eitaa logo
معین 🇵🇸
658 دنبال‌کننده
322 عکس
56 ویدیو
21 فایل
﷽ 👳🏻💍 ✍️ گاهی دل دست به قلم می‌شود و بـه روے کاغذ خوش‌رقصے می‌کند : #معین _ معین ؟! : یارے کنندهــ. •| امید است معینِ معینِ جهانیان باشیم . . . https://daigo.ir/secret/SeyedMoein حرفامون : @Mosahebat_Shagerdha «صرفا جهت آرشیوِ سیاهی‌های کاغذ...»
مشاهده در ایتا
دانلود
برای همین میگم مهم نیست فور می‌کنید یا نه فقط ادمین‌های عزیز، رفقایی که گروه دارین، رفقایی که میتونین توی پیوی برای چند نفر بفرستین ؛ راحت از کنار این موضوع رد نشین، حداقل خودتون یه کاری بکنین با شماره کارت خودتون بسم‌الله
مادرت گفت حـ‌‌سـ‌یـ‌ن ؛ دل مـا ریخت بـه هم . . . 🏴 🥀
اینا رو که می‌بینم ، میگم آقا جان، این شیعه‌ها به فکر سلامتی شمان♥️ مادر جان ، ما به فکر سلامتی و دل داغ دیده پسرت هستیم🥀 من نمی‌دونم پیش خدا کدوم ارزشش بیشتره، اما چقدر با واریزهای ۳تومنی ، ۵ تومنی، ۲ تومنی کیف می‌کنم ؛ عشق رو توش حس می‌کنم ، بی‌تفاوت نبودن رو توش حس می‌کنم . . .♥️ خدا از همه‌مون قبول کنه، ان‌شاءالله حالا که از مال‌مون می‌گذریم ، از زمان‌مون، از جانمون، از نفس‌مون هم بگذریم که سردار امام زمان باشیم که غیر این خسرانه ‌. . .💔 دعای مادرش زهرا نصیب‌تون
📪 پیام جدید 💬https://eitaa.com/Moein_Ch/2436 برای اولین بار با گریه پولی رو کارت به کارت کردم خجالت از کم بودن پول و عشقی که میگفت همینم خوبه برای اولین دلم خواست پولدار بودم ... ___ خدا وقتی بهمون میگه صدقه بدین، نمیگه چقدر بدین؛ میگه از اون چیزی که بهتون روزی کردیم صدقه بدین. حالا یکی تمام دارایی‌اش ۱۰۰۰ تومنه، یکی ۱ میلیون ؛ اون تمام هزار تومن رو میده، اون یکی ۲۰ تومن کارت به کارت می‌کنه . . . _ عبدالله نشون داد مهم اینه با تموم توانت پای امامت باشی حتی اگه دستت خالی باشه . . . خوش به حال قشنگ‌تون . . .🥀✨
برای خودم مقتل می‌خوندم؛ زیاد نخوندم، اما هیچ جا مثل این من رو آتیش نزد: حمید‌بن‌مسلم گفت: دیدم زنی از ایشان را با آنان بر سرِ جامه در کشمکش بود و عاقبت آن مردم چادر از سر او کشیدند . . .💔 آقای ما را نگران سـ‌ر بریدند . . .
` _ چشمے کـه واسـه حسین گریـه کرده دیگـه نباید بـه هرچیزی بیوفته . . . 🏴
امان از دل زینب . . . 🏴 🕯️
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم مادرجان! ده روزی به سینه زدیم، فریاد زدیم، اشک ریختیم، بر پا و بر سر کوبیدیم و نفس کشیدن‌هایمان مملؤ از سوز و آه بود،،، نفس‌المهموم . . . خودمان را با وضو به روضه رساندیم و دست دوست و خانواده را گرفتیم و مهمان سفره‌ات کردیم . . . خودمان سیاهیِ شهر شدیم و پیرهن مشکی ما از تن درنیامد؛ شال عزا را همچو پرچم حیات و اشک را آب حیات دیدیم . . . هرجا توانستیم از حسین دم زدیم و اگر شد روضه‌خوانش شدیم . . . از ته جیب‌مان بانیِ چای و کتیبه هیئت شدیم و نگذاشتیم مجلس عزای پسرت کم داشته باشد... این روزهای آخر هم صدایمان گرفته، آنقدر که بلند بلند گریه کردیم به یاد گریه‌های آرام رقیه . . . آنقدر آب نخوردیم به یاد لب‌های تشنه اصغرِ رباب . . . این‌ها را گفتم که بگویم در ازای این همه چیزی نمی‌خواهیم ، فقط، ممنونیم . . . ممنون شماییم که دعوتمان کردی و منت بر سر ما نهادی که مشکی‌پوش حسینت باشیم؛ منت نهادی که گریه کردیم و بر سر و سینه زدیم و کمی خرج حسین شدیم . . . تشکر کردن بلد نیستیم ؛ چطور می‌شود این همه لطف تو را شکر کرد ؟ چطور می‌توان حق این همه محبت را ادا کرد ؟ درحالی که می‌بینم کسانی را که چندی پیش کنارمان سینه می‌زدند و حال به ما می‌خندند . . ‌. اگر هستم، اگر هستیم زیر سایهٔ حسین ، بی‌شک تو ما را دستچین کردی و منت این تحفه تا ابد بر سر ما خواهد بود . . . اگر شکر این نعمت، حسینے بودن و کربلایی شدن است، اگر شکر آن غیرت عباسے و عفت زینبے است؛ اگر باید یاد می‌گرفتیم که مسلم را تنها نگذاریم و همچون عبدالله با تمام وجود پای امام زمان‌مان بایستیم، اگر باید از حُر توبه و از عباس وفا یاد بگیریم؛ از تو مدد می‌خواهیم ، مادرِ ما تویی و به تو قول می‌دهیم شکر کنیم این نعمت عظیم را؛ فقط کمک‌مان کن، عنایت کن که شیاطین انسی و جنیِ واقعی و مجازی در کمین ما هستند؛ به تنهایی توان مبارزه با آن‌ها را نداریم و جز تو به چه کسی رو بزنیم ؟! أللّهم ثَبِّتْ لِي قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَكَ مَعَ الْحُسَيْنِ وَ أَصْحَابِ الْحُسَيْنِ الَّذِينَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَيْنِ عَلَيه السَّلام . . . «نعمتِ حسین» شام غریبان عاشورا ۱۴۴۵