eitaa logo
معین 🇵🇸
702 دنبال‌کننده
321 عکس
56 ویدیو
21 فایل
﷽ ✍️ گاهی دل دست به قلم می‌شود و بـه روے کاغذ خوش‌رقصے می‌کند : #معین _ معین ؟! : یارے کنندهــ. •| امید است معینِ معینِ جهانیان باشیم . . . https://daigo.ir/secret/SeyedMoein حرفامون : @Mosahebat_Shagerdha «صرفا جهت آرشیوِ سیاهی‌های کاغذ...»
مشاهده در ایتا
دانلود
بـرای تـو امّـا ، بےشـیـلـه‌پـیـلـه‌تـر می‌نویسم . . . سـلـام آقـاے مـن ! ایـن روزهـا در خـودم دقیق‌تر شـده‌ام ؛ بـعـیـد می‌دانـم آن چـیزی بـوده بـاشـم کــه باید . . . امّـا ! امـیـد دارم بـه سـمـت بـایـدهـا قـدم بـگـذارم و ایـن را از تـو می‌خـواهـم . . . می‌دانـم می‌شـود و بـه مـن خـواهے داد ؛ « بـا مـن مـثـل کسے بـاش کــه تـو را اجابت کـرده و بـه رسـم عـشـاق تـنـفـس کـرده . . . » مـن ، نـقـطـه تـاریکے هـسـتـم ، کــــه دسـت بـــه دامـان خـورشـیـد شـده . . . خـورشـیـدِ مـن ! در آغـوشـم بـگـیـر . . . ✍️ 📜 رگـــ‌ِخـوابِ قـلـم بـه دسـتـان تـو بـود ، ۲۰ آبـان
📪 پیام جدید 💬https://eitaa.com/Moein_Ch/3580 حرفهای دل من در رقص قلم شما شاید حرفهای دل همه ی ما ... ___ شـایـد قـلـم بـه آواز دلِ مـن نـه ؛ بـه هـمـخـوانےِ دل‌هـا می‌رقـصـد . . .
« راه می‌رفـت و چـشـم می‌چـرخـانـیـد ؛ هـرجـا بےکسی را می‌دیـد ، غـریبے را می‌دیـد ، فـقـیـر و مـسـتـمـنـدے ، تـنـهـا و دردمـنـدے را می‌دیـد ، بــه او مـحـبـت می‌کـرد ، نـوازشش می‌کـرد و بـه خـانـهٔ خـودش می‌بـرد . . . » * مـولـاے مـن ! اے تـخـیّـلِ آغـوشِ تـو مـونـس و غـم‌خـوارِ مـن ! چـه کسے جـز تـو دارم ؟ ! درد غـربـت ، درمـان تـنـهـایے شـده ؛ دسـت را کـاسـهٔ گـدایے کـرده‌ام و سـربـه‌زیـر انداخته‌ام . . . سـربـه‌زیـر انـداخـتـه و چـشـم بـسـتـه‌ام و ثـانـیـه‌ثـانـیـه در گـرمـاے دسـتـان تـوام ؛ شـایـد گـوشـهٔ خـیـمـه‌ات جـایے بـاشـد بـرای بےچـاره‌ای . . . می‌دانـم ! دسـتِ خـورشـید را ابـرِ گـنـاه تـنـگ کـرده ؛ آنـقـدر بـایـد بـبـارم ، تـا آسـمـان روشـن شـود . . . ✍️ 📜 دلے کـه خـواسـت فـقـیـرِ کـوچـه‌های مدینه باشد ؛ ۲۲ آبان‌ماه __________________________________________ * تـوصـیـف پدرانه‌های علےبـن‌الحسین ، امام سجاد علیه‌السلام
مـادرم ! پـیـراهـنـم را کـه در آغـوش می‌کـشے ، در آغـوشـت می‌کـشـم . . . یـک سـالے می‌شـود هـر لـحـظـه بـا توام . . . ••• سـالـگـرد «حـسـین‌ زیـنـال‌زاده» 🌷
مـامـان‌جـانـم سـلـام ! چـه شـب‌هـایے چـشـمـان مـنـتـظـرت را از خـواب انـداخـتـم ، تـا نمی‌آمـدم خـانـه ، خـیـالـت راحـت نمی‌شـد ؛ شـایـد دیـر می‌آمـدم ، امّـا مـن بـه شـوق دسـتـپـخـت مـادرانـه‌ات لـحـظـه‌شـمـاری می‌کـردم . . . هـمـان چـنـد سـاعـتِ آخـر شـب کــه می‌نـشـسـتـی کـنـارم ، خـسـتـگے تـمـام روز را از بـدنـم دَر می‌کـرد ؛ غـذاے گـرمـت بـود کـه بـه دسـتـانـم تـوانِ خـدمـت داد و دعـای تـو بـود کـه راه را نـشـانـم داد . . . چـقـدر دوسـت داشـتے مـرا در لـبـاس دامـادی بـبـیـنے امّـا نـشـد ؛ چـه زیـبـا نـشـد مـادر ! مـرا در لـبـاسِ سـفـیـد خـوش‌بـخـتے دیـدی . . . مـرا روسـفـیـد دیـدی . . . سـاعـات کـمے از روز کـنـارت بـودم ؛ امّـا « یـک سـالے می‌شـود هـر لـحـظـه بـا توام . . . » شـب‌هـا کـه بـا هـق‌هـق و بـ‌ریـ‌ده‌بـ‌ریـ‌ده بـا مـن حـرف می‌زنـی ؛ نـشـسـتـه‌ام ، گـوش می‌کـنـم ، گـریـه می‌کـنم ، و جـواب می‌دهـم . . . پـیـراهـنـم را کـه در آغـوش می‌کـشے ، در آغـوشـت می‌کـشـم . . . سـر مـزارم کـه بی‌تـاب می‌شـوی ، آرامـت می‌کـنـم ؛ آن لـحـظـه‌ای کــه یـادم می‌کـنی ، کـنـارت نـشـسـتـه‌ام . . . سـخـت اسـت ؟ ! می‌دانـم . . . داغِ عـلےاکـبـر ، کـمـرِ اربـاب را هـم شـکـسـت ؛ و دردِ فـراق چـشـمـانِ یـعـقـوب را گـرفـت ! امّـا مـادرجـان ! مـنے کــه شـــکـــم گــرســنــهٔ یـتـیـمـان شـهـر را تـاب نمی‌آوردم ، چـطــور فـقـر ایـتـام امـام زمـانم را می‌دیدم و کاری نـمی‌کـردم ؟ ! «خون» رسول و حسن بود ، «خون» من و دانـیـال بود کـه «آتـش فـتـنـه» را خاموش و شـهـر را بـیـدار کـرد . . ‌. مـامـان‌جـانـم ! فـراق جـان‌سـوز اسـت ، امّـا وصـال نـزدیـک . . . چـیـزی تـا صـبـح ظـهـور مـولـایـمـان مـهـدی نمانده ؛ بـه زودی برخـواهـیـم گـشـت . . . ✍️ بـعـد از چـنـد روز تـمـنّـا و تـوسـل ، قـلـم ، پـابـه‌پـای مـن دویـد . . . ۲۵ آبان ۱۴۰۲ سـالـگـرد شـهـادت رفـیـق آسـمانےام ، « حـسـیـن زیـنـال‌زاده »
اصـلـاً و ابـداً تـوقـع نـداشـتـم کـسے بـدونـه و یـادش بـاشـه کـه امـروز کـانـال‌مـون یـک سـالـه مـیـشـه 🎂 مـمـنـون از لـطـف‌ تـک‌تـک‌تـون . . . ✨
📪 پیام جدید 💬و حتی کسی ندونه قلمتون هم یکساله شد؟! ___ و چقدر خوشحالم از این نعمتِ قلم . . . خدا خیر دهد شهابی که این موج را به راه انداخت و قلم را به آغوش دستانم سپرد ؛ مـونـس تنهایے و رفیق نیمه‌های شب ، دوسـتـت دارم . . .