تـوی این دنیـا کسـایی هسـتـن
کـه دوستـمون دارن،
دعـامـون مـیکنـن،
گـاهـی وقـتی حـواسـمون نیـسـت نگـاهـمـون میـکـنن،
بـا خـوشحـالـیمـون خـوشـحـال میـشـن
و
بـا نـاراحـتـیمـون نـاراحـت؛
بـه عـشـقمـون میخـندن
و
بـرامـون بغـض میکنن و اشـک مـیریزن . . .
ایـن آدمـا، انگیـزه زنـدگی کـردن مـا هستن،
انگـیـزه حـرکـت کردن،
جـلـو رفتن، تسـلیـم نشدن . . .
و هـیچـوقـت از زندگـیمون بیـرون نمیـرن
اما گـاهـی مـا اونـارو گـم مـیکنیم،
مـا،
گـاهـی انگیزههـای زنـدگـیمـون رو گـم میکنیم
و
یـادمـون میره یه مجـنونـی هـسـت و مـا باید لیلیاش باشـیـم . . .
#چند_کلام_از_سیّدمعین
اگـر پـایـمـان را هـرجـایے بگذاریم ،
پـایـمان را هرجـایے نمیگذارند ؛
گـاهـے نرفتنها ، بـال رفتن میدهد . . .
و بـعـضے نبودنها ، لیاقتِ بودن . . .
اگـر پایمان را بـه روی دل نگذاریم ،
نمیرسیم ؛
راه رسیدن بـه او ،
از دل میگذرد . . .
« حـال ایـن روزهای مـن . . . »
#چند_کلام_از_سیّدمعین
یکی از ارث پدریش گذشت کرده ،
یکی از جهیزیه دخترش ،
یکی از حلقهٔ ازدواجش ،
یکی از تک دستبند طلای توی دستش ،
یکی ماشینی که به جونش بند بوده ،
و این روزا بیشتر از هرچیز دیگهای
برام سواله ،
" تو چیکار کردی .. ؟! "
یعنی تو هم شدی فقط ادعا ؟!
یعنی تو هم وقتی پات به میدون عمل رسید ،
جا زدی ؟!
#ایران_همدل " أنفِقوا مِمّا تُحِبّون "
رو معنا کردن ..
تو از چی گذشتی ؟!
تو نسبت به فرمانِ نائبِ برحق امام
زمانت چیکاره بودی ؟!
خط مقدم جبهه #حق داره #شهید میده ،
داریم هزینه میدیم ،
اما آیا من فقط نظارهگر این کازارِ آخرالزمانیام ؟!
یا میخوام پای کار حق ، پای کار #مقاومت ،
پای کار #ظهور آقا منم هزینه بدم ،
یا به قول عزیزِ اهل دلی :
من هم باشم ، به آقا بگم : من هم هستم !
شاید این امتحان آخر الهی باشه
شاید این غربال آخر باشه !
از کجا معلوم فرصت دیگهای باشه ؟!
خیلی ازونایی که فکر میکردی تو باید
دستشون رو بگیری ،
حالا این مسیر رو با سرعت پرواز
میکنن و تو فقط نگاهشون میکنی ..
دیدی جلوههای عاقبتبهخیری رو ؟!
دیدی چه بلوایی شده ؟!
چه غربالی شده .. !
خدایا ،
من رو ،
از دستِ منِ بدبختِ ضعیفالنفس ،
نجات بده ..
و کاری کن تا بازوی پر قدرت شیعه باشم ..
#حدیث_نفس .. !
#چند_کلام_از_سیدمعین ..