eitaa logo
معین 🇵🇸
660 دنبال‌کننده
340 عکس
59 ویدیو
21 فایل
﷽ 👳🏻💍 ✍️ گاهی دل دست به قلم می‌شود و بـه روے کاغذ خوش‌رقصے می‌کند : #معین _ معین ؟! : یارے کنندهــ. •| امید است معینِ معینِ جهانیان باشیم . . . https://daigo.ir/secret/SeyedMoein حرفامون : @Mosahebat_Shagerdha «صرفا جهت آرشیوِ سیاهی‌های کاغذ...»
مشاهده در ایتا
دانلود
📪 ⁉️ 💬یه توضیحی درباره پوشیه میدید... زدنش درسته یا نه 🤔 ___ بسم‌الله الرحمن الرحیم با مشورت با استاد عزیزم عرض می‌کنم ؛ حکم شرعی پوشیه و پوشوندن قسمت‌هایی که در حالت عادی واجب نیست ، مثل کف دست و گردی صورت ، در صورتی واجب میشه که مطمئن بشیم با نپوشوندن اون کسی به حرام میوفته { خیلی کم پیش میاد } اما غیر از حکم فقهی ؛ در شرایط فعلی ، یک فایدهٔ چادر و پوشش ، حیا و عفت فاطمی و زینبیه ؛ یـک کار دیگه‌اش هم تبلیغ اسلام و حجابه ! درست ؟! در حال حاضر با وضعیت موجود پوشیه زدن باعث دافعه میشه و جنبه تبلیغاتی نداره و با نگاه جامع و دقیق میشه به این نتیجه رسید که کار توصیه شده و خوبی نیست . { تو پرانتز بگم ، خیلی از پوشیه‌ها که در اصل «نقابه» نه پوشیه ، و فقط تا زیر چشم رو می‌پوشونه که بیشتر باعث جلب توجه و تبرج میشه و خب این . . . } « پوشیه نزدن باعث نشه از سفت و سخت بودن حجاب‌مون کم بشه❗» تونستید با این نکات به جواب برسید ؟!
📪 ⁉️ 🗣️ 💬البته ملاک گناه افتادن دیگران نیست؛ چون همیشه یه عده بیمار جنسی تو جامعه هستن و قرار نیست زن به خاطر اونها هی بیشتر و بیشتر خودش رو بپوشونه. فقط باید حد شرعی که خدا خواسته رو رعایت کرد؛ اصل حجاب دلایل دیگه ای داره ___ نگین ملاک نیست ؛ گفتیم که شرطش اینه که حتماً «یقین» کنین ! درصورتی که فرمایش شما یک فرض درمورد جامعه است که معلوم نیست دوروبر ما باشه یا نه ؛ پس یقین حساب نمیشه . مثل وجود دزد در جامعه ، یا وقتی که میگن توی این کوچه یه کیف‌قاپ حرفه‌ای هست مراقب باش ! آیا محافظت ما نسبت به پول و وسایل‌مون مثل حالت عادیه ؟! قطعاً نه . . .
بـرای تـو امّـا ، بےشـیـلـه‌پـیـلـه‌تـر می‌نویسم . . . سـلـام آقـاے مـن ! ایـن روزهـا در خـودم دقیق‌تر شـده‌ام ؛ بـعـیـد می‌دانـم آن چـیزی بـوده بـاشـم کــه باید . . . امّـا ! امـیـد دارم بـه سـمـت بـایـدهـا قـدم بـگـذارم و ایـن را از تـو می‌خـواهـم . . . می‌دانـم می‌شـود و بـه مـن خـواهے داد ؛ « بـا مـن مـثـل کسے بـاش کــه تـو را اجابت کـرده و بـه رسـم عـشـاق تـنـفـس کـرده . . . » مـن ، نـقـطـه تـاریکے هـسـتـم ، کــــه دسـت بـــه دامـان خـورشـیـد شـده . . . خـورشـیـدِ مـن ! در آغـوشـم بـگـیـر . . . ✍️ 📜 رگـــ‌ِخـوابِ قـلـم بـه دسـتـان تـو بـود ، ۲۰ آبـان
📪 پیام جدید 💬https://eitaa.com/Moein_Ch/3580 حرفهای دل من در رقص قلم شما شاید حرفهای دل همه ی ما ... ___ شـایـد قـلـم بـه آواز دلِ مـن نـه ؛ بـه هـمـخـوانےِ دل‌هـا می‌رقـصـد . . .
« راه می‌رفـت و چـشـم می‌چـرخـانـیـد ؛ هـرجـا بےکسی را می‌دیـد ، غـریبے را می‌دیـد ، فـقـیـر و مـسـتـمـنـدے ، تـنـهـا و دردمـنـدے را می‌دیـد ، بــه او مـحـبـت می‌کـرد ، نـوازشش می‌کـرد و بـه خـانـهٔ خـودش می‌بـرد . . . » * مـولـاے مـن ! اے تـخـیّـلِ آغـوشِ تـو مـونـس و غـم‌خـوارِ مـن ! چـه کسے جـز تـو دارم ؟ ! درد غـربـت ، درمـان تـنـهـایے شـده ؛ دسـت را کـاسـهٔ گـدایے کـرده‌ام و سـربـه‌زیـر انداخته‌ام . . . سـربـه‌زیـر انـداخـتـه و چـشـم بـسـتـه‌ام و ثـانـیـه‌ثـانـیـه در گـرمـاے دسـتـان تـوام ؛ شـایـد گـوشـهٔ خـیـمـه‌ات جـایے بـاشـد بـرای بےچـاره‌ای . . . می‌دانـم ! دسـتِ خـورشـید را ابـرِ گـنـاه تـنـگ کـرده ؛ آنـقـدر بـایـد بـبـارم ، تـا آسـمـان روشـن شـود . . . ✍️ 📜 دلے کـه خـواسـت فـقـیـرِ کـوچـه‌های مدینه باشد ؛ ۲۲ آبان‌ماه __________________________________________ * تـوصـیـف پدرانه‌های علےبـن‌الحسین ، امام سجاد علیه‌السلام
مـادرم ! پـیـراهـنـم را کـه در آغـوش می‌کـشے ، در آغـوشـت می‌کـشـم . . . یـک سـالے می‌شـود هـر لـحـظـه بـا توام . . . ••• سـالـگـرد «حـسـین‌ زیـنـال‌زاده» 🌷
مـامـان‌جـانـم سـلـام ! چـه شـب‌هـایے چـشـمـان مـنـتـظـرت را از خـواب انـداخـتـم ، تـا نمی‌آمـدم خـانـه ، خـیـالـت راحـت نمی‌شـد ؛ شـایـد دیـر می‌آمـدم ، امّـا مـن بـه شـوق دسـتـپـخـت مـادرانـه‌ات لـحـظـه‌شـمـاری می‌کـردم . . . هـمـان چـنـد سـاعـتِ آخـر شـب کــه می‌نـشـسـتـی کـنـارم ، خـسـتـگے تـمـام روز را از بـدنـم دَر می‌کـرد ؛ غـذاے گـرمـت بـود کـه بـه دسـتـانـم تـوانِ خـدمـت داد و دعـای تـو بـود کـه راه را نـشـانـم داد . . . چـقـدر دوسـت داشـتے مـرا در لـبـاس دامـادی بـبـیـنے امّـا نـشـد ؛ چـه زیـبـا نـشـد مـادر ! مـرا در لـبـاسِ سـفـیـد خـوش‌بـخـتے دیـدی . . . مـرا روسـفـیـد دیـدی . . . سـاعـات کـمے از روز کـنـارت بـودم ؛ امّـا « یـک سـالے می‌شـود هـر لـحـظـه بـا توام . . . » شـب‌هـا کـه بـا هـق‌هـق و بـ‌ریـ‌ده‌بـ‌ریـ‌ده بـا مـن حـرف می‌زنـی ؛ نـشـسـتـه‌ام ، گـوش می‌کـنـم ، گـریـه می‌کـنم ، و جـواب می‌دهـم . . . پـیـراهـنـم را کـه در آغـوش می‌کـشے ، در آغـوشـت می‌کـشـم . . . سـر مـزارم کـه بی‌تـاب می‌شـوی ، آرامـت می‌کـنـم ؛ آن لـحـظـه‌ای کــه یـادم می‌کـنی ، کـنـارت نـشـسـتـه‌ام . . . سـخـت اسـت ؟ ! می‌دانـم . . . داغِ عـلےاکـبـر ، کـمـرِ اربـاب را هـم شـکـسـت ؛ و دردِ فـراق چـشـمـانِ یـعـقـوب را گـرفـت ! امّـا مـادرجـان ! مـنے کــه شـــکـــم گــرســنــهٔ یـتـیـمـان شـهـر را تـاب نمی‌آوردم ، چـطــور فـقـر ایـتـام امـام زمـانم را می‌دیدم و کاری نـمی‌کـردم ؟ ! «خون» رسول و حسن بود ، «خون» من و دانـیـال بود کـه «آتـش فـتـنـه» را خاموش و شـهـر را بـیـدار کـرد . . ‌. مـامـان‌جـانـم ! فـراق جـان‌سـوز اسـت ، امّـا وصـال نـزدیـک . . . چـیـزی تـا صـبـح ظـهـور مـولـایـمـان مـهـدی نمانده ؛ بـه زودی برخـواهـیـم گـشـت . . . ✍️ بـعـد از چـنـد روز تـمـنّـا و تـوسـل ، قـلـم ، پـابـه‌پـای مـن دویـد . . . ۲۵ آبان ۱۴۰۲ سـالـگـرد شـهـادت رفـیـق آسـمانےام ، « حـسـیـن زیـنـال‌زاده »
اصـلـاً و ابـداً تـوقـع نـداشـتـم کـسے بـدونـه و یـادش بـاشـه کـه امـروز کـانـال‌مـون یـک سـالـه مـیـشـه 🎂 مـمـنـون از لـطـف‌ تـک‌تـک‌تـون . . . ✨
📪 پیام جدید 💬و حتی کسی ندونه قلمتون هم یکساله شد؟! ___ و چقدر خوشحالم از این نعمتِ قلم . . . خدا خیر دهد شهابی که این موج را به راه انداخت و قلم را به آغوش دستانم سپرد ؛ مـونـس تنهایے و رفیق نیمه‌های شب ، دوسـتـت دارم . . .
📪 پیام جدید 💬سلام خیلی دوست دارم بدونم یک سال پیش چنین روزی به چه نیتی فعالیت در کانال معین رو شروع کردین؟ یک سالگی کانالتون هم مبارک ... ___ سلام و نور ✨ حقیقتش اون زمانے که کانال رو تأسیس کردم ، هدفم کاملاً شخصی بود و به ذهنم خطور نمی‌کرد حتی یک نفر توش عضو بشه ؛ فقط می‌خواستم متن‌هام رو یه جا ذخیره کنم که اگه کاغذش گم شد ، خودش گم نشه . تا اینکه . . . یه نفر عضوش شد !!! و من خیلی تعجب کردم و این به ذهنم اومد که از اهل قلم دعوت کنم که تشریف بیارن تو کانال . . . دیگه این شروعِ فازِ جدید معین بود که به خیلی از ادمین‌های کانالا و اهل قلم و دوست و آشنا دعوت کردم که تشریف بیارن تو کانال ؛ خیلیا اومدن و خیلیا هم رفتن ؛ نمی‌دونم چند تا از اون عزیزان قدیمی موندن اما بودن تک‌تک‌تون ارزشمندهدست دوست و رفیقاتون که از دل‌نوشته و قلم لذت می‌برن بگیرید و بیارید که خوشحال میشیم . . . قبلا هم تقریباً اینجا توضیح دادم : https://eitaa.com/Moein_Ch/2 ممنون از لطف و محبت‌تون 🍃
📪 پیام جدید 💬https://eitaa.com/Moein_Chat_temp/208 امام رضا فقط به ما که میرسه کاری نمیکنه ___
نظری ندارین ؟! این دفعه ❗🤝 https://daigo.ir/pm/SeyedMoein تا حالا حس کردین امام رضا براتون کاری کرده باشن⁉️ چرا بعضی مواقع هرچی می‌خوایم و گریه و توسل می‌کنیم به خواسته‌مون نمی‌رسیم⁉️
سـلـام پـدرجـان ؛ سـلـامے بـه شـمـا از طـرف فـرزنـدے نـاخـلـف ! شـرمـنـده‌ام کـه جـز لـکـهٔ نـنـگ نـبـودم . . . امـیـدوارم ؛ یـعـنے از تـو می‌خـواهـم روزی کــه نزدیک هـم بـاشـد ، بـاعـث افـتـخـار ، سـربـلـنـدی و غـرورت شـوم . . . دسـتـم را بـگـیـر تـنـهـا امـیـدم ♥️ ✍️ 📜 ؛ ۱۱ خرداد ۱۴۰۲
روضـه مـاٰدر سـاٰداٰت ، فـاٰطِــمَـةُ‌ٱلـزَّهـراٰ 🥀 بـه نـواے : 🎙️ 🏴
سـلـام بـر تـو ، هـنـگـامے کـه نـگـاهـم می‌کـنـے . . . هـنـگـامے کـه نـگـاهِ تـو را حـس می‌کـنـم ، اگـرچـه سـنـگـیـن اسـت ، طـعـم زنـدگے را عـوض می‌کـنـد ؛ چـنـد صـبـاحے اسـت شـب‌ و‌ روزم را کـه مـزه‌مـزه می‌کـنـم ، چـهـره‌ام دَرهَـم می‌شـود . . . پـدرجـانـم ! ایـن چـیـزهـا بـه ذائـقـه‌ام نـمی‌سـازد ، حـالِ دلـم را کـه می‌پـرسـم ، خـوب نـیـسـت ، تَـهَـوُّع دارد ! ای طَـبِـیٖـب‌ُٱلـنُّـفُـوس مـن ! آرامِ جـٰانِ مـن ! مـن مـریـضـم بـه دورے تـو ، دردِ مـن تـویے و چـه خـوب کـه درمـان هـم تـویے . . . " تُـو نَـبْـضَـمْ راٰ بِـگـیٖـرےٖ بےٖگُـمـاٰن آراٰم می‌گـیٖـرم " ✍️ 📜 نـامـه‌ام را خـوانـده‌ای ، نَـبْـضَـمْ راٰ بِـگـیٖـر . . . ۱ آذر ۱۴۰۲
مـٰا بـه امـیٖـد جـواٰب تـو می‌گـویـیـم : سَـلـاٰم یـاٰ مَـهْـدیٖ . . . ••• 🇵🇸
آرزوے عـرض ادبـــــ و خـدمـت در را در سـر می‌پـرورانـم ؛ امّـا بـه گـمـانـم ، کـم‌تـوفـیـقے مـیـهـمـانِ نـاخـوانـده‌ام شـده . . . نـاآرام بـودمــ امّـا ، " شـاگـرد اسـتـاد " را کـه دیـدم کـمے آرام شـدم ؛ بـا تـنـهـا چـنـد جـمـلـه‌اش حـرفِ دلـم را زده بـود ؛ " فاٰطِمیٖة رُوضِهٔ جاٰن‌سُوزِ عَلےٖ و حَسَن است . . . " { قـبـول بـاشـد ، اجـرتـان بـا مـادرم زهـرا } مُـسَـکِّـنے شـد تـا در ایـن شـب‌هـا ، تـمـنّـا کـنـم رزقــــِ شـب‌هـای بـیـسـت روزِ بعدم را . . . « اشـکــــِ بـراے مـادر تـوفـیـق می‌خـواهد ، چه رسد به نوشتن و خدمت و عرض ادب . . .»
••🌿 ماشین رو که روشن کرد آهنگ پخش شد گفتم ببخشید میشه صداشو قطع کنید؟ عزادارم... گفت: ای وای ببخشید توروخدا چشم؛ خدا رحمتشون کنه از بستگان نزدیک بودن؟ گفتم: بله؛ مادرم... گفت: وای خدا صبرتون بده داغ مادر خیلی سخته! بیماری‌ای داشتن؟ گفتم: نه... کتکش زدن 😭 پاشو گذاشت رو ترمز! با چشمای سرخ برگشت طرفم گفت: زدن؟ یعنی... چند نفر؟ بی‌شرفا دست روی یه زن بلند کردن؟!! اونقدر که جون دا... صدای گریه‌ام حرفشو قطع کرد! دستاشو به فرمون گرفته بود و از گریه و خشم شونه‌هاش می‌لرزید... گفت: به خدا اگه مادر من بود... گفتم: مادر شماهم بود... مادرمون زهرا رو زدن... 😭🥀 ____________________ 🆔 @shagerde_ostad
روضـه مـاٰدر سـاٰداٰت ، فـاٰطِــمَـةُ‌ٱلـزَّهـراٰ 🥀 بـه نـواے : 🎙️ 🏴
🍂 وَ نَادَاهَا يَا زَهْرَاءُ فَلَمْ تُكَلِّمْهُ.. فَنَادَاهَا يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى فَلَمْ تُكَلِّمْهُ.. فَنَادَاهَا يَا بِنْتَ مَنْ حَمَلَ الزَّكَاةَ فِي طَرَفِ رِدَائِهِ وَ بَذَلَهَا عَلَى الْفُقَرَاءِ فَلَمْ تُكَلِّمْهُ.. فَنَادَاهَا يَا ابْنَةَ مَنْ صَلَّى بِالْمَلَائِكَةِ فِي السَّمَاءِ مَثْنَى مَثْنَى فَلَمْ تُكَلِّمْهُ.. فَنَادَاهَا يَا فَاطِمَةُ كَلِّمِينِي فَأَنَا ابْنُ عَمِّكَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ!! قَالَ فَفَتَحَتْ عَيْنَيْهَا فِي وَجْهِهِ وَ نَظَرَتْ إِلَيْهِ وَ بَكَتْ وَ بَكَى.. 😭🖤🥀 📚 👤 __________________________ 🆔 @shagerde_ostad