_ روز تـولـدت بـود و مـن کـادو گرفتم هـربـار شرمنده‌ترم می‌کنی حـسـیـن . . . •••

تکان خوردن شانه‌ها و صدای هق‌هق گریه‌های مادرت ؛ نـاز کردن دخـتـرانــهٔ خـواهـر کوچکت ؛ و جمله‌های هـمـراهِ بـا آهِ بــرادر نوجوانت کــه از حــال و روز غــم‌بــار و مــمــلــؤ از دل‌تنــگـے مــادرش می‌گفت؛ هـمـان شـرمـنـدگے و احساس شَرمے است ، کـه گـاه‌ و‌ بی‌گـاه مـونـسِ مـن می‌شود ؛ منی کـــه نـام سـیّـد و عـنـوان طـلـبه بــه اندازه کـافی بـار مـرا سـنـگین کرده بـود؛ قـریـب بـه یـک سـالے می‌شود کـه نگاهِ خــاصِ تــــو و چــشــمـانِ نــورانـےِ مــادرِ لـالـه‌پرورت کـارِ مـرا سخت‌تر کرده . . . حـالـا کـه زندگے مـرا بـه حضورت مـنـور کــردی، خــودت دسـتـم را بـگـیـر تـا بـــا نـور بـه نـور برسم . . . می‌دانم راه زیاد است و پر پیچ و خم؛ امـا کـمـک کـن شـهـید شـوم تا عاقبت شـهـید شوم . . . تولدت مبارک حسین جان ✨ #معین «فردای سال‌روز ولـادت حسین زینال‌زاده 🌷»

آقـا جان ! شـانـه‌هایم در تمناے آغوشِ تــو گـریـه می‌کنند . . . بد فـــراقے است و مـانـع ایـن وصـال منم ؛ چـه سخت است ، مـانـع وصـال بودن . . . ••• #معین #خوش‌رقصے

کـانـال‌مـون بـه حـضـور مادر شـهـید و بـرادر شـهـید حسین زینال‌زاده نـورانے شد ✨

اگـر مـرگ را می‌فـهـمـیدیـم ، بـه دنبال شـهـادت می‌دویـدیـم . . .

#گفت : گـل بـاش کـه همنشین عطّـار شوی زان پیش کـه همدم خس و خار شوی ✍️ شاعر ناشناس ••• #گفتم : خـارم و بـا گـل همنشین هستم عـطّـار مـا درهم خـریـد و سـوا نکرد . . . ✍️ معین ۲۵ دی ۱۴۰۱

••• گفتند : عطّـار اگر محتاج گـل باشد هنر نیست! عطّـار ما از خـار و خس هـم عطر سازد :)💚 ✍ #شاگردِ_استاد 🌿

برای مـن یکے از زیباترین کارهایی کــه یکی می‌تونه برام انجام بـده ؛ ایـنـه کـــــه در جـواب نـوشـتـه‌هـام بنویسه! ممنونم از لطف‌تون ✨

سلـام و نـور ✨ عیدُکـمـ مَـبـروکــــ . . .🌷 ان‌شاءالله حـدود ۲۰:۴۵ پخش زنده حرم آقا علےبن‌موسےالرضا 💛