ما زنده ز خون شهداییم خوش است
تا یاد کنیم از شهدا با "صلوات"
نوزدهم آذر ۱۳۳۸، در روستای هشتچین از توابع شهرستان خلخال به دنیا آمد. سال ۱۳۵۵ پس از اخذ ديپلم، در رشته جامعه شناسى دانشگاه تهران پذيرفته شد و به تحصيل پرداخت. او از اعضای کمیته استقبال از امام در ۱۲بهمن۱۳۵۷ در تهران بود.
با شروع جنگ تحمیلی راهی جبهه شد. وقتی در جبهه آوازه رشادت، مقاومت و هوش خارقالعادهاش به گوش حاجهمت فرمانده لشکر ۲۷حضرترسولﷺ میرسد طی حکمی مسئولیت گردان حبیببنمظاهر را به او میسپارد. او که در جمع نيروهايش به "فرمانده عبدالله" معروف بود سرانجام در سال۱۳۶۲ در عملیات خیبر در منطقه طلائیه شهد شهادت را گوارای وجود میکند و اثری از پیکر پاکش در زمین باقی نمیماند و از آن زمان تاکنون مفقودالاثر است.
#فرمانده_عبدالله
#شهید_سردار_عمران_پستی
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدﷺ
ما زنده ز خون شهداییم خوش است
تا یاد کنیم از شهدا با "صلوات"
اعجوبهای بود..! قبل از آغاز جنگ
به افغانستان رفت و با شوروی جنگید.
از ۱۶ سالگی در جبهه بود!
در محاصره سوسنگرد شهید چمران را
که تیر خورده بود، نجات داد و ایشان
کلت شخصیاش را بعنوان هدیه به او داد.
در آذر۱۳۶۰ در عملیات مطلعالفجر درحال نجاتِ جان مجروحان بود که اسیر دشمن شد. در اردوگاه هویت اصلیاش را پنهان کرد وقتی انبار مهمات اردوگاه آتش گرفت از این فرصت استفاده کردو با کمک عدهای مقداری اسلحه و مهمات به دست آوردند و آنها را در اردوگاه مخفی کردند...
مدتی بعد قضیه لو رفت و اسلحهها را پیدا کردند تعدادی از اسرا را شکنجه کردند تا عاملین اصلی را پیدا کنند برای اینکه دیگران را نجات دهد خودش به تنهایی مسئولیت همه چیز را قبول کردو جان بقیه را نجات داد. شکنجهگرهای ویژهای که از استخبارات بغداد آمده بودند او را به طرز وحشیانهای شکنجه کردند تا همدستانش را معرفیکند ولی چیزی نگفت و عاقبت پس از تحملِ شکنجههای بسیار ، مظلومانه به شهادت رسید و در مرداد ۱۳۸۱ پیکر مطهرش به میهن بازگشت.
#شهید_خلیل_فاتح
#لشکر_۳۱_عاشورا
#فرماندهگردان_شهیدمدنی
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدﷺ