⭕️ قانون را قبول ندارید ؟!!!غلط می کنی قانون را قبول ندارید، قانون تو را قبول ندارد...
🔹حسن روحانی در دفاع از تخلفات آذری جهرمی:
🔹این جوان اصلا دادگاه و دستگاه نظارتی را قبول ندارد،می رود کار خود را انجام می دهد و به جلو می رود. قوه قضائیه به وزیر جوان کابینه ما ،می گوید از او شکایت می کنم،اما این وزیر اصلا نمی ترسد!
🔹واعظی در حمایت از تخلفات حسن روحانی:قوانین[قوانین مصوب مجلس برای دولت]قبول نداریم،ابلاغ هم نمی کنیم!
🔹 کار خود را با قدرت انجام می دهد و یک نفر هم از قوه ی قضائیه می گوید از این وزیر جوان شکایت می کند خوب شکایت کن...
🔹 وی برای موجه جلوه دادن تخلفات حسن روحانی در عدم تمکین رئیس دولت به مصوبه های زیر ساختی مجلس افزود:اگر مراحل تصویب یک قانون از نظر روحانی😳درست طی نشده باشد یا برداشت معاونت رئیس جمهور این باشد که اشکالی در کار یک مصوبه قانونی است،قطعا رئیس جمهور نمی خواهد در این موضوع《 شریک》 باشد، مجلس فعلی کارهایی انجام می دهد که بدعت محسوب می شود!!
#دولت_تدبیر
🍁
💢🍁
@farzandane_saleh.mp3
زمان:
حجم:
2.67M
😂👨🏫👳♂🙅♂🙇♂
#احکام_به_بیان_طنز
.......یه دفعه به خاطر همین شفاف نبودن، معلم پرورشی مون دو روز رفت مرخصی 😧
پشت بندش جاتون خالی صورتم با کف دست بابام یه تصادف کوچولو کرد خدا رو شکر به خیر گذشت و دست بابام نشکست 🙄
داستان از این قرار بود که
معلم پرورشی مون قرار بود احکام باهامون کار کنه 🤓
معلم گفت: بچه های عزیز دفتراتون رو بیارید بیرون📖
منم دفترم رو برداشتم ببرم از کلاس بیرون🚪
معلم گفت :آقای نشاطی کجا کجا
گفتم :خودتون گفتید دفتراتون رو بیارید بیرون😂
آقا معلم گفت :برو بشین سرجات، من گفتم دفتراتون رو از توی کیف تون بیارید بیرون🎒
خوب منم که کیف نداشتم پرسیدم
آقا اجازه ما که کیف نداریم دفترمون رو از کجامون بیاریم بیرون. 😎
آقا معلم هم با مهربانی دهانش رو کرد توی سوراخ گوشم و با صدایی دلنشین که از اعماق وجودش برمی خاست صدا زد :دفترت رو بذار روی میز، 😏
تازه فهمیدم چی می گه
معلمی که گوش رو با میکروفون اشتباه می گیره 🎤
معلومه که نمی تونه شفاف حرف بزنه💥
معلم گفت این جمله را توی دفتر بنویسید
مکلف باید از مجتهد جامع الشرایط تقلید کند✅
👌 یعنی
کسی که به سن تکلیف می رسه باید از مجتهد جامع الشرایط تقلید کنه. متوجه شدید⁉️
همه گفتند بله
منم برای این که کم نیارم بلند تر از همه گفتم: بله😆
یهو آقا معلم به من پیله کرد که آقای نشاطی بفرما معنی این جمله چیه
منم گفتم: آقا معلم اجازه 🤚
یعنی کسی که به سن مشق رسیده یعنی می تونه مشقاشو بنویسه مشقاشو به آقا شاطر مجتهدی تلقین کنه😵😬😳
معلم فشارش زد بالا و با عصبانیت گفت :چی می گی نشاطی شاطر مجتهدی کیه😩
گفتم آقا اجازه ناراحت نشید آدرس بدید خودم می رم پیداش می کنم مشقامو هم بهش می دم
🤪😆
معلم گفت نشاطی جان جمله ای که نوشتم بخون
نوشتم مجتهد جامع الشرایط،
بعد معلم شروع کرد به کلمه کلمه توضیح دادن...🤓
ادامه دارد.........
📗📕📘📙📚
#احکام_به_بیان_طنز
#قسمت_دوم
#نویسنده_جناب_مسعوداسدی
😎نوجوان2😃
🖤
🏴 اَلسَّلاٰمُ عَلَيْكِ يٰا أُمَّ الْبَنِينَ
❣رهبر معظم انقلاب:
▪️... مادری صورت قبر چهار جوانش را که در کربلا شهید شدند، در بقیع میکشد و نوحهسرائی میکند و حماسه میآفریند. همهاش اشک ریختن و تو سرزدن هم نیست البته اشک ریختن هست، اشکالی هم ندارد بلکه حماسهآفرینی است، افتخار به این جوانهاست.
۱۳۹۰/۰۳/۲۵
#ام_البنین
🍁
💢🍁
🔆 #خانواده_ولایی
❈ عقل چیست؟
↫ عقل در ادبیّات اسلامی فقط آن دستگاهی نیست که محاسبات مادّی میکند برای ما؛
↫ نه، اَلعَقلُ ما عُبِدَ بِهِ الرَّحمٰنُ وَ اکتُسِبَ بِهِ الجَنان؛ عقل این است. اَلعَقلُ یَهدی وَ یُنجی؛ عقل این است.
❈ عقل باید بتواند انسانها را تعالی ببخشد.
❈ عقل در یک سطح، آن عاملی است که انسان را به مقام قُرب میرساند، به مقام توحید میرساند؛
❈ در یک سطح پایینتر، عقل آن چیزی است که انسان را به سبْک زندگی اسلامی میرساند
💻 سایت مقام معظم رهبری
🍁
💢🍁
7.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ حضرت ام البنین چه نیت هایی کرده بود که خدا چنین فرزندانی بهش داد...؟
استاد پناهیان
🍁
💢🍁
🔴 #قدر_یکدیگر_را_دانستن
💠 آیت الله احمدی میانجی ميفرمودند در اطراف آذربایجان شخصی به نام شیخ محمد طاها زندگی میکرد. آدم فوقالعادهای بود. آیت الله محل بود خانمی هم داشت که به او محبت و خدمت میکرد. شیخ محمد طاها معمولاً مشغول درس و بحث و عبادت و کارهای دیگر بود. یک روز مشکلی در خانه پیش آمد. سابق معمولاً از چاه آب میکشیدند. خانم شیخ محمد طاها از دست آقا ناراحت شده بود و دلو و ریسمان را مخفی کرده بود. شیخ محمد طاها سحر برای نماز شب بلند شد. همیشه آفتابه پر از آب برای او آماده بود ولی آن شب میبیند نه از آفتابهی آب خبری است نه از دلو و ریسمان. اطراف را میگردد و دلو ریسمان را پیدا میکند. دلو را در چاه مياندازد و میبیند خیلی مشکل است. پیرمرد است و توان ندارد از چاه آب بکشد. بهسختی دلو آب را از چاه بالا میکشد ولی از دستش ميافتد. زار زار شروع میکند گریه کردن. خانم دلش به حالش ميسوزد میگوید اینکه گریه ندارد من برایت آب میکشم. میگوید من برای آب گریه نمیکنم؛ گریه من برای این است که تو چهل سال برای من آب كشيدي و من قدر تو را نميدانستم و اصلاً توجهی به این کارت نداشتم.
📙محبت به زنان و کودکان در سیره پیامبر اکرم، حجتالاسلام فرحزاد،ص ۹۲
🍁
💢🍁
✨﷽✨
💠اين زنان چه كرده بودند؟💠
✍اميرالمؤمنين على(ع)مىفرمايد: روزى با فاطمه محضر پيامبر خدا(ص)رسيديم، ديديم حضرت به شدت گريه مى كند! گفتم : پدر و مادرم به فدايت يا رسول الله!چرا گريه میكنى ؟فرمود: يا على! آن شب كه مرا به معراج بردند، گروهى از زنان امت خود را در عذاب سختى ديدم و از شدت عذابشان گريستم. (و اكنون گريه ام براى ايشان است)
زنى را ديدم كه از موى سر آويزان است و مغز سرش از شدت حرارت مى جوشد.زنى را ديدم كه از زبانش آويزان كرده اند و از آب سوزان جهنم به گلوى او مى ريزند. زنى را ديدم، گوشت بدن خود را مى خورد و آتش از زير پاى او شعله ور است.و زنى را ديدم دست و پاى او را بسته اند و مارها و عقرب ها بر او مسلط است. زنى را ديدم از پاهايش در تنور آتشين جهنم آويزان است. زنى را ديدم، از سر خوك و از بدن الاغ بود و به انواع عذاب گرفتار است. و زنى را به صورت سگ ديدم و آتش از نشيمنگاه او داخل مى شود و از دهانشبيرون مى آيد و فرشتگان عذاب عمودهاى آتشين بر سر و بدان او مى كوبند.
حضرت فاطمه(س)عرض كرد:
پدر جان! اين زنان در دنيا چه كرده بودند كه خداوند آنان را چنين عذاب مى كند. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: دخترم! زنى كه از موى سرش آويخته شده بود، موى سر خود را از نامحرم نمى پوشاند. و زنى كه از زبانش آويزان بود، بدون اجازه شوهر از خانه بيرون مى رفت.و زنى كه گوشت بدن خود را مى خورد، خود را براى ديگران زينت مى كرد و از نامحرمان پرهيز نداشت. و زنى كه دست و پايش بسته بود و مارها و عقرب ها بر او مسلط شده بودند، به وضو و طهارت لباس و غسل حيض اهميت نمى داد و نماز را سبك مى شمرد... و زنى كه سرش مانند خوك و بدنش مانند الاغ بود، او زنى سخن چين و دروغگو بود. و اما زنى كه در قيافه سگ بود و آتش از نشيمنگاه او وارد و از دهانش خارج مى شد، زنى خواننده و حسود بود.
💥سپس فرمود:
واى بر آن زنى كه همسرش از او راضى نباشد
و خوشا به حال آن زن كه همسرش از او
راضى باشد.
📚شیخ صدوق،عیون أخبار الرضا(ع)،ج2،
🍁
💢🍁
✍نماز هدیه به حضرت #ام_البنین علیه السلام.
👈آیت الله احمد آذری فرمودند: من میخواستم به عراق و نجف اشرف بروم، پدرم حاضر نمی شد، پول هم نمی داد، کتابهای خود را فروختم تا خرج سفر کنم، ولی پدرم حاضر نمی شد.
خانم برادرم گفت: احمد! دورکعت نماز برای امّ البنین بخوان و نذر کن که اگر حاجتم برآورده شد، پنج ریال برای حضرت عبّاس علیه السلام به عنوان صدقه میدهم.
من دو رکعت نماز را خواندم، نماز تمام شد دیدم پدرم آمد گفت: احمد میخواهی بروی برو.
و من مکرّر این کار را کردهام و دیدم مجرب و مؤثر است، از جمله: وقتی به نجف اشرف رفتم، سید اسدالله مدنی که معلم و مرشد من بود، مرا از ماندن در نجف اشرف منع کرد و من چون به قصد ماندن در نجف رفته بودم ناراحت شدم، زیرا نمیتوانستم به نهی ایشان ترتیب اثر ندهم.
بالاخره نماز را برای امّ البنین خواندم، فردای آن روز دیدم ایشان آمد و گفت: فلانی! من به فکرم آمد که فعلاً شش ماه در این جا بمانی و ما با خیال راحت در آنجا ماندیم.
روزنه هایی از عالم غیب ؛ آیت الله محسن خرازی؛ ص 113
🍁
💢🍁