eitaa logo
معین 🇵🇸
699 دنبال‌کننده
321 عکس
56 ویدیو
21 فایل
﷽ ✍️ گاهی دل دست به قلم می‌شود و بـه روے کاغذ خوش‌رقصے می‌کند : #معین _ معین ؟! : یارے کنندهــ. •| امید است معینِ معینِ جهانیان باشیم . . . https://daigo.ir/secret/SeyedMoein حرفامون : @Mosahebat_Shagerdha «صرفا جهت آرشیوِ سیاهی‌های کاغذ...»
مشاهده در ایتا
دانلود
براتون دعا می‌کنم تک تک‌تون جلوی ضریح وایستین، و اشکاتون نذاره درست ببینین در اون لحظه از اعماق قلب‌تون برای ظهور دعا کنین ✨ بعدش هم برای من👌
پس اول اینکه حتما حلالم کنین🍃 دوم اینکه بدونین ۱۰ روزی نیستم مگر همون شرایط که گفتم✍️ 🎥 سوم اینکه دعا کنین درست استفاده کنم🤲 https://daigo.ir/pm/SeyedMoein
بی‌شیله پیله و بدون ادیت . . . به یاد همه دل‌تنگا ♥️
همچو کربلا ندیده‌ها پا به حرم گذاشتم؛ حیران و سرگردان. شاید آن کنج از حرم آماده شده بود تا دقایقی میزبان من باشد؛ میزبان من و افکارم، افکاری که سوالاتی داشت: تو را چه به حرم برادر حسین ؟ ! جایی که ولی‌الله ندای انکسر ظهری به سر داده است . . . یقین داشتم به لیاقت باشد جای من نیست، به کرامت بود و دستچین نمی‌کردند آنجا، درهم‌آمیخته بودیم، خوب و بد ‌ . . . و اما سوال دیگر آنکه، گفته‌ای روضه نشین عمویت عباس هستی، می‌شود در قتلگاهش که برایت روضه نمی‌خواهد نباشی ؟ ! پس چه کسی به زوار عمو خوش‌آمد کند ؟! چه کسی آب به دستشان دهد ؟! بلاشک هستی و سقایی می‌کنی ، هستی و هم روضه می‌خوانی و هم می‌گریی؛ گریه‌ات هم بدل الدموع دماء؛ خون می‌بارد از چشمانت به یاد چشمان خونین علمدار . . . و باز من و شاید ها ؛ شاید دیده‌ام رویت و یا شنیده‌ام صدایت، نمی‌دانم ؛ در هوایت نفس می‌کشم و همین زیباست . . . ! سرگردان ! نوشتهٔ شب جمعهٔ کربلا، بین‌الحرمین
کانال به حالت عمومی بازگشت . . . @Moein_Ch
بیچاره‍ اون‌که حـرم رو ندیده‍ بیچاره‌تر اون‌که دید کربلاتو . . . به یاد همهٔ دل‌تنگا و ملتمسین دعا ♥️
ماه بنی هاشم، خورشید سرجدا، بهشت بین ماه و خورشید است؛ شب جمعه هم که باشد ستاره‌ها می‌آیند، عطر گل‌های لاله می‌پیچد، از آدم تا نبی خاتم هستند، مادر آب روضه عطش می‌خواند و پدر خاک از تنِ عریانِ رهاشده . . . به گمانم عرش خود را به خاک انداخته و فرشِ زوار حسین است. و به روی عرش قدم می‌زنند عشاق ؛ و چه زیباتر از عرش است کنار تو بودن یا صاحب‌الزمان! اصلا عرش را به خاک پای تو میگو‌یند و مستی ما از همجواری توست . . . و من مدهوش از نفس کشیدن در هوایی که در آن بازدمیده‌ای. و باز من و شایدها . . . چشم چرخانده‌ام و گوش تیز کرده‌ام؛ شاید ببینمت و یا بشنوم صدایت را . اما اگر مرگم فرا رسید و یکدیگر را ندیدیم، فراموش نکن که من دیدار تو را بسیار آرزو کردم . . . جنة الأعلیٰ شبِ جمعهٔ بین‌الحرمین ، بهشت روی زمین . . .
تا یه جای زیادی از سفر رو به صورت صوتی ضبط کردم که یادم نره ؛ احساس می‌کنم اگه خدا بهم توفیق بده و سفرنامه "کربلا" بنویسم ، بیشتر بخندین تا اینکه حس و حال معنوی بهتون دست بده ! البته طنز نیست، شاید مثل قبل بشه امیدوارم خدا توفیق نوشتن بده