#اطلاق
۵۴. مرحوم مظفر در اصول فقه، لحاظی به عنوان لحاظ «ماهیت مهمله» مطرح کرده است. ضمن توضیح تفاوت بین فرمایشات مرحوم مظفر و شهید صدر در باب انواع لحاظ ماهیت، بفرمایید آیا «ماهیت مهمله» ضمن یکی از لحاظات ارائه شده توسط شهید صدر قرار میگیرد یا چیز دیگری است؟
۵۵. آیا مفهوم «لا بشرط قسمی» (منظور مفهوم انسان نیست.) و مفهوم «لا بشرط مقسمی» قسیم هم هستند یا یکی مصداق دیگریست؟ رابطهی آنها را توضیح دهید.
۵۶. با توجه به اینکه شهید صدر فرمودند معنی اسم جنس مرئی «لا بشرط قسمی» است که قهرا منطبق بر همهی افراد است، چرا جهت اثبات اطلاق، نیاز به مقدمات حکمت داریم؟ و چرا استعمال لفظ در هنگام وجود قید مجازی نمیشود؟
۵۷. در بحث «تقابل بین اطلاق و تقیید» روشن است که اگر تقابل بین اطلاق و تقیید را «تناقض» بدانیم (نه «ملکه و عدم»)، «اطلاق» و «تقیید» قابل ارتفاع نخواهند بود. در این صورت هر چیزی در عالم باید یا مطلق باشد یا مقید. آیا قائلین به این قول، ملتزم میشوند که هر چیزی (حتی موجودات خارجی) یا مطلق هستند یا مقید؟ توضیح دهید.
۵۸. شهید صدردر مورد تقابل بین اطلاق و تقیید توضیح میدهند که: «لأن الاطلاق نرید به الخصوصیة التی تقتضی صلاحیة المفهوم للانطباق علی جمیع الأفراد» با توجه به این عبارت، آیا نزاع در تقابل بین اطلاق و تقیید یک نزاع لفظی بوده و بازگشت به این دارد که «اطلاق» برای چه معنایی اصطلاح شده است؟ جایگزین ضابطهای که شهید صدر در اینجا به اطلاق نسبت دادهاند، چه ضابطهی دیگری میتوان ارائه داد تا تقابل بین اطلاق و تقیید، تناقض نباشد؟
۵۹. با توجه به مطالب شهید صدر چرا رابطهی بین مفهوم «عالم» و «عالم عادل» تباین است؟ آیا این ادعا مبتنی بر مبنای شهید صدر در #اندماجی بودن نسب ناقصه است؟ یا بدون این مبنا نیز میتوان از ادعای #تباین دفاع کرد؟
۶۰. شهید صدر میفرمایند «اطلاق» خارج از دلالت تصوریهی کلام میباشد، چرا که تنها راه ورود «اطلاق» در دلالت تصوریه، این است که اسم جنس برای «مطلق» وضع شده باشد (و قبلا گفته شد که اینطور نیست.) آیا نمیتوان «اطلاق» را مدلول تصوری #هیئت_عدمی کلام دانست؟
۶۱. طبق فرمایشات شهید صدر در بحث قاعدهی #احترازیت قیود، آیا میتوان نتیجه گرفت همان عناوینی که در خطاب مولی به کار رفتهاند در مراد جدی (حکم لوح محفوظ) اخذ شدهاند؟
برای مثال: اگر مولی در خطاب از تعبیر «اکرم المُعمّمین» استفاده کرده باشد و در خارج «علما» با «معممین» تساوی داشته باشند، آیا میتوان نتیجه گرفت آنچه در مراد جدی اخذ شده است، «علما» نیست، بلکه «معممین» است؟
مثال دیگر: اگر مولی فرمود «اکرم العلماء» میتوان گفت که در مراد جدی (حکم لوح محفوظ) یک حکم واحد به وجوب اکرام جمیع علما داریم؟ یا این احتمال منتفی نیست که هر کدام از #حصص علما (فقها، اصولیین، نحویین، مفسرین و ...) وجوب اکرام مستقلی داشته باشند؟
۶۲ ارتباط بحث اصالت #تطابق ایجابی بین مدلول لفظی کلام و مدلول تصدیقی جدی (قاعده احترازیت قیود)، با بحث قضیهی #حقیقیه و #خارجیه چیست؟ آیا میتوان از این اصل قضایای حقیقیه بودنِ خطابات شارع را نتیجه گرفت؟
۶۳. با توجه به بیانات مرحوم شهید صدر آیا اصل در مقام بیان بودن و اصالة الاطلاق دو اصل هستند یا یک اصل؟توضیح دهید.
۶۴. «و يلاحظ أن ظهور حال المتکلم في التطابق الإيجابي – أي في أن كل ما يقوله يريده – أقوی من ظهور حاله في التطابق السلبي، أي في أن كل ما لا یقوله لا يریده».
الف: وجه اقوائیت ظهور چیست؟
ب: آیا این اقوائیت همیشگیست یا غالبی؟ آیا میتوان مثالهایی یافت که در آنها اقوائیت محل تردید باشد؟
۶۵. اگر #ظاهر_حال متکلم این است که «آن چه را نگفته، نخواسته»، درصورتی که مخاطب احتمال دهد متکلم به جهت #غفلت، قیدی را بیان نکرده است، باز هم میتواند با تمسک به ظاهر حال به اطلاقگیری کرد؟
@halqat