eitaa logo
مصاحبت معین‌ها
23 دنبال‌کننده
185 عکس
29 ویدیو
1 فایل
📜 گفت‌و‌گوهامون لینک ناشناس: https://daigo.ir/secret/SeyedMoein 🌱 کانال اصلی: @Moein_Ch
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از سیّدمعین 🇱🇧🇵🇸
✍️ جز وصل تو دل به هر چه بستم توبه بی یاد تو هر جا که نشستم توبه... ___
هدایت شده از سیّدمعین 🇱🇧🇵🇸
✍️ https://eitaa.com/Moein_Ch/4797 دوست دارم عاشقت بشم. ___
هدایت شده از سیّدمعین 🇱🇧🇵🇸
✍️ آقای امام زمان ، امروز که تولدم است تنهایی شمارا بیشتر درک میکنم باید در این روز خوشحال باشم اما غمگینم چون نیستی ، نبودنت معادلات دنیارا بهم ریخته است در میان کادو های رنگی رنگی کادوی شما آمدنت باشد و بس راستی میگویند هنگام فوت کردن شمع اگر آرزو کنیم براورده میشود ، من آمدنت را آرزو میکنم :) ___
هدایت شده از سیّدمعین 🇱🇧🇵🇸
✍️ حیف از آن عمر که بی یاد تو رفت ....... ___ از تک تک ثانیه‌های بدون تو توبه می‌کنم . . . .
هدایت شده از سیّدمعین 🇱🇧🇵🇸
‏وقتی به این فکر می‌کنم که خدا جواب سلام را واجب کرده است، قلبم از ذوق از جا کنده می‌شود... ❤️سلام آقای مهربانم ___ اگر واجب است جواب سلام ، علیکم‌السلام یا بقیة الله . . . .
هدایت شده از سیّدمعین 🇱🇧🇵🇸
✍️ تا به حال برای معین ننوشته بودم اما اخرین جمعه‌ی سال و اخرین پیام .. قلم به سختی بر روی کاغذ حرکت می‌کرد و من تمام هنرم را برای نازکشی به کار برده می‌برم. نمی‌دانم از کجا اما شروع کرده بودم، نه از حالا بلکه خیلی قبل تر. وقتی که دردِ فراقت بر قلبِ سیاه من نشست قلبی که با نام و یادت می‌تپد و هرگاه اسمت می‌آید اشک که نه ، جانم را روانه‌ات می‌کنم . شاید هم باید گفت فواد . همان‌جایی که حضرت مادر خطاب به حسنین فرمودند ثمره‌فوادی .. تو در لایه لایه های قلبِ من و در دلم جای داری شرمنده تر از قبل سوی تو آمده ام " ___
هدایت شده از سیّدمعین 🇱🇧🇵🇸
✍️ آقای خوبم... چقدر به انتظار نشستی... چقدر صبوری کردی... چقدر تحملمون کردی... و باز هم آخر می گوییم منتظرت بودیمو هستیم نیامدی... افسوس که نفهمیدیم که تو آمدی ولی ما حضور نداشتیم... ___
هدایت شده از سیّدمعین 🇱🇧🇵🇸
✍️ سلام علیک ایها المحبوب غائب جان پناها . جانم را پناه پر مهرت قرار بده وبیش از پیش دست گیرم باش و من بی سر وپا ی سر به هوا برای خودت نگه دار انقدر خوب نیستم ک بگویم حتما ب کارت خواهم امد اما شاید روزی جایی مفید بودیم تلاش و سعی من برای کمک کننده بودن شما بسیار ناچیز است ولی این کم و حداقل را از دوستدارت قبول بفرما ب امید دیدنت روی بی مثالت اقاجانم ___
هدایت شده از سیّدمعین 🇱🇧🇵🇸
✍️ خیلی وقت است برای نوشتن درباره شما قلم به دست نگرفته ام ؛ شاید برای همین است که هر روز بیشتر از دیروز روح از تن و جوهر قلمم پرواز می‌کند و به چشمان اشکی و دل پرخونم هم توجهی نمی‌کند. اینکه حالا چرا دوباره دلم هوای نوشتن برای شما کرده را نمی‌دانم. شاید دل شما هوای این بنده خطا کار را کرده که قلم من هوای نوشتن به سرش زده . آقا جانم به گنهکار بودن این فرزندت نگاه نکن ؛ جمعه که می‌شود دلم‌ بیشتر از همیشه برایتان تنگ می‌شود. راست میگویند که تو بابای همه ی این جهانی . بابا جانم می‌شود دوباره این فرزندت را مهمان آغوشت کنی؟ می‌شود دوباره سر روی پاهایت بگذارم و اشک بریزم و گله تمام عالم را کنم ؟ دلم برای درد دل کردن با شما تنگ شده ... بابای من شرمنده ام که جمعه هایم بی شما می‌گذرد و از دوری شما دق نمیکنم. مولای من اگر روزی آمدی و من نبودم بدان که خیلی آمدنت را آرزو میکردم ... ___
هدایت شده از سیّدمعین 🇱🇧🇵🇸
✍️ سلام مولای من سلام آقای صبورم باز هم منم، آهوی گریزپای بزم نوکری ! حتم دارم این نامه‌ها را که می‌خوانی، جای کلمات، اشک می‌خوانی و دلتنگی می‌بینی. حتم دارم نامه‌هایم را که می‌خوانی، پدرانه فراموش می‌کنی خطایم را و گرچه زود متوجه نشوم اما، حتم دارم با خواندن هر واژه و دیدن هر اشکِ قبل از نوشتن‌اش، به آغوش گرفته‌ای مرا میدانم عزیزِ جانم، میدانم .. هر زمان که دست شما را رها کردم، به ظاهر نفس کشیدم و زندگی کردم. که من در این دوری، در گیرِ گناه و خطا بودم هر گناه؛ لکه‌ی ننگ سنگین و گرانی بود که به جانم خریدم و در عوض فروختم نگاهت را، ارزان تر از همه چیز .. خوب میدانم اما تو خود شاهدی که چگونه ثانیه به ثانیه‌ی هفته‌ها را به شوق دیدار و ملاقات شما دویدم. غمگین مباش که زمین خوردم .. اصلا خوشا احوال من که جمعه‌ها را میان هر عبارت دعای ندبه گم شدم و تو را پیدا کردم .. ___
هدایت شده از سیّدمعین 🇱🇧🇵🇸
✍️ خبر آمدنت را خودتان برایم می آورید یا دست قاصدک ها برایم میفرستید؟! جمعه آخرین سال هم گذشت! و من مانده ام و شنبه ای ک یارش را ندید! خورشید من از من خسته شده اید که دیگر صدایم نمیزنید! یا گوش هایم از ناخالصی های زمان کر شده اند! امان از زمان که مثل برق و باد دارد میگذرد و پیرم در آمد... یار پیر به چه درد میخورد اقا جان! امان از روزهایی که بی تو گذشت.. امان از ساعتهایی که در پی تو نگذشت! امان از خودم که در غفلت به سر بردم و باز هم در غفلتم! این دم دم ای آخر مرا میخرید؟! میخواهم برده ی خودت باشم و بس یار لیاقت میخواهد که من نداشتم.. همان برده ی شما باشم و شما مالک من باشید میشوم یکی شبیه عزیز مصر.. خوب است مگر نه؟! ___
✍️ و‌دلتنگی.. آه‌از‌دلتگی‌.. و‌بعد‌از‌۱۴‌سال‌دیدن‌حرم‌عشق‌قشنگ‌است‌! قشنگ!‌قشنگی‌را‌نمیدانم‌میدانی‌یا‌نه! نمیدانم‌‌از‌درد‌‌فراق‌چیزی‌میدانی‌یا‌نه! قلب‌من‌از‌درد‌فراق‌به‌درد‌آمده‌است.. نرفتن‌به‌حرم‌یاریک‌درد‌است‌.. و‌رفتن‌به‌حرم‌یارهزاران‌درد.. و‌تا‌نرفته‌ای‌نمیدانی‌من‌چه‌میگویم.. آرزو‌میکنم.. آرزو‌میکنم‌بروی،گر‌بروی‌بسوی‌حرم‌یار‌.. یاار.. یاار.. یاار.‌. گر‌مشرف‌بشوی‌در‌حرم‌یار‌،مرا‌یاد‌کن‌.. . برای‌عاقبت‌من‌دعا‌کن‌‌،شاید‌با‌دعای‌شما‌من‌شهید‌شوم🥺 این رو دیشب نوشتم دلی بود.. ___