیان بگذارید و با کمک کردن سعی کنید این اخلاق را کنار بگذارد.❌ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
😡 و بدبینی بیش از حد، چه تاثیری بر شخصیت فرد می گذارد؟ 🔥 تاثیر بر سلامت روانی و جسمی: ✅ شک و بدبینی بیش از اندازه تاثیر قابل توجهی بر روی سلامتی فرد دارد. چون همیشه او استرس و نگرانی های زیادی را با خود به همراه دارد. زن یا مرد شکاک، هم خودش و هم همسرش به شدت در معرض افسردگی، اضطراب، خستگی و مشکلات در خواب و خوراک و… هستند. ❌ تاثیر بر روی شریک زندگی، ✅ اگر این شک و تردید ها هر روز بیشتر شوند که اکثر آنها نا معقول و بی جا هستند. کم کم همسر از زندگی با شریک زندگی خود خسته می شود. وقتی می ببیند همسرش به او اعتماد ندارد و دائماً او را زیر نظر می گیرد، ممکن است به طلاق فکر کند. ❌ تاثیر بر روابط اجتماعی: ✅ افرادی که دائم درگیر شک و بد گمانی نسبت به دیگران هستند همیشه منزوی و تنها خواهند ماند و دوستانشان نمی توانند رفتارهای نامعقول و خارج از عرف آنها را تحمل کنند. خودشان نیز به دلیل بدگمانی و بدبینی نسبت به همه، از دیگران فاصله می گیرند. ✅ همچنین این افراد به شدت خودخواه بوده و فقط به دنبال رفع نیازها و خواسته های خود هستند. 😔 زندگی با افراد شکاک به شدت سخت است. مخصوصا اگر در کنار شک و بدبینی، یک فرد خودخواه نیز باشند. 🛑 لطفا از برچسب زدن به افراد پرهیز کنید ✅ اگر شما با این مشکل روبرو هستید توصیه می کنیم با یک مشاور آگاه صحبت کنید. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
⚠️توجه ⚠️توجه ⚠️توجه ♨️به زودی... لطفا منتظر باشید بزودی داستان واقعی وبسیار ترسناک از یک زندگی بانام تجسم شیطان👻 را شروع خواهیم کرد. این داستان واقعیتی است از حلول شیطان درانسان، و به تصویر کشیده شدن چهرهٔ ابلیسان آدم نما که از قلهٔ انسانیت و مقام اشرف مخلوقات بودن به قهقرای حیوانیت نزول کرده اند و سر سجده بر آستان کسی نهاده اند که از سجده بر پدرشان، حضرت آدم ابوالبشر امتناع کرد. 📛داستان واقعی از زندگی عده ای که با اجنه گره خورده و مشکلاتی را در کار مؤمنین می اندازند...☠🥶😵‍💫😱 🚨❌ و اما نکته ای ظریف: اگر از لحاظ روحی ضعیف هستید و مشکل قلبی دارید خواندن این رمان برای شما توصیه نمیشود،⛔️⛔️⛔️ چون صحنه هایی به تصویر کشیده میشود که در عین واقعی بودن ، بسیار ترسناک هستند. ✅ ان شاالله این رمان، روشنگری نماید و آگاهی لازم را به خواننده در مقابل اینگونه مسائل بدهد و باقیات الصالحاتی باشد برای ما و بانیان و طراحان این داستان... لطفا تا میتوانید دوستان علاقه مند به این موضوع خاص را به خواندن این داستان دعوت کنید وپل آشنایی ما با این عزیزان باشید. 🆔 http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865 ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌
واردخونه شدیم ودعاها روتوآب حل کردیم وروسرم ریختیم وخوردنیش روهم خوردیم وبعدازچندروزدیگه بدون ترس عروس ودامادشدیم،وفرزین خیلی خوشحال وسرحال شد،ولی من توخودم بودمو هیچ حسی نداشتم،راستی نگفتم شغل همسرمن باغ داری وکشاورزی بود،همه تو اون روستا باغ داشتن وازمحصولاتشون بهره برداری میکردن،بهارسال ۶۳ بودکه یه روزفرزین گفت این زمینی که پشت خونه هست مال بنیاده به کشاورزا اجاره میده که توش سیفی بکارن ،من گفتم سیفی چی هست گفت خیارگوجه لوبیا بادمجون همه چی که هست توش میکارن توهم بایدباخواهرام بیایی وکمک کنی،من گفتم من همش چهارماهه عروسی کردم توازمن میخای تازه عروس روببری کشاورزی؟، فرزین گفت اینجاهمه کارمیکنن عروس وغیره عروس نداره خواهرام هم بانامادریم هست توهم بیا،اونجابودکه فهمیدم زندگی سختی روپیش رودارم وبه بخت خودم نفرین کردم...،درضمن دعایی که برام زده بودن اثرش ازبین رفته بود،چون چهل روز اثر داشت،ونم نم خواهرشوهربزرگم شروع کردبه دخالت کردن توزندگی ما،وزندگی رو به کامم تلخ وتلخ تر کرد و همسرم هم بعدهافهمیدم که خیلی دهن بین بوده وبدون اجازه خواهرش آب نمیخورده اینوجاریم بهم گفت ومن خیلی متاثرشدم ...،روزهاوماهها گذشت ومن هرروزازبهاروتابستان توی باغ وسیفی کارمیکردم میوه جمع میکردم وشبهاخسته میخوابیدم،پوستم داشت نم نم زیرنورخورشیدمیسوخت دستام دیگه اون سفیدی ونرمی رونداشتن،سال اول ازدواجمون دخالتهای خوارشوهرام بقدری زیادبودکه همسرم تاب نمی آوردومنوکتک میزد،ومن به کسی نمیگفتم ،میگفتم مادرم ناراحت میشه،دوسالی به این منوال گذشت ،ومن افسرده شده بودم،خواهرشوهرم به شوهرم گفته بوداین چرابچه دارنمیشه ،نکنه نازاست ،منی که ۱۶ سالم شده بودنمیدونم نازابودنم چی بوددیگه،همسرم منوبردپیش یه ماما ببینه چرابچه دارنمیشم ،دکتر زنان هم آب پاکی وریخت رودست همسرم وبهش گفت این هنوزخودش بچه است چه توقعی دارید ازاین ،به وقتش بچه دارمیشه نگران نباش خانمت هیچ عیبی هم نداره بریدبه سلامت...برگشتیم خونه منتظرموندیم که بچه داربشیم،کنایه هاازجاری وخواهرشوهروفامیل شوهر امان منوبریده بودبه خاطربچه،تودلم به همشون ناسزامیگفتم ونفرینشون میکردم که دختری روباحیله بگیرن بعدبیارن اذیتش کنن کتکش بزنن وزندگی روبه کامش تلخ کنن،بیشتردخالت خواهرشوهرام حساسیتی بودکه روجاریهام داشتن ،به فرزین میگفتن نزار زیاد بره خونه جاریهاش. زنت بچه اس یادش میدن،درصورتی که اصلا اونها اون طوری نبودن وفقط به من که غریب بودم محبت میکردن،سه سالی اززندگی مشترکمون میگذشت که یه خواستگاربرای خواهرشوهرم که ۲۵ سالش بودفریده اومد ،واینهاهم خوشحال وخندان که خواهر ترشیدشون روبالاخره یکی پیداشدبگیره سرازپا نمی شناختن بساط خواستگاری وعقدوعروسی به سرانجام رسیدومن خوشحال ترازاین که بالاخره یه مزاحم کم میشه بودم ...،فریده بعدازسه ماه ازعروسیش باردارشد،وخبرش به مارسید،که دوباره گیردادن به من بدبخت که چراتو باردار نمیشی،منم بافشارهای اینها دیگه تاب وتحملم تموم شد وبه مادرم وپدرم گفتم،ایناخیلی منواذیت میکنن بچه میخوان ازمن،مادرم ناراحت شدوبه پدرم پرخاش کردوگفت بفرماآقا نعمت تحویل بگیربهت گفتم من دختربه اینا نمیدم گفتی فامیلمه خوبن ،بچه ام۱۶ سالشه چه توقعی دارن اصلا شایددامادمون بچه دارنمیشه ،خوب اونم بره خودش روبه دکترنشون بده،پدرم هم به فرزین گفت توهم دکتربروببین سالمی هی به دخترمن گیرمیدید،فرزین هم که میخاست ثابت کنه که هیچ عیبی نداره ،پیش یک دکترخوب توکرج معرفی کردن رفت ،..توآزمایش های به عمل اومده دکترمتوجه شدکه فرزین ازنظربچه دارشدن قوی نیست وبسیارضعیف هم هست،وکلی داروبهش داد،وهروزصبح بایدیه عدد زرده تخم مرغ خام به دستورپزشک توشیرمیریخت ومخلوط میکردوسرمیکشیدتاقوی بشه ،که بتونم بارداربشم،خداروشکردیگه بهم گیرندادن درموردبچه ولی دخالت خواهرشوهربزرگم وکه تواون روستا بودومعصومه خواهرشوهرکوچیکم ادامه داشت،همیشه پیش خودم تواون سه سال ازدواجمون میگفتم خدایا اینامنوبه زورگرفتن منوازشهرم به این روستا سوت وکورآوردن ،پس چراباهام این رفتارومیکنن ،اگه منودوست نداشتن پس برای چی اومدن خواستگاریم،وتوسکوت خودم اشک میریختم میشکستم،تاخوابم ببره،...سال ۶۲ که من ازدواج کردم مادرم باردارشدوبرادرم مهدی سال ۶۳ به دنیااومد،قدیما بدنمیدونستن اگرمادرزن یامادرشوهری برای بارچندم بارداربشه ✾࿐༅🍃🌹🍃༅࿐✾ ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat ✾࿐༅🍃🌹🍃༅࿐✾
مادرمن هم عین سه سالی که من ازدواج کردموبچه دارنشدم ۳تا بچه آورد یک پسردودوختر که آخرین دخترش سه ماه ازفرنازمن کوچیکتربودیعنی هم من هم مادرم بارداربودیم سال ۶۵ ،،،روزهاوماها گذشت یک ماه که اززمان قاعدگی من گذشت من احساس کردم باردارم حالت تهوع داشتم ،به فرزین گفتم بریم آزمایش بدیم اونم گفت شایدمثل همیشه هستی دیر پریودمیشی ،گفتم نه حالم ازچایی بهم میخوره تااینوگفتم فرداش باخوشحالی منوبردپیش پزشک وآزمایش وجواب مثبت بود،وای انگاردنیاروبه من دادن خیلی خوشحال شدم وهمسرم هم خیلی خوشحال شدوتوجه بیشتری به من کرد،لااقل این ۹ پاه روبدون رنج وعذاب وزخم زبون اطرافیان در امان بودم،دیگه بافرزین دعوامون نمیشدولی خواهرشوهرام همچنان حسادتشون نسبت به من بود ولی نمیتونستن کاری کنن چون دیگه فرزین فعلا اهمیتی نمیداد...۹ماه گذشت دردزایمان وجودمو گرفت. شبانه همسرم منوبردمنزل مادرم،که صبح بریم بیمارستان البته دردم کم بود شب روموندیم منزل مادرم وفرداصبح بیمارستان وسونوگرافی دخترم به حالت نشسته توشکمم بودودکترتشخیصش این بودکه بایدسزارین بشم وماهم قبول کردیم ودخترنازم به دنیااومد،یه دخترخوشگل مومشکی باچشمهای درشت وپوست سفیدمثل خودم ،چون خودموهمسرم اول اسممون از(ف)شروع میشدخواهرشوهرم دستورداداسمش روفرنازبزاریم ماهم که خوشحال بودیم ازاومدن دخترمون چیزی نگفتیم و قبول کردیم،ولی من چون حضرت زهرا(س) رو توخواب دیدم اسمش روتوشناسنامه زهراگرفتیم،بعدازترخیص ازبیمارستان من موندم منزل مادرم چون بنده خداخودش دوتا بچه کوچیک داشت ویکی هم بارداربودمجبورشدم بمونم اونجا ده روزپیش مادرموندم بعدازده روزرفتم خونه خودمون ،خواهرشوهربزرگم انگاری که بچه دختربودزیادراضی نبود ولی معصومه عاشق فرنازبودازروز اول بچه پیش اون بزرگ شد ،دوسال بعدمن به خواست همسرم دوباره باردارشدم فقط به خاطراینکه سن فرزین زیادبوددوست داشت یه پسرهم داشته باشه،وهمونم شدوفرشادمن به دنیا اومدبازطبق معمول من خانه مادرم رفتم تااز بچه نگهداری کنه،درضمن قدیم مادروتوبیمارستان۵ روزنگه میداشتن بچه روبه پدرمیدادن که توخونه نگه داری کنه،که مادرم فرنازروتوخونه نگه داشت تامن مرخص شدم،ولی اینبارفرشادکه به دنیااومدهمون روزاول خواهرشوهربزرگم اومدوفرشاد و باخودشون بردن وبه مادرم گفتن شمانتونستیدازفرنازخوب نگهداری کنیدبچه شیرخشکی شد،مافرشاد و میبریم باقاشق بهش شیرمیدیم تاشیرمادرش روبخوره،مادرم ازحرف اونها ناراحت میشه بچه رومیده میبرن،وقتی ازبیمارستان اومدم ،به مادرم گفتم بچه ام کو اونم جریان روتعریف کردمنم ناراحت شدم غر زدم به فرزین گفتم عوض تشکرتون بود،مادرم هم گفت ناراحت نشومادر اونادیدن این بچه پسره ازذوقشون بردن،خلاصه من رفتم خونمون بعدازده روزی که خونه مادرم بودم،انگاردنیا رو به من داده بودن هم دختر داشتم هم پسر،راستی اینونگفتم بعدازبه دنیااومدن فرنازم قدمش خیلی خوب بود،جاریهای من هردوباهم خواهربودن،یعنی هم خواهربودن هم جاری بودن،اینهاوقتی پدرشون رحمت خدامیره سر ارث ومیراث دعوای شدیدی میکنند طوری میشه که همه مامنظورم پدرشوهروخواهرشوهروجاریهام ازده به شهرکوچ میکنیم نزدیک کرج،ومن خوشحال ازاین که ازاون ده کوره راحت شدم،واقعاامکاناتشون صفربودحتی حمام هم نداشتن بایدیه ده دیگه که نزدیک ده مابودمیرفتیم حمام واقعاسخت بودتوزمستون،خلاصه همه برادشوهراموخواهرشوهرم وخودمون تمام باغ هامون خونه هاروفروختیم اومدیم شهر،همه بازپیش هم بودیم مستاجرشدیم تاسرفرصت زمین بگیریم خونه بسازیم تو اون مدت که مستاجربودیم بازخواهرشوهربزرگم پیش مابودیعنی یه خونه دربستی گرفتیم هرکدوم یه اتاق برداشتیم وحال پذیرایی روباهم شریک بودیم،اگرتواون ده سه تادرب باهم فاصله داشتیم اینجااومد ور دل من نشست،یکسالی روباهم بودیم،ودخالتهای اون ،ولی چون دوبارخداخواست اونجا بارداشدم به پسرم فرزین به حرفهاش گوش نمیداد،بعداچندماه ازبارداریم سال ماسرشده بودوبایدخونه روتخلیه میکردیم،چون ماپول باغ روداده بودیم زمین خریدیم توشهر وبقیه اش روهم فرزین یه ماشین خاور ثبت نام کرده بودمجبورشدیم بریم خونه خواهرخودم ،به شمانگفتم پدرمن ازهمسراولش که رحمت خدارفته بود۳تاپسرو۱دخترداشت،شوهرخواهرم باهمسرم خیلی جوربوداونم کشاورزبودوتوروستا زندگی میکردن،شوهرخواهرم به همسرم میگه تاخونتون رودرست کنیدمیتونیدبیاییدخونه مادوتااطاق دست نخورده کنارروشمابرداریدبشینید،منم ازخداخواسته گفتم قبول،رفتیم دوباره روستا برای یکسال،خواهرم بامادرشوهرش زندگی میکردودوتاپسر و۴ تا دخترداشت که یکی ازدختراش به نام سمیرا یک سالی ازفرنازمن بزرگتربود،ماکوچ کردیم خونه خواهرم ومن ۵ ماهه بارداربودم ،دوسه ماه اول خیلی خوب بودخواهرم که ده سالی ازمن بزرگتربودوقیافه سبزه ای داشت وچشم ابروی مشکی بدنبود ،به من که بارداربودم. ادامه دارد..... ✾࿐༅🍃🌹🍃༅࿐✾ @Modafeane_harame_velayat ✾࿐༅🍃🌹🍃༅࿐✾